پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نابرابری‌های زنان برای اغلب مردان مساله نیست

شیرین احمدنیا، جامعه‌شناس در نشست ایران ۱۴۰۰

نابرابری‌های زنان برای اغلب مردان مساله نیست

نابرابری‌ها زمینه بروز خشونت علیه زنان را ایجاد می‌کند





۱۷ خرداد ۱۴۰۰، ۲۲:۵۷

«زنان و جوانان شهروند درجه یک نیستند، آن‌ها اغلب دچار تبعیض‌اند و عموما در جامعه طرد می‌شوند.» نشست ایران ۱۴۰۰: سیاست عمومی، انتخابات و التهابات اجتماعی، با این دیالو‌گ‌ها از زبان شیرین احمدنیا، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی و عضو هیات رییسه انجمن جامعه‌شناسی ایران آغاز شد. احمدنیا نخستین مهمان این برنامه بود که قرار بود وضعیت زنان و جوانان را در این نشست تبیین کند. او در این نشست آنلاین که از سوی انجمن علمی سیاست‌گذاری عمومی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد، علل نابرابری‌های زنان در جامعه را تشریح کرد. اینکه این نابرابری‌ها در جامعه ما تا چه حد به مساله تبدیل شدند و چگونه می‌توان از آن‌ها رهای جست از دیگر مسائلی بود که به آن‌ها اشاره کرد. او در پایان این نشست خود را امیدوار به بهبود وضعیت زنان دانست، او اذعان کرد که این اقلیت حاشیه نشین برای دستیابی به اهدافشان باید هزینه بپردازند، همان هزینه‌‌ای که پیشتر هم کشورهای اروپایی نظیر ایسلند که توانسته شکاف جنسیتی را تا حد زیادی پوشش دهد، پرداخته است.

اصلا چرا زنان؟ مگر زنان مشکلی دارند؟ چرا باید یک نشست به صورت کامل به موضوع زنان و حتی جوانان بپردازد؟ این احتمالا پرسش‌هایی باشد که بعد از مشاهده عنوان نشست به ذهن بسیاری خطور کند. احمدنیا برای انتخاب مسائل حوزه زنان دلایل روشنی داشت. او در ابتدای نشست در پاسخ به تمام این پرسش‌ها یک پاسخ داشت: «زنان و جوانان علی‌رغم اینکه نسبت‌های قابل توجهی در جمعیت ایران دارند اما در واقع اینها در سیاست‌ها و برنامه‌ها در حکم اقلیت می‌بینیم، یا درواقع با توجه به اینکه دچار تبعیض‌های اقلیت‌ها می‌شوند و از برخی حقوق و نقش‌ها محروم می‌شوند و در نقش فرودستی قرار می‌گیرند یا دست کم ما احساس می‌کنیم که آن‌ها به اکثریت تعلق ندارند، از طرف دیگر شواهد در جهان نشان می‌دهد که جوانان هم در سطح جهانی و هم در سطح ملی کمابیش گروه‌های حاشیه‌نشین تلقی می‌شوند.» اما تعریف حاشیه‌نشینی در علوم اجتماعی با تعریفی که در شهرسازی دارد، متفاوت است. حاشیه‌نشینی از منظر احمدنیا لزوما تعریف جغرافیایی ندارد و به معنای افرادی که در سکونتگاه‌های غیررسمی سکونت دارند نیست، احمدنیا می‌گوید حاشیه‌نشینی این روزها تعاریف جدیدی پیدا کرده است و لزوما معنای جغرافیایی ندارد. اما آیا زنان و جوانان در شرایط فعلی باوجود تبعیض‌هایی که از آن صحبت شد، شرایط و جایگاه‌های یکسان دارند؟ پاسخ منفی است، احمدنیا می‌گوید زنان حاشیه‌نشین، نیازهای یکپارچه ندارند و خودشان متعلق به گروه‌ها و جایگاه ساختاری متنوعی هستند و این تداخل نظام‌هایی که آن‌ها را در برگرفته حائز اهمیت است و اگر بخواهیم برای احقاق حقوق تلاش کنیم یا برای عدالت فعالیت کنیم، مسائل سیاسی و اجتماعی هم دخیل هستند. احمدنیا با یک مثال سخنانش را روشن می‌کند، او می‌گوید: «طبقه اجتماعی، قومیت، زبان و سایر دسته‌بندی‌های فرهنگی و اجتماعی برای یک زن ساکن سیستان و بلوچستان با یک زن تهرانی متفاوت است.»
پرسش بعدی که در این نشست سعی در روشن شدن آن از سوی حضار و سخنران شد، این بود که چه طور زنان با وجود آنکه نیمی از جامعه را تشکیل می‌دهند، اکنون حاشیه نشین شدند و اقلیت به شمار می‌آیند. اقلیتی که قراردادی و برساخته است و امری مبتنی بر واقعیت نیست. احمدنیا برای پاسخ دادن به این پرسش از مفهوم نابرابری کمک گرفت. او می‌گوید نابرابری در اغلب جوامع وجود دارد و ریشه‌های مستحکمی دارد و گسترده است. ایدئولوژی و نظام قدرت و نظام سلسله مراتبی و اعمال زور و جهل عمومی و حتی ناآگاهی سبب ساز نابرابری در جوامع شدند. ناآگاهی که دوسویه است و گاه در افراد فرودست و فرادست مشاهده می‌شود. این یعنی گاه افرادی بنا به ناآگاهی‌شان راضی به جایگاه فرودستی خود هستند، گاهی هم آنچنان مشغولند که فرصتی ندارند تا بخواهند شناخت بیشتری بدست بیاورند تغییری ایجاد کنند. احمدنیا می‌گوید مهم‌ترین دلیل تداوم نابرابری همین پذیرش آن از سوی افرادی است که در جایگاه نابرابر قرار دارند: «دقیقا از همین رشد نایافتگی که امر فرهنگی تلقی می‌شود، صاحبان قدرت برای تداوم وضعیت موجود استفاده می‌کنند.» گروه بالادست هم گاه دچار سرخوشی ناآگاهانه درگیرند که حتی نمی‌دانند این ناآگاهی گاهی آن‌ها را هم متضرر می‌کند.
اقلیت بودن زنان، مساله مردان نیست
در قسمت دیگری از این درس گفتار این استاد دانشگاه اشاره می‌کند که عموما اقلیت بودن زنان برای مردان تبدیل به مساله نمی‌شود، او حتی خاطره‌ای را شاهد می‌گیرد و می‌گوید در دانشگاه وقتی مسائل و تبعیض‌های علیه زنان مطرح می‌شود، اغلب دانشجویان پسر از آن ناآگاه بودند مسائلی مانند میزان اشتغال زنان در بازار کار که برای پسران مسائل مهمی نیست.
او می‌گوید: «عدم پذیرش نابرابری از سوی افراد فرادست نیز مساله عجیبی نیست زیرا تمام منافع از آن افراد فرادست خواهد بود و به همین منوال عدم تغییر و چیزی نیست که من طالب آن باشم. در واقع مشکل اصلی آن است که افرادی که غفلت می‌کنند خبر ندارند که می‌توانند در معرض نابرابری قرار بگیرند.»
ریشه‌های تبعیض
اما ریشه‌های این نابرابری از کجا پا می‌گیرند؟ این استاد جامعه شناس می‌گوید، ریشه‌های این نابرابری و تبعیض از خانواده شروع می‌شود: «میان جامعه شناسان اصطلاح تقسیم جنسیتی نقش‌ها آشناست و تفکیک نقش و تقسیم کار تلقی مثبتی است و به همین ترتیب افرادی که درگیر چنین تقسیم بندی می‌شوند، به فکر تغییر نیستند.» احمدنیا می‌گوید همین قاعده در خانواده به سایر روابط سلسله مراتبی تسری پیدا می‌کند. همین قاعده به کودکان اجازه می‌دهد که به موجودات زیر دست خودشان ظلم کنند:«به همین ترتیب مشاهده می‌کنیم که بچه‌های ما رفتارهای خشن و قلدرمآبانه‌ای نسبت به حیوانات یا عروسک‌هایشان دارند.» همین ساختار، رابطه نابرابر را در جایگاه‌های دیگر می‌پذیرد، بی‌توجهی به معلولان و عدم درخواست و گسترش مناسب سازی برای جامعه توان یاب از سوی افراد فاقد معلولیت یکی از همین بی‌توجهی‌ها و پذیرفتن رابطه نابرابر است.
تبعیض و پذیرش رابطه نابرابر زنان در جامعه اما نیازمند گواهی و شاهد نیست. با این‌حال احمدنیا برای آن هم چند مثال دارد: «به کلیشه‌های ذهنی و برچسب‌زنی‌های رایج، کسی اعتراض یا تعجب نمی‌کند وقتی در جایگاه تصمیم گیرنده نیز زن پذیرفته نمی‌شود، با همین حرف‌ها مانند زن نصف عقل، موجودی احساسی یا فرع بر اصل خطاب توجیه می‌شود.» نداشتن حق خروج از کشور، اجازه نامه برای جراحی از دیگر مثال‌هایی هستند که رابطه نابرابر را تشریح می‌کند. اما به گمان این استاد دانشگاه تا زمانی که مسائل فرهنگی تغییر پیدا نکنند، قوانین آنچنان کارسازی نیستند، همانگونه که امروز مادرانی وجود دارند که فرزند پسرشان بر فرزند دخترشان ارجحیت دارد یا اگر امتیازی باشد به فرزند پسر تعلق می‌گیرد. اما این نابرابری‌ها می‌تواند باعث بروز و ظهور خشونت می‌شود. خشونتی که به گواه احمدنیا می‌تواند در خانه، محل کار و حتی محل تحصیل برای زنان نیز اعمال شود.
شکاف جنسیتی جهانی
این تبعیض اما در سطح جهانی هم وجود دارد، مساله‌ای که به شکاف جنسیتی مطرح است. طبق گزارش مجمع جهانی اقتصاد، ایسلند کشوری است که توانسته تاحد زیادی شکاف جنسیتی را از بین ببرد، اما به گفته احمدنیا هیچ کشوری نیست که توانسته باشد به صورت صد‌در‌صد شکاف را پوشش داده باشد. رتبه ایران در این گزارش ۱۵۰ است و این نشان دهنده شکاف بالای جنسیتی در کشور است. همچنین مشارکت اجتماعی زنان ۵۶ درصد است و صفر وزیر در کابینه وجود دارد.
آینده روشن است
چشم‌انداز مطلوب وضعیت زنان چیست؟ این پرسش که یک زن ایده‌آل چه کسی است پاسخی دوگانه دارد. در جوامع سنتی زن خوب، مادر و همسر خوب است و در جوامع کمتر سنتی زن خوب زنی است که در جامعه مشارکت دارد. این جامعه شناس نیز می‌گوید در جوامعی که از جامعه سنتی فاصله می‌گیرند، نقش‌ها می‌توانند متنوع باشند، ممکن است فردی بخواهد مادر شود، ممکن است بخواهد مریم میرزاخانی باشد، بنابراین باور ذهنی از زنی ایده‌آل متفاوت است و کسی نباید جلوی او را بگیرد.
این جامعه‌شناس حوزه زنان در پایان گفت که تفاوت نگاه به زنان در کشور ما در فاصله آمدن دو دولت تغییر می‌کند: «در یک زمانی مرکز مشارکت‌های زنان برای جذب مشارکت‌های بیشتر راه‌اندازی می‌شود و در دوره بعد نام مرکز تغییر می‌کند به مرکز امور زنان و خانواده که این خود تاکید مجددی است بر اینکه زنان در جامعه ما باید خود را به عنوان مادر ببینید و مشارکت شاید چندان اهمیتی نداشته باشد.»
«بعضی درها بسته است یا رسانه‌ها تصویر درستی از زنان ارائه نمی‌دهند.» این گفته‌ها از منظر این جامعه شناس نیازمند توجه به عاملیت است تا ساختار. او می‌گوید زنان همواره هزینه دادند و بسیاری از حقوقی که امروز در جوامع پیشرفته‌ای نظیر ایسلند دارند، به آسانی به دست نیامده است. جمله‌ای که اغلب فعالان جنبش‌های زنان هم آن را به زبان آوردند، مثل فائزه هاشمی که درجایی گفته بود، حق زنان را در سینی تحویلشان نمی‌دهند. اما آیا باوجود تمام تبعیض‌ها، نابرابری‌ها و ساختارهای فرهنگی امیدی به آینده هست؟ احمدنیا به این پرسش پاسخ مثبتی می‌دهد و می‌گوید به نسل جدید امیدوار است، نسلی که حالا چیزهایی را زندگی می‌کند که آمال و آرزوهای تحقق نیافته مادران یا مادر بزرگ‌هایش بوده است.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *