سایت خبری پیام ما آنلاین | گزارش «پیام ما» از دوچرخه‌سواری مشهورها در کرمان

گزارش «پیام ما» از دوچرخه‌سواری مشهورها در کرمان





۱۷ آبان ۱۳۹۵، ۱:۲۱

گزارش «پیام ما» از دوچرخه‌سواری مشهورها
در کرمان

دوچرخه؛ وسیله نقلیه غیر موتوری است. هنوز هستند عده ای از کهنسالان که ورود این وسیله نقلیه به روستاهای شان را به یاد دارند. مردمی که نمی شناختندش و آن را «اسب بی نفس» نامیده بودند. چه نام زیبا و با مسمایی! اسب و دوچرخه اگر هیچ شباهتی به هم نداشته باشند، در صفت«نجابت» اشتراک دارند. دوچرخه وسیله نجیبی است. نه می غرّد. نه کسی را زیر می گیرد. نه بوق می زند و نه خواب کسی را آشفته می کند. نه خرجی دارد و نه هوا را آلوده می کند. میزان قند خون و چربی راکب خود را هم تنظیم می کند و اجازه نمی دهد که سرنشینش بیش از اندازه چاق شود. دوچرخه به قشر خاصی تعلق ندارد و همه مردم از کارگر و کارمند گرفته تا استاد دانشگاه و پزشک و روزنامه نگار دوچرخه را وسیله مناسبی برای آیند و روند می دانند. برخی از مشاهیر کرمان برای انجام کارهای روزمره خود از دوچرخه استفاده می کنند. شرح دوچرخه سواری عطا احمدی، خیّر مدرسه ساز، مشهور خاص و عام است. پروفسور مهدی رجبعلی پور که از او تحت عنوان نابغه ریاضی جهان نام می برند نیز از سوار شدن بر دوچرخه برای رفتن به دانشگاه و کلاس درس ابایی ندارد. دکتر محمدرضا شکیبی؛ پزشک معروف کرمانی(فوق تخصص روماتیسم) سال هاست که با دوچرخه به مطب خود می رود.
اما نجابت و کندرویی و بی صدایی دوچرخه و دوچرخه سواران باعث شده که میدان به دست اتومبیل ها بیفتد. اتومبیل هایی که بخش عظیمی از منابع شهری و بودجه شهرداری ها را از آن خود کرده اند.
آن گونه که دوچرخه سواران می گویند، دوچرخه سواری آرامش بیش تری به انسان می دهد و دردسر کمتری نسبت به موتور سیکلت و اتومبیل دارد.
فدایی؛ دوچرخه سوار کرمانی می گوید:«من سی سال کارمند بودم. همیشه با دوچرخه به اداره رفتم. سه دستگاه دوچرخه دارم. یکی از آن ها برای عبور و مرور در شهر است و 2 دستگاه دیگر را برای جاده و سفرهای کوتاهی مثل جوپار و ماهان استفاده می کنم. همه کارهایم انجام می شود.»
ناصر؛ جوان دوچرخه سواری است که عقیده دارد:«دوچرخه وسیله بی دردسری است. نه بنزین می خواهد. نه بیمه بابت آن پرداخت می شود. نه ترس از پلیس و جریمه کردن هست و نه برای پارک کردن آن باید دائم دنبال جای خالی در حاشیه خیابان ها باشی! تازه برای من که کارهایم در شهر پراکنده است خیلی هم وسیله مناسبی است. از کوچه پس کوچه ها می روم و خودم را به مقصد می رسانم. هر جا هم که دوستانم را ببینم می ایستم و با آن ها احوال پرسی می کنم. این طوری ارتباطات خودم را نیز حفظ می کنم. اگر ماشین داشتم مجبور بودم از کنار همه دوستانم به سرعت عبور کنم تا باعث گره خوردن ترافیک نشوم.»
احمد می گوید:«هر وقت پیاده یا با دوچرخه به جایی می روم با رضایت بیش تری به منزل برمی گردم. چون کمتر عصبانی می شوم. سعی می کنم خیابان های خلوت و کوچه ها را برای عبور انتخاب کنم. اما وقتی از اتومبیل استفاده می کنم از همان لحظه ای که اتومبیل را از پارکینگ بیرون می آورم خودم را برای اعصاب خوردی و جر و بحث و بوق زدن و بوق شنیدن آماده می کنم. در این صورت برای آدم، اعصاب و تمرکزی باقی نمی ماند.»
در این که استفاده از دوچرخه مزایای بسیاری دارد تردیدی نیست؛ اما دوچرخه سواران با مشکلات متعددی رو به رو هستند. یکی از این مشکلات، نبود فضای امن و مناسب برای دوچرخه سواری است.
عطا احمدی؛ در کتاب «پند پدر» خطاب به دوچرخه خود نوشته است:«رکاب گرد عزیزم، هلی! ممنونم که شصت و سه سال به من در راه های دور و نزدیک کمک کرده ای که در خدمت باشم. بعد از تابستان یک هزار و سیصد و نود از ترس ماشین ها که مثل مور و ملخ خیابان ها و کوچه ها را پر کرده اند، دیگر سوار تو نمی شوم و پیاده می روم. می ترسم ضربه خودرویی مرا بی خود کند و بیش تر مزاحم شوم. شکر خدا که از ابتدا تا انتها ماشین نداشته ام و نه می خواهم و نه می توانم داشته باشم و گاهی به ضرورت از نقلیه عمومی سود می برم. یار و همسفر شصت و سه ساله ام، رکاب گرد، هلی»
علی رضا دیگر دوچرخه سوار کرمانی است که علاقه زیادی به دوچرخه دارد. او اظهار می دارد:«من سال های زیادی با دوچرخه رفت و آمد می کردم؛ اما در سال های اخیر خیابان های کرمان آن قدر شلوغ و رانندگی ها آن قدر بد و وحشت ناک شده که می ترسم سوار دوچرخه ام شوم.»
یکی دیگر از معایبی هم که دوچرخه سواران و البته عابران پیاده را تهدید می کند فضای نا امن کوچه های تاریک و خلوت است.
محمد می گوید:«سال های سال برای رفتن به سر کار از دوچرخه استفاده می کردم. خیلی راضی بودم. به هیچ عنوان معنی اضافه وزن را درک نمی کردم. دو اتفاق بد برایم افتاد. یک شب در خیابان دو نفر موتورسوار، دوچرخه ام را متوقف کردند و موبایل و پول هایم را بردند. چند ماه بعد هم همین اتفاق افتاد و پول هایی را که همان شب از خودپرداز گرفته بودم، از جیبم بیرون کشیدند. بعد از آن برای این که خیال خانواده ام راحت باشد، دست از دوچرخه سواری برداشتم.»
به نظر می رسد برای ایجاد فرهنگ دوچرخه سواری در جامعه به تلاش های بیش تری نیاز است.
لازم است که بخشی از سرمایه ها و بودجه های دولتی به امر دوچرخه سواری تخصیص داده شود.
شاهد می گوید:«همه کارهایم را با دوچرخه انجام می دهم. اصلاً از ابتدا تا انتهای کرمان را می توان یک ساعته با دوچرخه پیمود. اما نگرانی از سالم به مقصد رسیدن، همیشه وجود دارد. هیچ امکاناتی برای دوچرخه در هیچ کجای شهر وجود ندارد. نه پارکینگ و نه لاین برای دوچرخه سواری هست. آن وقت سه شنبه های بدون خودرو را تبلیغ می کنند.»
باشگاه خبرنگاران جوان در روز نهم آبان از الزامی شدن دوچرخه سواری برای کارمندان بانک ملی آمل خبر داده بود.
«دبیر برگزاری طرح استفاده از هوای پاک بابل گفته است که به مناسبت هفته تربیت بدنی وهوای پاک، در راستای نهادینه کردن فرهنگ استفاده همگانی از هوای پاک و ایجاد نشاط و سلامتی، رفت و آمد کارکنان بانک ملی بابل از این هفته بدون خودرو و با استفاده از دوچرخه انجام می شود.
رئیس بانک ملی مرکزی بابل با بیان اینکه در روز نخست اجرای این طرح، 80 تن از کارکنان بانک از پارک نوشیروانی تا میدان ولایت را رکاب زدند، افزوده است که در اجرای این طرح با هدف تشویق به ورزش ایجاد محیطی سالم و هوایی مطلوب و ترویج فرهنگ زندگی در روزی بدون آلودگی هوا، کارکنان بانک ملی این شهرستان از این پس مسیرمنزل تا محل کار خود را با دوچرخه طی می کنند.»
این تصمیم 80 نفره به این معنی است که هر صبح و هر عصر 80 دستگاه خودرو کمتر از همیشه در خیابان ها جولان می دهند. اگر همه نهادها چنین تصمیمی بگیرند و مشوق هایی نیز برای کارمندانی که با دوچرخه به محل کار خود می آیند در نظر گرفته شود آن وقت شاهد خیابان هایی خلوت تر، شهروندانی سالم تر و شاداب تر خواهیم بود. خاصه این که آب و هوای کرمان در بیش تر ماه های سال برای دوچرخه سواری مناسب است.
اگر این اتفاق بیفتد برای روان کردن ترافیک، نیاز نیست که هر روز از عرض پیاده روها کم کنیم و بر عرض خیابان ها بیفزاییم. دیگر نیاز نیست سر و ته فضاهای سبز را بزنیم و جولانگاه اتومبیل ها را گشادتر کنیم.
تنها راه آن فرهنگ سازی است. تنها راه این است که به حرکت ارزشی و زیبا و سرشار از نجابت عطا احمدی ها، پروفسور رجبعلی پورها و دکتر شکیبی ها بهای بیشتری بدهیم و رفتارشان را به عنوان الگوی رفتار شهروندی به جوانان مان معرفی کنیم.
البته زمزمه هایی در شورای شهر کرمان در این زمینه به گوش می رسد.
صدیقه زاهدی، رییس کمیسیون اجتماعی، ورزش و جوانان در جلسه مورخه دهم آبان ماه جاری به ترافیک سنگین در شهر و اهمیت دوچرخه‌سواری اشاره کرد و گفت:«جلسه‌ای مشترک در این رابطه با حضور نمایندگان شهرداری و شورای ترافیک استان تشکیل و مقرر شد طرح مسیر دوچرخه‌سواری از میدان پرواز تا میدان آزادی اجرا شود.»
وی افزود:«مقرر شد در فاز نخست این طرح از میدان پرواز تا چهارراه امیرکبیر اجرا شود تا با این کار از تعداد خودروهای تک‌سرنشین در سطح شهر کاسته شود.»
تنها راه این است که از راه های کم هزینه ای مانند راه های بالا استفاده کرد و توسعه شهری را در توسعه فرهنگ شهروندی دید نه فقط در احداث تقاطع های غیر هم سطحی که تنها، راه اتومبیل و اتومبیل رانان را هموار می کند و رهگذران پیاده نیز در جست و جوی پیاده راهی برای گذراندن یک بعد از ظهر پاییزی با بن بست مواجه شوند.
اگر کمیسیون مربوطه مصمم باشد و خواسته خود را که مطالبه بخش بزرگی از شهروندان است را پی گیری کند شاید بتوان در سال های آتی شاهد تغییراتی در الگوی مسافرت های درون شهری باشیم.
همه تقصیرها و قصورها را نمی توان به گردن شهرداری ها انداخت بلکه برای فرهنگ سازی دوچرخه سواری علاوه بر معاونت فرهنگی شهرداری( که چابکی بیش تری از آن انتظار می رود.) همکاری نهادهایی مانند آموزش و پرورش، علوم و تحقیقات و فن آوری، وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی(که اتفاقاً سه الگوی مطرح شده نیز در این سه نهاد اخیر شاغل بوده اند.) و ده ها نهاد دیگری که وظیفه فرهنگی برای شان تعریف شده است، را می طلبد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *