پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | روزنامه نگاری در کرمان

روزنامه نگاری در کرمان





۲۰ بهمن ۱۳۹۴، ۱:۰۶

روزنامه نگاری در کرمان
سابقه جریده نگاری در کرمان نیز مثل بیشتر شهرستانهای ایران تا قبل از مشروطیت و دوران آزادی طلبی ایران پیش میرود. البته ظاهر آرائی و زرق و برق جراید اولیه، به علت عدم وسائل فنی- ممکن است چنان چشمگیر نبوده باشد اما صداقت و صمیمیتی که در این امر در کرمان میتوان دید، مثل دیگر شئون اجتماعی کرمان واقعاً کم نظیر و بیهمتا است. اصولاً باید دانست- همانطور که در بسیاری از نوشتههای خود در باب کرمان یاد کرده ام- محیط اجتماعی و علمی کرمان در نیمه دوم قرن سیزدهم از محیطهای اجتماعی کم‌نظیری است که شاید هرگز در تاریخ کرمان نمونه نداشته است. فتحعلیشاه زنی کرمانی از اهالی رابر (بافت) داشت و این زن کمکم در فتحعلیشاه تاثیر و نفوذ بیاندازه یافت تا حدودی که توانست نظر فتحعلیشاه را به موطن همسر خود یعنی «کرمان» جلب کند. مثل
اینکه خود فتحعلیشاه هم کمکم متوجه شد که شدت عمل شاه شهید (اغا محمدخان) در مورد کرمان، تا ان اندازه وحشتناک و سخت بوده که احتمال داده میشد کرمان و بلوچستان صورت انتزاع از خاک ایران پیدا کند، بدین سبب یکی از بستگان نزدیک خود- ابراهیم‌خان ظهیرالدوله را به حکومت کرمان گماشت و او که از سال 1803 تا 1824 میلادی حکومت کرمان را به عهده داشت علاوه بر سرکوبی یاغیان بلوچ و لشکرکشیهای متعدد به بلوچستان و بم و بنادر در ترمیم خرابیها و دلجویی مردم نیز کوشید. او علاوه بر این، چون خود اهل ذوق و شاعر بود باعث شد تا مجامع علمی و ادبی و مذهبی در شهر فراهم اید و چون از فقها و دانشمندان کرمان کسی باقی نمانده بود و اغلب در غلبه اغا محمدخان، یا شهید و یا فراری شده بودند ناچار روحانیونی از خراسان و فارس به کرمان کشانید که از ان جمله بود شیخ نعمتاله بحرینی و شیخ عبدالحسین احسایی (که در سیرجان مقیم شد) و اخوند ملاعلی اعمی که اص ًلا خراسانی بود (جد هرویها) و بعد از ان حاج سیدجواد امام جمعه (جد بزرگ خاندان جوادی) که به همراهی شجاعالسلطنه از جانشینان ابراهیم خان- به کرمان امد (1254 ق)، بدین طریق مدارس کرمان رونق گرفت و مجالس بحث و فحث از نو رواج یافت. همین محیط اجتماعی و علمی بود که سبب پیدایش روزنامه‌ها و جرایدی هر چند محدود اما تاثیرگذار شد. در این مسیر اگاهی بخشی بودند کسانیکه تلاش زیادی کردند از جمله فضلا و ازادیخواهان ان روزگار که از این گروه میتوان نام برد: – میرزا اقاخان بردسیری، شیخ احمد روحی (هر دو شهید) (1314 ق= 1896 م) افضل‌الملک، سیداحمد مشرف، ناظم‌الاسلام، مجدالاسلام و بالاخره در مکتب همین مردان نترس و پردل و بزرگوار بود که اشخاصی مثل اقا میرزا غلامحسین، اقا سیدجواد، ابوالقاسم شمر، علی کاکو، اقامیرزا شهاب، اقا مهدی رئیس‌بلد، محمود درگاهی (دبستانی)، احمد دهقان (بهمنیار)، اقا محمد پسر میرزا ابوالفتح، قاسم خان رفعت نظام، ناظم التجار و امثال انان پیدا شدند که حتی تا پای دار نیز از کوشش باز نایستادند. درصدر مشروطیت، ازادیخواهان کرمان، روزنامه های خود را با خطخوش می نوشتند و با ژلاتین چاپ میکردند و من یک دوره از این جراید را نزد مرحوم دبستانی دیدم که ظاهراً بعد از فوت او در پستوی فراموشی افتاد و متاسفانه اکنون نمی توانیم حتی عکسی از ان بدست اوریم. اما سالها طول کشید تا توانستند جراید خود را رسماً چاپ کنند. اوج تجلی جراید کرمان در دوره پیدایش حزب دمکرات، خصوصاً بعد از 1329 ق (1911 م) است. جالب‌ترین نکته‌ای که در این دوره به چشم می‌خورد، نحوه انتشار ان جراید است، فی‌المثل مدیر جریده کرمان در شماره اول خود مینویسد: شرکتی به اسم شرکت علیه کرمان تحت پروگرام معین و نظامنامه مخصوص تشکیل و مخارج طبع این جریده را به عهده گرفته و بنده جانی میرزا علامحسین کرمانی را به عنوان مدیر مسوول منتخب فرمودهاند. و این شاید نخستین موسسه اشتراکی باشد که در ایران تشکیل شده است. جالب این است که این روزنامهنگاران، مدارس جدید را هم تاسیس کرده بودند که پشتوانه جرایدشان از جهت تامین کادر نویسنده و خواننده باشد. روزنامه‌نگاران کرمان، اصولاً در ان روزگار هرگز نفع مالی و حتی جاه و مقام را در نظر نداشتند و با مشکلات بسیار کار خود را اداره میکردهاند. من خود به خاطر دارم که مرحوم بابارشاد (رییس المتکلین) در کرمان، روزنامه استقامت را چاپ می کرد و پس از چاپ، روزنامه را تا مینمود و هر روز چند شماره ان را در جیب مینهاد و راه میافتاد و از این اداره به ان اداره و از این مغازه به ان مغازه و از این محفل به ان مجلس می رفت و روزنامه اش را هم خودش توزیع میکرد و گاهی مطالب را توضیح هم مید‌اد. زیرا پرداخت پول تمبر و توزیع با پست برایش اشکال داشت و علاوه بر ان حتماً میبایست درباره هر مطالبی که برای هر مقامی یا گروهی مینوشت توضیح حضوری هم بدهد که سوء تفاهمی نشود، و این وضع خیلی فرق دارد با جرایدی که امروز فیالمثل در ترکیه بلافاصله خبر را از امریکا میگیرند و چاپ میکنند و سه چهار ساعت بعد ان خبر در ژاپن توزیع میشود. نباید فراموش کرد که یکی از قدیمی ترین جراید کرمان روزنامه بیداری بود که از 1300 شمسی (1940 م) تا حوالی 1332 شمسی (1953 م) مرتباً منتشر شد و مرحوم سیدمحمد هاشمی مدیر ان مردی باسواد و فهمیده و تاریخدان و شاعری خوش محصر بود. روزی که بیدار شد ناچار شد ده جلد از کتب خطی خود را به مبلغ ده هزار تومان به مجلس سنا بفروشد و خرج بیماری کند و تازه این کمک را هم مرهون تقیزادهی مرحوم بود وگرنه کسی حاضر به خرید کتابها نمیشد. با این مقدمات هرگز در مورد ازادیخواهی و درستی و راستی پیشقدمان روزنامهنگاری کرمان نمیتوانم شک کنم و من که خود چند صباحی در کرمان جزو همین دسته و به اصطلاح اهل بخیه و صاحب نشریه [هفتواد] بودهام، خود واقفم که چه مشکلات و.مصائبی در راه نشر حقایق وجود داشته است.
دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *