هیچ مذاکرهای میان ایران و افغانستان در مورد سدهای «بخشآباد» و «خاشرود» انجام نشده است
دست خالی ایران در «فراهرود»
ایران در مورد این رودخانه و حقابهٔ آن هیچ معاهدهای با افغانستان ندارد و کارشناسان میگویند اسناد دولت باید به همان معاهدهٔ اجرا نشدهٔ «دلتا» باشد
۲۰ آذر ۱۴۰۲، ۲۱:۴۱
در امتداد مذاکرات ناکام ایران با طالبان و پس از سفر ملابرادر به ایران، درست در روزهایی که رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست، مشعوف از این دیدار بود، طالبان اعلام کرد که سد بخشآباد در حال تکمیل است و سد خاشرود نیز در حال احداث. این سدها در شرایطی ساخته و تکمیل میشوند و به بهرهبرداری میرسند که سدهای کجکی، ارغنداب و بند انحرافی کمالخان جنوبشرق ایران را با مشکلات فراوان آبی روبهرو کرده و هامون را تا نابودی کامل پیش برده است. گرچه متخصصان و کارشناسان علوم آبی و سیاسی که بر رفتار افغانستان متمرکز هستند، میگویند برنامههای آبی افغانستان تمام منطقه، ایران، تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان را تحتتأثیر قرار میدهد، اما این برنامهها مشخصاً علاوهبر حاد شدن مشکلات آبی سیستانوبلوچستان اینبار تا خراسان ایران را دچار تشدیدِ تنش آبی میکند. کارشناسان اینبار در گفتوگو با «پیام ما» ابعاد دیگری از این موضوع را بررسی میکنند. سفیر اسبق ایران در سازمان ملل متحد معتقد است ایران برای بازپسگیری تمامی حقوق دوجانبه یا چندجانبه باید خود را در موضع قدرت قرار دهد، نه انزوا. به اعتقاد او در غیر اینصورت نه در مورد مسئلهٔ هیرمند بلکه در هیچ مسئلهٔ بینالمللیای موضع پیشبرندهای نخواهیم داشت. حالا هامون صابری در خطر است. بهنظر میرسد نبود معاهده میان ایران و افغانستان در «فراهرود» کار را برای ایران دشوارتر کرده است. دیپلماسی ایران در حقابهٔ هیرمند ناکام مانده است و هیچ مذاکرهای میان ایران و طالبان در مورد فراهرود وجود ندارد.
خرداد امسال بود که رئیس پژوهشکدهٔ تالاب بینالمللی هامون دربارهٔ تکمیل کانالهای سد بخشآباد هشدار داد: «با توجه به اینکه هامون صابوری در کریدور بادی منطقهٔ سیستان است، تکمیل سد بخشآباد و نرسیدن آب به هامون صابوری کیفیت هوای سیستان را بهکلی نابود میکند، طوری که این منطقه دیگر جای زندگی نباشد.»
رودخانهٔ فراه با آوردهٔ حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال را میتوان بعد از رود هیرمند بزرگترین تأمینکنندهٔ آب دریاچهٔ هامون قلمداد کرد، اما افغانستان در حال تکمیل سدی به نام بخشآباد بر روی این رودخانه است؛ این سد با ظرفیت مخزن حدود یک میلیارد و ۳۶۰ میلیون مترمکعب قادر به جمعآوری تمام آورده سالانهٔ آب رودخانهٔ فراه است. حجم مردهٔ این سد نیز ۱۲۰ میلیون مترمکعب اعلام شده است. افتتاح و آبگیری سد بخشآباد بر رودخانهٔ فراه بهمعنی مرگ کامل، قطعی و دائمی تالاب بینالمللی هامون خواهد بود، چراکه بعد از قطع ورود هیرمند به ایران، تنها امید و منبع آبرسانی به هامون رودخانهٔ فراه بوده است که سالانه آب قابلتوجهی به تالاب هامون صابوری وارد و تا حدود زیادی از افزایش گردوغبار در زمان طوفانهای موسمی منطقهٔ سیستان جلوگیری میکرد.
اگر فراه نباشد
«جواد میردار هریجانی» گفته بود: «رودخانهٔ فراه سالانه یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب را بهصورت سیلاب از شمال هامون صابوری وارد تالاب میکرد که این مقدار در سالهایی که بارشها بیشتر بود، افزایش پیدا میکرد. سیلابهای فراهرود معمولاً اواخر زمستان و اوایل بهار تالاب را تغذیه میکرد. از سال ۱۳۷۸ که تالاب بهطور کامل خشک شد، تنها تغذیهکنندهٔ اصلی تالابهای هامون، فراهرود بود. آبگیری هامون صابوری از این جهت اهمیت داشت که یکی از کریدورهای اصلی باد منطقهٔ سیستان در این نقطه است و آبی که بهوسیلهٔ فراه میآمد، جلوی گردوخاک را میگرفت. ساخت سد بخشآباد آبگیری هامون صابوری را متوقف خواهد کرد و معضل گردوغبار سیستان را به اوج خود میرساند.»
تالاب هامون صابوری تقریباً بهطور برابر بین ایران و افغانستان است و تبعات خشکی آن علاوهبر این دو کشور، پاکستان را نیز با مشکل جدی ریزگرد مواجه خواهد کرد. میردار هریجانی تأکید کرده بود: «آبی که به هامون صابوری میرود، باعث احیای پوشش گیاهی میشود. علاوهبرآن باعث مرطوب شدن کف تالاب و سفت شدن خاک نیز میشود که این موارد باعث میشود در زمان بادهای ۱۲۰روزه، جلوی گردوخاک شدید گرفته شود. بیش از ۶۰ درصد مردم افغانستان کشاورز هستند و به این دلیل این کشور در سالهای اخیر بهسمت ساخت سد رفته است. سد بخشآباد نیز قرار است ۱۸۰ هزار هکتار زمینهای کشاورزی خشخاش و گندم و همچنین باغات انار و انگور را زیر آب ببرد. البته فلسفهٔ کار این سد جدای از بحث کشاورزی این است که از ابزار آب استفاده کرده و به کشورهای پاییندست از جمله ایران فشار بیاورند.»
در آخرین مذاکرات ایران و افغانستان، هیچ گفتوگویی دربارهٔ این دو سد انجام نشده است. برخی گمانهزنیها حاکی از این است که دولت جمهوری اسلامی ایران به این دلیل که در مورد فراهرود معاهدهای با کشور همسایه ندارد، از مذاکره بر آن اجتناب میکند. اما گروهی دیگر بر این باورند که نهتنها در این خصوص میشود به معاهدهٔ دلتا استناد کرد، بلکه با توجه به اینکه هامون یک تالاب بینالمللی است و در کنوانسیون رامسر نیز ثبت شده و ذخیرهگاه زیستکره نیز محسوب میشود، میتوان از طریق صندوق توسعهٔ محیط زیست سازمان ملل هم اقدام کرد.
طالبان چه میخواهد؟
«زهرا قریشی»، کارشناسی که بر مسئلهٔ افغانستان متمرکز است، میگوید نمیتوان بهطور قطع از نیت طالبان صحبت کرد: «اما آنچه که ما در سفر طالبان به ایران شاهد بودیم، این است که باز هم روی قومیت پشتون و گویش پشتون تأکید داشتند. به همین دلیل من فکر میکنم که سیاست کلی افغانستان پشتونسازی فرهنگ و جمعیت است. اما از طرف دیگر شاید در حال حاضر نتوانیم از یک فکت در این خصوص صحبت کنیم که الزاماً ساخت سد بخشآباد و خاشرود هم در راستای محقق کردن این سیاست است.»
او توضیح میدهد که فضای حقیقی را باید مستقل از آنچه در فضای رسانهای اتفاق میافتد، بررسی کرد: «واقعیت این است که در فضا رسانهای هر مسئولی برای اینکه مقبولیت و محبوبیتی برای خود کسب کند، توصیف یا برداشتی از این سفر داشته است و این بهمعنای اینکه الزاماً دستاوردهای گفتهشده حقیقی است، نخواهد بود. من فکر میکنم که برای نزدیک شدن دو کشور یا فرصتسازیهایی که هر مقام سیاسی دوست دارد بدست بیاورد، چنین دیدارهای مفید خواهد بود. اما یک مسئلهٔ مهم وجود دارد و آن اینکه اگر در شرایط فعلی آبی هم رها شود، بهقدری تعداد کانالهای انحرافی زیاد است و سد کمالخان بهشکلی مهندسی دارد که امکان ورود آب به ایران را نمیدهد. یعنی تا زمانی که سازهها اصلاح نشود و از برداشت آب توسط افغانستان برای نیازهایی که خودش تعریف کرده است جلوگیری نشود، امکان ورود به ایران وجود ندارد.»
همیشه امکان رهاسازی هست
بهنظر قریشی موضوع صرفاً رهاسازی آب بهسمت ایران نیست، بلکه در این است که باید طالبان کانالهای خود را محدود کند: «من فکر میکنم که این مذاکرات و صحبتها در حد همین صحبت باقی بماند؛ چراکه مکانیزم اجراییسازی این معاهده در حال حاضر وجود ندارد یا بسیار سخت و پیچیده است. همانطور که گفتم یکی از اصلیترین دلایل این پیچیدگی تعداد زیاد کانالهایی است که افغانستان ایجاد کرده؛ یعنی در عمل امکان اجراییسازی این وعدهها وجود ندارد.»
«اویس ترابی،» کارشناس مدیریت رودخانههاست. او تأکید میکند که سازههای سد، سازههایی کنترلی هستند. یعنی اینگونه نیست که اختیار را از کاربر یا بهرهبردار بگیرد: «هر میزان سازه یا ساختاری هم بر مسیر رودخانهای احداث شد، اپراتور یا بهرهبردار سد این امکان و توانایی را دارد که به میزان دلخواه یا معینی آب را ذخیره کند. یعنی سدسازی بهمعنای سلب اختیار برای رهاسازی آب نیست. این موضوع هم فقط در مورد سدهای موردنظر شما، بخشآباد خاشرود یا کمالخان، صدق نمیکند بلکه همهٔ سدها سازههای کاملاً کنترلی هستند.»
این کارشناس مدیریت رودخانهها هم در این نکته با قریشی هم نظر است که «یک واقعیت وجود دارد و آن اینکه مشکل ما فقط با احداث سد کمالخان ایجاد نشده است، ما سالهاست که بهدلیل همهٔ سدهای بالادست مانند کجکی و ارغنداب با چالش مواجه هستیم. حالا سدهای پاییندست قدرت عمل افغانستان را بالاتر برده است. رودخانهٔ هیرمند رودخانهٔ بزرگی است. دو سد بالادست که بیش از سی سال عمر دارند، توان این را نداشتند که تمام جریان رودخانه را کنترل کند. سد کمالخان برای این احداث شد که به افغانستان این قدرت را بدهد که تمام رژیم و آرود رودخانهٔ هیرمند را در کنترل کامل داشته باشد و با بند انحرافی بهسمت گودزره بخشی که از سرریز سیلابهای با دور بازگشت بالا را هم مستقیماً کنترل کنند. پس این سازهها برای تحقق این هدف کنترلشده کار میکنند. همین سد میتواند با همین کنترل کار دیگری انجام دهد و آب را بهسمت ایران هدایت کند.»
نقض تعهد
«نوذر شفیعی» نیز کارشناس حقوق و روابط بینالملل است. او توضیح میدهد که مسئله در بیاعتباری معاهده نیست، یا در مورد فراهرود اینطور نیست که چون معاهدهای وجود ندارد، پس نمیتوان برای حقابهٔ طبیعی آن مذاکره کرد. اما مسئله در تأمین نفع طرفین است: «قرار سیاسی که بدون یک منفعت عینی معنا ندارد. شما وقتی توافق میکنید که مثلاً میزان مشخصی از آب باید بهسمت ایران جاری شود، به آن یک توافق میگویید. طالبان گفته است در سال آبی نرمال، آب را بهسمت ایران رها میکند و اگر بارش کم باشد، این شرایط متفاوت است. موضوع دیگری که در این عدد و رقم مهم میشود، این است که آیا اگر همان میزان مشخص آب در یکسال بهسمت ایران رها شود هم همان میزان به ایران وارد خواهد شد؟ یا در این شرایط خشکسالی بخش قابلتوجهی از آن از دست خواهد رفت یا مثلاً سفرههای آب زیرزمینی را تغذیه میکند. نه میتوانیم بگوییم که فقط با یک شوی سیاسی مواجه هستیم. واقعیت این است که در حال حاضر تخلف از یک توافق دوجانبه انجام شده و میشود. در تمام اسناد بینالملل هم اینگونه است که ممکن است توافقنامهها بهدلیل عدم وفای به عهد کسی نقض شود، اما به این معنا نیست که آن سند بینالمللی بیاعتبار است، بلکه اتفاقاً همچنان یک ابزار قانونی است و سازوکار تحقق خودش را در خودش ارائه داده است. اینجا طالبان نقض تعهد است.»
«باقر اسدی» دیپلمات سابق وزارت امور خارجه است که در سمتهایی همچون سفارت ایران در سازمان ملل متحد سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲، ریاست گروه ۷۷، ریاست کمیتهٔ دوم پنجاهوسومین مجمع عمومی سازمان ملل متحد ریاست اجلاس سیوهشتم کمیتهٔ برنامهریزی و هماهنگی سازمان ملل متحد را عهدهدار بود. او مسئلهٔ ایران و افغانستان را در ابعادی کلانتر میبیند: «تحلیلهای مختلفی در این زمینه وجود دارد. هرکس از منظر خودش نگاه میکند، اما نباید فراموش کنیم که واقعیت بینالمللی که با آن روبهرو هستیم. موضوع فقط هیرمند نیست. بسیاری از مواضعی که ما میشنویم، مواضع اعلامی کشورهاست. یعنی صحبتی را برای فضای داخلی عنوان میکنند بدون اینکه بخواهند واقعاً آن را عملی کنند. بحث آشنایی است و همهٔ کشورها هم این کار را میکنند. ایران هم مواضع اعلامی زیادی دارد که به این معنا نیست که همهٔ آن مواضع را بهطور جدی در سیاست عملی پیگیری کند.»
او توجه را به نکتهٔ دیگری نیز جلب میکند: «ایران در حال حاضر در شرایط نیرومندی در جامعهٔ بینالملل نیست و در این شرایط منافع ملی ما قربانی ضعف موضع فعلی ما خواهد شد. بسیاری از تأکیدات است که در مورد توافقنامهها حقوقدانها اعلام میکنند، اما فراموش نکنیم که نظر مشخص حقوقی با آنچه در واقعیت جهان سیاست میگذرد، بهویژه در مسائل بینالمللی، متفاوت است. موضوعی مانند آب یا توافقات دو یا چند جانبه بحثهایی هستند که ممکن است به این سادگی نتوانیم برایشان جوابی پیدا کنیم. ممکن است همین حالا کسانی در دولت باشند که فکر کنند ایران وضع بسیار خوب و قوی و پیشروندهای دارد، اما واقعیت اینگونه نیست که ما در موضع قوی منطقهای و بینالمللی باشیم. بنابراین، وقتی در این موضع نیستند منطق میگوید افکار حکومتها و نمایندگانشان در جهت حمایت از شما نیست. ممکن است یک قاضی بنا به مقتضیات دقیق حقوقی که وجود دارد بهنفع شما رأیی صادر کند، اما کل مجموعه با فضایی که علیه شما وجود دارد، وضعیت را بهنفع شما پیش نخواهد برد.»
برچسب ها:
افغانستان، ایران و افغانستان، تالاب هامون، کشاورزی، محیط زیست، هامون
مطالب مرتبط
پیام رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز بکار ششمین دوره مجلس خبرگان
حکمرانی اسلامی، طرحی جامع و گرهگشا و جذاب و شگفتآور
با پایان عملیات جستوجو، بالگرد حامل رئیس جمهور و همراهانش پیدا شد
شهادت در ارسباران
جزئیات سانحه هوایی بالگرد رئیسجمهور و همراهانش
جنگلهای فنلاند در کام آتش
رییس مرکز ملی سازمان هواشناسی:
میزان بارش مشهد در سطح «هشدار قرمز» نبود
سلیمی نماینده سمیرم:
لزوم اخذ مجوزهای محیط زیستی برای انتقال آب بین حوزهها
ورود سامانه بارشی به کشور طی سهشنبه
کارخانه ریسباف اصفهان بازگشایی شد
خطر انقراض ۲۵ گونه جانوری در خراسان جنوبی
یوسف پور:
محیطبانان در سخت ترین شرایط خدمت می کنند
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- تعمیر رطوبت گیر پمپ باد
- دکوراسیون سبک مدرن: توصیه و ایده ها برای خانه شما
- بررسی سه محصول سرمایشی محبوب در فصل گرما
- بهترین تریدهای فارکس: 6 خفنترین تریدر تاریخ فارکس جهان!
- بازی ماکان آریا پارسا در قطب شمال در شعبه زعفرانیه پارس پندار نهاد + ویدیو
- چطور خودمان را برای پروازهای لحظه آخری آماده کنیم؟
- طریقه نصب دستگیره مخفی کابینت هوایی
- چالشهای رزرو هتل در جزایر جنوب کشور
- بهترین برند چرم ایران کدام برند است؟
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید