پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | برگه 308 | بایگانی‌ها: مطالب نشریه

بایگانی مطالب نشریه

شهادت می‌دهم قوای سه‌گانه از بخش خصوصی حمایت می‌کنند

غلامحسین محسنی‌اژه‌ای، رئیس قوه قضائیه پایان هفته گذشته در سفر به هرمزگان از مناطق مختلف به ویژه گمرکات این استان بازدید کرد. انتشار فیلم‌هایی مبنی بر واردات آمبولانس بدون مشخص بودن صاحبان آن‌ها با واکنش‌های بسیاری در شبکه‌های اجتماعی همراه شد. او دیروز در ادامه برنامه‌های سفر خود به استان هرمزگان، در نشست تخصصی با نمایندگان فعالان اقتصادی، تجار، بازرگانان و مدیران اقتصادی این استان، طی سخنانی با بیان اینکه مقوله حمایت از تولید و تولیدکنندگان به طور جدی در دستور کار قوای سه‌گانه قرار دارد، اظهار کرد: «هر سه قوه بویژه دولت سیزدهم و شخص رئیس‌جمهور و معاون اول اومجدانه تمام تلاش خود را در جهت رفع موانع تولیدی بکار بسته‌اند و شما فعالان اقتصادی نیز باید در سه جبهه شناسایی موانع تولید، رفع آنها و جلوگیری از ایجاد مجدد این موانع، قوای حکومتی را یاری دهید.» به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، رئیس قوه قضائیه در ادامه تسریع و تسهیل در صدور مجوزهای ناظر بر امور تولیدی و صنعتی را از ضروریات دانست و در عین حال تاکید کرد که «حمایت همه‌جانبه از تولید و تولیدکنندگان به هیچ عنوان به معنای کنار گذاشتن و نادیده گرفتن قوانین و مقررات فعلی نیست.»
رئیس دستگاه قضا با اشاره به قوانین و مقررات مطلوب فعلی کشور در امر رفع موانع تولیدی، بر ضرورت جامه عمل پوشاندن به آنها تاکید و تصریح کرد: «چنانچه قوانین و مقرراتی نیز وجود دارند که در امر رونق تولید دست و پا گیر محسوب می‌شوند باید با تشریک مساعی و همفکری در جهت اصلاح این قوانین و مقررات اقدام کنیم.» مقوله «تسهیلات بانکی» از جمله موضوعات مورد اشاره رئیس عدلیه در این نشست بود. او در همین زمینه بر ضرورت توجه جدی به مسائلی چون اعتبارسنجی برای پرداخت تسهیلات، اخذ وثایق مناسب و نظارت بر پرداخت تسهیلات و نحوه مصرف آنها تاکید کرد و گفت: «باید در فرآیند اعطا و اخذ تسهیلات، ارتباط نهادهای متولی پولی و بانکی با تولیدکنندگان و همچنین اخذ و ضبط وثایق، تجدیدنظرهایی در راستای حمایت از رونق تولید و شکوفایی اقتصاد ملی صورت گیرد و دولت نیز این موضوع را با جدیت دنبال می‌کند.» محسنی‌اژه‌ای در ادامه سخنان خود در جمع نمایندگان فعالان اقتصادی، تجار، بازرگانان و مدیران اقتصادی استان هرمزگان بر ضرورت فعال‌تر شدن اتاق‌ بازرگانی جهت کمک به بخش خصوصی و رفع مشکلات فعالان این بخش تاکید کرد و با بیان اینکه اتاق‌ها، اصناف و اتحادیه‌ها آنچنان که باید و شاید با یکدیگر هم‌افزایی ندارند، گفت: «اتاق بازرگانی باید به فعالان بخش خصوصی و واحدهای تولیدی و صنعتی این بخش کمک و مساعدت همه‌جانبه داشته باشد و با اتخاذ راهکارهای عملیاتی از زمین‌گیر و متضرر شدن فعالان و واحدهای بخش خصوصی جلوگیری به عمل آورد.»
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه «شهادت می‌دهم اکثر قریب به اتفاق مسئولان قوای سه گانه حامی و پشتیبان بخش خصوصی و فعالان و تولیدکنندگان این بخش به عنوان رزمنده‌های نبرد اقتصادی هستند»، بر ضرورت تعیین و تعریف سازوکارهای حمایت از بخش خصوصی توسط فعالان خود این بخش جهت یکپارچگی و تنظیم و تنسیق بیشتر امور تصریح کرد. رئیس دستگاه قضا با ذکر مصادیقی از تعیین و تعریف سازوکارهای حمایت از بخش خصوصی و نحوه تعامل فعالان این بخش با قوا و دستگاه‌های حاکمیتی، گفت: «صنوف و اتحادیه‌ها به عنوان یکی از ارکان بخش خصوصی فعال در اقتصاد و تولید کشور می‌توانند در راستای اصلاح قوانین و رفع گره‌های موجود در حوزه فعالیت خود، راهکارها و پیشنهادات عملیاتی ارائه دهند و با شناسایی و معرفی افراد مشکل‌دار و متخلف صنف خود که چوب لای چرخ رونق تولید و شکوفایی اقتصاد کشور می‌گذارند، دستگاه‌های حکومتی و دولتی را یاری دهند.» رئیس عدلیه در ادامه به فعالان بخش خصوصی و تولیدکنندگان پیشنهاد کرد که نسبت به تشکیل کارگروه‌های مشترک با نهادها و دستگاه‌های حکومتی و دولتی برای احصا و اولویت‌بندی مشکلات و خلاها با هدف رفع موانع تولیدی اهتمام داشته باشند و در این کارگروه‌ها با پرهیز از نگاه‌های محدود صنفی، منافع کلان همگانی و انتفاع عمومی را مدنظر قرار دهند. حل مسائل و مشکلات در داخل اصناف و اتحادیه‌ها با تشکیل اتاق‌های مخصوص حل و فصل اختلافات، پیشنهاد دیگر قاضی‌القضات خطاب به فعالان اقتصادی و تولیدی و صنعتی هرمزگانی بود. رئیس قوه قضائیه تاکید کرد: «به صلح و سازش کشاندن مسائل و اختلافات فعالان بخش خصوصی در داخل اصناف و اتحادیه‌های متبوع خود، دارای آثار سازنده‌تری نسبت به طرح اختلافات در دادگستری است.»

پیمانی برای نجات جهان غرق در پلاستیک

|صدف سرداری رفسنجانی| نمایندگان 175 کشور چهارشنبه هفته گذشته موافقت کردند که نوشتن یک معاهده جهانی را آغاز کنند که رشد انفجاری آلودگی پلاستیک را محدود می‌کند.
به گزارش نیویورک‌تایمز، این توافق کشورها را متعهد می‌کند که روی یک معاهده قانونی الزام‌آور کار کنند که نه تنها هدفش بهبود بازیافت و پاکسازی زباله‌های پلاستیکی جهان است، بلکه شامل محدود کردن تولید پلاستیک می‌شود. این پیمان می‌تواند اقداماتی مانند ممنوعیت پلاستیک‌های یکبار مصرف، که محرک اصلی تولید زباله است را به عنوان گزینه پیشنهاد دهد.
حامیان گفته‌اند که معاهده جهانی پلاستیک مهم‌ترین توافق محیط زیستی از زمان توافق پاریس در سال 2015 در مورد تغییرات آب‌و‌هوایی است. مذاکره‌کنندگان قرار است امسال با هدف امضای یک توافق تا سال 2024 برای اولین دور از مذاکرات برای تعیین جزئیات معاهده پلاستیک ملاقات کنند.
اسپن بارت ایدی، وزیر آب و هوا و محیط زیست نروژ و رئیس مجمع محیط زیست سازمان ملل که هفته گذشته در نایروبی، کنیا برگزار شد، گفت: «ما امروز در حال تاریخ‌سازی هستیم.»
حجم عظیم پلاستیکی که جهان تولید می‌کند غیرقابل تصور است. با یک اندازه‌گیری، کل مقدار تولید شده در حال حاضر بیشتر از وزن همه جانوران خشکی و دریایی است. برنامه محیط زیست سازمان ملل تخمین می‌زند که فقط 9 درصد این زباله‌ها تا به حال بازیافت شده است. در عوض بخش عمده به گونه‌ای طراحی شده است که فقط یک بار مورد استفاده قرار گیرد (نمادهای بازیافت تضمینی برای بازیافت نیستند) و پس از آن در محل‌های دفن زباله، زباله‌دانی و محیط طبیعی دفن و یا سوزانده ‌شود.
دانشمندان می‌گویند پلاستیک‌ها در طول چرخه زندگی خود باعث آسیب می‌شوند و در طول تولید، دفن زباله و سوزاندن، گازهای گلخانه‌ای سمی آزاد می‌کنند. طبق یک مطالعه، پلاستیک‌هایی که از سوخت‌های فسیلی تولید می‌شوند، باعث انتشار 4.5 درصد از گازهای گلخانه‌ای جهانی در سال 2015 شده‌اند که بیش از مجموع همه هواپیماهای جهان است.
توافق روز چهارشنبه تا حد زیادی از پیشنهاد مشترک توسط پرو و ​​رواندا ناشی شد که نشان می‌دهد چگونه در سال‌های اخیر، کشورهای در حال توسعه در خط مقدم برای مقابله با آلودگی پلاستیکی تلاش کرده‌اند. به عنوان مثال، رواندا بیش از یک دهه پیش ممنوعیت‌های شدیدی را برای واردات، تولید، استفاده یا فروش کیسه‌های پلاستیکی و بسته‌بندی تصویب کرد.
ژان دارک موجاواماریا، وزیر محیط زیست رواندا در این نشست گفت: «آلودگی پلاستیک یک بحران سیاره‌ای است. تهدیدی که همه ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد. کار واقعی اکنون شروع می‌شود.»
در بسیاری از نقاط جهان، وظیفه جمع‌آوری، دسته‌بندی و بازیافت پلاستیک‌ها اغلب به عهده زباله‌گردهای غیررسمی است که با دستمزد کمی در میان آتش‌سوزی‌ها و بخارات سمی کار می‌کنند. در اقدامی مهم، توافقنامه نایروبی برای اولین بار به طور رسمی اهمیت جمع‌کننده زباله در اقتصاد پلاستیک را به رسمیت شناخت.
سیلویو رویز گریسالس از بوگوتا، کلمبیا که در سن 12 سالگی کار در محل‌های دفن زباله را آغاز کرد، گفت: «ما جمع‌کننده‌های زباله باید در این فرآیند مشارکت داشته باشیم». گروهی که از دستمزد، شرایط کاری و به شناسایی بهتر حمایت می‌کند. او گفت: «ما 12، 14 یا 16 ساعت در روز روی زباله کار می‌کنیم. این یک تله فقر است».
در میان دیگر ملزومات، این توافقنامه تصریح می‌کند که هر معاهده جهانی باید از نظر قانونی الزام‌آور باشد و باید به چرخه زندگی کامل پلاستیک، از تولید تا دفع، بازیافت و استفاده مجدد بپردازد. نمایندگان گفتند که امیدوارند این معاهده را بر اساس توافقنامه آب‌و‌هوای پاریس الگوبرداری کنند که بر اساس آن کشورها اهداف الزام‌آور تعیین می‌کنند اما می‌توانند با استفاده از طیف وسیعی از سیاست‌های مختلف به این اهداف دست یابند.
این معاهده همچنین باید به طراحی بسته‌بندی برای کاهش استفاده از پلاستیک، بهبود بازیافت و ارائه کمک‌های فنی و مالی به کشورهای در حال توسعه توجه کند. طبق این توافق باید به میکروپلاستیک‌ها نیز بپردازد، زباله‌های پلاستیکی ریز که در اثر تجزیه پلاستیک‌ها در طول زمان ایجاد می‌شوند. میکروپلاستیک‌ها توسط دانشمندان در آب‌های عمیق اقیانوس، صدف‌ها، آب آشامیدنی و حتی باران‌های ریزشی شناسایی شده‌اند.
پیش از این در سال 2020، بیش از 180 کشور توافق کرده بودند که محدودیت‌هایی را برای صادرات زباله‌های پلاستیکی به کشورهای فقیرتر از کشورهای ثروتمندتر تحت چارچوبی به نام کنوانسیون بازل اعمال کنند. ایالات متحده هنوز قوانین جدید را امضا نکرده است و یک ناظر محیط زیست اعلام کرده که تخلفات در حال گسترش است.
‏تادس آمرا، یک محقق محیط زیست مستقر در اتیوپی و رئیس مشترک شبکه بین‌المللی حذف آلاینده‌ها، یک گروه غیرانتفاعی، گفت که تمرکز بر سلامت و اثرات آب‌و‌هوایی پلاستیک بسیار مهم است. او گفت: «وقتی در مورد پلاستیک صحبت می‌کنیم، در واقع در مورد مواد شیمیایی و کربن صحبت می‌کنیم.»
نقش بخش خصوصی به عنوان مثال مساعدت صنعت به کمک‌های فنی و مالی به کشورهای در حال توسعه، احتمالاً یکی از موضوعات مهم بحث در مذاکرات معاهده است. در ایالات متحده و جاهای دیگر، هزینه بازیافت معمولاً، برخلاف تولیدکنندگان، بر عهده دولت‌های شهری است که پول نقد ندارند. اما حرکتی در میان گروه‌های محیط زیستی صورت گرفته است که تولیدکنندگان را ملزم می‌کند تا هزینه‌های بیشتری را متقبل شوند.

آلودگی محتمل هسته‌ای در جنگ اوکراین

پنجشنبه شب گذشته در نیروگاه زاپروژیا در نتیجه گلوله‌باران سخت‌افزارهای نظامی ارتش روسیه آتش‌سوزی وسیعی رخ داد. شرکت «انرگ اتم» اوکراین با انتشار درخواستی به جامعه جهانی هشدار داد که این بمباران «نقض ایمنی هسته‌ای و تشعشعی بزرگترین تاسیسات هسته‌ای اروپا است که می‌تواند عواقب جدی و غم انگیزی برای جهان داشته باشد». همچنین گزارش شد که جنگجویان چچنی به قلمرو این نیروگاه نفوذ کرده و می‌خواهند در این نیروگاه مین‌گذاری کنند. آتش‌سوزی در نیروگاه هسته‌ای ژاپوریژیا ممکن است باعث انتقال کنترل‌نشده آلودگی تشعشعی به محدوده‌ای بزرگ شود. جدا از این که در این مجموعه رآکتورهایی در حال فعالیت هستند، یک مرکز ذخیره‌سازی زباله‌های هسته‌ای مصرف‌شده نیز وجود دارد که به طور موقت در آنجا ذخیره می‌شود. بسته به شرایط آب و هوایی، انتقال چنین آلودگی‌ای ممکن است غیرقابل پیش‌بینی و کنترل‌نشده باشد.
آلودگی هسته‌ای یا آلودگی رادیواکتیو، رسوب یا وجود مواد رادیواکتیو روی سطوح یا درون جامدات، مایعات یا گازها (از جمله بدن انسان) است. آلودگی اتمسفر توسط تشعشعات و ذرات رادیواکتیو را آلودگی هسته‌ای می‌گویند. این آلودگی به دلیل واپاشی رادیواکتیو آلاینده‌ها، که اثرات مضری مانند تشعشعات یونیزه‌کننده (پرتوهای آلفا، بتا و گاما) و نوترون‌های آزاد را ایجاد می‌کند، یک خطر بزرگ است.
درجه خطر با توجه به غلظت آلاینده‌ها، انرژی تابش ساطع‌شده، نوع تشعشع و نزدیکی آلودگی به اندام‌های بدن تعیین می‌شود. واضح است که آلودگی باعث ایجاد خطر تشعشع می‌شود. منابع آلودگی رادیواکتیو را می‌توان به دو گروه طبیعی و مصنوعی طبقه‌بندی کرد. به دنبال استفاده از تسلیحات هسته‌ای یا نقض مهار راکتور هسته‌ای، هوا، خاک، افراد، گیاهان و حیوانات مجاور توسط سوخت هسته‌ای و محصولات شکافت آلوده می‌شوند.
به عکس نیروگاه‌های سوخت فسیلی، رآکتورهای هسته‌ای در حین کار آلودگی هوا یا دی‌اکسید کربن تولید نمی‌کنند. با این حال، فرآیندهای استخراج و پالایش سنگ معدن اورانیوم و ساخت سوخت رآکتور همگی به مقادیر زیادی سوخت نیاز دارند. نیروگاه‌های هسته‌ای همچنین مقادیر زیادی فلز و بتن دارند که برای تولید آنها به انرژی زیادی نیاز است و از سوخت‌های فسیلی برای استخراج و پالایش سنگ معدن اورانیوم استفاده می‌شود. انتشار گازهای گلخانه‌ای نیز از سوزاندن این سوخت‌ها ناشی می‌شود.
معروف ترین فاجعه هسته‌ای تا قبل از تخریب نیروگاه هسته‌ای فوکوشیما در زلزله و سونامی 2011 ژاپن، انفجار نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل در شوروی (شمال اوکراین کنونی) در سال 1986 بود. این حادثه در سه کشور روسیه، اوکراین و بلاروس احساس شد. منطقه اطراف این رآکتور که در روزهای گذشته به تصرف نیروهای نظامی روس درآمده هنوز آلوده است و برای زیستگاه یا کشاورزی مناسب نیست.
در 11 مارس 2011، حادثه هسته‌ای فوکوشیما دایچی اولین فاجعه هسته‌ای ناشی از زلزله بود. رآکتورهای اصلی و ژنراتورهای تکمیلی در اثر زلزله سونامی به شدت آسیب دیدند. آمادگی ناکافی برای مقابله با حادثه‌ای در این مقیاس نیز عاملی بود که منجر به انفجار هیدروژن و نشت مواد رادیواکتیو به آب‌های زیرزمینی شد. اثر آلودگی هسته‌ای بر هر موجودی در محیط، از باکتری‌ها گرفته تا گیاهان و انسان‌ها دیده می‌شود. «رم» (rem) واحد دوز تابش به انسان است که از عبارت «انسان معادل رونتگن» گرفته شده و به عنوان دوزی در راد تعریف می‌شود. «راد» نیز واحد دوز جذب شده پرتوهای یونیزان است که در سال 1962 توسط کمیسیون بین‌المللی واحدها و اندازه‌گیری‌های رادیولوژیکی برابر با مقدار تابشی که انرژی 100 ارگ در هر گرم ماده آزاد می‌کند، تعریف شد. رم همان میزان آسیب بیولوژیکی را به عنوان یک راد پرتو ایکس یا اشعه گاما ایجاد می‌کند. یک رم در سیستم بین‌المللی واحدها (SI) برابر با 0.01 سیورت است. در دوزهای کوچک 75-200 رم، فرد در معرض تشعشع دچار استفراغ، خستگی و از دست دادن اشتها می‌شود. در بالای 300 رم، خطر تغییرات بیشتر در سلول‌های خونی و خونریزی وجود دارد. ریزش مو در تشعشع بیش از 600 رم و از دست دادن سیستم ایمنی بدن معمولاً از چند روز تا چند هفته بعد از تشعشع متغیر است. تابش باعث تغییراتی در ساختار سلولی و ژنی بدن مانند مغز استخوان، پوست، روده، بافت لنفاوی و جنین می‌شود.
کسانی که از راه دور در معرض قرار می‌گیرند ممکن است علائم فوری را مشاهده نکنند. اما انواع مختلف سرطان و طول عمر کوتاه‌تر محتمل است. تابش همچنین باعث جهش سلولی می‌شود که می‌تواند به نسل بعدی منتقل شود و تولد جنین دارای نقص مادرزادی، سرطان و طول عمر کوتاه‌تر محتمل است. گیاهان هم می‌میرند و تغییرات ژنتیکی و رشد نشان می‌دهند. حیوانات نیز تحت تأثیر قرار می‌گیرند و مدت زیادی زنده نمی‌مانند. یک فرد معمولی سالانه در معرض حدود 180 رم تابش از طریق قرار گرفتن در معرض تابش طبیعی، اشعه ایکس پزشکی و دندانپزشکی، تلویزیون رنگی، اشعه ایکس در کنترل فرودگاه و غیره قرار می‌گیرد.

 

شمارش معکوس برای اعلام توافق

پس از هشت دوره مذاکره فشرده که دو دوره آن در دولت سید ابراهیم رئیسی و شش دوره آن در دولت حسن روحانی برگزار شد، سرانجام اخبار غیررسمی از بلند شدن دود سفید از وین حکایت دارد. ایران، آمریکا، روسیه، فرانسه، بریتانیا، آلمان و چین بر سر چند و چون بازگشت همه طرف‌ها به ویژه تهران و واشنگتن به توافق هسته‌ای موسوم به برجام توافق کردند. توافقی 20 صفحه‌ای که تا اینجای کار در بسیاری از جزئیات همان توافقات صورت گرفته در 6 دوره مذاکره دولت حسن روحانی است. روحانی آن زمان گفته بود که اگر اجازه داده بودند، او تا پیش از نوروز 99 تحریم‌ها را لغو کرده بود. حالا اما با بیش از یک سال تاخیر، سرانجام قرار است تحریم‌ها لغو و ایران به برجام برگردد. آخرین اختلاف هم 4 پرونده آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای جمهوری اسلامی است. 4 پرونده‌ای که شاید امروز و با سفر مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران حل و فصل شود.

آخرین خبرها از وین تا پنجشنبه ظهر چندان امیدوار کننده نبود. بامداد چهارشنبه به وقت ایران منابع نزدیک به تیم مذاکره‌کننده ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی از رایزنی آنان بر سر راه حل جایگزین برجام حکایت داشت. روسیه هم با توجه به جنگ اوکراین و حمله نظامی‌اش به این کشور، امکان پا در میانی را نداشت. اوضاع دلسرد کننده بود تا اینکه سرانجام رایزنی‌های دیپلماتیک نتیجه داد و آخرین اختلافات نیز با اتخاذ راهکارهایی حل و فصل شد. از بعد از ظهر پنجشنبه بود که اخبار رفته رفته امیدوار‌کننده‌ شد و پنجشنبه شب، منابع خبری از یک سو و خبرنگاران و تحلیل‌گران حوزه سیاست خارجی ایران و آمریکا از حصول توافق در وین و پایان اختلافات خبر دادند. همان زمان بود که خبرنگاران از خداحافظی میخائیل اولیانوف از مذاکرات وین نوشتند. او تلاش کرده بود در دو دوره مذاکره صورت گرفته در دولت ابراهیم رئیسی نقش قیم ایران و البته سخنگوی مذاکرات را ایفا کند و تا حد بسیاری هم موفق بود. او از مذاکرات خداحافظی کرد زیرا مجبور بود امور مربوط به حمله نظامی روسیه به اوکراین را پیگیری کند. اولیانف اما تاکید کرد که توافقات در حد بسیاری صورت گرفته است. تنها اختلاف باقی مانده هم مساله پرونده‌های باز شده برای ایران بود که راهکاری برای آن یافته شد.
راه حل تکراری
مساله 4 پرونده تشکیل شده برای ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و اخبار منتشر شده مبنی بر یافتن ذرات اورانیوم و پلوتونیوم در این مراکز آخرین اختلاف یا پرانتر باقی مانده بود. این پرانتز در دوران برگزاری مذاکرات به ریاست سید عباس عراقچی ایجاد و ایران همان زمان بر لزوم حل و فصل آن تاکید شده بود. در دوران علی باقری‌کنی اصرار ایران بر این پرانتز بیشتر و تا حدی با انتقاد طرف‌های دیگر مذاکره حتی روسیه مواجه شد. ایران خواستار بسته شدن این پرونده‌ها بود اما طرف‌های درگیر در برجام از لزوم حل و فصل آن با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفته و تاکید داشتند که این مساله ارتباطی به آنان ندارد. این پرونده‌ها حتی در صورت حصول توافق برجام می‌توانست موجب صدور قطعنامه علیه برنامه اتمی جمهوری اسلامی و اعمال مجدد برخی تحریم‌ها شود از این رو ایران بر بسته شدن آنان اصرار داشت. در نهایت مقرر شد همان راهکاری که برای انعقاد برجام در پیش گرفته شد، برای احیای این توافق هم اجرایی شود و رایزنی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در تهران به انجام رسد. براساس آخرین اخبار منتشر شده و تایید وزارت امور خارجه ایران، رافائل گروسی امروز، شنبه، به تهران سفر می‌کند و احتمالا علاوه بر دیدار با محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی، با حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران هم دیدار می‌کند. هنوز مشخص نیست که او با رئیس جمهوری هم دیدار خواهد کرد یا خیر.گروسی در شرایطی امروز به تهران سفر می‌کند که مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در دو سفر پیشین خود به تهران نیز رایزنی بر سر همین 4 پرونده تشکیل شده برای تهران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را در دستور کار داشت اما آنچنان که باید و شاید موفق نبود. او تاکید کرده بود که پاسخ‌های مسئولان دولت رئیسی قانع کننده نیست ولی با این حال آژانس حداقل تا امروز نتوانست صحت و سقم 4 پرونده را تمام و کمال تایید کند. این بار اما سفر دیپلمات آرژانتینی با سفرهای پیشین متفاوت است چرا که تهران بسته شدن پرونده مذکور را یکی از خطوط قرمز خود برای دستیابی به توافق برای احیای برجام و بازگشت به اجرای پروتکل الحاقی دانسته و دیپلمات‌های غربی نیز اعلام کرده‌اند که ساعات پایانی حضور خود در وین را می‌گذرانند. سرنوشت برجام به دیدارهای گروسی گره خورده ولی شنیده‌ها از تهران و وین حاکی از آمادگی تهران برای همراهی با آژانس به منظور دستیابی به توافق برای احیای دوباره برجام است. موضوعی که مورد تاکید علی اکبر صالحی، رئیس سابق سازمان انرژی اتمی ایران هم قرار گرفته است.
تهران آماده است
آمادگی تهران برای احیای توافق برجام و لغو تحریم‌ها و بازگشت همه طرف‌ها به توافق هسته‌ای دیروز در تماس تلفنی وزیر امور خارجه ایران با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مورد تاکید قرار گرفته است. حسین امیرعبداللهیان در این تماس تلفنی با تشکر از تلاش‌های هماهنگ کننده عالی اتحادیه اروپا در مذاکرات وین اظهار کرد: «ما برای نهایی کردن توافق خوب و فوری آمادگی داریم اما شتاب و عجله طرف غربی نمی‌تواند مانع رعایت خطوط قرمز ایران شود.» این اظهارات در شرایطی صورت گرفته که جنگ اوکراین و اختلاف روسیه با آمریکا و اروپا شرایط را حساس‌تر کرده و حتی علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران هم در دیدار خود با برخی نمایندگان مجلس بر لزوم تسریع در روند دستیابی به توافق تاکید کرده بود. وزیر امور خارجه ایران در بخش دیگری از اظهاراتش با استقبال از نهایی کردن هر چه زودتر توافق افزود: «لازمه حضور وزرای خارجه در وین و اعلام توافق نهایی منوط بر رعایت کامل خطوط قرمز اعلامی ایران و از جمله موضوع تضمین موثر اقتصادی است. دکتر باقری و کارشناسان ارشد ایران در مشورت مستمر و فعال با همه هیات‌ها در وین می‌مانند. هیات کشورمان با جدیت به تلاش برای رسیدن به توافق نهایی و خوب ادامه خواهند داد. هر زمانی که طرف های غربی خطوط قرمز باقی‌مانده و اعلام شده ما را بپذیرند آماده حضور در وین هستم.» جوزف بورل نیز در این تماس تلفنی تاکید کرده که «از نظر ما عمده درخواست‌های جمهوری اسلامی ایران در توافق پیش رو مورد توجه قرار گرفته است. ما به عنوان هماهنگ کننده مذاکرات ایران و ۱+۴ مایلیم بگوییم که گفت‌وگوها در مسیر پیشرفت و رسیدن به نتیجه نهایی قرار دارد.»
همزمان استفنی القاق، نماینده بریتانیا در سازمان‌های بین‌المللی و مذاکره کننده ارشد این کشور در توئیتر خود پیشرفت‌های صورت گرفته در وین را تایید و از نزدیکی به خط پایان گفت اما با یادآوری اختلاف باقی مانده، بسته شدن پرونده‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران، نوشت: «حصول یک توافق در وین امکان‌پذیر است اما تضمین شده نیست. نباید پیش از بسته شدن پنجره دیپلماتیک، فرصت را از دست بدهیم. الان باید چند متر آخر را طی کنیم. هیات‌های مذاکره‌کننده تروئیکای اروپا(آلمان، فرانسه و انگلیس) و آمریکا امروز دیدار می‌کنند تا پیش‌رفت‌های حاصل شده در مذاکرات را ارزیابی و جمع‌بندی کنند.» این اظهارات و یادآوری محدودیت زمانی از طرف غربی‌ها به نوعی با واکنش تهران هم همراه شده است. شمخانی در توئیتر خود نوشته است: «راهبرد «مقاومت فعال»، سیاست «فشار حداکثری» ترامپ را به اعتراف دولت فعلی آمریکا با شکست روبه‌رو کرد. مذاکرات وین اگر به توافق خوب منتهی نشود به‌طور قطع در آینده نه چندان دور، دولت فعلی آمریکا نیز به‌دلیل عدم استفاده به موقع از فرصت دیپلماسی، احساس شکست می‌کند.» بدین ترتیب باید دید نتیجه سفر گروسی به تهران چه می‌شود. چاره‌ای جز امیدواری نیست و باید دید اخبار غیررسمی منتشر شده مبنی بر اعلام توافق تا روز دوشنبه، عملی خواهد شد یا بازهم لغو تحریم‌ها و بازگشت ایران به اقتصاد جهانی و استفاده از منابع نفتی‌اش به تعویق خواهد افتاد.

آب، معماری و آداب کهن ایرانی

دیروز روز ملی آب بود. روزی که با هدف آگاهی بخشی جامعه نسبت به مساله آب در کشور نام‌گذاری شده است. روز ملی آب شاید بهانه‌ای باشد برای اینکه به وضعیت بحرانی آب که در طول سال با زندگی و روزمرگی‌هایمان گره خورده بیشتر توجه کنیم و به ریشه‌های بروز بحرانی که هر روز عمیق‌تر و شدیدتر می‌شود بپردازیم تا شاید تلاشی شکل بگیرد برای کنترل این بحران و کاهش آسیب‌های ناشی از آن. مسئله‌ آب تنها مربوط به یک سازمان و ارگان و شهر و روستا و منطقه نیست، بلکه مسئله‌ای ملی است. از دیرباز آب در ایران مسئله‌ای ملی و بسیار پر اهمیت بوده است. آب در فلات ایران همواره به عنوان عنصری مقدس و پر اهمیت شناخته شده و علاوه بر اینکه در زندگی ساکنان این سرزمین نقشی بسیار مهم داشته، در معماری و آداب و رسوم و باورهای این مردم هم اثری عمیق به جا گذاشته است. اثری که موجب خلق میراثی معنوی و ملموس شده که امروز تبدیل به آثاری ماندگار در فرهنگ و هنر ایرانی شده‌اند که تحسین جهانیان را بر می‌انگیزند. ثبت قنات‌های منحصر به فرد ایرانی در فهرست میراث جهانی یونسکو موید همین اهمیت است. اما آب علاوه بر معماری در آداب و رسوم و ادبیات و باورهای مردم این سرزمین هم نقش بسیار پررنگی داشته است. این موضوع دستمایه برگزاری وبیناری با عنوان «ردپای آب در معماری ایران» بود که به همت مرکز آموزش هتلداری، مهمانداری و خدمات جهانگردی ماربین همزمان با روز ملی آب برگزار شد.

تداوم شرایط موجود و نگاه‌هایی که در مدیریت منابع آب وجود دارد، جز بحرانی‌تر شدن شرایط دستاورد دیگری ندارد. بارها این مسئله از سوی کارشناسان به زبان هشدار بیان شده و از سوی مدیران و تصمیم‌گیران گوشی برای شنیدن نبوده، داریوش مختاری، کارشناس ارشد حوزه مدیریت منابع آب دیروز و به بهانه روز ملی آب با اشاره به اهمیت حفظ منابع آبی و خطرات موجود برای آب در کشور به ایسنا گفته است: «اگر شرایط طبق روال فعلی پیش برود و راهکاری برای نگهداشت آب اندیشیده نشود، در آینده‌ای نه چندان دور با خطر نابودی محیط زیست و حتی جنگ بر سر آب مواجه خواهیم‌شد. استفاده از نظرات کارشناسان و صاحب‌نظران برای حل مشکلات آبی موضوعی مهم و ضروری است، تغییر شرایط آب‌وهوایی در کشور موقعیتی را به وجود آورده که احتمال بدتر شدن اوضاع نیز وجود دارد» اما سیاست‌گذاری‌های سال‌های اخیر نشان می‌دهد مدیران و متولیان این حوزه نه تنها به توصیه‌ها و نظرات کارشناسان حوزه آب توجهی ندارند که حتی به تجربیات زیسته گذشتگان که تاریخ بر درستی آن صحه می‌گذارد هم توجه ندارند. ایران همواره کشوری کم‌آب بوده و آب در آن عنصری دارای اهمیت ویژه تلقی ‌شده است. به همین دلیل راه‌های اصولی مدیریت این منبع با ارزش در ایران بسیارند. راه‌هایی که بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند همچنان می‌تواند در طراحی‌های شهری و راه‌های مدیریت منابع آب به کار آید و اثر گذار باشد. اما همواره این اصول مورد غفلت قرار گرفته است و گویی رو‌در‌رویی با بحران آب و تبعات آن برای تصمیم‌گیران و متولیان مدیریت منابع آب مطلوب‌تر است تا بهره‌گیری از دانش کارشناسان و تجربیات گذشتگان در این زمینه.
در وبینار تخصصی که با رویکرد بهره‌گیری از آب در گردشگری برگزار شد، علاوه بر مرور اهمیت آب در فرهنگ و آداب و رسوم و همچنین معماری و ادبیات ایرانیان، به نکاتی اشاره شد که می‌توان به عنوان راهکاری عملی در حل مسئله آب به آن توجه کرد. آزاده عابدین‌زاده که در رشته مدیریت جهانگردی تا مقطع دکتری تحصیل کرده با نگاه به موضوع آب و تبدیل آن به یک جاذبه گردشگری می‌گوید: «در گردشگری هنر ما فروش خاطره‌های به یاد ماندنی است. فرهنگ ایرانی در این زمینه و در انتقال تجربه ناب برای گردشگران سهیم است. معماری، آداب و رسوم و ادبیات و حتی عطر و طعم خوراک‌ها و شیوه پذیرایی هر کدام به شکلی ماموریت دارند که رویای ایرانی را برای یک گردشگر خلق کنند. از طرفی یکی از ابزارهایی که به خلق این رویا کمک می‌کند روایتگری است. اینکه بتوانیم میراث گذشته را به زیبایی برای گردشگر روایت کنیم و بگوییم آنچه امروز در زندگی ما نقش پررنگی دارد از پیشینیان به ما ارث رسیده و ما در زندگی مدرن خود با تغییر و تحولاتی از این میراث گذشتگان استفاده می‌کنیم. آب جایگاه خاصی در فرهنگ ما ایرانی‌ها دارد و همیشه مبین آبادانی بوده است. در آیین زرتشت چهار عنصر مقدس وجود دارد که آب یکی از آنها است. در فرهنگ ایرانی آب را همیشه به جاری بودن و جریان داشتن آن می‌شناسند و معتقدند آبی که یک جا بماند و تعامل و گردش نداشته باشد به گنداب تبدیل می‌شود. با همین باور، جان انسان هم این حرکت را می‌پذیرد» عابدین‌زاده با اشاره به نقش آب در معماری اماکن مقدس مثل آتشکده و مسجد می‌گوید: «نه تنها در آتشکده که در مسجد هم آب جایگاه خود را دارد. چون پیش از نماز خواندن نیاز به وضو گرفتن است. در مسجد هم جایگاه نمازگزار کنار آب فراهم شده است» علاوه بر اماکن مقدس، در مناظر شهری وجود آب‌های جاری اهمیت فراوانی داشته است که عابدین‌زاده با اشاره به مناظر پل‌هایی که بر رودخانه‌ها ساخته شده به آن اشاره می‌کند و یا استخرها و دریاچه‌هایی که در شهرهای تاریخی هنوز هم آثاری از آنها به جا مانده است.
آب اما در معماری خانه ایرانی هم نقش مهمی داشته است. نزدیکی به منابع و سرچشمه آب یکی از ویژگی‌هایی است که امروز با مطالعه بناهای اعیانی می‌توانی به آن برسیم و از سویی: «ساخت خانه‌ها در گودال باغچه، که از سطح معبر پایین‌تر بودند با این نگاه بود که نیازی به جابجایی فیزیکی آب نداشته باشند. در کنار حرکت در معماری سکون را هم داریم. حوضی که گاه سکون دارد و گاهی حرکت خود را با موج فواره نشان می‌دهد هر دو نشانه‌هایی از نقش آب در معماری خانه ایرانی دارند. زیبایی‌هایی که حوض در حیاط یک خانه خلق می‌کند به اضافه فواره آن ریشه روانشناسی به جریان آب دارد. در باغ ایرانی شاهد هستیم که در عمارت‌های موجود در باغ فواره و آبشار دیده نمی‌شود، چون معتقد بودند آب آرامش بخش است. اما جریان آب همانقدر که آرام‌بخش است وقتی شتاب بگیرد و نوای آن ممتد شود ممکن است یک استرس ناخودآگاه برای ساکنان خلق کند. به همین دلیل در خانه ایرانی در زماین‌های خاصی شاهد باز بودن فواره هستیم و فواره آب همواره فعال نیست» عابدین‌زاده با اشاره به ردپای آب در ادبیات ایران و متل‌ها و اشعار شعرا نگاه ایرانیان را به عنصر آب تشریح کرده و معتقد است همه این نگاه‌ها و باورهایی مثل ریختن آب پشت مسافر می‌تواند روایتی باشد که برای گردشگران سفر به ایران را تبدیل به یک تجربه خاص کند.
در بخش دیگری از این وبینار حسین ذاکری؛ دانشجوی کارشناسی ارشد جهانگردی نگاهی به سازه‌های آبی ایرانیان به مثابه یک جاذبه گردشگری داشت. سیستم‌های آبی که در قنات و سازه‌های آبی شوشتر توانسته‌اند تحسین جهانیان را بر انگیزند اما در ایران تنها به عنوان یک اثر تاریخی به آنها نگاه می‌شود و همتی برای به روز کردن دانش به کار رفته در ساخت این سازه‌ها وجود ندارد. ذاکری در سخنان خود می‌گوید: «می‌توانیم بگوییم عنصر آب به عنوان یک میراث معنوی عمل کرده که در کنار آن سازه‌هایی برای استخراج و بهره‌برداری از آب شکل گرفته که می‌توانند میراث فرهنگی محسوب شوند. این جاذبه‌ها در گردشگری نقش پررنگی دارند و در حوزه گردشگری فرهنگی سازه‌های آبی یکی از مهم‌ترین جاذبه‌های کشور هستند. باید به این نکته توجه داشت که در ایران میراث فرهنگی و میراث طبیعی مرتبط با زندگی انسان‌ها و در ارتباط نزدیک با عنصر آب هستند» ذاکری به زندگی پیشینیان و شیوه‌ای که برای تامین آب موردنیازشان در دشت به کار برده بودند اشاره کرده و داستان شکل‌گیری قنات برای هدایت آب به مناطق کم‌آب را مرور می‌‌کند. ذاکری در ادامه سخنان خود به میراث معنوی فراموش شده‌ای اشاره دارد که در آن به آب به عنوان عنصری که روشنایی و نور به همراه دارد نگاه می‌شود: «جشنی داریم تحت عنوان جشن آبریزان که سیزدهم تیر ماه برگزار می‌شد. متاسفانه این جشن رو به فراموشی است. در کاشان این جشن توسط کسانی که در بازار مسگران کاشان حجره داشتند اجرا می‌شد. به همین دلیل به لتوی مسگرها معروف شده است. در این جشن کسبه با کاسه‌ها یا مشک‌های آب به حجره دیگران می‌رفتند و به هم آب پاشی می‌کردند و در نهایت مغازه‌ها تعطیل می‌شد و همگی به باغ فین یا خانه حاکم می‌رفتند و جشن ادامه پیدا می‌کرد» آیین‌های مبتنی بر آب در شهرهای مختلف کشور بسیار متنوع و متعددند و بسته به فرهنگ و آداب و رسوم و باورهای هر شهر تفاوت‌های کوچکی دارند اما محور همه آنها اهمیت و توجه به عنصری ارزشمند به نام آب است. ذاکری معتقد است: «میراث آبی یک منبع مهم اطلاعاتی است که نشان می‌دهد این سیستم‌ها در گذشته چطور عمل می‌کردند و کارایی و اهمیت آنها به چه شکل بوده است. در کنار آن می‌توانیم به این موضوع بپردازیم که تاثیرات آن در زندگی کنونی جامعه ایرانی به چه شکل است. این میراث ظرفیت بالایی برای پیوند بین زمان‌های قدیم و زمان حال دارند. بهره‌گیری مدرن از سازه‌های آبی و قنات‌ها و آب انبارها و … امکان‌پذیر است» او در ادامه سخنان خود به ساختار قنات و مشاغل مرتبط با آن پرداخت و اینکه هنوز هم می‌شود از معماری‌های به جا مانده از میراث آبی بهره‌برداری‌های مرتبط کرد و از دانش بومی و تاریخی برای عبور از بحران امروزی آب که تمام کشور با آن روبه‌رو هستیم استفاده کرد. این امر مستلزم توجه به مطالعات دانشگاهی و همچنین خواست و همت مسئولان حوزه آب است. اما در نهایت تاسف شاهدیم که اغلب اصرار بر تکرار اشتباهاتی دارند که بارها تجربه شده است.

انتقال آب با چراغ خاموش

«آقاجان» در ۶۵ سالگی آواره کوه و بیابان شد. تونل انتقال آب هلیل‌رود به کیلومتر ۵ که رسید، دیگر آبی از چشمه روستا جاری نشد. تمام دارایی آقاجان جلوی چشمش خشک شد. ماند گوسفندانی که برای حفظ جانشان مجبور به مهاجرت به نقاط پایینی «رابر» شد. درست مثل سلیمان آور، فرامرز، فتحعلی و تمام ساکنان خالی از سکنه شده روستای گشکین و مبارک‌شاد. طول کشید تا سلیمان باور کند چه بر سرش آمده. ثروتمند نبود، اما خانه و باغی با درختان گردو زردآلو و هلو داشت. حالا چه؟ کارش شده هر روز رفتن سر میدان رابر تا سوار یکی از وانت‌های کارگری شود. تونل انتقال آب برای تامین آب شرب کرمان تاکنون ۸ آبادی «گشکین»، «مبارک‌شاد»، «هفتدانگ»، «سبزه طیاب»، «روسکین»، «نهر انجیر»، «اسفیج» و «گنجان» را خشک کرده است و بیم این می‌رود که با ادامه آن تا کیلومتر ۱۵ آب روستای اشکان و شهرستان بردسیر هم قطع شود.

تونل انتقال آب از هلیل‌رود برای تامین آب شرب کرمان یکی از ۴۱۱ پروژه فاقد مجوز محیط زیستی است که در بودجه ۱۴۰۱ بودجه گرفته‌اند. علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط زیست ششم اسفند از این پروژه بازدید کرد اما این بازدید با آمدن چند ده نفر از اهالی معترض به محل تونل انتقال آب، از کنترل خارج شد و محافظان، سلاجقه را به زحمت راهی خودرو کردند.
دامنه اعتراضات چه در محل سد و چه در تونل انتقال آب بالاست. هر دوی این پروژه‌ها مجوز محیط زیستی ندارند: سد شهیدان امیر تیموری که پایین‌دست لندفیل رابر ساخته شده و ۹۳درصد پیشرفت فیزیکی داشته و همینطور تونل انتقال آب که اعداد و ارقام متناقضی درباره پیشرفت فیزیکی‌اش بیان شده. پایگاه اطلاع‌رسانی وزارت نیرو اما آذرماه در خبری به نقل از مدیرکل آب منطقه‌ای استان کرمان بر عدد ۴۴درصد تاکید کرده است. با این حال مرجان شاکری، مدیر کل محیط زیست استان کرمان در گفت‌و‌گو با «پیام ما» پیشرفت فیزیکی تونل را ۳۰ درصد اعلام می‌کند.
سبزه‌طیاب خالی از سکنه شد
تونل از دو سمت بردسیر و رابر پیش رفته است؛ ۱۰کیلومتر و ۷۰۰متر از سمت بردسیر و ۵کیلومتر و ۳۰۰متر هم از سمت رابر. این ۵کیلومتر اما با شکست گسل‌های زمین آب شرب ۸ پارچه آبادی را از سمت رابر قطع کرده است. آقاجان رکنی یکی از مالکان عمده سبزه‌طیاب بود، یکی از آبادی‌هایی که بعد از پیشروی تونل کاملا خشک شد. باغ و مراتع که از بین رفت، آقاجان، بی‌بی را به همراه دو فرزندش در گنجان، نزدیکترین روستا به سبزه‌طیاب گذاشت و رفت تا گوسفندانش، تنها منبع درآمدش را حفظ کند. «دو دانگ و نیم سبزه طیاب برای من بود اما تونل، باغ، زمین و همه زراعتمان را خشک کرد. ما همینطور که دامداری‌مان خوب بود، از طریق املاک و کشاورزی که داشتیم، بی‌نیاز بودیم و محتاج کسی نمی‌شدیم ولی تونل آب ما را قطع کرد، دیگر نتوانستیم هیچ کاری کنیم. الان چهار سال است که دیگر زراعت نداریم. مجبور به مهاجرت شدیم. زن و بچه‌ام را در گنجان گذاشتم و خودم هم به قد رودخانه زیر رابر رفتم تا همین تعداد دامی که برایمان باقی مانده را نگه دارم و از این طریق امرار معاش کنیم.»
از باغداری تا کارگری
۸ آبادی با پیشروی تونل خشک شده‌اند و از میان آنها وضعیت روستای گشکین، مبارک‌شاد و سبزه طیاب از همه بدتر است. ساکنان گشکین که کشاورز، دامدار و زنبوردار بودند، همه مجبور به ترک روستا شدند. سلیمان آور در گشکین باغدار بود اما بعد از اینکه کل سرمایه‌اش خشکید، ناچار به مهاجرت به رابر شد. «چهار سال است که گشکین خشک شده، سال اول برای ما هم مثل گنجان با تانکر آب آوردند، اما بعد همان را هم قطع کردند. مردم متفرق شدند. یک عده رابر رفتند، یک عده گنجان و بعضی هم کرمان. من به ناچار به رابر آمدم. قبلا باغدار بودم ولی الان کارم شده هر روز رفتن سر میدان رابر برای کارگری. بیشتر وقت‌ها هم کار نیست. به زحمت توانستم یک خانه خشت و گلی در رابر با ۳۰۰ هزار تومان ماهانه کرایه کنم.» فتحعلی شمس‌الدینی هم از گشکین به رابر آمده. او قبلا هم باغدار بود و هم زنبوردار اما حالا فقط زنبورهایش برایش باقی مانده که البته در این مهاجرت یک سومش هم از دست رفته. «با زنبورداری که نمی‌شود زندگی را گذراند؛ چندین میلیون زیر بار قرض رفتم. ما چهار برادریم که وضعیت همگی‌مان همین است. همه چشمه‌سارها و قنات‌ها را خشک کردند، من باغی داشتم که انواع درخت‌ها را داشت. بیشتر از صد درخت گردو داشتم اما الان دو سال است توان رفتن به روستا را ندارم، هر وقت نگاهم به آن سمت می‌افتد، گریه‌ام می‌گیرد.» عده‌ای از اهالی گشکین به چوپانی روی آوردند، عده‌ای به کارگری و ۱۲ خانوار که زنان سرپرستشان بودند و یا دارای فرزند معلول، وضعیت نامعلومی دارند. تعداد زیادی از این افراد به نزدیک‌ترین روستا به گشکین پناه آوردند؛ روستایی که در تابستان فقط ۲۰ دقیقه آب شرب دارد و مردمانش برای تامین آب از تانکر استفاده می‌کنند.
عملیات اجرایی شبانه
تونل انتقال آب سد صفارود سال ۹۵ با حکم دادگاه متوقف شد. دادگاه پس از بررسی پرونده و اخذ وثیقه 31 میلیارد ریالی و تصویر استفتاء از دفتر آیت‌الله مکارم شیرازی‌، دستور توقیف عملیات اجرائی تونل انتقال آب سد صفارود که از سرشاخه‌های اصلی هلیل‌رود است را صادر کرد. مدتی بعد اما این حکم شکسته شد و عملیات اجرایی از سر گرفته شد. اعتراضات مردم روستایی اما منجر به حضور سردار شهید قاسم سلیمانی بر سر پروژه و نوشتن یک صورت‌جلسه به امضای استاندار وقت و سایر مسئولان برای توقف این طرح بود. او در یک ویدیو که در شبکه‌های اجتماعی بارها دیده شده،‌ این تونل انتقال را یک خیانت خوانده و گفته است: «اگر این اقدام صورت گیرد کل جیرفت از بین می‌رود. تاکنون دو نقطه از رودخانه بسته شده و اگر این کار ادامه پیدا کند، نه تنها سد جیرفت بلکه کل جیرفت از بین می‌رود.»
این پروژه چهار سال پیش متوقف شد اما اکنون در لایحه بودجه ۱۴۰۱ اعتبار گرفته است. یک منبع آگاه در آب منطقه‌ای کرمان نیز عملیات اجرایی شبانه این پروژه را تایید کرده. طبق گفته او این پروژه در حال آب‌بندی است.
آب لاله‌زار قطع می‌شود
خدارضا شمس‌الدینی، رئیس شورای اشکان و نایب رئیس شورای مرکزی بخش رابر معتقد است که اگر تونل به کیلومتر ۱۵ برسد، رودخانه اشکان و آبدر از بین می‌رود و بعد هم منبع اصلی آب کوه شاه و لاله‌زار نیز قطع می‌شود. «اگر این تونل ادامه یابد یک فاجعه رخ می‌دهد. تبعات این تونل صرف چند روستا نیست بلکه منطقه لاله‌زار، بردسیر و شهرستان‌های پایین‌دست نیز دچار مشکل می‌شوند.» به گفته او این تونل در ادامه بر جازموریان و مناطق جنوبی کرمان نیز اثر خواهد گذاشت.
سلاجقه: انتقال آب به صورت روکار
سلاجقه، معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست تاکید دارد که به دنبال راهکار جایگزین برای انتقال آب به کرمان است. او در گفت‌وگو با‌ «پیام‌ما» می‌گوید: «یکی از پروژه‌های بدون مجوز در کرمان، انتقال آب از سمت رابر و سد صفارود است. ما به دنبال گزینه‌های جایگزین هستیم و استانداری کرمان هم این موارد را دنبال می‌کند تا شاید بحث انتقال آب از صفارود منتفی شود.» رئیس سازمان محیط زیست می‌گوید در کنار این موضوع در حال مذاکره با وزارت نیرو برای روکار شدن این پروژه در صورت ادامه روند آن است. «ما حتی در همین شرایط با محرابیان، وزیر نیرو گفت‌و‌گوی حضوری داشتیم تا بقیه این تونل به صورت خط لوله اتفاق بیفتد، چرا که به هر حال بحث تخصیص منابع و مصارف آب در حیطه وظایف وزارت نیرو است. با این حال با توجه به خسارت‌های زیادی که این پروژه ایجاد کرده و در ادامه می‌کند جلوی انتقال پروژه در قالب تونل گرفته شده و با وزارت نیرو به این نتیجه رسیدیم که اگر قرار است ادامه پیدا کند در قالب لوله‌گذاری باشد.» آن طور که مرجان شاکری، مدیر کل محیط زیست استان کرمان می‌گوید با لوله‌گذاری دیگر خطراتی برای روستاهای پایین‌دست ایجاد نمی‌شود: «به هر حال این آب قرار است پشت شد جمع شود ولی اگر در قالب تونل پیش رود گسل‌ها پاره شده و آبی که در کوه بین لایه‌ای آبدار جاری است به سمت تونل کشیده می‌شود اما با لوله‌کشی دیگر این مشکلی ایجاد نمی‌شود.»
سرنوشت پروژه‌های اجرا شده بدون مجوز
۴۱۱ پروژه‌ای که نامشان در لایحه بودجه 1401 آمده مجوز محیط زیستی ندارند؛ پروژه‌هایی که بعضی بیش از ۸۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته‌اند. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که پیش از این در نامه‌ای خطاب به رئیس مجلس با اشاره به اینکه بیش از ۹۶ درصد پروژه‌های بدون ارزیابی محیط زیستی مربوط به دو دستگاه وزارت نیرو و وزارت راه و شهرسازی است، خواستار حذف ردیف بودجه این طرح‌ها شده بود، حالا می‌گوید چاره‌ای جز ادامه طرح‌هایی که پیشرفت داشته‌اند نیست. «بعضی از این پروژه‌ها به سال ۶۲ برمی‌گردند و در آن سال‌ها چندان دستورالعمل ارزیابی صادر نشده و چندان دنبال مجوز محیط زیستی نبودند و تازه ۱۳ سال است که مجوز محیط زیست تکلیف شده است.» سلاجقه با اشاره به تحویل فهرست این پروژه‌ها به سازمان برنامه و بودجه و مجلس توضیح می‌دهد: «بسیاری از این پروژه‌ها درصد پیشرفت فیزیکی‌شان خیلی بالاست و در مرحله ۸۰ تا ۹۰ درصدی هستند که آن‌ها ادامه خواهند یافت، ولی پروژه‌هایی که پیشرفت فیزیکی‌شان از ۴۰درصد به پایین باشند، از آن‌ها ارزیابی زیست محیطی می‌خواهیم.»

پیگیری قضایی مرگ مادران چابهاری

سوگل دانائی- از ابتدای سال 1400 تاکنون 15 مرگ مادری در چابهار ثبت شده است. این خبری بود که روزنامه «پیام ما» روز شنبه 7 اسفند ماه منتشر کرد. براساس این گزارش جلساتی برای جست‌وجوی علت مرگ مادری دوشنبه دوم اسفند تشکیل شده بود که هنوز منتج به نتیجه نشده بود. همایون دادگر، سرپرست شبکه بهداشت چابهار در گفت‌وگو با «پیام‌ما» تاکید کرد بود که کووید ۱۹،‌ خونریزی شدید و غیرقابل کنترل، قصور پزشکی و کمبود امکانات درمانی از علل احتمالی مرگ مادران عنوان شده است. داوود ورشوساز، سرپرست بیمارستان امام علی چابهار اما خبر از تشکیل کمیته حقیقت یابی با حضور مسئولان دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر و معاونت درمان این دانشگاه تشکیل شده است. کمیته‌ای که تاکنون علت مرگ‌ها را مشخص نکرده است.
با این حال یکی از اولیای دم، مادران چابهاری در روزهای اخیر از بیمارستان امام علی چابهار با عنوان قصور پزشکی، شکایت کرده‌است. محمد سهیم بادپا، وکیل دادگستری وکالت خانواده ریحانه قدری را به عهده گرفته است. زنی که 15 آذرماه فوت شده است و مقابل علت مرگ او در فهرست مرگ مادری بیمارستان، خونریزی و هسیتروکتومی نوشته شده است. بادپا در گفت‌وگو با روزنامه «پیام‌ما» می‌گوید خانواده ریحانه قدری، در بازپرسی شعبه اول چابهار شکایتی ثبت کرده است که این شکایت تحت رسیدگی است. او می‌گوید 9 اسفند نیز نامه‌ای به کمیسیون اصل نود نوشته است و در آن از زایشگاه بیمارستان امام علی که زیرنظر دانشگاه علوم پزشکی است، شکایت شده است. در بخشی از این نامه آمده است: حق حیات، سلامت و زایمان ایمن به طور خاص در اسناد مهم بین‌المللی از جمله ماده 55 منشور ملل متحد، بند 1 و 2 ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده 6 کنوانسیون حقوق مدنی و سیاسی، ماده 12 کنوانسیون حقوق اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی و کنوانسیون بین‌المللی رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و اعلامیه اسلامی حقوق بشر مورد تاکید قرار گرفته است، در حقوق داخلی نیز در بند 12 اصل 3 و اصل 29 و 21 و 43 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به بهداشت و سلامت اشاره شده است.»
در بخش دیگری از این نامه که یک نسخه از آن به دست خبرنگار روزنامه «پیام‌ما» رسیده است، تاکید شده است: «از آنجایی که تعداد فوت شدگان مادران باردار در بیمارستان امام علی (ع) چابهار، موجب نگرانی و نارضایتی شهروندان شده است، فلذا با تقدیم این نامه از طرز کار زایشگاه بیمارستان امام علی چابهار و دانشگاه علوم پزشکی ایرانشهر شکایت داشته و تقاضای رسیدگی به موضوع مورد استدعاست.»
به گفته بادپا، اولیای دم و شهروندان چابهاری، قصور پزشکی و بی‌احتیاطی و کمبود کادر درمان و تجهیزات بیمارستانی را از عوامل مرگ مادری می‌دانند، او می‌گوید اگر یک درصد از مرگ‌ها به دلیل قصور پزشکی باشد هم بیمارستان بایستی پاسخگو باشد.

شالیزارهای تشنه

| پیام ما | آمارهای رسمی اعلام شده از سوی وزارت صنعت نشان می‌دهد قیمت انواع برنج، شکر و گوشت در دی‌ماه سال جاری حدود ۱۷ تا ۸۱.۸ درصد افزایش پیدا کرده است. بیشترین افزایش قیمت مربوط به شکر و دو نوع برنج ایرانی بوده است. بر اساس این آمارها در یک ساله منتهی به دی‌ماه، در میان کالاهای اساسی برنج ایرانی در رتبه دوم افزایش قیمت قرار دارد و در دی امسال با ۷۹.۸ و ۷۵.۵ درصد افزایش داشته است. عوامل بسیاری برای این افزایش قیمت ذکر شد اما یکی از عوامل اصلی این گرانی بعد از جولان دلالان در بازار برنج، موضوع خشکسالی در سال آبی گذشته بود که آثار آن دامن شالیزارها را گرفت. تا جایی که مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی از کاهش حدود ۱۸ تا ۱۹ درصدی تولید برنج بر اثر خشکسالی خبر داد و این موضوع را عامل افزایش قیمت برنج داخلی عنوان کرد. امروز هم به رغم بارندگی‌های نسبتا قابل قبول، خبرهای خوبی از وضعیت مخازن سدهای کشور به گوش نمی‌رسد. وضعیت مخازن سدها حتی در پرآب‌ترین استان‌ها که تولیدکنندگان اصلی برنج در کشور هستند هم مناسب نیست و آثار خشکسالی بر شالیزارهای این دو استان موجب نگرانی‌هایی در این زمینه شده است.

دیروز وزیر نیرو درباره کشت برنج در استان‌هایی که کشت این محصول در آنها ممنوع است اعلام کرد: «اگر کشت خارج از الگوی وزارت جهاد کشاورزی باشد تأمین آب نمی‌شود بنابراین کشاورزان با انجام کشت بدون برنامه متضرر خواهند شد» او به وضعیت سدها اشاره کرده و گفت: «برای مدیریت مخازن سدها، ابتدا حجم مخازن تعیین و سپس متناسب با آن الگو و محدوده کشت تعیین می‌شود. برای تامین آب مورد نیاز کشت، کشاورزان باید در چارچوب الگوی تعیین‌شده محصول خود را کشت کنند» اظهارات محرابیان در خصوص مدیریت منابع آب و ممنوعیت کشت برخی محصولات آب‌بر در استان‌ها دارای اهمیت است، اما با مصوبه‌ای که مجلس سال گذشته در خصوص صدور مجوز کشت برنج در تمام استان‌ها داشت، منابع آب آنقدر آسیب دیدند و کشاورزان آنقدر به کشت محصول پرسود برنج رو آوردند که حالا با وضعیت موجود منابع آب شاید این تصمیم وزیر نوشدارویی باشد بعد از مرگ سهراب. تصمیمی درست که در پی مصوبه‌ای اشتباه در مجلس گرفته شده است.
پنجم دی‌ماه 1399 کمیسیون تلفیق مجلس طرحی را تصویب کرد که بر اساس آن از سال 1400 ممنوعیت کشت برنج در نقاط مختلف کشور لغو شد. این تصمیم در روزهایی اتخاذ شد که مرکز ملی خشکسالی از کاهش قابل ملاحظه بارش‌ها در سال آبی خبر داده و نسبت به وضعیت تابستان پیش رو هشدار داده بود. کشاورزان چشمشان به قیمت برنج بود و آگاهی کافی از منابع آبی که قرار بود برای تولید برنج به مصرف برسانند نبود. مسئولان اما از هشدارها و انذارها با خبر بودند و این تصمیم را گرفتند و اجرایی کردند. همین شد که تابستان امسال با وجود تمام مشکلاتی که در خوزستان در زمینه تامین آب ایجاد شد، آمارها از زیر کشت رفتن بیش از 40 هزار هکتار از زمین‌های این استان خبر دادند. خوزستانی‌ها در سال خشکی که گاومیش‌هایشان بر بستر هورالعظیم جان می‌سپردند، در نتیجه سیاست‌گذاری‌های غلط، مشغول کشت شلتوک بودند. هر چند چهارم اسفند ماه خبر رسید که در سال آینده کشت شلتوک در حوضه‌های آبریز استان در تابستان پیش‌رو ممنوع است، اما آن اتفاقی که نباید، برای منابع آب خوزستان در تابستان گذشته افتاد و کسی نمی‌داند چه زمانی جبران مافات خواهد شد. حالا اما وضعیت منابع آب آنقدر وخیم است که وزیر نیرو از تامین نشدن آب برای محصولاتی که خارج از الگو تولید می‌شوند خبر می‌دهد. باید دید آیا این سیاست در شرایط فعلی جوابگوی مشکلات عدیده حوزه آب می‌شود؟
چندی پیش علیمراد اکبری؛ معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی اعلام کرده بود: «اگر منابع آب تامین شود تولید برنج یک میلیون تن افزایش پیدا می‌کند. متاسفانه نبود آب باعث شده است بسیاری از شالیزارها کشت دوم برنج نداشته باشند اما با اجرایی شدن پروژه‌های تجهیز و نوسازی شالیزارها، زهکشی اراضی، مرمت بازسازی آب‌بندان‌ها می‌توان امیدوار بود که علاوه بر کشت دوم کشت سوم نیز حدود 700 تا 800 هزار تن کلزا کاشته شود. او ضمن اشاره به این موضوع که استان‌های گیلان و مازندران در فصل کشت برنج با کمبود آب مواجه هستند گفته بود: «پیش از فصل کشت، بارش‌ها در این استان‌ها بیش از حد است و منابع آب سبز خوبی داریم که باید آنها را مدیریت کنیم تا به خاک آسیب وارد نکند. در سال گذشته ماندابی آب در این اراضی خسارت‌های زیادی را وارد کرد. 9 تا 10 میلیارد مترمکعب آب از این استان‌ها به دریای خزر سرازیر می‌شود ما باید منابع آب سبز در این سه استان را مدیریت کنیم و با اجرای این پروژه می‌توان این مهم را عملیاتی کرد» اکبری البته در سخنان خود اشاره‌ای به آلودگی آب و خاک این استان‌ها نکرد و درباره راهکارهای رهایی از این آلودگی‌ها که در آینده‌ای نه چندان دور می‌تواند زمین‌های حاصلخیز این استان‌ها غیرقابل کشت کند، چیزی نگفت.
موضوع خشکسالی در استان‌های شمالی و کاهش بی‌سابقه ذخیره سدهای این استان‌ها به مرز نگران‌کننده‌ای رسیده است. هر چند مسئولان استانی چشم امید به بارندگی‌های پیش رو دارند، اما موضع کمبود آب و تاثیر مستقیم آن بر محصولات کشاورزی این استان‌ها که بخش عمده‌ای از نیاز کشور را تامین می‎کند، امری نیست که بتوان با امیدواری به سخاوت آسمان آن‌را حل کرد. آمارها می‌گویند سالانه ۲۳۸ هزار هکتار از اراضی گیلان زیر کشت برنج می‌روند. گیلان بزرگترین تولیدکننده برنج کشور است. اما این روزها یکی از منابع مهم تامین آب شالیزارهایش یعنی سد سفیدرود وضعیت خوبی ندارد و منابع آن با کاهش 60 درصدی روبه‌رو هستند. محمدجواد خانی‌پور؛ معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای گیلان با تاکید بر اینکه امسال با توجه کمبود منابع آب، سال بسیار سخت آبی را در پیش داریم به ایرنا گفته است: «کاهش ۶۰ درصدی در سد سفیدرود وجود دارد که این میزان از آغاز ساخت سد تا کنون کم‌سابقه است اما انتظار می‌رود با ورود آب حاصل از بارش‌های زمستانه با توجه به پوشش برفی و همچنین بارش‌های به هنگام در حوضه سفیدرود رود کمبود جبران شود» هر چند خانی‌پور تاکید می‌کند که علاوه بر سد سفیدرود به منابع دیگری برای تامین آب فکر شده است: « برای تامین آب مورد نیاز شالیزارها علاوه بر استفاده از سد سفید رود؛ از تجهیز، تعمیر و راه اندازی حدود ۹۱۰ دستگاه پمپ، ۴۵۴ ایستگاه پمپاژ، ساخت و آبگذری ۳۷۰ سردهنه خاکی با محوریت مناطق سنتی آبخور و لایروبی ۵۰۰ کیلومتر از انهار برای استفاده بهینه آب استفاده می‌کنیم» اما ادامه می‌دهد: « علاوه بر استفاده از منابع آب در دسترس برای آماده‌سازی اراضی کشاورزی با توجه به میزان ذخیره سد، ناگزیر به نوبت‌بندی آب نیز هستیم»
معاون حفاظت و بهره‌برداری شرکت آب منطقه‌ای گیلان لایروبی رودخانه‌ها را یکی از مهمترین عوامل کاهش تلفات آب کشاورزی دانسته و می‌گوید: «در حال حاضر بیشترین تلفات آب در بین مزارع است زیرا لایروبی انهار انجام نمی‌شود و آب به طور صحیح در بین مزارع به پایین‌دست انتقال پیدا نمی‌کند. لایروبی تمامی انهار هم در یک مرحله امکان‌پذیر نیست، این کار با اولویت انجام می‌شود که برای امسال ۵۰۰ کیلومتر هدف‌گذاری شده است»
این شرایط در حالی موجب نگرانی است که پیش‌بینی‎های هواشناسی استان هم خبرهای چندان خوبی برای کشاورزان ندارند. کارشناس اداره پیش‌بینی و هشدار اداره کل هواشناسی گیلان به ایرنا گفته است: «در نگاه کلی، مجموع بارش از ابتدای سال زراعی تا پایان بهمن ماه، مشابه شرایط متوسط بلندمدت استان بوده است اما اگر به تفکیک ماه‌ها، میزان بارش استان را بررسی کنیم طی ماه‌های مهر، آبان و دی ، شرایط ترسالی و ماه‌های آذر و بهمن، کم بارشی بر استان حاکم بوده است. همچنین به‌ترتیب طی ماه‌های مهر، آبان و دی در نواحی جلگه ای گیلان میزان بارش به‌ترتیب ۲۷ درصد، ۱۳ درصد و ۵۲ درصد افزایش و طی ماه‌های آذر و بهمن ۶۷ و ۴۱ درصد کاهش یافته است»
نیما فرید مجتهدی کارشناس مطالعات و تحقیقات اداره کل هواشناسی گیلان با تاکید بر اینکه نیاز آبی حدود ۷۰ درصد از شالیزارهای گیلان از شبکه آبیاری سد سفیدرود تامین می‌شوند، می‌گوید: «شرایط بارشی حوضه آبریز سد سفیدرود نقش مهمی در میزان ذخیره آبی این سد برای فصل کشت ایفا می‌کند. میزان حجم آب ذخیره شده پشت سد سفیدرود تا پایان بهمن ماه ۱۴۰۰ در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته، کاهش چشمگیری را نشان می‌دهد. یکی از عوامل بسیار مهم و تاثیرگذار در آورد آبی سدسفیدرود به ویژه برای ماه‌های اسفند و فروردین، پوشش برف حوضه آبریز سد است که به تدریج طی این دو ماه با توجه به افزایش تدریجی دمای هوا در مناطق کوهستانی و همچنین وقوع بارش‌های رگباری که به ذوب برف کمک می‌کند موجب افزایش دبی ورودی و حجم ذخیره آبی سد می‌شود» ممنوعیت واردات برنج لغو شده. کشت شلتوک در استانهای غیر از گیلان و مازندران ممنوع است. قرار بر این شده که محصولات خارج از الگو آب مورد نیاز برای کشاورزی را دریافت نکنند. اما تمام این اتفاقات پس از بروز بحرانی افتاد که می‌توانست واقع نشود. اگر پیش از بحران به هشدارها توجه می‌شد و طرح‌های غیرعلمی و آسیب‌زا لجوجانه تصویب نمی‌شدند و به اظهارات علمی و کارشناسی توجه می‌شد، شاید بسیاری از بحران‌ها پیش نمی‌آمد یا با شدت کمتری تجربه می‌شد و حالا دیگر تصمیمات قاطع اینقدر بی‌اثر نبود.

حصاری بر زندگی ساکنان تئاتر شهر

اولین بار تابستان 99 بود که خبرِ عجیبِ حصارکشی محوطه تئاتر شهر رسانه‌ای شد و افراد بسیاری را شوکه کرد. آنطور که در رسانه‌ها گفته شده بود، قرار بود فضایی عمومی با سنگ و آهن «ساماندهی» شود و دیگر «هر کسی» به آنجا راه نداشته باشد. شنیدن این گزاره در کنار اینکه «این فضای فرهنگی متعلق به مردم است»، متناقض به نظر می‌آمد. پس مردم چه کسانی بودند؟ در خبرگزاری‌های مختلف و روزنامه‌ها، نقل‌قول‌هایی بود از مدیران و هنرمندان و کارشناسان موافق و مخالف طرح. اما هیچ‌کجا، حتی اشاره‌ای به افرادی که زندگیِ روزمره‌شان به این فضا گره خورده است، نشده بود. به اینکه آن‌ها در این فضا چه تجربه‌ای دارند؟ چه نظری درباره دیوارکشی دارند و زندگی آن‌ها چه تاثیری از این اتفاق می‌گیرد؟ اما اثری از دیدن آن‌ها نبود، نه آن‌هایی که ارتباط هرروزه با این محوطه دارند و نه مردمی که تئاترشهر بخشی از خاطرات و هویتشان است. در حالتِ خوش‌بینانه، کسی به سراغ مردمِ در صحنه نرفته است چون نمی‌داند که آن‌ها و نگرششان و تاثیرپذیری‌شان در این طرح‌ها چقدر برای پایداری و هویت آن شهر مهم است و اگر نخواهیم بی‌جا خوشبین باشیم، کسی آن‌ها را ندیده و نشنیده است چون طرح دقیقاً برای حذف همان‌ها از فضای عمومی شهری‌ست و این قصد را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد: تبدیل فضای عمومی به فضای خصوصی و گرفتن یک محوطه از مردم شهر. محوطه‌ای که همان نامش، لزوم گره‌خوردگی‌اش به شهر و آدم‌هایش را رو می‌کند.

در بهمن 1400 که دوباره موج خبرهای حصارکشی با نام «تعیین حریم» بالا گرفته بود، به آنجا رفتم تا با آدم‌های واقعی‌اش روبه‌رو شوم. محوطه مثل همیشه‌اش نبود. شب‌هایش تاریک و بی‌چراغ بود تا افراد جمع نشوند و قرار بود این خلوتی و تاریکی، امنیت برای آنجا بیاورد. می‌گفتند پس از دعوای اخیر محوطه همه جا را خاموش کرده‎‌اند و دستفروش‌ها را جمع کرده‌اند و همه‌جا مامور پلیس گذاشته‌اند. اما این نیست‌شدن زندگی، بیشتر آدم را می‌ترساند. به روزِ محوطه برگشتم و با کسانی حرف زدم که سال‌هاست به آنجا رفت‌وآمد دارند. اگرچه جو امنیتی بود، اما باز هم جایی بود که آدم‌های متنوعی به آنجا آمده بودند تا استراحت کنند یا وقت بگذرانند. محوطه خلوت‌تر شده بود، اما از رونق نیفتاده بود. مرد میانسالی که محصولات فرهنگی قدیمی می‌فروخت و قرض می‌داد، در جواب اینکه چرا سال‌هاست اینجا را انتخاب کرده است، بدون مکث می‌گوید: «اینجا بازه. ببین! از هر طرف راه دارد. هر طرف رو نگاه کنی آسمانه. نور می‌آد و می‌تابه. جای دیگه‌ای در شهر این‌طور نیست. همه‌جا بسته‌ست. یا درخته یا ساختمونه. یا انقدر آسمان نداره.» بعد از شنیدن ایده دیوارکشی محوطه سکوتی می‌کند و می‌گوید: «اشتباهه… خیلی اشتباهه. دیوار یعنی محدودیت، یعنی فاصله. یعنی می‌خوان فاصله بندازن. دیوار یعنی تبدیل فضای عمومی به خصوصی.» برای برنامه‌اش در صورت عملی‌شدن این تصمیم می‌گوید: «اون وقت من دیگه اینجا نمی‌آم. می‌رم سراغ تئاترهای دیگه. چون دیگه احساس فضای عمومی به من نمی‌ده.»
یکی از زنانی که در گوشه‌ای از محوطه به رهگذران چای می‌فروشد و با آن‌ها گپ می‌زند، پانزده سال است که ساکن محله اطراف تئاتر شهر است. می‌گوید: «قبلاً اینجا صفا و رونق بیشتری داشت. اینجا یک بوفه بود که صندلی‌های زیادی دورش بود و من خودم هر روز از خونه برای ناهار میومدم اینجا. با آدم‌ها حرف می‌زدم، چیزی می‌خوردم و برمی‌گشتم.»
یان گل، شهرساز دانمارکی در توضیح نظریه «زندگی میان ساختمان‌ها» می‌گوید یکی از غایت‌های شهر این است که شهروندانش برای کارهای روزمره‌، فضای عمومی را به فضای خصوصی خانه‌شان ترجیح بدهند و برای انجامشان به آنجا بیایند و به‌گواه خاطرات آدم‌ها، فضای پیرامونی تئاتر شهر چنین پتانسیلی دارد. این محیط مثل دیگر محیط‌ها و مثل گذشته‌اش توانایی دارد که خودش را بازیابی کند و به اشکال گوناگونی از زیست برسد. تغییر کند و با مردم شهر بده‌بستان داشته باشد تا باهم به تعادل برسند. اما اگر محصور شود، خواهد مرد و درون یک قفس سنگی و آهنی، فرصت بازیابی‌ها و ادامه زیست تاریخی و فرهنگی‌اش از آن گرفته می‌شود. آن وقت کم‌کم تبدیل به ماکتی خواهد شد که نه‌تنها شور زندگی و تاریخ زنده خودش را از دست داده، که مردمی خشمگین و کنارزده‌شده را هم در کنار خود خواهد داشت و این خشم، تلنبارشده بر خشم‌ها و نادیده‌گرفته‌شدن‌های دیگر، جای دیگری سر باز می‌کند.
یکی از دخترهای نوجوان که دستفروش است هم به مدرسه می‌رود، هم به تئاتر شهر می‌آید. می‌گوید اینجا برایش مثل محله است. همه را می‌شناسد و اغلب همین‌جا بوده است. اینکه از بچگی در همین محوطه کار کرده و بزرگ شده برایش خیلی مهم، و البته خاطره‌انگیز است. حتی در مکالمه‌های بعدی، یک بار صراحتاً گفت اینجا برایش مثل خانه است. با لبخندی می‌گوید: «خوبیش اینه که هم همه رو می‌شناسی، هم می‌دونی اگه یه غریبه‌ای بیاد بخواد اذیتت کنه بقیه ازت دفاع می‌کنن. یعنی پشتت گرمه.» در واکنش به احتمال حصارکشی، شوکه می‌شود و چهره‌اش درهم می‌رود. می‌گوید: «همه از اینجا خاطره دارن، همه! خاطره‌های تلخ و شیرین. می‌دونی من چقدر از اینجا خاطره دارم؟» و کمی از خاطره‌هایش را از کودکی و روزهای بارانی و برفی و بهاری و تابستانی اینجا تعریف می‌کند. همه را با یک عشقی در چهره‌اش بیان می‌کند و می‌گوید یکی از خوبی‌های اینجا برایش این است که با آدم‌های جالب و خوبی هم‌کلام می‌شود. این دختر که چنین احساس تعلق عمیقی نسبت به این مکان دارد، یکی از مردم شهر است و ایضاً یکی از کسانی‌ست که می‌گویند باید از محوطه فرهنگی خارج شود، چون دستفروش است.
حفاظت از حقوق مردم شهر (مثل حق استفاده از فضای عمومی) و احساس تعلقشان نسبت به شهر چیزی‌ست که بر عهده مسئولان است. اما وقتی گفته می‌شود باید دیوار کشیده شود تا کسانی که الان هستند، بروند و خانواده‌ها و هنرمندها به اینجا بیایند، یعنی کسانی که الان حضور دارند «مردم» یا «خانواده» حساب نمی‌شوند؟ شهروند بودن را چه کسی تعیین می‌کند و آیا در این طرح‌ها منافع همه مردم عادی در نظر گرفته می‌شود؟ آیا مسئولان، مسئول احساس آرامش‌خاطر طبقه‌ای خاص از جامعه هستند؟ دخترک می‌گوید: «مشکل اینجا اینه که اسمش بد در رفته. یعنی همه از دور نگاه می‌کنن فکر می‌کنن چه خبره. چیزی نمی‌دونن، اما بد فکر می‌کنن. آدماش رو نمی‌شناسن، وقتی بشناسن از نزدیک، دیگه اینو نمی‌گن.»
جین جیکوبز، کنشگر مشهور شهری می‌گوید: «خطوط تقسیم، شهرهای مدرن را برشی عمیق می‌دهند و این تقسیمات به سادگی مسائل روی نقشه‌ها نیستند. ظاهراً تقسیم‌های خنثی در فضا، جغرافیای عادی دیوارها، لبه‌ها و دامنه‌ها، می‌توانند اثری فراتر از عملکرد اصلی‌شان داشته باشند.» او بر خصلت فعال مرزها در شهر تاکید می‌کند و تاکید می‌کند که «مرزهای فیزیکی به سادگی تقسیمات فضا را نشان نمی‌دهند، بلکه به ایجاد آن‌ها کمک می‌کنند.» یعنی دیوارها و حصارهای آهنی‌ای که در جاهای مختلف شهر دیده می‌شوند، دارای پیام هستند. پیام جدایی و دوری و فاصله را مخابره می‌کنند. جمعیت، پیام جدایی و فاصله را دریافت می‌کند و تغییر می‌کند. این در حالی‌ست، که به گفته استرن و پولسه، محققی که درباره پایداری و توسعه شهرها کار کرده است، یک شهر برای پایداری‌ اجتماعی‌اش «محیطی را که برای هم‌زیستی گروه‌های متنوع فرهنگی و اجتماعی مساعد است، تقویت می‌کند و در عین حال، با بهبود کیفیت زندگی برای همه بخش‌های جمعیت، یکپارچگی اجتماعی را تشویق می‌کند.» اما مشاهده‌ها در شهر تهران نشان می‌دهد که سیاست‌ها بر خلاف این پیش می‌رود. فضاهایی که در سال‌های اخیر جایگزین فضاهای قبلی خود شده‌اند، اغلب جایی برای جمع‌شدن ندارند. برای مثال زیرگذر میدان ولیعصر، جایگزین میدان ولیعصر شده که در روزگار دورتر فضای سبزش جای وقت‌گذرانی و جمع‌شدن مردم بوده است. حال این فضا، اگرچه در ظاهر فضایی باز و عمومی‌ست، اما در حقیقت چنین سیاستی را دنبال نمی‌کند. نیمکت‌هایی که در آنجا قرار دارند برای دو الی سه نفر جا دارند و هرکدام از هم بسیار فاصله دارند. همان‌طور که نقل‌قول شد، تمام این سازه‌ها پیام دارند.
پیام زیرگذر میدان ولیعصر این است که با همراه خودتان بنشینید، نفسی تازه کنید و بروید. پیام، پیام گفت‌و‌گو و دیدار و جمع‌شدن نیست. پیام عبور و رفتن است و دقیقاً برعکس این فضا در محوطه تئاتر شهر وجود دارد. محیطی که برای این هم‌زیستی مساعد است و تنوع فضایی و امکان نشستن سرتاسری از ویژگی‌های آن است. ویژگی دیگرش هم این است که به‌دلیل مرکز شهر بودن و دسترسی از جنوب و شمال و شرق و غرب داشتن، حامل پتانسیل جمع‌کردن آدم‌هایی متفاوت در کنار یکدیگر است. حال که در آستانه از دست دادن این فضای عمومی هستیم، می‌توانیم به آن فکر کنیم. به راستی چه چیزی جای آن را خواهد گرفت؟ چه چیزی به جای این دریغ به مردم شهر داده می‌شود؟ چه چیزی غریبگی ما را کمتر خواهد کرد؟

مرمت گنبد هزارساله تاج‌الملک

«این بنا با عظمتی همراه با سکوت جدی و اسرارآمیز بی‌شک یکی از زیباترین آثار معماری جهان به شمار می‌رود.» این توصیفی کوتاه از گنبد تاج‌الملک از زبان آرتور پوپ، خاورشناس نامی است.
گنبدی تخم مرغی شکل با بلندای 22 متر که طبق آجر نوشته پایه گنبد در سال 481 هجری به فرمان ملکه سلجوقی ترکان خاتون و به دستورتاج‌الملک رقیب سرسخت نظام‌الملک در مسجد جامع عتیق اصفهان بنا شد. بنای هزار ساله که گذر زمان هرچند چهره آن را فرسوده کرده اما همچنان به عنوان یکی از شاهکارهای هنر معماری در جهان می‌درخشد.

برای حفظ این بنای ارزشمند جهانی از سال 1397 بنا به ضرورت پروژه استحکام‌بخشی و مرمت گنبد تاج‌الملک در دستور کار پایگاه جهانی مسجد جامع عتیق اصفهان قرار گرفت.
مهدی موسوی موحد، سرپرست معاونت میراث فرهنگی استان اصفهان در گفت‌وگو با «پیام‌ما» می‌گوید: «پس از نصب داربست و دسترسی به گنبد تاج‌الملک همزمان شاهد دو اتفاق بودیم. نخست اینکه پس از سال‌ها با توجه به ارتفاع 20 متری گنبد از کف مسجد این امکان فراهم شد تا از نزدیک بتوانیم فرسودگی و جدایی پوسته زیرین و فرسودگی و ریزش تزئینات گنبد را از نزدیک مشاهده کنیم. تزئیناتی با عمر هزار ساله که بر اساس مستندات و عکس‌های موجود به دلیل فرسودگی بخش‌های قابل توجهی از آن ریخته و از بین رفته و در وضعیت نگران‌کننده‌ای قرار دارد.»
به گفته او به عکس فرسودگی و وضعیت نگران‌کننده تزئینات، اتفاق خوشایند این بود که در بررسی‌های انجام‌شده مشخص شد پوسته زیرین و پوسته رویی گنبد (در هندسه قالب گنبد که هندسه پنج ضلعی و ستاره پنج پر است به صورت هشت گیر) با گنبد رویی در ارتباط و پیوسته است. این پیوستگی گنبد زیرین و رویی با وجود فرسودگی بسیار باعث استحکام گنبد شده است. این پیوستگی سبب شده تا با وجود ریختگی تزئینات در بین دو پوسته قسمت هشت گیر دچار ریختگی نشده و اتصال دو گنبد به وضوح قابل مشاهده است.
موسوی موحد با اشاره به کمبود اعتبار مالی در اجرای پروژه‌های مرمتی مسجد جامع اصفهان ادامه می‌دهد: «با شروع مرمت گنبد تاج‌الملک از سال 1397 به دلیل کمبود اعتبار پروژه متوقف شد.اما با پیگیری‌های انجام شده و همکاری وزارتخانه و پایگاه‌های جهانی پروژه مرمت در حال حاضر فعال شده و امیدواریم با تامین اعتبار لازم بتوانیم از نوک تا ساقه گنبد را بدون وقفه زمانی مرمت کنیم.»
سرپرست معاونت میراث فرهنگی استان اصفهان همچنین درباره برنامه زمان‌بندی برای اتمام پروژه مرمت گنبد تاج‌الملک می‌گوید: «با توجه به گسیختگی و ریختگی تزئینات آجرکاری و گچ‌بری گنبد پیش‌بینی زمانی برای اتمام پروژه حدود سه سال است.»
او با اشاره به این موضوع توضیح می‌دهد: «به جز تامین منابع مالی در پروژه‌های مرمتی مسئله فصول سال نیز در زمان اتمام کار بسیار تاثیرگذار است. به‌طور مثال در فصل‌های بسیار سرد یا گرم سال امکان استفاده از برخی مواد و مصالح وجود ندارد یا نیازمند استفاده از تمهیدات خاص هستیم. عواملی که سبب زمان بر شدن مرمت می‌شود اما برای کسب نتیجه مطلوب و انجام مرمت اصولی ملزم به رعایت آن هستیم. هرچند امیدواریم با ادامه روند کنونی تا سه سال آینده بتوانیم مرمت گنبد تاج‌الملک را به صورت کامل انجام داده و در جهت حفظ این میراث جهانی اقدام کنیم.»
مولفه‌های اصلی مرمت گنبد تاج‌الملک، تعقل و زمان است
نرگس زمانی، ناظر پروژه مرمت گنبد تاج‌الملک مسجد جامع عتیق اصفهان درباره زمان‌بر بودن پروژه‌های مرمتی می‌گوید: «معمولا پروژه‌های حفاظت و مرمت تزئینات جزو زمان‌برترین پروژه‌های مرمتی است. به ویژه گنبد تاج‌الملک که تزئینات آن در طول سال‌های متمادی دچار فرسودگی و خاک‌خوردگی شده است.»
او با اشاره به فرسودگی، پودرشدگی و طبله شدن تزئینات گنبد تاج‌الملک ادامه می‌دهد: «برای انجام مرمت اصولی و استاندارد به زمان و تعقل پیش از هر چیزی نیاز است. هرچند مسئولان و بازدیدکنندگان توقع دارند تا مرمت یک اثر تاریخی در زمانی کوتاه انجام شود اما یکی از پیش‌فرض‌ها در مرمت گنبد ارزشمند تاج‌الملک برای تیم مرمت تعقل‌های به‌جا و زمان برای تصمیم‌گیری به منظور انتخاب مناسب‌ترین مصالح و روش برای انجام کار است.»
ناظر پروژه مرمت گنبد تاج‌الملک مسجد جامع عتیق اصفهان در توضیح اقدامات انجام‌ شده برای استحکام‌بخشی و مرمت گنبد می‌گوید: «قبل از شروع کار مطالعاتی آزمایشگاهی بر روی ملات‌های گچ با همکاری دانشگاه اصفهان انجام شد تا تغییر ساختار ملات به کار رفته در گنبد از طریق آزمایش بررسی شود. با توجه به داشته‌های علمی و آزمایشگاهی امکان سنجش دقیق آسیب‌ها فراهم شد. قبل از آغاز مرمت نیز چند ملات مختلف از طریق آزمایشگاه بررسی و بهترین ملات برای انجام کار انتخاب شد.»
ناظر این پروژه با تاکید بر ضرورت همفکری و تبادل دانش در زمینه اجرای پروژه‌های مرمتی گفت: «علاوه بر همکاری آزمایشگاه مرکزی دانشگاه اصفهان برای انتخاب ملات مناسب برای انجام کار از مشورت تعدادی از دانش آموختگان رشته مرمت در کشورهای ایتالیا و آلمان هم بهره گرفته شد.»
زمانی با اشاره به اینکه در گنبد تاج‌الملک با تزئینات و آرایه‌های معماری گچی و آجری روبه‌رو هستیم که به شدت دچار فرسودگی شده و نیاز یه استحکام بخشی دارند، اضافه می‌کند: «در گام نخست کار با غبارزدایی شروع شد. در پاکسازی نخست به دلیل اینکه سال‌های زیادی گنبد مورد نگه‌داری، حفاظت و مرمت قرار نگرفته بود شاهد لانه‌گزینی حشرات، پرندگان و خفاش‌ها در سطوح مختلف بودیم.»
بر اساس توضیح او در پاکسازی نخست این ضایعات از لابه‌لای تزئینات فرسوده آجرکاری و گچ‌کاری گنبد خارج شد تا در ادامه پس از استحکام‌بخشی اضطراری اولیه امکان انجام فازهای بعدی کار فراهم شود.
ناظر پروژه مرمت گنبد تاج‌الملک مسجد جامع عتیق اصفهان با اشاره به آسیب‌دیدگی بسیاری از سطوح گچی گنبد می‌گوید: «این آرایه‌ها با تمهیدات حفاظتی خاص پیاده‌سازی شده و پس از شماره‌گذاری و مستند‌نگاری و استحکام‌بخشی سطوح زیرین بار دیگر در جای خود قرار داده می‌شوند.»
زمانی به ریزش بسیاری از نقوش گنبد اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: «در بخش‌هایی از گنبد به دلیل ریزیش نقوش در طول زمان با ته‌نقش‌های باقی‌مانده مواجه هستیم که تلاش می‌شود با استفاده از نقوش دیگر شناسایی و پس از انجام کارهای حفاظتی نقوش مجدد بازسازی شوند.»
به گفته ناظر پروژه مرمت گنبد تاج‌الملک مسجد جامع عتیق اصفهان یکی از ویژگی‌های اصلی مرمت با توجه به دو پوسته پیوسته گنبدتاج‌الملک برای حفظ اصالت بنا استحکام‌بخشی و مرمت در بخش‌هایی از گنبد است، بدون اینکه آجری دچار ریزش یا پیاده سازی شود در همان موقعیت اصلی اقدام به استحکام بخشی و مرمت می شود. هرچند اجرای این روش مرمتی بسیار زمان بر است اما یک روش استاندارد برای حفظ اصالت بنا است.

دو راهی شکست و توافق

دور آخر مذاکرات هسته‌ای است. هیات‌ها به پایتخت‌ها رفته و آخرین رایزنی‌ها را انجام داده‌اند. برخی از اختلاف‌ها هنوز حل و فصل نشده ولی مذاکرات از صبح زود تا پاسی از شب در وین ادامه دارد. جنگ اوکراین هم ضرب‌الاجلی را برای مذاکره‌کنند‌گان ایجاد کرده است. اروپا و آمریکا دیگر روی خوش سابق را به روسیه نشان نمی‌دهند. ایران حالا خود باید از مطالباتش دفاع کند و همزمان توازن را برای دستیابی به توافق حفظ کند اگرچه نماینده روسیه در مذاکرات همچنان می‌کوشد سخنگوی اصلی مذاکرات باشد. تحلیل‌گران اما از رسیدن به بن‌بستی خطرناک روایت می‌کنند و انعطاف ایران و آمریکا را لازمه عبور از آن می‌دانند. در ایران اما اوضاع امیدوارکننده‌تر است. رایزنی تلفنی وزیر امور خارجه با همتای قطری خود که واسطه ایران و آمریکا است از یک سو و تلاش شورای عالی امنیت ملی برای اقناع نمایندگان درباره بایدها و نبایدهای توافق و چند و چون اجرای قانون اقدام راهبردی، نشانه‌هایی است که شاید خبر از اعلام توافق در آینده نزدیک می‌دهد.

علی باقری‌کنی، مذاکره کننده ارشد ایران سه روز پیش به وین برگشت. آن هم پس از سفری فوری به تهران. این سفر در شبکه‌های اجتماعی تحت عنوان احضار معاون وزیر امور خارجه تفسیر شد اما هیچ مقام مسئولی در ایران، چه در وزارت امور خارجه، چه در دولت و چه در شورای عالی امنیت ملی حاضر به تایید این مهم نشد. همانطور که هیچکس آن را تکذیب نکرد. باقری کنی در جریان سفر خود به تهران دست کم در دو جلسه شورای عالی امنیت ملی حاضر و در کنار وزیر امور خارجه به اعضای شورا گزارشی درباره روند مذاکرات و مطالبات طرف غربی ارائه کرد. محمدباقر قالیباف در قامت رئیس مجلس بخشی از این گزارش‌ها را به اطلاع نمایندگان در جلسه غیرعلنی پارلمان رساند. نمایندگان اما همچنان بر لزوم اجرای قانون اقدام راهبردی مجلس تاکید داشتند. قانونی که در جریان آن همه تحریم‌ها باید به صورت همزمان لغو شود در غیر این صورت ایران حاضر به اجرای تعهدات خود براساس توافق برجام نخواهد بود. موضوعی که خود یکی از اصلی‌ترین اختلافات موجود در مذاکرات وین است. وزارت امور خارجه حالا در ایران می‌کوشد علاوه بر جلب نظر اروپا و آمریکا برای دستیابی به توافق، تندروهای داخلی را هم قانع کند. تندروهایی که البته بخشی از اظهاراتشان همان گفته‌های منتقدان دیروز برجام و مذاکره‌کنندگان امروز است. شورای عالی امنیت ملی هم البته در این مسیر دست به کار شده و با برگزاری جلساتی تلاش می‌کند نظر نمایندگان را جلب کند. آن هم در شرایطی که از آلمان گرفته تا فرانسه و آمریکا، همه و همه بر لزوم حصول توافق تا پایان هفته اصرار دارند. ایران اما پیشتر تاکید کرده بود که هیچ ضرب‌الاجلی را به رسمیت نمی‌شناسد. این موضوع رسما از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام شده بود ولی دیروز شمخانی در دیدار با نمایندگان صراحتا از لزوم دستیابی هرچه سریعتر به توافق گفته، توافقی که سایه جنگ اوکراین بر آن سنگینی می‌کند.
اقناع پارلمان
«صبح دیروز در جلسه ویژه‌ای با حضور علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در محل دبیرخانه شورا، آخرین تحولات مذاکرات لغو تحریم‌ها بررسی و تشریح شد»؛ این خبری است که نور نیوز، رسانه متعلق به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی منتشر کرده است. این رسانه درباره چند و چون این نشست نوشته که «روند طی شده از ابتدای دور جدید مذاکرات در دولت سیزدهم و پیشرفت‌ها و چالش‌های موجود و همچنین اصلی‌ترین اولویت‌هایی که در دستور کار تیم مذاکره‌کننده ایران است به اطلاع نمایندگان حاضر در جلسه رسید. دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران در این جلسه با تاکید بر ضرورت حل سریع چند موضوع باقی مانده در مذاکرات که هنوز پیرامون آن توافقی حاصل نشده است، اظهار کرد: «تجربیات تلخ ناشی از بدعهدی آمریکا و بی‌عملی اروپا، تامین الزامات شکل‌گیری توافقی قابل اتکا، متوازن و پایدار را اجتناب‌ناپذیر کرده است.» شمخانی تاکید کرد: «راهبرد اصلی کشور در کنار تلاش برای رفع تحریم‌ها، تمرکز بر ایجاد سازوکارهای بی‌اثر کردن ابزار تحریم است و خوش‌بختانه در این زمینه اقدامات بسیار خوبی انجام شده است.» نمایندگان حاضر در جلسه نیز با اشاره به عبور کشور از گلوگاه‌هایی که به دلیل تحریم‌های ظالمانه در اقتصاد کشور و معیشت مردم ایجاد شده بود، بر تداوم تلاش موثر تیم مذاکره‌کننده ایران به منظور استیفای حقوق از دست رفته ملت در توافق‌نامه برجام تا حصول نتیجه تاکید کردند.» این اظهارات در شرایطی صورت گرفته که نمایندگان اصرار بر لزوم اجرای کامل قانون اقدام راهبردی مجلس دارند. برخی از آنان نیز توافق دوباره را نیازمند تصویب در مجلس می‌دانند هرچند که بعید است هیات رئیسه و البته شورای عالی امنیت ملی زیر بار این مساله بروند.
فرصت چند روزه
همزمان با اظهارات شمخانی و تاکید او بر حل و فصل اختلافات باقی مانده میان ایران و آمریکا در سریع ترین زمان ممکنه، صدر اعظم آلمان نیز در اظهاراتی تاکید کرده که فرصت برای دستیابی به توافق وین است. اولاف شولتز چهارشنبه برای دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی به فلسطین اشغالی سفر کره است، به خبرنگاران درباره مذاکرات وین گفت: «آنچه می‌خواهیم شاهدش باشیم، این است که در وین توافقی حاصل شود. اکنون زمان تصمیم‌گیری فرا رسیده است. این کار نباید بیش از این به تعویق بیفتد و نمی‌تواند هم بیش از این به تعویق بیفتد.» موضعی مشابه این پیشتر هم از سوی فرانسه و پیش از آن نیز از سوی وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا هم اعلام شده بود ولی ایران تا دیروز حاضر به پذیرش این محدودیت نبود.
آخرین اختلافات
«متاسفانه در سه یا چند موضع اصلی طرف‌های غربی و آمریکا تصمیمات سیاسی خود را نگرفته‌اند و آنچه که در این تعهد انجام دادیم در تمامی تماس‌ها و گفت‌وگوهایمان بر این موضوع تلاش کردیم خطوط قرمز ایران منطق ایران و دلیلش در مورد این خطوط قرمز و همچنین چگونگی مرتفع کردن موضوعات باقی‌مانده کاملا برای طرف غربی روشن کنیم و مواضع ایران را در این ارتباط تبیین کنیم و اکنون ابهامی برای واشنگتن و غرب در مورد این خطوط قرمز وجود ندارد و تاکید کردیم از خطوط قرمز خود عبور نمی‌کنیم و همانطور که گفتم الان در نقطه‌ای هستیم که ابهامی برای واشنگتن و اروپا در این زمینه نیست و انتظار قطعی داریم که طرف‌های اروپایی بیش از این موضوع را کش ندهند»؛ این آخرین موضع اعلام شده از سوی سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه درباره اختلافات باقی مانده در مذاکرات وین است. پیش از این نیز اعلام شده بود که باقری کنی با دستورالعملی جدید به وین برگشته است. ایران هیچ جزئیاتی از این دستورالعمل ارائه نکرد اما چند روز بعد ایران از نقش مخرب فرانسه به تندی انتقاد و تاکید کرد که این کشور یکی از موانع دستیابی به توافق به شمار می‌رود. باز هم خبری از جزئیات نبود تا اینکه منابع اروپایی پرونده‌های باقی مانده در موضوعات پادمانی را یکی از مهم‌ترین اختلافات اعلام کردند.
ماجرا از آن قرار است که ایران خواستار بسته شدن پرونده‌های «ادعایی» آژانس بین‌الملل انرژی اتمی درباره کشف ذرات اورانیوم در محل‌های مختلف شده است. مطالبه‌ای که با مخالفت تند طرف فرانسوی مواجه شده است. این پرونده‌ها مشخصا به 3 مرکزی در ایران اختصاص دارد که آژانس بین‌الملل انرژی اتمی پیشتر اعلام کرده در آن ذرات «اورانیوم» یافته است. این آژانس همچنین از کشف ذرات «ایزوتوپ» در محلی چهارم نیز خبرداد. این 4 محور موجب تشکیل 4 پرونده برای ایران با 4 پرسش شد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌الملل انرژی اتمی پیشتر گفته بود که بدون ارائه پاسخ مشخص از سوی ایران، امکان بسته شدن پرونده‌های ایجاد شده وجود ندارد. او همان زمان تاکید کرده بود که ایران پاسخ سوالات آژانس درباره فعالیت‌های اتمی خود را نمی‌دهد و با این وضعیت مدیرکل قادر نیست تایید کند که فعالیت‌های اتمی ایران کاملا صلح‌آمیز است. ایران اما همچنان بر خواسته خود اصرار دارد. بریتانیا هم اما مخالفت خود با این مطالبه را اعلام کرده است. رویترز به نقل از منابع انگلیسی نوشت که «هیچ‌کدام از دولت‌ها حاضر به مصالحه بر سر وظایف اصلی آژانس و سوالات آن درباره ماهیت اقدامات اتمی جمهوری اسلامی نیستند.» همین اختلافات سبب شد تا برخی تحلیل‌گران از نزدیکی مذاکرات وین به شکست سخن به میان آورند. علی واعظ، تحلیل‌گر گروه بین‌المللی بحران در امور ایران و مشاور تیم آمریکا در وین سه شنبه شب در شبکه اجتماعی کلاب هاوس گفت که طرف‌های آمریکایی و اروپایی نشستی را برای بررسی راهکارهای جایگزین مذاکرات وین برگزار کرده‌اند. او البته صبح دیروز در توئیتر خود تاکید کرد که نگفته مذاکرات وین شکست خورده بلکه گفته با توجه به بن بست‌های ایجاد شده، اروپا و آمریکا به دنبال راهکارهای جایگزین رفته‌اند. بدین ترتیب به نظر می‌رسد 72 ساعت آینده حساس و سرنوشت ساز خواهد بود. برجام در یک قدمی احیا قرار دارد ولی اختلافات باقیست. اختلافاتی که اگر حل و فصل نشود، می‌تواند برجام را رسما به توافقی تاریخ مصرف گذشته تبدیل کند. آخرین اظهارنظر گروسی اما امیدها را همچنان زنده نگه داشته است. او تاکید کرده که پیشرفت‌هایی درباره پرونده پادمانی ایران حاصل شده است. این پیشرفت‌ها در صورت تامین مطالبات تهران می‌تواند موجب اعلام توافق تا پیش از پایان هفته شود.

تعرض دوباره به حریم منظر آرامگاه دانیال نبی(ع)

شهر شوش به دلایل تاریخی، حضور آرامگاه دانیال نبی(ع) و نقش مهمی که در هشت سال دفاع مقدس داشت از اهمیت فراوانی برخوردار است. در چنین شهرهایی اهمیت تناسب معماری و مبلمان شهری با هویت تاریخی آن دو چندان می‌شود.
متاسفانه شورای شهر و به طبع آن شهرداری چه در دوره قبل و چه در حال حاضر کمترین توجه‌ای به پیشینه شهر شوش ندارند. شهرداری شوش یک المان انتزاعی برای میدان هفتم تیر ارایه کرده که از نظر ما نامناسب است. این مکان از به دلیل شهادت اولین نماینده مجلس شهرستان در حادثه هفتم تیر از اهمیت ویژه‌ای برای شهروندان برخودار است. المان مورد اشاره فارغ از شکل و فرم نامناسب، ارتفاعش به بیش از شانزده متر می‌رسد. با اجرای این المان در آن فضای محدود عملا به حریم محوطه باستانی و آرامگاه دانیال نبی تعرض می‌شود‌.

جای تاسف است که چرا مسئولان و مدیران میراث فرهنگی شهر درباره این اقدام غلط و تعرض به حریم مصوب سکوت اختیار کرده یا موافقت خود را اعلام کرده‌اند؟ ارتفاع این المان دقیقا برخلاف ضوابط و قوانین حاکم بر عرصه و حریم محوطه میراث فرهنگی است. آنجا طبق ضوابط مصوب هفت و نیم متر ارتفاع شاملش می‌شود. در چندین مورد شاهد نقض اجرای و چشم پوشی از ضوابط تعیین عرصه و حرایم محوطه باستانی شوش اخیرا هستیم. این المان بی هویت که هیچ نشان بارز و مشهودی از شهدای هفتم تیر و نام میدان ندارد. به هیچ وجه با هویت تاریخی و ارزش‌های مذهبی شهر هم سازگار نیست.
متاسفانه شورای شهر و شهرداری بدون توجه و درک صحیح شرایط و مقتضیات شهر از دید مسائل تاریخی ، مذهبی و دفاع مقدس و… همچنان گویا بر احداث میدان با همان فرم و المان نامناسب تاکید دارند.
حتی جدای از بحث تعرض به سبب بلندی ارتفاع و حجم آن ، این المان با فضای مورد نظر میدان هیچ تناسبی به لحاظ ابعاد و اندازه ندارد. در خصوص فرم انتزاعی المان طبق آنچه از قول شورای شهر و به نقل از طراح آن اعلام شده گویا تمام موارد آفرینش از آغاز تا ابد در شوش را شامل می‌شود‌. از شهدای هفتم تیر تا حضرت دانیال ع ، از گندم و ذرت گرفته تا چغازنبیل و… این نحوه توجیه به باور بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران نوعی عدم شناخت از مفهوم انتزاعی و ناتوانی در بیان هدف طراح است. متاسفانه باید بگوییم توجیه آن چیزی جز نادیده گرفتن افکار عمومی نیست.
علاوه بر فرم المان، مشکل تعرض آشکار به حریم محوطه باستانی و ارتفاع غیر مجازی جای هیچ توجیهی را باز نمی‌گذارد. از طرف دیگر چیزی که برای ما و همه شهروندان شوش اهمیت دارد، گنبد حرم مقدس دانیال نبی (ع) است. که این ارتفاع نامناسب سبب مخدوش شدن چشم‌انداز و دید منظری گنبد آرامگاه حضرت دانیال (ع) است. از مقامات و مسئولان شهرستان خواستاریم ضمن توجه و رعایت تمام جوانب نسبت به جلوگیری و اتخاذ چنین تصمیم اشتباهی تجدید نظر کنند. همچنین مراتب اعتراض خود را به دفتر یونسکو، وزارت میراث فرهنگی و استانداری خوزستان اعلام خواهیم کرد. باید روشن شود که چرا مدام حرایم محوطه باستانی شوش به دلیل سهل انگاری و رعایت نشدن ضوابط و سلیقه‌ای برخورد کردن در اجرای آن مدام مورد تعرض قرار می‌گیرد‌؟