روزگاری که گذشت
۱۰ خرداد ۱۳۹۵، ۲۲:۳۲
روزگاری که گذشت
عبدالحسین صنعتی زاده
بخش شصت و دو
(یکی از نمایش نامه های عبدالحسین صنعتی زاده که در کرمان اجرا کرده است)
مفتخور الشعرا: خیر خیر دیگر وقت گذشته همان قسمی که فرمودید منتظرم هر چه زودتر در بنده منزل سرافرازم فرمایید. آن وقت به راه میفتد و با خود می گوید البته روزی این لک پلک الملک ببازدید من می آید. در آن روز اگر بنا باشد قبا و کلاه خودم را هم بفروشم می فروشم و طرز پذیرایی و مهمانداری را به او می آموزم.
مفتخور الشعرا در منزلش مشغول مطالعه است. غفلتاً عباس پسر او سراسیمه داخل اتاق شده می گوید: بابا یک شخص خیلی چاق و تنومند در جلو درب خانه ایستاده و سراغ منزل تو را می گیرد.
مفتخور الشعرا: حتما این لک پلک الملک است و به بازدید من آمده صدای سرفه و پای لک پلک الملک شنیده می شود مفتخور الشعرا به جلو دویده و پس از سلام و خوش آمد او را در صدر اتاق مهمانخانه می نشاند.
لک پلک الملک کلاه را از سر برداشته و با دستمالی عرق های پیشانی خود را خشک می کند و می گوید صد قدم راه که می روم زانوهایم زده می شود. عمر مثل برق می گذرد. دیگر آن ایام جوانی و سلامتی بازگشت نخواهد کرد.
مفتخور الشعرا: چرا این قدر شکسته نفسی می فرمایید. حالا هم دود از کنده بر می خیزد.
لک پلک الملک: نفرمایید نفرمایید چند روز است معده ام به هم خوردگی پیدا کرده و به کلی از اشتها افتاده ام.
در این موقع عباس پسر مفتخور الشعرا با قهوه سینی که در آن دو پیاله چای گذارده وارد شده و مفتخور الشعرا اشاره می کند و می گوید: ببر خدمت آقا.
لک پلک الملک به چای های پر مایه نظری انداخته می گوید بنده را معذور دارید خصوصاً که چای های شما خیلی پرمایه است و پرهیز دارم.
مفتخور الشعرا: عجب آقا برای چه پرهیز دارید؟ از چای که کسی پرهیز نمی کند.
لک پلک الملک با اکراه چای را برداشته و شروع به خوردن می نماید.
مفتخور الشعرا: عباس قلیان بیاور پس از لحظه ای عباس قلیان را مقابل لک پلک الملک می گذارد.
لک پلک الملک:قلیانی نیستم.
مفتخور الشعراء: ملتفت عطرش نمی شوید. یک نفسی بزنید عیبی ندارد.
لک پلک الملک: هر وقت قلیان بکشم سرم دوران پیدا می کند.
مفتخور الشعرا: برای این است که تنباکوها خوب نیست. حالا از این قلیان بکشید اگر سرتان به دوران افتاد پای بنده.
لک پلک الملک قلیان را گرفته نفس می زندو می گوید: روی هم رفته حال و احوال حسابی ندارم. سینه ام هم درد می کند.
مفتخور الشعرا:علاج تمام این دردها کشیدن روزی چند حب تریاک است.
لک پلک الملک: تا این سن و سال تریاک نکشیده ام. حالا بکشم؟
مفتخور الشعرا: برای این بوده که سالم بوده اید. ولی حالا که دردمند شده اید علاجی غیر از تریاک کشیدن ندارد عباس چای بیاور.
لک پلک الملک: خیر چای نیاورد صرف شد کافی است.
مفتخور الشعرا: آقا این فرمایشات چیست؟
عباس چای می آورد و در جلوی لک پلک الملک می گذارد.
مفتخور الشعرا: عباس چرا شیرینی نمی آوری.
لک پلک الملک: آقا زحمت نکشید. بنده یک مثقال هم نمی توانم بخورم.
مفتخور الشعرا: برو بابا برو بیاور شربت هم بیاور.
لک پلک الملک:آقا وضع مزاجی بنده خوب نیست. چند روز است اسهال دارم.
عباس سینی شیرینی را می آورد.
لک پلک الملک که شیرینی را می بیند کمی عقب رفته می گوید معاذاله این شیرینی ها با این احوالی که دارم سازگار نیست.
مفتخور الشعرا: بشقاب باقلوا را برداشته به جلو لک پلک الملک برده می گوید بفرمایید بفرمایید.
لک پلک الملک از ناچاری کمی از آن باقلوا را برداشته در دهان می گذارد.
مفتخور الشعرا: این نشد بفرمایید. حسابی میل بفرمایید. این باقلوا تعریفی است.
لک پلک الملک: تعریفی هم باشد با کسالت بنده سازگار نیست.
مفتخور الشعرا: آقا این شیرینی را مادر عباس پخته چون در آنها مغز بادام ریخته هر چه میل کنید ضرر ندارد و همین مغز بادام ها جلوی اسهال شما را می گیرد سپس خودش یک لوزی از باقلوا را برداشته و به دست لک پلک الملک می دهد و او از ناعلاجی گرفته می خورد.
عباس شربت می آورد.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- با طراحی سایت مشتریان رقیب خود را بدزدید!
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
![«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام](https://payamema.ir/pubfiles/2024/06/کتاب-چرا-شما-را-نمیگیرن.jpg)
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید