سایت خبری پیام ما آنلاین | فرصت«فلسفیدن» کودکان

فرصت«فلسفیدن» کودکان





۱ مهر ۱۳۹۵، ۰:۳۸

فرصت«فلسفیدن» کودکان

مسعود شکوری
صبا طاهریان
در هر کلاس درس، جریانات غیرقابل پیش بینی حاکم است و این مهم حتی با وجود استفاده از بهترین و پیشرفته ترین شیوه های تدریس و مدیریت کلاس و نیز به رغم بهره گیری از آخرین امکانات آموزشی، پابرجاست وهر کلاس در معرض بی شمار رویدادهای ممکن قرار دارد. ضمن این که مشکل بتوان ارتباط بین آموزش و یادگیری حاصل از آن را فهمید. در واقع نمی توان معلمی را در مقام آموزش دهنده یافت که بتواند بفهمد که چه چیزی را به مخاطبان خود آموخته است. و در افق وسیع تر، پرسش اینجاست که بهترین مطلب برای یادگیری دانش آموزان، خصوصا درسنین ابتدایی تحصیل، چیست؟ هر فرد در طول زندگی تحصیلی و خارج از آن در معرض آشفتگی های گوناگونی قرار دارد که هرکدام بر روند و یا نتیجه آموزش تاثیرگذار هستند.
معلمان و مربیان همواره در برابر چیستی آموزش قرار دارند و در این بین، یافتن خوراک آموزشی قطعیت یافته عملا ناممکن است. صدالبته وجود این بی نظمی مداوم در روند ادراک دانش آموزان دلیلی برعدم تاثیرگذاری آموزش نیست. هرچند که در برابر امواج متغیر این سطح یادگیری نمی توان کاملا ایستاد، اما می توان تاثیری در خور را برآن گذاشت به شرط آن که در برابر این تنوع یادگیری، معلمان و مربیان آمادگی لازم را داشته باشند.
اما نگارنده براین باور است که به رغم عمر طولانی آموزش و پرورش در ایران و نیز ورود بسیاری از مولفان و متفکران بالا بلند فارسی زبان به حوزه کودک (در نیم قرن گذشته) و به خصوص دهه پنجاه و شصت خورشید، هم چنان نخ نماترین شکل آموزش در کتاب درسی ایران تدریس و از این رهگذر در اجتماع ترویج می شود. کتبی که برای نگارش این متن مورد خوانش قرار گرفته اند صرفا مطالعات اجتماعی سال سوم تا ششم دبستان است؛ چرا که بررسی کتاب های ریاضی و علوم در تخصص نگارنده نبوده و نیز شیوه تدریس فارسی در حوصله هشتصد کلمه نمی گنجد.
اما به منظور آشنایی ابتدایی با فضای کلی حاکم بر تدوین کتب درسی که ادعای تغییرات اساسی آموزش و پرورش را یدک می کشد نگاهی اجمالی و در چند سطر بر هر کدام از واحدهای مختلف درسی بد نیست که در ذیل می آید:
مهمترین تغییر در شیوه نامه تدریس کتاب های درسی در ده سال اخیر، تفکیک کتاب فارسی به دو بخش مهارت های خوانداری و نوشتاری است که به منظر و صرف زمان مناسب در جهت رشد هرکدام از این دو مهارت صورت گرفته که شاید بتوان ازآن به عنوان بهترین اتفاق این شیوه نامه جدید نام برد. چرا که سایه انداختن هرکدام از این دو بخش مرتبط اما جدا از هم زبانی، معضلی آشنا در خاطرات دوران ابتدایی تحصیل اکثر ایرانیان است.
در دروس علوم تجربی و ریاضی تنها تغییرات سطحی اتفاق افتاده مربوط به گرافیک و صفحه آرایی این دو واحد است و شاید بزرگترین معضل فراگیری ریاضی و علوم هم چنان در جایی خارج از کتاب های درسی قرار دارد و آن نیز فرایند ارائه سر فصل ها توسط معلم به دانش آموزان است، به گونه ای که در آن ها ایجاد علاقمندی بنماید.
هرچند در تدوین کتاب های درسی تلاش بر نوسازی تصاویر بوده است، اما همچنان آشنازدایی شدیدی در تمام تصاویر کتاب های درسی موج می زند. به گونه ای که کودکان در ابتدایی ترین برخورد با جامعه خارج از خانه از رهگذار تورق کتاب های درسی خود، فضاهایی را نظاره گرند که با آنچه در داخل خانه وبین خانواده های آن ها جریان دارد متفاوت است و این معضل بخش بزرگی از فعالیت مغزی آن ها را برای تطابق آن چه دربیرون از خانه با درون خانواده می بیند، به خود اختصاص می دهد که این ترویج دوگانگی را در ابتدایی ترین سال های آموزش در پی دارد. در این بین اما مطالعات اجتماعی که به زعم بنده، مهم ترین واحد درسی در مقطع ابتدایی است هم چنان سهمی کوچک و ناکافی را در مدارس ایران دارد. با وجود این که در اکثر کشورهای دنیا آموزش دوران ابتدایی با بهره از تقویت مهارت های اجتماعی کودکان انجام می پذیرد، در ایران، هم چنان، مطالعات اجتماعی و فعالیت های آن تحت عنوان فعالیت های خارج از درسی و نقش تقویتی را دارند. در واقع آنچه که در تمام دنیا به عنوان جوهر آموزش کودکان مطرح شده است و آموختن زبان، ریاضی، علوم و سایر واحدهای درسی در کنار آن معنا می یابند. در ایران همچون سالیان دور، بازوی کمکی آموزش و تربیت است.
کتاب مطالعات اجتماعی همچنان که از ضعف تصویرسازی ناآشنا با آنچه که کودکان تا قبل از ورود به مدرسه دیده اند رنج می برد، بزرگترین معضل خود که آموزش مستقیم مفاهیم اجتماعی با ادبیاتی تعلیمی است را حفظ کرده. هر چند که امروز از خانواده آشنای آقای هاشمی در کتاب های تعلیمات اجتماعی اثری نیست، اما هم چنان رهنمودهای مستقیم و دستوری آقای هاشمی به عنوان پدر و قیم خانواده در جای جای دروس این کتاب نمایانگر است. عنصری که بزرگترین چالش های فکری کودکان در مواجهه با پیرامون را عقیم می کند. در جایی که اکثر متفکران به آموزش غیرمستقیم کودکان اعتقاد داشته و برای یادگیری مهارت های مختلف اجتماعی، قرارگرفتن کودک در بطن گره های اجتماعی و در نهایت فلسفیدن (نگاه و تفکر فلسفی کودکان) کودکان را ارج می نهند، ایران ما همچنان فرصت فلسفه ورزی کودکانه و نیز تجربه های اجتماعی آنان را محدود به فعالیت های خارج از درس کرده و کنش های اجتماعی را به عنوان بازوی تقویتی خود در نظر می گیرد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *