پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تعلیم و تربیت راه میان بر ندارد

تعلیم و تربیت راه میان بر ندارد





۳۱ شهریور ۱۳۹۵، ۲:۴۵

تعلیم و تربیت
راه میان بر ندارد

زنده یاد ابوطالب میرعابدینی
در ارزیابی نحوه عملکرد نهاد آموزش و پرورش و آسیب شناسی آن، نکته کلیدی توجه به رفع مصائب است. زیرا مصیبتی بزرگ تر و دردناک تر از «جهل»، جوامع بشری را دستخوش بلا و گرفتاری نکرده است. در جامعه ما نیز بسیاری از تلخکامی های تاریخی و اجتماعی ریشه در جهل داشته است. جهل و تعصب ریشه بسیاری از مصائب است و در این زمینه هنوز به کار و تلاش جدی تری محتاجیم. وقتی بحث پیرامون نهاد آموزش و پرورش است، «متون درسی» و «کتاب های آموزشی» در مدارس بیشتر از سایر موارد زیر ذره بین قرار می گیرند.
زیرا شیوه نگارش و نگرش در آموزش و پرورش، با دقت در متون درسی زمینه ارزیابی دقیق تری را فراهم می کند. یکی از نقص های اصلی در تدوین کتاب های درسی، روزآمد نگه نداشتن این متون است وقتی به دروس و سرفصل های کتاب های درسی نگاه کنیم، در وهله اول می بینیم که سال هاست بدون بازنگری منتشر می شود و اگر بازنگری هم شده باشند به لحاظ کیفی کمترین ملاحظه ای در کار بوده است. چنین نقصی در نگارش متون درسی، ریشه در نگرش به موضوع دارد و ناشی از کم توجهی به مقوله مهم کتاب های درسی و توجه نداشتن به روش های جدیدی است که روز به روز در حال تغییر هستند. در دنیای غرب، میزان بودجه های علمی و تحقیقاتی برای ارتقای سطح کیفی آموزش و پرورش بسیار چشمگیر است.
اگر آن ها همچنان فاصله خودشان را در تمامی زمینه ها با سایر کشورها حفظ کرده اند به این جهت است که آموزش و پرورش را پایه رشد و تعالی خود قرار داده اند. از این رو، محتوای متون درسی و شیوه تدریس در کشورهای پیشرفته، ماه به ماه و سال به سال در حال تغییر و تحول کیفی است. اکنون نگاهی به وضعیت آموزش و پرورش در ایران داشته باشیم. آیا جدیتی در این باره دیده و می بینیم؟ اگر امروز با نسلی از جوانان برخورد داریم که به تعبیر من نسلی ساندویچی هستند و اغلب آن ها تمام علوم و فنون را در یک ساندویچ طلب می کنند، اگر در زمینه علمی تحمل و تامل چندانی از خودشان نشان نمی دهند، اگر غیر از کتاب های درسی فقط کتاب های کمک درسی در دست دارند، اگر همه توان خود را در شب امتحان به کار می گیرند و … به این علت است که برنامه ریزی ها و جهت گیری های آموزش و پرورش، فضایی مناسب برای رشد آن ها فراهم نکرده و امکان خودشکوفایی برای آن ها به صورت مطلوب مهیا نبوده است. مداقه در متون درسی، از همین زاویه حساسیت ایجاد می کند. وقتی متون درسی کمتر بازنگری می شوند و در تدوین آن ها بهترین کارشناسان و بهترین روش تعلیمی و تربیتی جدید به کار گرفته نمی شوند، پایه های آموشی آسیب می بینند. تعلیم و ترتیب، راه میان بر ندارد.
اگر راه میان بر برایش در نظر گرفته شود خطر ساز می شود. مسامحه در امر آموزش و پرورش و غفلت از روش ها و شیوه های کاربردی و کارآمد، پایه ها غفلت از روش ها و شیوه های کاربردی و کارآمد، پایه ها را سست می کند و عاقبت، فردی که مراحل تحصیلی را در دبستان و دبیرستان گذرانده، سر کلاس درس کارشناسی ارشد ادبیات حاضر می شود و از روی آثاری نظیر گلستان، بوستان، مثنوی و … غلط می خواند و استاد مجبور می شود برای دانشجویان، کلاس روخوانی تشکیل دهد! ما امروز به تغییر شکلی در نظام آموزش و پرورش محتاج نیستیم که هر دولتی از راه می رسد، بحث از نظام جدید و نظام قدیم پیش می کشد. آن هم زمانی که متون درسی، گاهی به کلی دچار ضعف و عدم انسجام هستند.
اگر روزگاری دانشگاه های ما، شخصیت هایی نظیر دکتر عبدالحسین زرین کوب، دکتر پرویز ناتل خانلری، دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، دکتر محمدامین ریاحی، دکترغلامحسین صدیقی، دکتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی و … را به جامعه معرفی می کرد به این خاطر بود که به آموزش های پایه ای بها داده می شد.
هر کدام از افراد نامبرده، دریایی از دانش و معرفت بودند و هنوز هم عمق خدمات فرهنگی آنان شناخته نشده است. من سال ها افتخار شاگردی و دوستی دکتر عبدالحسین زرین کوب را داشتم او هیچ وقت احساس نمی کرد که همه چیز را می داند. مدام در حال مطالعه و یادگیری بود. دکتر زرین کوب همیشه پیوند «اصل تشکل» و «اصل تفکر» را از اصول نظام آموزشی عنوان می کرد.
به این صورت که فرد پس از گردآوری منابع، بتواند به داده ها شکل بدهد و نتایج مطالعاتش کاربردی شود. تحقق این امر وابسته به تغییر جدی در نگرش ما به مبحث آموزش و پرورش و نگارش کتاب های درسی است. اگر این امر صورت پذیرد و دانش آموزان بر طبق روش های نوین آموزشی تربیت شوند و اصل تفکر در آن ها نهادینه شود ثمرات آن آینده کشور را تضمین می کند. برنامه ریزی جهت دار برای رشد و شکوفایی استعدادهای کودکان و نوجوانان، به بهره گیری از دانش و تجربیات ممالک مترقی محتاج است که در امر آموزش و پرورش موفق بوده اند. ولی چنین نگرشی در نظام آموزی ما کمتر حاکم است. چون با علم روز کمتر در تماس هستیم.
از توسعه علمی حرف می زنیم اما قدمی برنمی داریم… مع الوصف از زمانی که وارد کار معلمی شدم و مسئولیت های فرهنگی داشتم، در تمام مقاطع تحصیلی، بنا به توصیه دکتر زرین کوب از دانش آموزان می خواستم که فراتر از کتاب های درسی موجود، مطالعه کنند و یافته های خودشان را در کلاس درس به بحث بگذارند.
به اعتقاد دکتر زرین کوب، دوران ابتدایی و دبیرستان، مهم ترین دوران تحصیلی برای یک فرد بود. لذا، تاکید داشت که کشف استعدادها و جهت گیری در این سنن اهمیت بیشتری دارد. راه و رسم دکتر زرین کوب در کلاس درس، سقراطی بود. اعتقاد داشت، کلاس درس محل بحث و گفتگو است نه صرفا محل سخنرانی معلم. در نظام آموزشی ما روش منطقی بحث و گفتگو آموزش داده نمی شود.
اما استادان و معلمانی همچون دکتر زرین کوب که امر تعلیم و تربیت را در راس امور قرار می دادند و سلوک متفاوتی داشتند، کلاس درس را از حالت خطابه خارج می کردند. ضمناً او خودش و شاگردانش را به کتب درسی محدود نمی کرد.
توصیه مهم او با شاگردانش این بود که به دبستان ها بروید، و امکانی برای رشد استعدادها و کندن ریشه جهل مهیا سازید. علت اصلی ناکامی های ما از نظر او وجود «جهل» بود، لذا توصیه اش این بود که بیشتر بخوانید و دانش آموزان را به مطالعه بیشتر تشویق کنید تا مطالعه در آن ها تبدیل به عادت گردد. مقصودش هم واضح بود زیرا با ایجاد این عادت، تغییر در نگرش ها آغاز می شود.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *