پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | مصاحبه اختصاصی «پیام ما» با رضا پورسعید روانشناس ومشاور در رابطه با کودکان طلاق/ زبان کودکی بگشا

مصاحبه اختصاصی «پیام ما» با رضا پورسعید روانشناس ومشاور در رابطه با کودکان طلاق/ زبان کودکی بگشا





۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۹:۲۹

مصاحبه اختصاصی «پیام ما» با رضا پورسعید روانشناس ومشاور در رابطه با کودکان طلاق/ زبان کودکی بگشا

درمورد کودکان طلاق و آسیب های تحمیل و تحمل شده ی آن ها با رضا پور سعید روانشناس و مشاور به گفت و گو نشسته ایم.
از نظر شما چه زمانی طلاق بهترین گزینه است و در مقایسه با زندگی در شرایط موجود آسیب کمتری را متوجه ی خانواده و جامعه می کند؟
معمولا و در اکثر موارد طلاق گزینه ی خوبی نیست، اما زوج مجبور به انجام آن می شوند. قانون برای زن و مرد مواردی بیان کرده که می توانند و بهتر است جدا شوند. روانشناسی خانواده نیز تقریبا بر بیشتر این موارد صحه می گذارد:
۱- در شرایطی که فردی دچار جنون یا بیماری روانی حاد شده است با توجه به سخت درمان بودن ، تاثیرات مخرب بر روان سایر افراد، طولانی بودن درمان و تاثیر پذیری کودکان از حضور این بیماران در محیط زندگی و بسیاری علل دیگر بهتر است جدا شوند.
۲- بیماری های خطرناک و غیر قابل درمان یکی از ملاک های جدایی است. از نظر روانشناسی نیز اگر زوج یا زوجه ای به بیماری خطرناک غیر قابل درمانی مبتلا شد نمی توان تاثیرات روانی این حادثه را در سایرین نادیده گرفت. حتی اگر بیماری واگیر دار هم نباشد باز افراد در فضایی از ترس، دلشوره و نگرانی زندگی خواهند کرد و انتظار روزانه برای پایان زندگی برای خود فرد و کودکان حاضر در آن محیط بسیار آسیب زا است. اگر چه شاید با عواطف ما ایرانیان منطبق نباشد؛ اما جدایی در این شرایط، تاثیرات مخرب بر دیگران، به ویژه کودکان را کاهش می دهد.
۳- اگر فرد اعتیاد به مواد داشته باشد به شکلی که سلامت جسم و روان وی را دستخوش تغییر کند و توانایی کنترل رفتار ناشی از عوارض مصرف و انجام درست نقش اجتماعی را به عنوان یک والد نداشته باشد، جدایی بهتر است؛ اما فرصت برای تغییر و بهبودی باید همیشه به بیمار داده شود.
۴- اگر فرد محیط زندگی را بدون دلیل یا با دلیل ترک کرد و همسر و کودکان را از حضور خودش در محیط زندگی محروم کرد و از ایفای نقش والدینی و همسری سر باز زد و به هر دلیلی مراجعه به محیط منزل نداشت معمولا قانونگذار در این مورد مهلت شش ماهه تعیین می کند ولی عدم حضور در محیط زندگی از جانب هر کدام از والدین بیشتر از یک ماه تاثیرات زیانبار بر کودکان دارد.
۵- افرادی که به هر دلیلی در محیط زندگی اقدام به پرخاشگری می کنند؛ حتی پرخاشگری بدون درگیری فیزیکی و کتک کاری؛ مثلا فقط شکستن اشیا، برای سلامت روانی اعضای خانواده به ویژه کودکان بسیار آسیب زا است و در صورت عدم درمان یا کنترل رفتار، جدایی بهتر است.
۶- مواردی که فرد نسبت به رفاه خانواده کوتاهی کند و خانواده را از حداقل امکانات تغذیه ای، رفاهی، آموزشی و… محروم کند به شکلی که ادامه دادن در این شرایط سلامت روانی و عاطفی کودکان و سایرین را به خطر بیندازد.
۷- اگر فردی جرمی مرتکب شد که قانون برای او مجازات زندان تعیین کرد و مدت دوری بالای۶ ماه او قطعی بود، قانونگذار برای زوج ،حق طلاق گذاشته است؛ اما اگر آن ها فرزندی دارند بهتر است کمی زمان طولانی تر باشد. اگر یکی از والدین بیش از یک سال زندانی شد، به دلیل نیاز عاطفی کودک به هر دو والد در سن پایین، بهتر است جدایی اتفاق بیفتد؛اما در مورد کودکان بالغ معمولا آسیب کمتر است .
در همه مواردی که در موردش گفته شد، جدایی زمانی مناسب است که حتما و حتما مشاورین طلاق با بررسی شرایط افراد، چنین توصیه ای کنند؛ چون در بسیاری از موارد با وجود شرایط ذکر شده، طلاق تصمیم درستی نیست.
بعد از طلاق چه آسیب هایی متوجه ی کودکان می شود؟
کودکان در سنین مختلف آسیب های متفاوت می بینند.
سن زیر دو سالگی
والدین فکر می کنند نوزاد در این سن چیزی متوجه نمی شود، اما برعکس، او احساسات مختلف مانند خشم، ناراحتی، شادی و ابراز محبت را می فهمد؛ اما نمی تواند درک کند که مخاطب این احساسات خود او است یا شخص یا موضوع دیگری. برای همین همه را به خود می گیرد و زود از احساسات منفی والدینش دچار ترس و اضطراب می شود. چنین کودکی فکر می کند که پدر و مادرش او را دوست ندارند یا او را نمی خواهند. نوزادانی که محبت دریافت نمی کنند، ممکن است به نوعی افسردگی دچار شوند که با پرهیز کودک از خوردن شیر بروز می کند.
در حضور نوزاد خود، آرام و مهربان باشید، حتی اگر بسیار ناراحت و عصبانی هستید. اگر نمی توانید، از او فاصله بگیرید تا به او احساس بد انتقال ندهید.حواس تان به مشکلات خوردن و خوابیدن او باشد، چون در این سن، ناراحتی‌اش را این طور نشان می دهد.
سن ۲تا ۳ سالگی؛
کودک در این دوره‌ی کوتاه، توانمندی های زیادی را با سرعتی شگفت انگیز به دست می آورد. حرف زدن، راه رفتن، برقراری ارتباط با دیگران و… به کودک کمک می کند به طور مستقل در دنیای محیطی خود کنجکاوی کند. این که کودک در این سن چه قدر دست به کشف دنیای محیطی خود بزند، به اعتمادی بستگی دارد که به محیط و اطرافیان نزدیک خود دارد. کودکی که در هر قدم سرزنش شود، تحقیر شود، تنها رها شود، کودکی که در محیط آسیب ببیند و والدی نباشد که از این آسیب پیشگیری کند، از محیط و از رو به رو شدن با تازه ها می ترسد. در آینده هم، او پذیرای موقعیت های جدید نخواهد بود یا برای تغییر، دلهره ی زیادی خواهد داشت.
سن ۳تا ۵ سال
در این سن، کودک در حال رشد و پیشرفت در مهارت‌های مختلف است؛ به طور مثال خودش لباس می‌پوشد، درباره ی احساسات بقیه حرف می زند و خیال پردازی می کند. در این سن، او رفتارهای والدین را به خود نسبت می دهد. نمی تواند درباره ی آن ها حرف بزند؛ اما تصویری در ذهن او ساخته می شود که برای همیشه باقی می ماند و حتی در آینده، او به دنبال کسی خواهد بود که این تصویر به وجود آمده، در این سن را تایید کند.
تصویر تنهایی، غم احساسات والد، درک متقابل احساس خود یا والد. اگر او غمگین است، منم هستم. اگراو خشمگین است، منم هستم و ….
در چه سنی کودکان آسیب بیشتری از جدایی والدین می بینند؟
طبق بررسی های روانشناختی و علوم رفتاری، کودکان بیشترین تاثیرات را از جدایی والدین، از ۲ سالگی تا پایان زمانی که تفکر انتزاعی به دست می آورند، می بینند؛ معمولا بین ۸ تا ۱۲ سال که در کودکان متفاوت است.محیط خانوادگی، وجود کودک دیگر ، خانواده ی منسجم، داشتن شرایط رفاهی مناسب ، امکانات آموزشی خوب و… می تواند این آسیب را کاهش دهد.
برای جدایی از چه زمانی و به چه میزان بهتر است به کودک اطلاعات داده شود تا به او آسیب کمتری برسد؟
معمولا برای کودکان زیر ۳ سال مفهوم جدایی به شکلی که برای کودکان بزرگتر هست، معنی ندارد و آن را نوعی قهر کردن تصور می کنند. کودکان در این سن همیشه علامت هایی از بازگشت والد غایب نشان می دهند و ممکن است بهانه گیری از والد حاضر یا خشم به او را بروز دهند؛ بنابراین این کودکان کج خلقند و در بعضی مواقع کنترلشان سخت می شود. معمولا مفاهیم انتزاعی که دلیل جدایی آدم ها از همدیگر یا پدر و مادر از هم هستند تا ۶-۸ سالگی بوجود نمی آید. تا قبل از آن، اطلاعات راجع به جدایی صحیح به نظر نمی رسد؛ مگر والدی که پرخاشگری داشته و کودک از حضور مجددش ترس داشته باشد، می توان اطمینان داد که او دیگر بر نمی گردد. شیوه ی دادن اطلاعات باید با میزان ادراک و توجه ی کودک متناسب باشد و بهتر است با زبان کودکانه گفته شود.
گر سر و کارت با کودکی فتاد
پس زبان کودکی باید گشاد
چه زمانی زندگی با والدین آسیب‌زاتر از جدایی و زندگی با یک والد است؟
زمانی که محیط منزل مکان مناسبی برای تربیت و رشد کودک نباشد.در محیط، خشونت و کودک آزاری وجود داشته باشد،آسیب اجتماعی مثل اعتیاد، کودک را تهدید کند ،کودک مجبور به کار باشد،سلامت جسمانی و روانی کودک با وجود والدین در کنار هم به مخاطره بیفتد.
برای این که کودکان آسیب کمتری از طلاق ببینند چه باید کرد؟
به کودک خود اطمینان بدهید در طلاق و جدایی شما یا دعواهای تان، تقصیری ندارد. برایش توضیح دهید که فکر، رفتار یا احساس او باعث طلاق شما نشده است، بلکه رفتار والدین یا خواسته هایشان، طلاق را به وجود آورده است.وقتی سعی می کند با خیال پردازی یا بیان یک جمله، به خیال خودش واقعیت را تغییر بدهد، ممکن است واقعیت را انکار کند ،احساسش را درک کنید و برایش توضیح دهید، چنین اتفاقی نخواهد افتاد. به طور مثال، به او بگویید: «می دانم دوست داری بابا امشب خانه باشد، اما او امشب خانه نمی آید». به طور منظم و متناوب هر دو والد کودک را ببینند و ابراز محبت کنند که دچار کمبود عاطفه نشود. بهتر است روزها را در مهد یا مدرسه و در جمع کودکان دیگر باشد تا آسیب کمتری ببیند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *