پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | حیوان دوستیِ مخرب

حیوان دوستیِ مخرب





۲۵ آبان ۱۳۹۹، ۸:۰۹

افزایش مخاطره آمیز غذادهی به سگ های بلاصاحب در شهرها 

 حیوان دوستیِ مخرب 

مهدی نبی‌یان، کارشناس محیط زیست: هیچ سگی در طبیعت از گرسنگی نمی‌میرد و آن‌ها عموما جمعیت خودشان را به تعادل می‌رسانند.

روزنامه نگار: سوگول دانائی | تیمبوکتو، قهرمان یکی از داستان‌های پل استر نویسنده معروف آمریکایی، سگی ولگرد بود که در میانسالی صاحبش را از دست داد. سگ تنها و پریشان مدتی بی‌خانمان بود و در انتظار فردی که مسئولیتش را بر عهده بگیرد ماند اما در نهایت جانش تمام شد. این چند خط شاید بن مایه‌ای باشد از سیاستی که  کشورهای غربی در سال‌های اخیر برای کنترل جمعیت سگ‌ها به کار بردند:«مسئولیت هر سگ را باید انسانی به عهده بگیرد.» مساله‌ای که در بسیاری از کشورها شدنی نیست. زیرا شهروندان کشور مسئولیت‌پذیری نسبت به حیوانات را تنها در غذا دادن به سگ‌های ولگرد می‌دانند، بدون اینکه نسبت به واکسینه کردن، درمان بیماری‌ها و یا حتی عقیم کردنش نگرانی داشته باشند.

به همین دلیل در بسیاری از این کشورها سرنوشت سگ‌های رها شده، سرنوشت تیمبوکتو خواهد بود با چند تفاوت. تفاوتی که در مفهوم سگ‌های خانگی و سگ‌های ولگرد معنا پیدا می‌کند. تفاوتی که گاه باعث ایجاد ناهنجاری‌هایی در طبیعت می‌شود که درمان آن آسان نیست. گاه سگ‌های ولگرد به انسان‌ها حمله می‌کنند و بیماری‌هایی به او منتقل می‌کنند که درمانش شاید سال‌ها به طول بیانجامد. شهرداری‌ها و محیط زیست به دلایل گفته شده در پی یافتن راهی برای کنترل جمعیت سگ‌های ولگردند. راهی که در ایران عموما به ترکستان می‌رود.  

چرا نباید به سگ‌ها غذا داد؟

چند هفته گذشته خبرهای متفاوتی درباره سرنوشت سگ‌های ولگرد در شهرهای ایران منتشر شد. تصویر سگ کشته شده در همدان و خبر از اهدای غذا به سگ‌های آستارا، واکنش فعالان محیط زیست را در پی داشت. آن‌هایی که نه غذا دادن به سگ‌های ولگرد را اقدامی درست می‌دانند و نه موافق کشتار سگ‌ها هستند. فعالان محیط زیست معتقدند مسئولیت ما درباره اولین موجودی که به صورت انتخابی توسط خود ما، حدود ۲۰هزار سال پیش اهلی شده و تا امروز کنارمان مانده و در موقعیت‌های سختی مانند زلزله یا حتی جنگ به فریادمان رسیده زیاد است. عموما شهروندان در تشخیص انواع سگ‌ها دچار خطا هستند. ساماندهی برای انواع سگ‌هاست که در ادبیات شهری به آن‌ها سگ ولگرد گفته می‌شود. مهدی نبی‌یان، کارشناس‌ارشد محیط‌زیستی با گرایش تنوع زیستی به روزنامه «پیام ما» درباره این انواع می‌گوید: «سگ‌های بی‌خانمان سگ‌هایی هستند که در خانه نگهداری می‌شدند اما به دلایلی فرار کردند یا رها شدند، اما سگ‌های ولگرد سگ‌هایی هستند که بدون مسئولیت انسانی تولید مثل کردند و هیچگاه هم سرپرست انسانی یا مربی نداشتند.»  

انسان‌ها اما در قبال سگ‌ها به عنوان نزدیک‌ترین حیوان به خود مسئول‌اند، نبی‌یان می‌گوید این واژه مسئولیت در سال‌های اخیر درست تعریف نشده است و بسیاری تنها دادن غذا به سگ‌های ولگرد را برای راحتی وجدان خود لحاظ می‌کنند. سنت غذا دادن به سگ‌های ولگرد اتفاقی است که عموما از جانب شهرداری‌ها تقبیح می‌شود. شهرداری بهبهان به عنوان یکی از شهرهایی که توانسته جمعیت سگ‌های ولگرد را کنترل کند در شیوه‌نامه‌ای، غذا دادن به سگ‌های‌ ولگرد را در سطح شهر ممنوع اعلام کرد. اتفاقی که به زعم عابد کوهپایه، دامپزشک، هم باید در شهرهای دیگر ایران رخ دهد. او به«پیام ما» می‌گوید: «کار موثر در قدم اول ممنوعیت غذا دادن به سگ‌هاست. البته نباید فراموش کرد که سایت‌های پسماند در اطراف شهرهای بزرگ هم باید ساماندهی شوند.» بسیاری از مدافعان حقوق حیوانات اما پذیرای این ممنوعیت نیستند.  نبی‌یان اما برای ممنوعیت غذا دادن به سگ‌ها دلایل علمی را بیان می‌کند:«افرادی که به سگ‌ها غذا می‌دهند عموما نسبت به سایر اتفاق‌های این حیوان ابراز مسئولیت نمی‌کنند، اینکه حیوان مریضی دارد، واکسینه می‌شود اصلا کجا مدفوع می‌کند؟ به صرف اینکه به حیوان غذا می‌دهند، سایر مسئولیت‌های او را از خود سلب می‌کنند.» او معتقد است که سگ‌های ولگرد جایگاهی در طبیعت ندارند و به همین دلیل: «سگ باید یک واحد انسانی داشته باشد که نسبت به او احساس مسئولیت کند.» او در توجیه ممنوعیت این غذا‌رسانی سازمان یافته چند دلیل دیگر هم دارد که به سلامت سایر سگ‌ها می انجامد: «غذارسانی سازمان یافته به سگ‌ها یعنی ما بدون هیچ استانداری در مکان مشخص و در زمان مشخص به سگ‌ها غذا بدهیم که این یعنی ایجاد کانون‌های سگ‌های ولگرد. هرچه جمعیت سگ‌ها در این کانون‌ها بالاتر برود احتمال انتقال بیماری به سایر حیوانات نیز بالا می رود، همانطور که ما این روزها مفهوم فاصله گذاری اجتماعی را در میان انسان‌ها داریم خود حیوانات نیز در میان خود این مفهوم را دارند، مثلا اگر یک حیوان مریض به میان این‌ها بیاید احتمال ابتلا به بیماری در میان سایر سگ‌ها بیشتر می‌شود. از طرف دیگر هر سگ به طور طبیعی حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ گرم مدفوع تولید می‌کند که تجمع فضولات سگ‌ها در کنار این کانون‌‌ها می‌تواند به بروز بیماری‌های مختلفی حتی برای سگ‌های‌خانگی که در اطراف این کانون‌ها گردش می‌کنند، منجر شود.»

از طرف دیگر او معتقد است که سگ‌ها بعد از غذا دادن کانون‌های دیگری را اشغال می‌کنند: «سگ‌ها قلمرو طلبند و سگ‌های ضعیف عموما از کانون‌ها رانده می‌شوند و کانون‌های دیگری را پیدا می‌کنند. مثلا شما ممکن است سگ ولگردی را در پارک پردیسان دیده باشید اما همان سگ مدتی بعد در پارک چیتگر دیده شود، بسیاری از فعالان حقوق حیوانات هم این روزها تصور می‌کنند که اگر در خارج از شهرها به حیوانات غذا بدهند سگ‌ها در همان خارج از شهرها باقی می‌مانند در حالیکه اینگونه نیست و سگ‌ها، کانون‌های دیگری ایجاد می‌کنند.» فعالان محیط زیست معتقدند که دادن غذا به حیوانات گاهی دست بردن در طبیعت آن‌هاست، نبی‌یان می‌گوید هیچ سگی در طبیعت از گرسنگی نمی‌میرد و آن‌ها عموما جمعیت خودشان را به تعادل می‌رسانند.

اقدامات کشورهای دیگر برای کنترل جمعیت سگ‌ها

برای کنترل جمعیت سگ‌های ولگرد اما چند راهکار وجود دارد، روش اول کشتن آن‌هاست. اتفاقی که گاهی توسط پیمانکاران شهرداری‌های ایران هم رخ می‌دهد وعموما با جریحه دار شدن افکار عمومی روبه‌رو می‌شود، اقدامی که کشورهای غربی هم آن را در پیش گرفتند. گاهی توانستند جمعیت سگ‌های ولگرد را کاهش دهند و گاهی هم نه. کوهپایه می‌گوید: «آمریکایی‌ها سال ۱۹۸۲ در بررسی کردند و دیدند که سگ‌های ولگرد تعداد بالایی دارند و بهتر است که جمعیت آن‌ها را به حد کمی برسانند و آن‌ها را می‌کشتند.» اتفاقی که نبی‌یان معتقد است در بسیاری از کشورهای اروپای غربی هم اتفاق افتاد اما آن‌ها در این کنترل جمعیت موفق نبودند. کوهپایه می‌گوید در میان کشورهای دیگر تنها هند و ترکیه، سگ‌ها را نمی‌کشند: «ترکیه چند سال پیش ۷۰۰ هزار سگ ولگرد را جمع کرد و آن‌ها را به جزیره متروکه برد و البته همه آن‌ها مردند، اکنون هم ترکیه به صورت آرام در حال کشتار و یوتانایز کردن این حیوانات است.» اتفاقی که به زعم کارشناسان اگر در آمریکا رخ نمی داد احتمالا جمعیت سگ‌های ولگرد در این کشور را چندین برابر می‌کرد. نبی‌یان می‌گوید که استرالیا و ایالات متحده آمریکا پروتکلی برای کنترل جمعیت سگ‌های ولگرد تدوین کردند. پروتکلی که در ایران هم ترجمه شده است و چند قاعده اساسی دارند: «در درجه اول غذا دادن به سگ‌ها به صورت سازمان یافته ممنوع و جرم انگار شود.» به زعم نبی‌یان کشورها چند پناهگاه برای سگ‌های ولگرد ایجاد کردند و ابتدا سگ‌های بیمار را از غیر بیمار جدا کردند: «سگ‌ها اگر درمان می‌شدند، تلاش برای حفظ آن‌ها بود اما اگر درمان نمی‌شدند، یوتانایز می‌شدند، در قدم بعدی می‌بایست سگ‌های سالم را واکسینه کرد و فرآیندهای عقیم سازی را انجام داد. بعد از آن نمایشگاهی برگزار می‌شد و سگ‌ها آگهی می‌شدند تا کسی مسئولیت و سرپرستی آن‌ها را به عهده بگیرد.» همین فرآیند به زعم کوهپایه در کشور آلمان که بزرگترین شلتر یا پناهگاه سگ‌ها را دارد نیز عنوان می‌کند: «اگر کسی سرپرستی آن‌ها را به عهده گرفت که مسئولیت آن با اوست اگر نه، آن سگ‌ها هم یوتانایز می‌شوند.»

هرکشور اما برای کنترل جمعیت سگ‌های ولگردی که بی‌رویه افزایش پیدا می‌کردند و گاهی می‌توانستند انسان یا اکوسیستمی را از پا در بیاورند، راهکاری داشت که به زعم نبی‌یان بومی سازی شده برای خودش بود: «باید در شوراهای شهر کارگروهی با حضور مدافعان حقوق حیوانات، محیط زیستی‌ها و حتی دامپزشکان ایجاد شود. »او معتقد است که باید الگوی یکپارچه‌ای در شهرها به وجود بیاید تا بتوان جمعیت را کنترل کند. الگویی که گاه در بسیاری از شهرها به دلیل اینکه شهرداران مقهور فضای‌مجازی می‌شوند اجرایی نمی‌شود. به زعم این کارشناس محیط زیست، مدیریت پناهگاه‌ها و انتقال تمام سگ‌های ولگرد سطح شهر به داخل این پناهگاه‌ها هم قدم‌های بعدی برای کنترل جمعیت سگ‌ها در شهرهاست: «جرم انگار غذا دادن سازمان یافته البته اولین قدم است. » به زعم او افرادی که خواهان غذا دادن به سگ‌های ولگردند باید ابتدا این غذا را به پناه‌گاه‌های سگ‌ها دهند.  ما نسبت به تیمبوکتو و هم نوعانش مسئولیم اما چگونه باید به این مسئولیت پاسخ دهیم؟ کارشناسان معتقدند که برای رسیدن به پاسخ این پرسش باید یکپارچه عمل کرد.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *