پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «پیام ما» ارتباطات انسانی را بررسی می‌کند عشق در حال انقراض

«پیام ما» ارتباطات انسانی را بررسی می‌کند عشق در حال انقراض





۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰:۵۸

«پیام ما» ارتباطات انسانی را بررسی می‌کند
عشق در حال انقراض

امروز اتفاق جالبی افتاد که مرا از حسی مثبت لبریز کرد. مردی، سه طبقه ساختمان را بالا آمده بود تا از صاحب خودرویی که به گفته‌‌‌ی او هر روز و حتی گاهی تا پاسی از شب جلوی خانه ی او می ایستد خواهش کند که خودرویش رو جا به جا کند.او می گفت: «بارها مجبور شده ام که برای رسیدن به مقصد، مسیر دیگری را انتخاب کنم. دلم نمی آید پنجرش کنم. کاش پیدا می شد و اتومبیلش را بر می داشت.» وقتی این مرد از دفتر خارج شد هنوز عطر انسانیت که از وجودش منتشر شد به مشام می رسید. این اتفاق، انگیزه ای شد برای نوشتنم. حسی آمده بود و توی تمام سلول های وجودم نشسته بود. آمده بود و تمام لحظه هایم را گرم کرده بود. حسی که بعضی از اوقات گمش می کنیم. حسی که معنی همه ی حس های خوب است. حسی که بعد ازهرنگاه انسان دوستانه ای تجربه اش کرده ایم؛ زیاد وعمیق. ولی گاهی انگار میان شماره تلفن های مخاطبان گوشی ،میان تصاویر تلویزیون، میان خبرهای لحظه به لحظه ی دنیا، میان لیست خرید، میان کارهای نکرده ، میان حساب وکتاب های مالی، پنهان می شود ونمی گذارد لبخند را پیدا کنیم. لبخندی که این روزها راهی به چهره ی بسیاری از ما نمی یابد.لبخندی که به حق معجزه ی ارتباط است. به هر چهره ای که لبخند هدیه کنی؛ لبخند و یا حداقل نگاه محبت آمیزی را هدیه خواهی گرفت. در دنیایی که تکنولوژی حتی تو را از نگاه و لمس کردن اجسام واقعی فروشگاه ها و از هم صحبتی با فروشنده بی نیاز می کند، ارتباط واقعی و عاطفی در تمامی جوانب بزرگترین قربانی است.
لبخند وارتباط
جایی خواندم که هنرمندی گفته بود بدترین اختراع جدید، چوب های منوپاد است. اوگفته بود ازاین اختراع بیزار است؛ زیرا قبلا مردم وقتی می خواستند با خانواده عکس بگیرند مجبور بودند به رهگذری لبخند زده و سلام کنند و از او بخواهند که از آنها عکس بگیرد؛ ولی حالا با منوپاد این اتفاق نمی افتد. منوپاد ها تو را از لبخند،سلام و ارتباط بی نیاز می کنند. هم چنین در دوستی‌های اینترنتی و مجازی هر کس می تواند هنگام تنهایی، به صورت مجازی با کسی که حتی در انسان بودن یا ربات بودنش هم می توان شک کرد، به درد دل بپردازد. چگونه می توان به این ارتباط اعتماد کرد، هر آن چه که فرد را به سوی یک ارتباط سوق می دهد، را می‌توان دراین ارتباط مجازی و غیرواقعی به دست آورد. انسان به واسطه ی نیازی که از ابتدای خلقتش با او بوده، میل به ارتباط دارد و همین میل او را حیوانی اجتماعی کرده است. حالا در دنیای با کمترین سطح ارتباط واقعی، انسان به واسطه نیاز ذاتی خویش، به صورت مجازی با دیگری ارتباط برقرارمی کند. دراین دنیای غیر واقعی به واسطه ی پنهان بودن حقیقت، آسیب های جدیدی هم شکل می گیرد؛ زیرا همیشه روح های بیماری پیدا خواهد شد که از افرادی که تنها پناهشان همین دنیای مجازی است، سواستفاده کنند.
فقدان عشق
گاهی تنهایی زنی که خسته از آشپزخانه اش به دنیای اینترنت پناه برده وگاهی کودکی که زندگی اش را با استیکرهای تلگرام آذین بسته و گاه حتی مردی که بعد از اولین صاعقه ای که بر زندگی اش فرود آمده ، تنهایی اش را با صفحه فیس بوکش پر می کند، هدف این بیماران می شوند. وسط این فقدان ارتباط اصولی، گم شدن «عشق» اتفاق تلخی است که خواهد افتاد. مفهومی که از ابتدای این قصه مرا مشغول خود کرده است. همه از این نالان هستیم که چرا اینترنت باعث شده است فاصله ها زیاد و انسان ها تنها شوند؛ اما هیچ کس حاضر نیست قدمی بردارد وهمه فقط به شعار دادن اکتفا می کنند. اینترنت و تمام امکاناتی که به واسطه ی آن برای آدمی مهیا شده ، بسیار مفید و لازم می باشد؛ اما چیزی که انسان را نگران می کند استفاده ی بی رویه از آن است. وقتی عشق گم شود، مرد خانه به جای این که با همسر خود حرف بزند با همکار هایش چت می کند و این ارتباط حتی برایش دلپذیرتر است؛ زیرا نیاز به بیان واقعیت ندارد. انسان ها برای این که بتوانند روح و روان سالمی داشته باشند نیازدارند که ارتباط واقعی را درک کنند.
گروه درمانی
برای بسیاری از دردها و بیماری های روح و روان، ارتباط واقعی توصیه می شود. بسیاری از روانشناسان و روان پزشکان، برای درمان بسیاری از بیماری ها،«گروه درمانی» را توصیه کرده و موثر می دانند. روانشناسان اعتقاد دارند وقتی فرد در ارتباط واقعی با هم نوع قرار بگیرد، ضمن این که یاد می گیرد در لحظه، احساس خود را ابراز کند، در طولانی مدت هم بسیاری از عقده‌هایی که زمینه ساز دردهای روحی اش شده است، را برطرف می کند. این شیوه ی درمان، که مفید و موثر بودنش مدت طولانی ای است که ثابت شده،دلیل واضحی بر تاثیر ارتباط است.
حلقه ی گم شده
حلقه ی گم شده ی این ارتباطات در دنیای کنونی چه به صورت مجازی و چه واقعی، بی شک «عشق» است.عشق و محبت به هم نوع باعث می شود که انسان های بهتری شویم. وقتی که نسبت به همشهری، همسایه و همکار خود عشق داشته باشیم این احساس مثبت، زندگی را رنگ خواهد بخشید. باید کودکان آموزش‌های لازم را در رابطه با زندگی با کیفیت فرا بگیرند. بیان احساسات در لحظه، کلید بسیاری از مشکلات ارتباطی ما است. هر فردی در لحظه‌ی دلخوری، احساس منفی‌ای تجربه می کند و اگر با توجه به شرایط موجود بتواند این حس به وجود آمده را با بیان آن تخلیه کند، این حس های منفی آنقدر روی هم تلمبار نمی شوند که عشق و محبت را پنهان سازند. وقتی هر فردی بیاموزد نقد و نظر دیگری را بشنود و به مقابله برنخیزد، حس‌های منفی ای که گاهی مواقع حتی بسیار هم کوچک هستند، تبدیل به بهمنی نمی شوند که گاهی عواطف زیبای انسانی را زیر آوار خود دفن کند. نیاز به مشاوره وآموزش روانی و توجه ی جدی به سلامت روانی افراد به همان اندازه ای اهمیت دارد که کشف یک دارو و یا تزریق یک واکسن مهم است و از نگاه دیگر می توان اهمیت آن را چند برابر دید. اکثریت ما انسان ها بدهی ،وام ،عصبانیت، بی پولی و تلخی‌های روزگار را چشیده ایم که روانمان را آزرده است. و بی شک با توجه به همه ی شرایط، هنرمندی است که بتوانیم هر کدام به نوعی تلاش کنیم تا عشق باقی مانده بین انسان ها منقرض نشود.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *