بایگانی مطالب نشریه
درخواست امکان خرید سوابق تحصیلی دانشآموختگان دانشگاهی به عنوان سابقه بیمه تامین اجتماعی
کارزاری با نام درخواست امکان خرید سوابق تحصیلی دانشآموختگان دانشگاهی به عنوان سابقه بیمه تامین اجتماعی در وبسایت کارزار در جریان است که با هشتگ #بیمه_دانش_آموختگان پیگیری میشود. در بخشی از متن این کارزار خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی و وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی آمده است:« همانگونه که مستحضر هستید کار علمی و تحقیقات، سختی بالایی دارد و حجم چند دهمیلیونی دانشگاهیان، موتور پیشران توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور است. در این راستا دانشگاهها توانستهاند با تولیدات علمی و تحقیقاتی خود در رده کشورهای سرآمد قرار گیرند و شاید احتساب سوابق این عزیزان بتواند بخشی از زحمات آنان را پوشش دهد. همچنین وجود حجم بالای این عزیزان و تمایل آنها به خرید این سوابق، حجم چند صد هزار میلیارد تومانی را در اختیار قرار میدهد که اگر در چرخه تولید و سرمایهگذاری قرار گیرد، بهرهوری اقتصاد کشور را بالا برده، میزان اشتغال را افزایش خواهد داد و آینده روشنی را برای کشور رقم خواهد زد.»
پایکوبی برای استقبال از لکلکها
اوایل بهمنماه که آسمان روستای «درهتفی» مریوان سیاه شد و برف آمد، روستاییان دلنگران لکلکها شدند. آنها قبل از پارو زدن برف روی بام خانههایشان، برف نشسته بر لانه لکلکها را تکاندند تا لانهها آماده حضور پرندگان شود. لکلکها بار دیگر در روزهای گذشته بال گشودند و به مریوان و روستای دره تفی رسیده و مانند سالیان گذشته برای تخمگذاری آمدهاند. آنها میدانند در این روستا لانههایی آماده دارند که هر ساله مرد و زن و جوان و پیر بازسازیاش میکنند، برف را از سر و رویش میتکانند و بعد هم سرشان را رو به آسمان بلند میکنند و به انتظار رسیدن گله لکلکها میمانند. آمدن گروه نخست لکلکها در روزهای اخیر بهانه جشن و پایکوبی روستاییان شده. آنها لباس محلی پوشیدهاند، دست در دست یکدیگر دستمالهایشان را در هوا میچرخانند و به شادی میرقصند.
دره تفی یعنی دره توتها. روستایی پر از درختان توت و تکیه داده به دریاچه زریوار. اهالی در سالهای قبل اینطور میزبان لکلکها نبودند. حتی وقتی در سال 84 رودخانه یخ زد و پرندگان اسیر سرما شدند، شکارچیان دست به اسلحه بردند و لاشههای فراوانی برجا ماند. بعد از آن کمیته آموزش و حمایت از حیوانات «انجمن سبز چیا» دست به کار شد و جوانان بسیاری از روستای دره تفی هم به پای کار آمدند. جمال قادری که حالا مسئول کمیته روستاهای انجمن است آن روزها را به خوبی در یاد دارد؛ روزهای تلخ مرگومیر پرندگان و بعد هم روزهای روشن آموزش و همیاری.
«روستای دره تفی 300 خانوار دارد. وقتی آموزش را شروع کردیم، با استقبال جوانان روبهرو شد و بعد هم اوضاع کمکم بهتر شد. سال 92 بود که جنبش «اسلحه سبز» را به راه انداختیم و بعد از آن دیگر کمتر کسی دست به اسلحه برد.» صدای تیر که از دریاچه رفت، پر پرواز پرندگان مهاجر گشوده شد. در همان سالهای 92-93 بود یک درخت توت بزرگ در روستا را قطع کردند. درخت آشیانه یک لکلک بود و او هم آواره شد. آوارگیاش اما سرآغاز حرکتی بزرگ در روستا بود. «لکلک به بالای یکی از تیرهای مخابراتی رفت. آنجا جای درستی نداشت. با هر باد پرتاب میشد. اما چند نفر از اهالی برایش لانه ساختند و بعد لانهسازی برای لکلکها باب شد. از مخابرات مریوان خواستیم تا چند تیر بزرگ به ما بدهد و آنها هم همکاری کردند. مرد و زن و جوان و کودک همراهی کردند و تیرها را در جایجای روستا بر زمین کوبیدند و روی آنها و مناطق امن دیگر لانه ساختند و این هم آغاز لانهسازی و آمدن گسترده لکلکها بود.» قادری هنوز هم با یادآوری آن روزها میخندند و میگوید این شروع حرکت محیط زیستی بزرگی در منطقه بود و حالا این روستا 60 لانه برای لکلکها دارد.
او که گازبان روستاست میگوید لکلکها اجتماعیاند. هر روز به میدان اصلی روستا میآیند و در کنار مردم زندگی میکنند. جشن روزهای اخیر هم آنها را به وجود آورده. در لانههایشان آرام به تماشای شادی اهالی نشستند. «اینجا پرندگان مختلفی داریم. از پرندگان شکاری تا مهاجرانی چون لکلکها. آنها به خوبی احساسات آدمها را میفهمند و ارتباط میگیرند. چند سال قبل یک جوجه عقاب صحرایی که آسیب دیده بود را مداوا و بعد از مدتی نگهداری آزادش کردم، او تا چند سال به بام خانه ما میآمد. به من سر میزد و بعد پر میگشود در آسمان آزاد.»
در اطراف رودخانه زریوار 9 روستا وجود دارد و اهالی روستاهای کانیسانان، نی، پیرصفا، کولان و …. هم همگی در روستاهایشان لکلک دارند اما دره تفی نزدیکترین روستا به رودخانه است با بیشترین تعداد لکلک.
جمعیت 180 هزار نفری لکلکها
«170 تا 180 هزار نفر لکلک در این منطقه حضور دارند.» این را جلال پزشک، پرندهشناس حاضر در منطقه به «پیام ما» میگوید و تاکید میکند که لانهسازی برای این پرندگان آنچنان متناسب با وضعیت و موقعیت جغرافیایی منطقه بوده که باعث شده هر ساله تعداد بیشتری لکلک به منطقه بیایند. «لکلکها از 15 بهمنماه از عرصههای جنوبی مانند صحرای عراق و عربستان به منطقه میآیند. دو هفته زودتر نرها مهاجرت میکنند. وضعیت را میسنجند و اوضاع را آماده میکنند و در نهایت مادهها میآیند و تخمگذاری شروع میشود.»
او هم مانند قادری از سالهای قبل میگوید، از زمانی که برخورد با پرندگان مهاجر سخت بود و تفنگ شکارچیان هنوز غلاف نشده بود «آن سالها مانند فریدونکنار مازندران، شاهد کشتار گسترده بودیم اما با کار فرهنگی طولانی و مداوم با مردم این روند تغییر کرد. آنها کمکم حامی پرندگان شدند و حالا اگر کسی هم بخواهد برای شکار برود باید پنهانی و دور از دید باقی مردم باشد. ما مدتهاست در این دریاچه صدای شلیک اسلحه را نشنیدهایم.»
پزشک میگوید در کردستان 325 گونه پرنده شناسایی شده که از این تعداد 294 گونه در دریاچه زریوار زندگی میکنند. به گفته او قبل از سال 94 فقط 34 گونه ثبت شده بود اما در انجمن چیا کمیته پرندهنگری ثبت شد و این کمیته هم در این پنج سال تلاش بسیاری برای ثبت پرندگان داشت. پرنده شاخص منطقه اما اردک بلوطی است که در انزلی هم وجود دارد. شکارچیان در گذشته اردک و کبک شکار میکردند اما حالا جمعیت اردکها و کبکها هم مانند لکلکها پرشمار است.
چرخه گسترده نابودی پرندگان
«بخوان، پرواز کن، اوج بگیر، مثل یک پرنده.» شعار امسال روز جهانی پرندگان مهاجر این بود. در حالی که شکار پرندگان در تالابها و آبگیرهای گلستان و مازندران و خوزستان تهدید همیشه مهاجران است، لکلکهای آمده به زریوار از سایر پرندگان مهاجر به ایران خوش شانستر بودهاند و توانستند پرواز کنند و اوج بگیرند. آنها نه مانند پرندگان رسیده به فریدونکار اسیر دامگاهها و تورهای هوایی میشوند و نه بخاطر خشکی و بیآبی مانند پرندگان خوزستان از تعدادشان کم میشود.
سال گذشته بنا به اعلام اداره کل محیط زیست مازندران، ۲۰۰دامگاه رسمی در فریدونکنار برپا شده بود. این وضعیت در بسیاری از مناطق دیگر هم بهتر نیست. مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان روز گذشته از کاهش ۲۰ درصدی تعداد پرندگان مهاجر نسبت به سال گذشته خبر داده و گفته در تالابها و آبگیرهای این استان ۱۳۰ هزار پرنده مهاجر سرشماری شدهاند که بیشترین تعداد پرندگان در تالاب هورالعظیم بوده است.
طرح صیانت هنوز خبرساز است. مهم نیست که نامش 4 مرتبه عوض شده و حالا از طرح صیانت از کاربران در شبکههای اجتماعی به طرح تنظیم مقررات فضای مجازی تبدیل شده، مهم مخالفت افکار عمومی با این طرح و چند و چون در نظر گرفته شده در آن است. افکار عمومی و تشکلهای تخصصی به این طرح اعتراض کرده و آن مغایر حقوق کاربران ارزیابی کردهاند. مرکز پژوهشهای مجلس یازدهم این طرح را موجب از بین رفتن آزادیهای ایرانیان در شبکههای اجتماعی میداند. نمایندگان عضو جبهه پایداری و موافقان این طرح اما بیتوجه به این مطالبات همچنان بر لزوم تصویب این طرح تاکید میکنند، آن هم در شرایطی که حالا و پس از ماهها کش و قوس و اعتراض و انتقاد خبرنگاران و فعالان سیاسی و مدنی و اجتماعی مستقل، برخی اصولگرایان هم به جرگه مخالفان این طرح پیوستهاند. نسخه نهم بهمن این طرح با توجه به ابقای ایرادات و طرح مسائلی محدودساز، حالا خود به عاملی برای اتحاد بیشتر مخالفان صیانت تبدیل شده است. این مخالفتها از سوی برخی نمایندگان مستقل و اعتدالگرای مجلس هم شنیده شده است چنانکه غلامرضا نوری قزلجه، عضو کمیسیون ویژه صیانت در اظهاراتی با انتقاد از مطالبات برای تصویب این طرح گفته است: « امروز برخی مسئولان در توئیتر فعال هستند. با وجود اینکه این برنامه فیلتر است آیا این نشان از تضاد در حرف و عمل آنها نیست؟ امیدواریم انشاالله کسانی که آنچه برای خودشان حلال میدانند برای دیگران حرام نکنند.»
همزمان در توئیتر کاربران با استفاده از هشتگ «ما با صیانت مخالفیم» بار دیگر اعتراض خود را به این طرح نشان دادند. موافق این طرح اما همچنان بر تصویب اصرار دارند. احمد حسین فلاحی، عضو کمیسیون صیانت به «دیدهبان ایران» گفته است: «انشاءالله این هفته کلیات طرح «حمایت از حقوق کاربران» را تصویب میکنیم. ممکن است تصویب جزئیات آن مقداری زمانبر باشد اما اگر همکاران در کمیسیون آمادگی داشته باشند که اصلاً جزئیاتش را هم در همین اسفندماه به تصویب میرسانیم.» در مقابل اما مخالفان معتقدند که این طرح به احتمال بالای 90 درصد رد میشود. نوریقزلجه گفته است: « گزارش حاکی از اشکالات اساسی در طرح صیانت است و کارگروه مرکز پژوهشها یک پیشنهاد ۸ مادهای را ارائه داده که قرار شده گزارش این کار گروه در دو جلسه ارائه شود و ایرادات و مشکلات مطرح و پیشنهادات مرکز و کارگروه شنیده شود؛ با این اوضاع به نظر میآید طرح صیانتی که به کمیسیون ارجاع شده قابل دفاع نیست و مورد تایید کمیسیون نخواهد بود و به احتمال بالای ۹۰ درصد طرح صیانت رد میشود.» افزون بر این اختلافات، آنچه این روزها از سوی بسیاری مطرح میشود، اجرای بی سروصدای طرح صیانت پیش از تصویب قانونیاش از سوی وزارت ارتباطات است. عباس عبدی، فعال سیاسی در یادداشتی بر این مساله تاکید و متذکر شده که کندی و اختلال اینترنت ایران عمدی است. وزارت ارتباطات اما این مساله را قبول ندارد. عیسی زارعپور، وزیر ارتباطات در اینستاگرام خود حتی مساله کاهش سرعت اینترنت در ایران را رد کرده و نوشته است: «خبرهای جعلی گاهی آنقدر باورپذیر آماده میشوند که ممکن است طیف بزرگی از جامعه باور و بر اساس آن قضاوت کنند یا تصمیم بگیرند.» او پیشتر هم گفته بود که سرعت اینترنت ایران 100 پله از افغانستان بالاتر است اما ایسنا دیروز با بررسی آماری نوشت: « اگرچه وزیر ارتباطات عنوان کرده بود که ایران ۱۰۰ پله از نظر سرعت اینترنت از کشور افغانستان جلوتر است، اما مطابق آمار اسپید تست، اینترنت موبایل ایران، با میانه سرعت دانلود ۲۳.۱۰ مگابیتبرثانیه و در جایگاه ۷۷ جهانی، ۶۱ پله از افغانستان بالاتر و اینترنت ثابت ایران نیز با میانه سرعت دانلود ۱۰.۳۹ مگابیتبرثانیه و در جایگاه ۱۴۱ جهانی، ۳۸ پله از افغانستان بالاتر است.» این خبرگزاری همچنین نوشت که از میان کشورهای همسایه جمهوری اسلامی، سرعت اینترنت موبایل کشورهایی چون عراق، آذربایجان، عمان، کویت، قطر، ترکیه و ارمنستان از ایران بالاتر است.
ساحل مکران و مساله زلزله و سونامی
مکران تنها نقطه ساحلی ایران به یک دریای آزاد -دریای عمان و اقیانوس هند- است. بزرگترین زمینلرزهای که تاکنون در فلات ایران و منطقه مکران ثبت شده، زلزلهای به بزرگی 8.2 است که در 27 نوامبر 1945 رخ داده. زلزله و سونامی 7 آذر 1324 مهمترین رخداد شناخته شده در سده قبل در ساحل مکران ایران و پاکستان است. آب تقریباً تا 1 کیلومتر در پسنی (پاکستان) به صورت سیلاب در ساحل پیشروی کرد و 80 درصد خانهها را در بر گرفت. این زمینلرزه در اثر گسیختگی در گسل، فرورانش در امتداد خط ساحلی دریای عمان ایجاد شد و در نتیجه آن چهار گِلفشان بزرگ از آب بیرون آمدند. با توجه به ارزیابی خطر سونامی برای مناطق ساحلی مکران، حداکثر موج سونامی در خلیج فارس میتواند به ارتفاع 3.5 متر برسد.
همین بررسیها نشان میدهد که بیشینه ارتفاع امواج سونامی در ساحل مکران در جنوب استانهای سیستان و بلوچستان و هرمزگان ممکن است به 15 متر برسد. همگرایی سالانه افقی حدود 4 سانتیمتری پهنه مکران، وجود 9 گلفشان، وقوع زلزلههای بزرگ، وجود 16 آتشفشان در امتداد غرب به شرق، به عنوان مثال، آتشفشان کوه سلطان در پاکستان و آتشفشانهای تفتان و بزمان در ایران، همگی نشان میدهد فرورانش مکران فعال است. با وجود لرزهخیزی زیاد در پهنههای فرورانش، میزان وقوع زلزله در پهنه مکران نسبتاً کم است. متوسط دوره بازگشت زلزلههای با بزرگای 8 در مکران تقریباً 150 سال است. لرزهخیزی در منطقه مکران، در 16 آوریل 2013 سراوان با بزرگای (MW) 7.8، گوهران-بشاگرد در 11 مه 2013 با بزرگای 6.2 و 24 سپتامبر 2013 در آوران پاکستان با بزرگای 7.7 ، دلایل اصلی فعال بودن این منطقه هستند.
در زلزله 2013 سراوان در مکران با شدت Mw7.8 یک نفر در ایران و 41 نفر در سمت پاکستانی مکران کشته شدند. تعداد کم قربانیان این زمینلرزه به دلیل تراکم کم جمعیت در سمت ایرانی مکران و عمق زمینلرزه (70 کیلومتری) بود. مرز ورقه عربستان و اوراسیا با منطقه فرورانش مکران مشخص میشود. گسیختگی در گسل فرورانش مکران در نوامبر 1945 موجب زلزله و سونامی مرتبط با آن شد.
منطقه خشکی مکران توسط گسلهای امتداد لغز بزرگ (گسل چمن، گسل قزابند، گسل اورنچ-نال و گسل میناب) محدود میشود. ما کاتالوگ زلزله را گردآوری کردهایم و فرآیند تخمین کامل بودن کاتالوگ و پارامترهای لرزهخیزی را انجام دادهایم. تکانههای اصلی زمینلرزههای فاجعهبار، به عنوان مثال کویته 1935 با بزرگای 7.7 در راستای گسل غذابند و زلزله آوران پاکستان با بزرگای 7.7 به ترتیب در امتداد گسل چمن رخ داده است.
این فرضیه که ناحیه فرورانش غربی مکران در مقایسه با شرق مکران از نظر لرزهای ساکتتر و کملرزهتر است عمدتاً از بررسی رخداد زلزلههای ثبتشده و مطالعات دیرینهلرزهای نشأت میگیرد. زمینلرزههای بزرگ کمی در امتداد بخش غربی، بهویژه در طول 500 سال گذشته رخ داده است، و تنها یک رویداد مهم که فرض میشود در سال 1483 با بزرگی استنباط شده 8.0 به این پهنه منتسب است. بررسیهای پادگانههای ساحلی نشان میدهد که بخش غربی حدود 2 متر در ده هزار سال گذشته (عهد حاضر: هولوسن) بالا رفته است، با ارتفاع موج احتمالی سونامی تا 4 متر که احتمالاً با زلزلهای مربوط به سال 1008 پس از میلاد مرتبط است اما شواهد دیرینه لرزهای مستقیم کمی وجود دارد که نشان دهد زمینلرزههای بزرگ در نیمه غربی در 1000 سال گذشته رخ داده است.
قطعهبندی گسلهای لرزهزا میتواند توضیحی برای تفاوتهای آشکار لرزهخیزی در امتداد مکران فرهم کند. ساختارهای روی ورقه اصلی اوراسیا، مانند منطقه خط درز سیستان و همچنین ساختارهای روی ورقه فرورانش شمال ورقه عربی، مانند گسل «سون» میتواند دلیل ساختاری برای چنین قطعهبندی فراهم کند. با هدایت نتایج تاریخی و دیرینهلرزهای، این فرضیه مطرح شده است که مکران ممکن است در امتداد گسل فرورانش ساحلی به دو بخش اساساً متفاوت تقسیم شود .
برخی شواهد حاکی از آن است که گسلش در پهنه فرورانش در این ناحیه در زمین لرزههای 16 آوریل 2013 و 24 سپتامبر 2013 میتواند مقدمهای برای یک گسلش بزرگ و زلزلهای با بزرگای بیش از 8 در مکران باشد. بررسی دقیق زمینلرزهها از خط ساحلی ایران (میانبندر جاسک در ایران) در شرق، تا ساحل پاکستان و بندر کراچی با حدود 20 میلیون جمعیت در انتهای شرقی آن ضروری است.
برآوردهای حداکثر بزرگا برای زمین لرزههای ناحیه فرورانش در مکران کمتر تحت تأثیر استدلالهای قطعهبندی گسل ساحلی قرار گرفته است. برآوردهای جدید برای بزرگای زمینلرزه در مکران بر اساس مطالعات حرارتی و هندسه گسل محاسبه و حد بالایی بر اساس این فرض است که کل گسل ساحلی مکران از جاسک تا کراچی در یک رخداد زلزله و با هم گسیخته شود. ابرگسله ناحیه فرورانش مکران با طول حدود 800 کیلومتر از جاسک تا کراچی، و از گسل میناب-زندان در ایران در غرب، تا گسل چمن در پاکستان در غرب منتهی میشود. اگر کل طول این گسل در بدترین حالت به یکباره در یک زلزله گسیخته شود، زلزلهای با بزرگای 9 قابل انتظار خواهد بود. چنین زمینلرزهای در مرز پهنه فرورانش موجب سونامی با ارتفاع بیش از 20 متر نیز میتواند بشود. بر اساس اطلاعات موجود بازگشت چنین زمینلرزه بزرگی هر 3 تا 5 هزار سال یک بار ممکن است. بنابراین احتمالش بسیار بسیار کم است، ولی به هر حال احتمال کم آن نیز قابل توجه است.
سهم ۴۰ درصدی محیط زیست از بودجه شهرداری اصفهان
پیام ما | بودجه ۱۳ هزار و ۴۹۳ میلیارد تومانی شهرداری اصفهان دیروز یک اسفند در پارلمان این شهر تصویب شد. بودجهای که سه هدف کلان دارد و بنا به گفتههای شهردار اصفهان، این بودجه به کاهش آلودگی هوا، ارتقای جایگاه شهر باتوجه به حوزه گردشگری و فرهنگ و افزایش بهرهوری سازمانی توجه جدی دارد. شهردار اصفهان گفته است که ۴۰ درصد بودجه سال آینده شهر اصفهان به موضوعات محیط زیستی توجه دارد، آلودگی هوا، کم آبی، فرونشست، حیوانات موذی و پسماند از جمله چالشهای محیط زیست اصفهانند که به گفته یکی از اعضای شورای شهر حل تدریجی برخی از آنها در بودجه سال بعد دیده شده است.
اصفهان از ابتدای تیرماه تاکنون تنها دو روز هوای پاک داشته است. همچون سایر کلانشهرها آلودگی هوا و ذرات معلق کوچکتر از دو و نیم میکرون گریبان شهر زاینده رود را گرفته است. مانند کمبود آب که شهروندان اصفهان آن را ابر چالش شهر میخوانند و مشکلی همگانی در سراسر ایران است. چالشهای محیط زیست اصفهان تنها به همین چند مورد ختم نمیشود، ازدیاد حیوانات موذی در چند منطقه شهری و فرونشستی که از تبعات کم آبی است، از جمله اخباریست که در روزهای اخیر بارها در فضای مجازی روی آنها تاکید شد. حالا شهردار اصفهان گفته است که بودجه سال ۱۴۰۱ اصفهان توجه ویژهای به مسائل محیط زیستی دارد و حدود ۴۰ درصد تمرکزش مربوط به محیط زیست است.
به گزارش ایمنا، علی قاسم زاده، دیروز در جلسه علنی شورای شهر اصفهان گفت: در بودجه سال آینده به حملونقل عمومی و توسعه و اصلاح معابر بهای جدی داده شده است؛ به طوری که بیش از ۴۰ درصد از بودجه به مسائل محیط زیستی، حملونقل عمومی و کاهش آلودگی هوا اختصاص یافت. او با بیان اینکه عدالتمحوری در بودجه ۱۴۰۱ مورد تاکید قرار گرفته است، تاکید کرد: رویکرد شورا و شهرداری به سمت کاهش فاصلهها است و این موضوع در بودجه نیز خود را نشان داد.
شهردار اصفهان با بیان اینکه توسعه فضاهای تفریحی، تفرجگاهی و فرهنگی شهر از دیگر موارد قابل توجه در بودجه است، تصریح کرد: در بودجه ۱۴۰۱ مصوباتی داریم که منجر به خلق فضاهای فرهنگی و تفریحی شهر میشود و میتواند شهر را نسبت به گذشته از نظر تفریحی غنیتر کند.
او با اشاره به افزایش سهم مشارکت در تامین درآمدها گفت: تمرکز ما از درآمد تراکم باید به سمت درآمد حاصل از مشارکت برود؛ از اینرو در بودجه سال آینده جهش صددرصدی را در این زمینه شاهد هستیم. این تصمیم میتواند نویدبخش اتفاق جدید در حوزه درآمد و اقتصاد شهرداری باشد.
۴۰ درصد از ظرفیت بودجه شهرداری اصفهان بنا به گفته فرزانه کلاهدوزان، عضو کمیسیون محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر اصفهان قرار است بیشتر در حوزه کاهش آلودگی هوا به کار گرفته شوند. او به روزنامه پیام ما میگوید: بخشی از آلودگی هوای اصفهان به حملونقل عمومی اصفهان ارتباط دارد، در همین راستا بایستی زیرساختهای حملونقل عمومی توسعه پیدا کنند. او میگوید یکی از اقدامات صورت گرفته تکمیل رینگ چهارم حلقه حفاظتی شهر اصفهان است که به گفته سایر اعضای مدیریت شهری اصفهان باید تا پایان این دوره مدیریت شهری تکمیل شود. پروژهی موسوم به حلقه قرار است تا مکانی برای تردد خودروهای عبوری اصفهان از حریم شهر به منظور جلوگیری از حاشیه نشینی، مهاجرتهای بیرویه و ساخت و سازهای غیر مجاز حفاظت کند. پروژهای که تنها ۶۳ کیلومتر آن در اصفهان است و مابقی آن در شهرهای دولت آباد، خمینی شهر، درچه و فلاورجان قرار گرفتهاند.
به گفته کلاهدوزان، در بخش عمده بودجه امسال شهرداری اصفهان توجه جدی به بازسازی ناوگان حملونقل عمومی، ناوگان اتوبوسرانی و ایجاد خط دو مترو و توسعه خط یک مترو شده است. ناوگان اتوبوسرانی اصفهان بنا به گفته رئیس شورای شهر اصفهان تنها ۶۰۰ دستگاه اتوبوس دارد، ۶۰۰ دستگاهی که نیمی از ظرفیت اتوبوسرانی سال گذشته این شهر است. کلاهدوزان میگوید غیر از آلودگی هوا، ابر چالش دیگر اصفهان «کم آبی» است. موضوعی که از حیطه اختیارات شهرداری اصفهان خارج است اما: مشکل رودخانه زاینده رود فرااستانی است و توجه ویژهای میطلبد، به گفته او کم آبی اکنون خودش را در قالب فرونشست به شهروندان نشان داده است.
او در ادامه از شهروندان میخواهد که برای درک بهتر فرونشست، تصویر ایران بدون اصفهان را در ذهن تداعی کنند.
به گفته این عضو شورای شهر اصفهان، استفاده از پساب تصفیه شده برای آبیاری فضای سبز هم از دیگر رویکردهای محیط زیستی شهرداری اصفهان است. برای خرید دستگاههای مدرن دفع پسماند و هاضم هم در بودجه ردیفهایی تعیین شده است. کلاهدوزان اما میگوید بسیاری از مشکلات محیط زیستی شهر ریشه در همان کمآبی شهر دارد: موش هم در بعضی مناطق وجود دارد اما به نظر میرسد که آن هم از کمآبی نشات میگیرد.
شهرداری اصفهان چند سالیست که با موشها درگیر است، مدتی پیش رئیس اداره خدمات شهری شهرداری اصفهان در جلسه شورای شهر این شهر گفته بود که سالانه حدود دو تن سم برای کنترل جمعیت موشهای شهر خریداری و به صورت یک فعالیت مستمر دائم در شهر اجرا میشود.
او گفته بود در حال حاضر در شهر اصفهان با دو نوع موش قهوهای و موش نروژی روبرو هستیم که بخش عظیمی از جمعیت موشهای اصفهان را نژاد نروژی تشکیل میدهد.
حدود دو هفته پیش بود که وزارت آب و انرژی طالبان در اطلاعیهای برای اولین بار از زمان قدرتگیری دوباره در افغانستان اعلام کرد که به قرارداد بینالمللی عقد شده میان ایران و افغانستان بر سر حقابه هامون پایبند است. این بیانیه پس از آن صادر شد که طالبان حاضر به پرداخت حقابه هامون به ایران حتی در زمان بارشهای بیسابقه اخیر نشد. از آن روز تا کنون اما هیچ اتفاق مثبتی رخ نداده و حقابه هامون پرداخت نشده است. علیاکبر محرابیان، وزیر نیرو دولت سیزدهم دیروز و در حاشیه بازدید از شرکت تعمیرات نیروگاهی ایران در جمع خبرنگاران با انتقاد از بدعهدیهای طالبان اظهار کرد: «سه ماه است که با طرف افغانی مذاکره می کنیم، سفری را وزیر مربوطه به ایران داشت و مذاکراتی در این راستا صورت گرفت. همچنین جلسه کمیساران آب نیز در افغانستان تشکیل شد و سه نوبت نیز به صورت تلفنی از مسئولان افغانی پیگیر حقآبه جمهوری اسلامی شدیم. طرف افغانی در بیان اعلام کردند که حقوق جمهوری اسلامی را به رسمیت میشناسیم و حتما رهاسازی آب انجام میشود اما تا این لحظه این کار صورت نگرفته و تذکرات لازم به آنها داده شده است.» این بدعهدی در شرایطی صورت گرفته که پیشتر سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه گفته بود که رهاسازی آب هیرمند به سوی ایران، ملاک جمهوری اسلامی برای تشخیص مسئولیتپذیری طالبان خواهد بود.
وزیر نیرو در بخش دیگری از اظهاراتش به کمبود آب ایران اشاره کرده و در پاسخ به سوالی مبنی بر تاثیر بارشهای اخیر و بر جبران کمآبیهای ایران گفت: «بارشها در سراسر کشور به طور متوسط در حد نرمال بوده ولی در برخی نقاط مثل کرمان، جنوب سیستان، هرمزگان، بوشهر و بیش از نرمال بوده البته در برخی نقاط نیز کمتر از نرمال بوده است.» به گفته او در اسفندماه پیشبینی بارشها در حد نرمال است و امیدواریم ادامه داشته باشد. در صورت تداوم بارش در اسفند و فروردین و اردیبهشت بخشی از کسریها جبران شود. مساله افزایش قیمت برق دیگر موضوع مورد اشاره وزیر نیرو بود، او گفت: «از ابتدای بهمن ماه قیمت برق با مصوبه جدید محاسبه می شود و قبوضی که از این به بعد صادر میشود، با قیمتهای جدید خواهد بود. البته کسانی که الگوی مصرف را رعایت میکنند شامل این افزایش نرخ نمیشود.» او با بیان اینکه «قبوض ۷۵ درصد مشترکان با تعرفههای قبلی محاسبه میشود»، گفت: «مشترکانی که بالای الگو مصرف می کنند، به صورت پلکانی مشمول افزایش تعرفه میشوند.» وزیر نیرو تاکید کرد: «اگر بخواهیم برق را بدون یارانه محاسبه کنیم، باید قیمت سوخت را نیز بدون یارانه محاسبه کنیم که طبیعتا قیمت افزایش زیادی مییابد و معادل قیمت برق صادراتی میشود. قیمتی که در حال حاضر عرضه می شود پایین تر از این قیمتها است. حتی برای مشترکانی که پرمصرف نیز هستند تعرفه تا این میزان افزایش نمی یابد.» به گفته او حتما در چند گام مصرف مشترکانی که بالاتر از الگو مصرف می کنند را بدون یارانه محاسبه میکنیم اما در حال حاضر هدف ما این است که مشترکان میزان مصرف خود را به سطح الگو برسانند. چه بسا که آمار موجود گویای این است که اکنون نیز بسیاری از مشترکان به سطح الگو برگشتهاند که امیدواریم این روند ادامه داشته باشد. او همچنین با اشاره به توافق وین و تاثیر آن در برنامههای نیروگاهی گفت: «برنامههایی که برای توسعه بخش آب و برق تدوین کردهایم، با توافق یا بدون توافق نسبت به آن متعهد هستیم. ۳۵ هزار مگاوات نیروگاه را طی چهار سال احداث خواهیم کرد که در حال حاضر اغلب این واحدها در مراحل مختلف پیشرفت قرار دارند و عملیاتی اجرایی بخش قابل توجهی نیز استارت خورده است.» او با بیان اینکه «این نیروگاهها در چارچوب توافق ما با صنایع کشور و توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر هستند»، گفت: «چه توافق بشود و چه توافق نشود، متعهد به اجرای این برنامه هستیم و نیروگاهها را وارد مدار میکنیم.»
پرونده معدنکاوی در فیلبند و روستای «چلاو» روی میز دادستانی آمل
به دنبال اعتراض مردم مازندران و فعالان محیط زیست این استان به معدنکاویها در دل جنگلهای هیرکانی، داستان شهرستان آمل خواستار بررسی مجوزهای قانونی و امنیتی این معادن شده است.
به گزارش تسنیم در روزهای گذشته تصاویری از اعتراضات گسترده مردم روستای چلاو، سنگچال، فیلبند به همراه فعالان محیط زیست استان مازندران در مخالفت با معدنکاویهای وزارت صنعت و معدن در مناطق حفاظت شده جنگلهای هیرکانی در شبکههای اجتماعی پخش شد.
به دنبال این روند تصویر نامهای از دادستان شهرستان آمل به مدیرکل صنعت, معدن و تجارت استان مازندران در فضای مجازی منتشر شده که خواستار پیگیری موضوع معدنکاویها شده است.
در متن این نامه آمده است: «با توجه به وصول گزارش جمعی از اهالی دهستان کوهستانی چلاو آمل مبنی بر صدور مجوز بهرهبرداری معدن به شخصی به نام …. جهت تاسیس و بهرهبرداری معدن جدید در منطقه کوهستانی چلاو که به لحاظ وجود 3 معدن فعال دیگر در منطقه و آثار تخریبی و زیانبار برداشت بیرویه از ذخایر منابع طبیعی بر اکوسیستم و محیط زیست این منطقه, این موضوع با اعتراض اهالی محترم دهستان چلاو و فعالان محیط زیست شهرستان آمل مواجه شده است و حسب اطلاع در روز 27/11/1400نیز به همین جهت تجمع اعتراضی در محل فوق تشکیل شده است؛ لذا در اجرا مفاد دستورالعمل نحوه مقابله با ترک وظایف قانونی مدیران و پیشگیری از آن مصوب 1399 و دستورالعمل نحوه مقابله با ترک وظایف قانونی مدیران و پیشگیری از آن مصوب 1399 و دستورالعمل نظارت و پیگیری حقوق عامه مصوب 1397 و به منظور صیانت از حقوق عامه شایسته است ضمن توقف هرگونه اقدام اداری جدید در این خصوص, در جهت بررسی جوانب قانونی و امنیتی موضوع نهایتا ظرف 3 روز آینده گزارش کامل و مستندی از اقدامات انجام شده و مجوزهای صادر شده توسط سازمان صمت استان و سازمانهای مرتبط در خصوص پروانه بهرهبرداری معدن فوق به این دادستانی ارائه شود.»
روز گذشته نیز «پیامما» در مطلبی با تیتر «معادن قلب هیرکانی را نشانه گرفتهاند» به این موضوع پرداخته بود. بعد از اعتراضات روزهای اخیر مسئولان دستگاههای اجرایی مازندران گفتند که از صدور مجوز فعالیت معدنی جدید در این منطقه بیاطلاعند و حتی نمیدانند مکانیسمی که مجوز بر اساس آن صادر شده چگونه کار میکند. داریوش عبادی، عضو شبکه تشکلهای محیط زیست و منابع طبیعی استان مازندران نیز به «پیامما» گفته بود با وجود ضعف قانونی و نبود هماهنگی میان دستگاههای مختلف و قانونگذار، اما برخوردهایی از این دست از سوی مدیران استانی، «صرفا برداشتن بار از روی دوش خودشان است»، آن هم در شرایطی که مازندران در حدود 200 مجوز معدن دارد و معادن قلب هیرکانی را نشانه گرفتهاند.
ادعای وجود 10 میلیارد مترمکعب آب مازاد قابل تایید نیست
اخیرا وزیر جهاد کشاورزی از اجرای طرح زهکشی و بهسازی اراضی کشاورزی در سه استان شمالی کشور سخن گفته و اعلام کرده که تامین هزینههای این طرح عظیم از طریق تهاتر نفت و اجرای آن بهوسیله قرارگاه خاتمالانبیا انجام میشود. به دنبال این خبر، بیستوپنجم بهمنماه نیز معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی گفته است که میتوان با استفاده از 10 میلیارد متر مکعب آب خارج شده به سمت دریای خزر تولید کشت برنج و کلزا را افزایش داد . طرح وزارت جهاد کشاورزی برای انجام این ماموریت با نام «طرح جامع احداث و ساماندهی زیرساختهای منابع آب و خاک» و با هزینه حدود 3 میلیارد دلاری (73 هزار میلیارد تومان) قرار است اجرا شود. افزایش عملکرد کشت فعلی برنج و کشت دوم برنج در نیمی از اراضی شالیزاری و کشت کلزا در قسمتی از اراضی بهسازی شده به عنوان کشت سوم اهداف این طرح به شمار میروند. در این مقاله ابعاد این طرح بررسی میشود.
در این طرح، اقدامات زیربنایی چون شبکههای آبیاری و زهکشی، تجهیز و نوسازی اراضی و بهسازی آببندها انجام میشود. همچنین مقرر شده 2/1 میلیارد مترمکعب از آبهای جاری شده به سمت دریا برای جبران کمبود آب کشاورزی تامین میشود. شکی نیست که این طرح عظیم برای منافع ملی کشور تدوین شده ولی سوال اصلی اینگونه مطرح میشود که اولا با توجه به ابعاد وسیع و متنوع اقتصادی اجتماعی استانهای شمالی آیا مطالعات جامع و کامل از نظر اجتماعی و وجود منابع آب لازم به عمل آمده است یا خیر؟ در ارتباط با آبهای خروجی از سه استان شمالی کشور به سمت دریا و بر اساس آخرین اطلاعات که مشخص کننده وضعیت امروز آورد متوسط سالانه رودخانههای شمالی کشور در 15 سال اخیر بوده باید به نکات ذیل توجه کنیم. استان گلستان اساسا آب مازادی که از رودخانهای این استان به سمت دریای خزر جاری باشد نداشته و مصارفی که در بالادست رودخانههای قرهسو، گرگانرود و اترک از شهرستان بهشهر تا شهرستان بندر گز تعریف شده اجازه خروج آب از این استان به سمت دریای خزر را نمیدهد. استان مازندران را باید به دو قسمت شرق و غرب مازندران تقسیمبندی کرد. در قسمت شرق مازندران منابع آب بسیار محدود و در مقابل سه مصرف کننده اصلی شرب، محیط زیست و کشاورزی امکان برنامهریزی طرحهای توسعهای و بهبود را در بخش آب و خاک و کشاورزی با محدودیت مواجه میکند. در اینباره رودخانههایی که در شهرهای محمودآباد، آمل، بابل، قائمشهر، ساری، نکا و بهشهر با نامهای هراز، بابلرود، تلار، تجن و گلورد جاری هستند بیشتر از 300 میلیون مترمکعب آورد مازاد به سمت دریا را نداشته و وزارت نیرو هم در اینباره در اولویت اول طرحهایی برای تامین آب شرب پایدار شهرهای فوقالذکر و در اولویت دوم تامین آب برای تالاب بینالمللی میانکاله را که در شرایط نامساعدی قرار دارد در برنامه سنواتی خود قرارداده است.
از منظر دیگر ملاحظه میشود که سدهای به بهرهبرداری رسیده شهید رجایی بر روی رودخانه تجن ، گلورد بر روی رودخانه نکا و لفور بر روی رودخانه بابلرود و سدهای در حال ساخت زارمرود، کسیلیان و سجادرود از یکطرف و برنامههای سنواتی وزارت نیرو برای بهبود وضعیت آبیاری اراضی کشاورزی این منطقه، عملا آب مازادی برای مصارف دیگر باقی نمیگذارد. در قسمت غرب مازندران وضع متفاوت بوده به این شکل که در شهرهای رامسر، تنکابن ، چالوس، رامسر و غرب نور مجموعه رودخانههایی که جریان داشته و تحت عنوان آب مازاد وارد دریا میشود حدود 1200 میلیون مترمکعب است. این اتفاق بیشتر بهدلیل نبود تقاضای مصرف آب کشاورزی ناشی از محدودیت در سطوح اراضی کشاورزی است. از دهههای گذشته موضوع کانال انتقال آب از غرب مازندران به شرق این استان مطرح بوده و هم اینک این طرح به دلیل مشکلات تملک زمین در منطقه نور متوقف مانده است. در مجموع گرچه آبهای مازادی در غرب مازندران وجود داشته ولی استفاده از این مقدار آب در شرق مازندران نیازمند طرحهای سخت افزاری بوده که این طرحها در زمره وظایف وزارت نیرو است و خارج از مسئولیتهای وزارت جهاد کشاورزی قرار دارد.
استان گیلان از نظر توزیع جریانات رودخانهای به سه بخش تقسیم میشود، شرق گیلان، گیلان مرکزی و غرب گیلان . در شرق گیلان و شهرهای رودسر، لنگرود و لاهیجان عمدتا دارای جریانهای عمدهای در رودخانه پلرود بوده که البته سد پلرود بر روی این رودخانه در حال اجرا است. در مجموع بیش از 600 میلیون مترمکعب آب به صورت آورد متوسط سالیانه در این قسمت وارد دریا میشود. در گیلان مرکزی و یا به عبارتی پایاب رودخانه سفیدرود گرچه سالیانه بیشتر از 1000 میلیون مترمکعب آب خروجی به سمت دریا داشته ولی به دو دلیل نمیتوان برای توسعه کشت در این منطقه برنامهریزی کرد.
تالابهای مهمی چون تالاب و پارک بینالمللی بوجاق در پایاب رودخانه سفیدرود قرار گرفته و هر گونه قطع جریانات دایم رودخانه به این تالاب خسارات اکولوژیکی سنگینی میزند و ثانیا به علت سدسازیهای گسترده در استانهای بالادست سد سفید رود مانند کردستان و زنجان ، طبعا سد سفیدرود هم که وظیفه تامین آب 175 هزار هکتار از اراضی شالیزاری دشت گیلان را به عهده دارد، در سالهای آتی دچار مشکلات کمبود آب میشود.
در غرب گیلان و منطقه فومنات رودخانههای منتهی به تالاب انزلی بیش از 1500 میلیون مترمکعب آورد آب دارند.ولی چون متعلق به حقآبه تالاب انزلی هستند لذا هر گونه برنامهریزی برای مصارف توسعه یا بهبود کشاورزی یک خطای راهبردی محسوب میشود. در منتهیالیه غرب استان گیلان و رودخانههای تالش بیش از 1100 میلیون مترمکعب آب جاری به سمت دریا وجود داشته که به علت نبود اراضی کشاورزی مکفی در این منطقه و عدم وجود زیرساخت مناسب برای انتقال آب از غرب گیلان به شرق گیلان لذا وزارت جهاد کشاورزی نمیتواند برای این مقدار از آبهای جاری منطقه نیز برنامهریزی کند و مسلما این موضوع از جمله وظایف وزارت نیرو است که متاسفانه تاکنون اقدامی صورت نپذیرفته است.
در مجموع ادعای وجود 10 میلیارد مترمکعب آب مازاد برای افزایش تولید برنج و کلزا قابل تایید نیست.
همانگونه که ذکر شد مشکل انتقال آب از غرب به شرق دو استان گیلان و مازندران وجود دارد. از طرف دیگر طرحهای تعریف شدهای از طرف وزارت نیرو برای تامین آب شرب و محیط زیست در جریان است و یا اساسا در استانی مثل استان گلستان آب مازادی وجود ندارد. در چنین شرایطی بهتر است وزارت جهاد کشاورزی رویکرد اصلاح روشهای آبیاری و تجهیز و نوسازی مزارع را در سطوح محدود دنبال کرده و چنانچه رویکرد اجرای طرحهای عظیم در حد هزینههای 3 میلیارد دلاری را در برنامههای خود مد نظر دارد حتما اینگونه طرحها با مشارکت وزارت نیرو و پس از دریافت مجوزسازمان محیط زیست اجرا شود.
نقد دیگر اینکه در طرح فعلی از تجارب گذشته در وزارت جهاد کشاورزی و پتانسیلهای فعلی این وزارتخانه استفاده نشده است. به عنوان مثال میتوان به کاهش خلا عملکرد اشاره کرد. خلا عملکرد یعنی اختلاف بین عملکرد واقعی کشاورزان و عملکردی که میتوان با مدیریت مطلوب بیشترین محصول را برداشت کرد.
در طرح خلا عملکرد و توان تولید محصولات زراعی در شرایط اقلیمی حال و آینده که در سالیان اخیر توسط وزارت جهادکشاورزی مطالعه شده، نشان میدهد که کاهش خلا عملکرد تولید برنج در سه استان شمالی از طریق بهبود مدیریت تولید در شالیزارها، کنترل آفات، بیماریها، مدیریت آبیاری و کوددهی، تولید نشا و کشت مکانیزه میتواند به 1 تا 2 تن افزایش تولید در هکتار منجر شود.
در نهایت پیشنهاد میشود که برای اجرای چنین طرح عظیم و گستردهای از همکاری تمام دستگاههای دولتی مستقر در سه استان شمالی مانند وزارت نیرو، وزارت جهادکشاورزی و سازمان محیط زیست بهره گرفته شود. همچنین لازم است از اقدامات جزیرهای و منفرد پرهیز شود. هدف آبادی و پایداری سرزمین با تکیه بر توان زیست بوم هر منطقه و تولید ثروت برای مردم سه استان شمالی با استفاده کامل از مشارکت مردم منطقه محقق میشود.
ارز ترجیحی حالا استخوان در گلوی دولت ابراهیم رئیسی است. اصولگرایان یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی که تا پیش از حضور در ساختمان هرمی شکل میدان بهارستان و تکیه بر کرسی نمایندگی، دولت حسن روحانی را به واسطه پرداخت ارز 4200 تومانی به حمایت از فساد اقتصادی متهم میکردند، حالا خود حامی اصلی پرداخت این ارز شدهاند. دولت سیزدهم اما رسما اعلام کرده که منابع لازم برای پرداخت این ارز را ندارد. خواسته پاستور حذف ارز 4200 تومانی است اما مشکل مخالفت نهادهای امنیتی از یک سو و پارلمان از سوی دیگر است. نمایندگان مجلس حذف این ارز را موجب ایجاد موج تورمی و افزایش دوباره قیمت کالاهای اساسی مردم میدانند و امنیتیها پیامدهای اجتماعی را نتیجه این تصمیم معرفی میکنند. تبعاتی که رئیسی معتقد است دولتش توان اداره آن را دارد اما نمایندگان «هنوز» آن را نپذیرفتهاند.
نوزدهم آبانماه، ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری در نامهای به محمدباقر قالیباف، رئیس یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی لایحهای دو فوریتی را برای بررسی به پارلمان ارجاع داد. عنوان لایحه اما با محتوای آن متفاوت از محتوای آن بود: «لایحه تامین مطمئن کالاهای اساسی، نهادههای دامی، دارو و تجهیزات پزشکی و سیاستهای جبرانی برای معیشت اقشار آسیبپذیر.» عنوان دل فریب بود و برای حمایت از اقشار آسیبپذیر اما باطن متفاوت بود. دولت در حقیقت با این لایحه قصد حذف ارز 4200 تومانی را کرده بود. اقدامی که با انتقاد نمایندگان مجلس شورای اسلامی همراه شد. نمایندگان یکی پس از دیگری به انتقاد از دولت پرداختند. دولت اما بر تصمیم خود مصر بود و آن را به سود اقشار آسیبپذیر جامعه توصیف میکرد. در نهایت اما همان شد که مجلس میخواست. نمایندگان نه دو فوریت و نه حتی یک فوریت این لایحه را نپذیرفتند تا لایحه دولت به ترافیک کاری پارلمان پیوسته و عملا از دستور کار خارج شود. دولت اما ماجرا را رها نکرد. در بودجه 1401 هیچ مبلغی برای پرداخت ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی اختصاص داده نشد. اقدامی که نشانگر عزم دولت بر حذف این ارز بود. سازمان برنامه و بودجه چندی بعد نبود منابع برای پرداخت این ارز را دلیل حذف آن اعلام کرد. مجلس در مقابل خواستار ارائه برنامه کتبی دولت برای حذف این ارز و چند و چون حمایت از اقشار آسیبپذیر شد. 27 دیماه برنامه کتبی دولت به مجلس رفت اما کمیسیون تلفیق آن را نپذیرفت و 9 میلیارد دلار برای واردات کالاهای اساسی اختصاص داد. دولت مدت زمانی را در سکوت گذراند تا اینکه از غروب شنبه و پس از دیدار ابراهیم رئیسی با محمدباقر قالیباف در قالب نشست ماهانه سران قوای سه گانه، دوباره تلاشهای دولت برای حذف ارز ترجیحی از بودجه 1401 شدت گرفت. تلاشهایی که منجر به برگزاری جلسه غیرعلنی با حضور مسئولان اقتصادی دولت و البته رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد. غایب بزرگ، وزیر اطلاعات بود. نه دولت و نه مجلس توضیحی برای چرایی عدم دعوت از او ارائه ندادند.
رایزنی روسا
براساس گزارشهای رسمی، در نشست عصر شنبه که به میزبانی مجلس و با حضور رئیس جمهوری، رئیس مجلس و رئیس قوه قضاییه برگزار شد، سران قوا ضمن بررسی مسائل مربوط به بودجه ۱۴۰۱، کاهش ناترازی بودجه را برای جلوگیری از تورم در سال آینده ضروری دانستند. در این جلسه همچنین سران قوا بر توجه به حفظ معیشت مردم به عنوان اولویت اصلی بودجه سال آینده تاکید و خاطرنشان کردند که، بودجه سال آینده در همگرایی قوا به نحوی تنظیم شود که با ایجاد درآمدهای پایدار، حمایت از تولید و اشتغال و کنترل تورم، با تامین کالاهای اساسی مورد نیاز، از آسیب بیشتر به معیشت مردم جلوگیری شود. شنیدههای خبرنگار پیامما اما حاکی از طرح موضوع ارز 4200 تومانی در این نشست است. قالیباف در این نشست به تشریح موضع کمیسیون تلفیق پرداخته ولی در نقطه مقابل ابراهیم رئیسی بر لزوم توجه به نظر دولت و محدودیتهای بودجه 1401 تاکید کرده و خواستار حذف ارز 4200 تومانی و تفاهم قوای مجریه و مقننه شده است. قالیباف در مقابل بر لزوم اقناع مجلس تاکید کرده و خواستار شرح دقیق برنامههای دولت میشود.
دغدغههایی درباره پیامدهای اجتماعی
نتیجه مشخصی درباره حذف یا تداوم پرداخت ارز 4200 تومانی در نشست سران قوا حاصل نشد. امیدها به جلسه غیرعلنی دیروز مجلس بود. در این جلسه مسئولان اقتصادی دولت همچون رئیس سازمان برنامه و بودجه، وزیر جهاد کشاورزی و البته رئیس بانک مرکزی حاضر بودند. کارشناسان وزارت اطلاعات هم در این نشست حاضر بودند اما عالیترین مقام امنیتی حاضر در جلسه، حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. حضور طائب در این نشست از آن جهت قابل توجه بود که پیشتر و هنگام بررسی موضوع حذف ارز 4200 تومانی در کمیسیون تلفیق، برخی اخبار غیررسمی از مخالفت این نهاد و البته وزارت اطلاعات با حذف ارز ترجیحی به واسطه ایجاد گرانی و احتمال پیامدهای اجتماعی حکایت داشت. رحیم زارع، سخنگوی کمیسیون تلفیق حاضر به تکذیب این اخبار نشد و همان زمان فقط تاکید کرد که او هم این مساله را شنیده است. پرسش اما آن است که چرا وزیر اطلاعات در این جلسه غایب بود. این پرسش هم برای افکار عمومی و هم برای نمایندگان مجلس مطرح بود چنانکه مسعود پزشکیان، نماینده مجلس به «ایلنا» گفت که «بهتر بود وزیر اطلاعات هم برای حضور در جلسه دعوت میشد.» او تلویحا اقدام هیات رئیسه مجلس در دعوت نکردن از وزیر اطلاعات را دلیل غیبت او در جلسه عنوان کرد: «امروز چند نفر دعوت شدند و در روزهای بعد ممکن است تعداد دیگری از اعضای دولت دعوت میشوند که در خصوص ارز ترجیحی صحبت کنند. این بستگی به این دارد که هیات رئیسه مجلس درخواست کرده است چه کسی بیاید و چه چیزی را جواب بدهد.» برخی پیگیریها اما نشان داد که یکی از دلایل این غیبت، احتمالا اختلاف نظر دولت و وزارت اطلاعات بر سر حذف ارز ترجیحی دلیل این غیبت بوده است. وزارت اطلاعات همچون اطلاعات سپاه نگران پیامد اجتماعی پس از حذف ارز 4200 تومانی است. سه نماینده مجلس به خبرنگار «پیام ما» گفتند که درباره این مساله نکاتی در جلسه غیرعلنی مجلس مطرح شده است. 2 تن از این نمایندگان نخواستند نامشان فاش شود. مهرداد گودرزوند، نماینده رودبار اما با بیان اینکه «مساله اعتراضات مردمی یکی از موضوعات طرح شده بود»، به خبرنگار «پیام ما» گفت: «ارز ترجیحی با کالاهای اساسی و زندگی و معیشت مردم ارتباط دارد و زندگی آحاد مردم را با خود مرتبط کرده است. در جلسه غیرعلنی مجلس عواقب و تبعات حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی بررسی شد.»
اقناع غیررسمی؟!
آنچه پس از این نشست غیررسمی جلب توجه کرد، تغییر لحن برخی نمایندگان مجلس در قبال مساله ارز 4200 تومانی بود. سید نظامالدین موسوی، سخنگوی هیات رئیسه مجلس در تشریح برخی جزئیات جلسه غیرعلنی مجلس گفته است: «حذف یا ابقای حذف ترجیحی موضوع مهمی است که درباره آن نظرات مختلفی وجود دارد لذا باید آمادگی لازم را داشته باشیم. از این رو در این جلسه دیدگاههای مجلس و دولت مطرح شد تا بین قوای مقننه و مجریه هماهنگی و اتفاق نظر ایجاد شود. داشتن بودجه قوی منوط به هم افزایی و هماهنگی بین دولت و مجلس است. در جلسه غیرعلنی مجلس نمایندگان بر لزوم هماهنگی دولت و مجلس در مورد بودجه و وضعیت ارز ترجیحی تاکید داشته و اینکه هرگونه تصمیم در رابطه با حذف ارز ترجیحی باید با در نظر گرفتن نظام حمایتی و معیشتی مردم باشد و به گونه ای انجام شود که به سبد معیشت مردم دچار مشکلی نشود.» این اظهارات احتمالا نشانی است از تغییر نظر مجلس و اتخاذ سازوکاری جدید درباره ارز 4200 تومانی برای تامین نظر مجلس و دولت است. یکی از این راهکارها احتمالا تغییر نرخ ارز 4200 تومانی و افزایش قیمت آن است. هادی بیگینژاد، عضو کمیسیون تلفیق تلویحا به این موضوع اشاره کرده و گفته است: «کمیسیون تلفیق برای ارز ترجیحی قیمت تعیین نکرده است و تعیین نرخ ارز ترجیحی در دست دولت است. مجلس دست دولت را در این حوزه باز گذاشته است.» این راهکار در کنار حذف تدریجی ارز 4200 تومانی به علاوه پرداخت یارانه به اقشار آسیبپذیر جامعه در اظهارات دیگر نمایندگان مجلس هم دیده میشود. جعفر قادری، عضو کمیسیون تلفیق گفته است: «به نظر بنده باید با حذف ارز ترجیحی یارانه ای برای قشرهای کم درآمد در نظر گرفت تا بخشی از کاهش قدرت خرید را جبران کرد. برای بقیه کالاها هم ارز ترجیحی به مرور حذف شود. بدان معنا که ارز ۴۲۰۰ تومانی اختصاص پیدا نکرده و در عین حال ارز ۲۳ هزار تومانی هم داده نشود بلکه عدد بینابینی در نظر گرفته که بخشی از مشکل را حل کند.» این تغییر لحن نمایندگان در کنار اذعان آنان به کسری بودجه 137 هزار میلیارد تومانی بودجه دولت احتمالا نشانه حذف یا تغییر پرداخت ارز 4200 تومانی و افزایش مبلغ آن است. تصمیمی که میان بد و بدتر گرفته میشود.
توفان «یونس» در اروپا چند روزی است که ردپای خونینی از خود به جای گذاشته است. با اینکه عملیات امداد و نجات در برخی مناطق همچنان ادامه دارد سوال اصلی حول نقش تغییر اقلیم در وقوع چنین توفانهای مخرب و احتمال وقوع شدیدتر آن در آینده میشود. روز شنبه مرگ ۱۶ نفر در اروپا در رابطه با توفان یونس اعلام شد: ۴ نفر در هلند، ۴ نفر در لهستان، ۳نفر در انگلیس، ۲ نفر در آلمان، ۲ نفر در بلژیک و یک نفر در ایرلند. بیشتر این مرگومیرها بر اثر افتادن درخت روی خودروها اتفاق افتاده است.
این توفان از روز جمعه از ایرلند عبور کرد و به بخشهای دیگری از بریتانیا رسید. سپس وارد شمال فرانسه و کشورهای بنلوکس شد تا اینکه به دانمارک و آلمان رسید. وقتی وارد آلمان شد بخش بزرگی از شمال این کشور را در بر گرفت؛ جایی که به خاطر وزش باد با سرعت بیش از ۱۰۰ کیلومتر بر ساعت هشدار قرمز اعلان شد. به گزارش یورونیوز سخنگوی شرکت ملی راهآهن آلمان میگوید بیش از ۱۰هزار کیلومتر خطوط ریلی به خاطر افتادن درختان آسیب زدهاند. برق حدود یک میلیون و ۲۰۰هزار خانه در لهستان خاموش شد و چندین مسیر ریلی نیز به حالت تعلیق درآمدند.
وزش باد شدید توفان یونس باعث شد تا صدها پرواز، قطار و کشتی در سراسر شمالغرب اروپا لغو شوند. توفانی که کمتر از ۴۸ ساعت بعد از توفان «دادلی» اتفاق افتاد که جان حداقل ۶ نفر را در لهستان و آلمان گرفته بود.
خیابانهای برزیل رودخانه شدند
هفته گذشته برزیل نیز توفان شدید و رانش زمین را تجربه کرد. در پتروپولیس، یکی از زیباترین شهرهای برزیل عملیات امداد و نجات با سرعت بیشتری به دنبال افرادی بود که در گل و زیر آوار گرفتار شده بودند. آمار مرگومیر روز پنجشبنه به ۱۱۰ نفر رسیده بود. زمانی که باران به اندازه ظرفیت یک ماه ظرف ۳ ساعت بارید خیابانها و کوچههای تپههای شمالی ریودوژانیرو به بستر رودخانهها تبدیل شده بودند. ۱۳۴ نفر هنوز گم شدهاند. کارشناسان میگویند وقوع چنین توفانهای مرگباری در سه ماه گذشته با تغییر اقلیم شدت گرفته است. ۳۰۰ نفر نیز جابهجا شدهاند و در مدارس پناه گرفتهاند. وندل پیو لورنزو ۲۴ ساله در گفتوگو با الجزیره میگوید که تمام شب را به دنبال قربانیان گشته. او جسد دختر بچهای را پیدا کرده بود که زنده زیر آوار خاک شده بود. لورنزو میگوید: «همه میگویند اینجا شبیه میدان جنگ است.» تصاویر ویدیویی در فضای مجازی باران روز سهشنبه را نشان میدهند که سیل خشنی را در خیابانهای پایتخت تابستانی و قرن نوزدهمی برزیل نشان میدهد که ماشینها، درختان و تقریبا هر چیزی که سر راهش قرار دارد با خود میبرد. پتروپولیس مقصد محبوب گردشگرانی است که در تابستان از گرمای ریو فرار میکنند. این منطقه به خاطر خیابانهای سر سبز، خانههای باشکوه، کاخ سلطنتی که امروزه موزه شده معروف است.
اثر گرمایش زمین بر شدت توفانها
قطع شدن درختان و کنده شدن کاشیبامها در انگلستان جانهای بسیاری را در معرض خطر قرار داد. سازمان هواشناسی انگلستان میگوید که یونس این ظرفیت را دارد که پس از توفان سال ۱۹۸۷ که در آن سرعت باد به ۱۹۳ کیلومتر بر ساعت میرسید که جان ۱۸ نفر را در یک روز گرفت.
هانا کلوک، استاد هیدرولوژی دانشگاه ردینگ در گفتوگویی با گاردین درباره هشدارهای قرمز و نارنجی توضیح میدهد که نباید آسان گرفته شوند. هشدار قرمز یعنی باید همین الان اقدام کنید چون خطری حتمی جان شما را تهدید میکند. هر کسی که در آن منطقه کار میکند یا درس میخواند باید برای بحران آماده باشد. به گفته کلوک وقتی سرعت باد بیش از ۱۱۲.۶ کیلومتر بر ساعت (۷۰ مایل بر ساعت) باشد میتواند درختان را از ریشه بکند، جادهها را ببندد، ماشینها را خرد و خمیر کند و ساختمانها را فرو بریزد. میتواند کاشیهای سفالی بامها را بکند و در هوا پخش کند. اگر یکی از آنها به انسان برخورد کند یا آسیب شدیدی میبیند یا کشته میشود. باد به این شدت آدمها و ماشینها را در خیابانها جارو میکند و تیرهای چراغ برق را سرنگون.
استادیوم O2 که به گنبد هزاره نیز معروف است، نشان اختصاصی گرینویچ در جنوب غرب لندن است. شدت باد که بیش از ۱۲۸ کیلومتر بر ساعت میرسید تکههایی از سقف این استادیوم را کنده است.
مایکل دوکس از سازمان هواشناسی میگوید بررسی اقلیم نشان میدهد که گرمایش تدریجی زمین باعث افزایش تعداد وقوع توفانهای این شکلی شده است. در واقع دانشمندان اقلیم چند سالی است درباره وقوع این رخدادها هشدار میدهند.
در حالی که دانشمندان بر سر اینکه توفانها به خودی خود بیشتر و شدیدتر شوند، خیلیها معتقدند که بحران اقلیم اثرات این توفانها را بدتر میکند.
افزایش سطح آب دریاها
فردریک اوتو، اقلیمشناس آلمانی که اثر شرایط اضطراری آبوهوایی بر خشکسالی، توفان عظیم و موج گرما را بررسی میکند معتقد است که شواهد کمی نشان میدهند تغییرات اقلیمی باعث شده شدت باد در توفانهای زمستانی قویتر شوند.
اوتو میگوید آسیبهای توفانهای زمستانی بر اثر تغییرات اقلیمی بدتر شده است، به دو دلیل: اول اینکه شدت بارانهای این توفانها بسیار بیشتر شده و تحقیقات بسیاری این موضوع را به تغییر اقلیم ربط میدهند. دوم به خاطر افزایش سطح آب دریا. امواج آبهای توفان بلندتر و مخربتر شدهاند.
ریچارد آلن، استاد علوم اقلیم در دانشگاه ردینگ میگوید در هر قرن، توفانی مانند یونس قطعا جزایر بریتانیا را در هم میکوبد اما هیچ شواهد قانعکنندهای وجود ندارد که تعداد این رخدادها بیشتر میشود و یا سرعت باد پرزورتر.
آلن در ادامه تاکید میکند که با این حال بارانهای شدید و بالا رفتن سطح آب دریاها به دلیل تغییر اقلیم که انسان عامل آن است همواره کره زمین را گرمتر می کند. سیلهای بیشتری در مناطق ساحلی رخ میدهند. به گفته آلن وقتی دنیا گرمتر شود، توفانهایش هم انفجاریتر میشود.
وزش باد بخشی از سقف استادیوم فوتبال ادو دن هاخ در هلند را کند و به پرواز درآورد. در شمال فرانسه ۳۰ نفر زخمی شدند که علت آن تصادف جادهای به خاطر شدت وزش باد، پرت شدن و افتادن اجسام از بالا عنوان شده است. صبح روز شنبه نزدیک به ۳۷هزار خانه برق نداشتند.
|پیام ما| «این چه دستگاه عدلی است که از خون عزیزان ما مثل آب خوردن، میگذرد؟ این همه در رسانهها و فضای مجازی بر طبل بازسازی و احیای عدالت میکوبید ولی در عالم واقع نکند که حق زیر فشار روابط پیچیده باطل شود.» این بخشی از نامه بهراد مهرجو، همسر ریحانه یاسینی خطاب به رئیس قوه قضائیه است. ریحانه یاسینی و مهشاد کریمی، خبرنگاران فقید ایرنا و ایسنا، دوم تیرماه امسال در سانحه واژگونی اتوبوس خبرنگاران محیط زیست در نقده جان سپردند اما پرونده قضایی این سانحه که در آن 21 خبرنگار دیگر نیز مصدوم شدند، هنوز به سرانجام قطعی نرسیده است. در حالی که 19 روز پس از این حادثه سخنگوی قوه قضائیه گفته بود که بر اساس نظریه کارشناسی راننده اتوبوس و مسئولان هر کدام 50 درصد مقصرند و کمتر سه ماه پیش علاوه بر راننده اتوبوس، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان، رئیس شهرستان و دبیر ستاد احیای استان و منطقه ارومیه مقصران واژگونی اتوبوس خبرنگاران شناخته شدند، در روزهای گذشته خبرهایی درباره رفع اتهام از سه مدیر دولتی منتشر شد و وکیل شاکیان این پرونده به «پیام ما» گفت که حتی قرار نهایی پرونده اتوبوس خبرنگاران بدون ابلاغ به وکیل و شاکیان، صادر شده است. اینها همه در حالی است که عصر دیروز مرکز رسانه قوه قضائیه بار دیگر اعلام کرد که بر اساس نظر هیات کارشناسی راننده مقصر است، هرچند میتوان به قرار صادره اعتراض کرد.
دو هفته پس از تصادف سهمگینی که جان دو نفر از خبرنگارانی که برای تهیه گزارش به دعوت ستاد احیای دریاچه ارومیه راهی آذربایجان غربی شده بودند، غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی وقت قوه قضائیه گفت: «در مورد اتوبوس حامل خبرنگاران، نتیجه کارشناسی حکایت از این دارد که ۵۰ درصد تقصیر متوجه راننده و ۵۰ درصد مربوط به سایر عوامل و متولیان و مسئولان مختلف است که البته ممکن است به این نظریه اعتراض شود.» او تاکید داشت که این پروندهها با دقت و جامعیت رسیدگی میشود و نباید هیچ یک از عوامل مغفول بماند و هر کدام متناسب با تقصیر و قصوری که داشتند برخورد قانونی شود و در صورت طولانی نشدن فرایند کارشناسی در اسرع وقت رای صادر میکنیم. پس از این اظهار نظر اما در نهم آذر، اصغر نوعیقوشچی، دادستان عمومی و انقلاب اسلامی نقده از نتایج تحقیقات اولیهای گفت که بر اساس آن قصور مسئولان استانی از جمله مدیرکل حفاظت محیطزیست آذربایجان غربی، مدیر حفاظت محیط زیست ارومیه و رئیس ستاد احیای دریاچه ارومیه در وقوع حادثه نقش داشته است. او گفت: «مشکل در این پرونده ناشی از انتخاب اتوبوس بوده که مسئولان امر در تعیین اتوبوس مناسب برای خبرنگاران قصور کردهاند. پرونده به مرکز استان ارسال شده تا ادامه این پرونده در ارومیه رسیدگی شود. دادسرای ارومیه مشخص میکند که میزان قصور چه اندازه بوده و نتیجه نهایی پیگیری پرونده، در مرکز استان مشخص میشود.»
حالا درست هشت ماه پس از مرگ خبرنگاران محیط زیست در دومین روز تیرماه 1400، و اظهارنظرهای مختلف درباره این حادثه قوه قضائیه در خبری اعلام کرده که راننده مقصر اصلی است.
«روزگار غریبی است»
به دنبال رفع اتهام از این مدیران مهرجو، همسر ریحانه یاسینی نامه سرگشادهای خطاب به غلامحسین محسنیاژهای نوشته که در آن از روند رسیدگی به این پرونده گلایه کرده است. او نوشته: «تقریبا هر زمان صفحه تلویزیون را تماشا کردم، تصویر حضرتعالی در جلسهای در حال پخش بود و مجری تاکید داشت، بازهم به تدبیر رئیس دستگاه قضایی، مبارزه با روندی ناصواب در سیستم دادرسی کشور کلید خورده است. از مرخصی زندانیان تا کمک به درماندگان در هزارتوی دادگاهها. چقدر امیدبخش که بالاخره یک نفر سرکارش و بدون سودای رئیس جمهور شدن، به فکر مردم است. انگار عصای معجزهآسا را به کار گرفتهاید که مشکلات ریز و درشت را حل بفرمایید و از پس هر ناعدالتی برآیید ولی این چه دستگاه عدلی است که از خون عزیزان ما مثل آب خوردن، میگذرد؟ این همه در رسانهها و فضای مجازی بر طبل بازسازی و احیای عدالت میکوبید ولی در عالم واقع نکند که حق زیر فشار روابط پیچیده باطل شود. بعد از ماهها معطلی خبر رسیده که متهمان اصلی این پرونده، بدون طی آیین دادرسی کیفری، بدون اطلاع قبلی وکیل و شکات، قرار نهایی مبنی بر کنار گذاشتن سه متهم دولتی این پرونده صادر و ابلاغ شده است. سرانجام هم که پس از چند روز تاخیر و با پیگیری وکیل پرونده، متن نهایی به ما ابلاغ شد، هرچه سرتاپای آن را مرور کردیم، نفهمیدیم که با استناد کدام گزارش کارشناسی، بازپرس محترم چنین تصمیمی گرفته است.»این روزنامهنگار ادامه میدهد: «آن حجم عظیم اصلاحات قضایی کجاست که شامل حال رنجدیدگانی همچون این حقیر و خون پایمال شده خبرنگاران نمیشود؟ سه متهم اصلی دولتی این پرونده به همین سادگی، به همین آسودگی میتوانند عنوان منع تعقیب دریافت کنند و همه مسئله خلاصه در عملکرد راننده شود. یعنی تصمیمگیران برگزاری این بازدید، آنها که در جاده کارگاهی اتوبوس اجاره کردند، آنها که تصمیم اشتباه گرفتند، مقصر نیستند و فقط ترمز و گاز و کلاج باید محاکمه شوند؟ بماند که در این مورد حتی شرکت سازنده اتوبوس هم در سایهسار مصونیت است. همین چند ماه پیش از تمام مدیران و مصلحان تا شخص حضرتعالی آن واقعه سیاه را به بازماندگان ماتم دیده تسلیت میگفتید. اما انگار واقعا این گزاره خالی از واقعیت نیست که «خاک سرد است.» به همین زودی و سرعت یادمان رفت که آن دو نفر چطور پرپر شدند؟ و تعداد دیگری چگونه زخم برتنشان و خیلیهای دیگر بر روح و روانشان نشست؟»مهرجو نامهاش را اینطور به پایان میبرد: «روزگار غریبی است. بعد از ۲۰ سال روزنامهنگاری خدمت شریفتان عرض میکنم حداقل شرافت ایجاب میکند که دستگاه قضایی بگوید چطور کسانی به صورت علنی متهم و سپس به شکل غیر علنی تبرئه میشوند؟ شما که از دستتان برمی آید، کاری بکنید که ما از این فشار قبر که بر قلبمان جاری است، آسوده شویم. نه برای ما، نه برای این پرونده که حداقل به صف زخمخوردگان و دردکشیدگانی مانند ما بفهمانید که حق و عدالت هنوز زنده است.»
قصور راننده نظر هیات کارشناسی است
دیروز همزمان با انتشار این نامه و اعتراضات پیدرپی به رفع اتهام از سه مدیر دولتی، مرکز رسانه قوه قضائیه با انتشار توضیحاتی درباره این پرونده اعلام کرد: «راننده مقصر اصلی است.»
در این توضیحات آمده است: «با توجه به اینکه موضوع تصادفات موضوع فنی است به کارشناسان فنی دادگستری ارجاع میشود و بر اساس نظرات کارشناسان دادگستری اتوبوس نقص فنی نداشته و سالم بوده و نیروی انتظامی نیز برای این وسیله نقلیه مجوز تردد صادر کرده است.»
بر اساس این خبر در رای هیئت سه نفره کارشناسان آمده است: «از نظر کارشناسی وسیله نقلیه دارای مدارک و استانداردهای لازم بوده است، اما راننده به منطقه ناآشنا بوده و برای سریعتر رسیدن به مقصد از مسیر ناایمن برای انتقال مسافران استفاده کرده و برهمین اساس راننده مقصر اصلی حادثه تصادف شناخته شده است.»طبق توضیحات مرکز رسانه قوه قضائیه «بازپرس با رسیدگی دقیق و اخذ نظر هیئت سه نفره کارشناسان احراز کرده که تصادف ناشی از تخطی و تجاوز راننده اتوبوس از سرعت مطمئنه و نهایتا خارج شدن اتوبوس از کنترل او و بروز حادثه شده است. در خصوص قصور و تقصیر مدیران در بروز این حادثه بر اساس اعلام کارشناسان رسمی سه نفر از مدیران متهم پرونده را مجرم نشناخته است. برهمین اساس، قرار قانونی در خصوص این پرونده صادر شده و از طریق سامانه الکترونیکی به طرفین ابلاغ شده است». قوه قضائیه همه این توضیحات را داده و در آخر گفته که «قرار صادره قابل اعتراض در محاکم کیفری است و طرفین و وکلای آنها حق اعتراض به قرار صادره در مراجع بالاتر را دارند».
|پیام ما| ادارهکل هواشناسی از دو روز پیش با صدور هشدار نارنجی وقوع گرد و خاک را در خوزستان پیشبینی کرده بود. در هشدار سطح نارنجی شماره ۴ مرکز ملی پایش و هشدار سریع گرد و خاک هواشناسی خوزستان آمده بود: «زمان شروع: بعد از ظهر شنبه ۳۰ بهمنماه، زمان پایان: عصر شنبه ۳۰ بهمنماه، نوع مخاطره: رخداد گرد و خاک محلی، منطقه اثر: اهواز، باوی، حمیدیه، کارون و مناطق مرکز استان خوزستان، اثر مخاطره: کاهش دید افقی و کیفیت هوا و افزایش غلظت آلایندههای گرد و خاک، توصیه: بیماران تنفسی، افراد سالخورده و کودکان از تردد غیر ضروری خودداری کنند. مسئولان محترم نیز تمهیدات لازم را به کار گیرند.» اما غبار ادامه پیدا کرد و غلیظتر شد. تا آنجا که دیروز ایستگاههای سنجش به رنگ قرمز و بنفش و قهوهای درآمدند و کیفیت هوا خطرناک شد.
عصر دیروز اطلاعات سامانه پایش کیفی هوای کشور نشان میداد که وضعیت در ایستگاه استانداری اهواز با شاخص 323 خطرناک و به رنگ قهوهای است. این رنگ به معنای آن است که همه افراد باید از فعالیتهای خارج از منزل خود خودداری کنند. آلاینده این ایستگاه سنجش ذرات معلق کوچکتر از 2.5 میکرون تشخیص داده شده که در نتیجه وجود ناخالصی و آلودگی سوختها و انتشارات غیر اگزوزی (ناشی از خوردگی و استهلاک خودروها) انتشار مییابند. همزمان اما دو ایستگاه سنجش کیفیت هوا به رنگ بنفش درآمده و وضعیت را بسیار ناسالم نشان میدادند؛ منازل دویست دستگاه با شاخص 265 و پادادشهر با شاخص 233 و هر دو با آلاینده ذرات کوچکتر از 10 میکرون که نشاندهنده غبار است. وضعیت بنفش هم به این معنی است که افراد باید از فعالیتهای طولانی یا سنگین خارج از منزل خودداری کنند. با این همه در شهر خبری از تعطیلی نبود. در همین حال چهار ایستگاه اهواز، نادری، حفاری و پست برق شماره سه وضعیت را ناسالم (قرمز) نشان میدادند. در این وضعیت افراد مبتلا به بیماری قلبی یا ریوی، سالمندان و کودکان باید از فعالیتهای طولانی یا سنگین خارج از منزل خودداری کنند و افراد دیگر باید این فعالیتها را خارج از منزل کاهش دهند.
صبح دیروز تداوم پدیده گرد و غبار در خوزستان، هوای شهرهای اهواز و شادگان را در شرایط ناسالم برای تمام گروهها قرار داد و سامانه پایش کیفی هوای کشور شاخص هوای اهواز را ۱۶۰ و شاخص هوای شادگان را ۱۶۲ در شرایط ناسالم برای تمام گروهها اعلام کرد. این وضعیت در حالی بود که ایستگاههای پایش هوا در آبادان، ایذه، خرمشهر و رامهرمز دادهای را نمایش ندادند و درست در همین زمان، هوای اندیمشک، حمیدیه، رامشیر، گتوند و ماهشهر در شرایط قابل قبول (سالم) و هوای بهبهان و مسجدسلیمان در شرایط پاک گزارش شد.
به گفته محمد سبزهزاری، مدیرکل هواشناسی خوزستان کاهش دید و آلودگی ناشی از گرد و غبار با منشا کشور عراق، تا اواسط وقت دوشنبه در مناطق مرکزی ، غربی و جنوبی خوزستان مورد انتظار است. در بررسی نقشههای پیشیابی، سامانه بارشی مستقر بر روی منطقه تا اواسط وقت دوشنبه سبب رگبار و رعد وبرق، وزش باد متوسط تا شدید در برخی نقاط خوزستان به ویژه مناطق شمالی و شرقی، و بارش برف در ارتفاعات و احتمال ریزش تگرگ در برخی نقاط استان میشود. بر اساس پیشبینیها اوج بارشها تا اوایل روز دوشنبه و در مناطق شمالی و شرقی خواهد بود و با توجه به پیشبینی حجم بارشها، آبگرفتگی معابر، سیلابی شدن مسیلهای کوهستانی دور از انتظار نخواهد بود.
گرد و خاک در روز شنبه هم اهواز را با شاخص ۴۴۰ در شرایط خطرناک قرار داده بود. شنبه شب از شدت گرد و غبار کاسته شد و صبح دیروز اندک بارشی در شهر اتفاق افتاد اما به تدریج گرد و غبار دوباره همه جا را فرا گرفت. اینطور که ایرنا نوشته است هواشناسی خوزستان دیروز از کاهش دید و آلودگی ناشی از گرد و غبار با منشا کشور عراق خبر داده و اعلام کرده این شرایط تا اواسط وقت فردا دوشنبه در مناطق مرکزی، غربی و جنوبی خوزستان مورد انتظار است. اهواز در هفته گذشته نیز به دلیل شرایط پایداری هوا از یک سو و سوزاندن مزارع نیشکر و مازوتسوزی در نیروگاه رامین اهواز در سه روز متوالی در شرایط ناسالم برای همه گروهها قرار داشت.
شاخص کیفیت هوا معیاری برای تعیین روزانه کیفیت هوا و میزان ارتباط آن با سطوح سلامت افراد است که به ترتیب از صفر تا ۵۰ در شرایط پاک یا سبز، ۵۱ تا ۱۰۰ در شرایط قابل قبول یا زرد، ۱۰۱ تا ۱۵۰ در شرایط ناسالم برای گروههای حساس یا نارنجی، ۱۵۱ تا ۲۰۰ در شرایط ناسالم برای همه یا قرمز، ۲۰۱ تا ۳۰۰ در شرایط بسیار ناسالم یا بنفش و ۳۰۱ تا ۵۰۰ در شرایط خطرناک یا ارغوانی تعیین شده است. در شرایط هوای ناسالم همه افراد در صورت قرار گرفتن درازمدت در معرض هوای با این شدت آلودگی ممکن است دچار علایم تنفسی شوند. همچنین افراد گروه حساس ممکن است دچار پیامدهای بیشتری شوند.