روایتی از گردشگری و موزه تاریخ ارمنستان و حال و هوای روزهای پایان سال 2022
«هایاستان» تاریخ را زنده نگه داشته است
ارمنستان یا همان هایاستان (به زبان ارمنی) با 29 هزار و 800 کیلومتر مربع مساحت، 50.4 برابر کوچکتر از ایران است و در سال 2019 و پیش از همهگیری کرونا، 11.4 درصد تولید ناخالص ملی آن از گردشگری بود.
۲۲ دی ۱۴۰۱، ۱:۰۵
ارمنستان یا همان هایاستان (به زبان ارمنی) با 29 هزار و 800 کیلومتر مربع مساحت، 50.4 برابر کوچکتر از ایران است و در سال 2019 و پیش از همهگیری کرونا، 11.4 درصد تولید ناخالص ملی آن از گردشگری بود. در حالی که سهم ایران در همان سال از گردشگری طبق آمارهای جهانی، فقط 6.6 درصد بود. برشی از یک سفرنامه یک هفتهای به ارمنستان و گردشگری موزهی تاریخ آن را میخوانید.
سفرهای یک هفتهای برای گشتوگذار در مناطق تاریخی که تا به حال پایتان را آنجا نگذاشتهاید، شبیه فرو دادن نوشیدنی انرژیزایی است که انتظار داریم به ناگهان تمام آنچه در وسعش است را برای کم و کسریهایمان انجام دهد و انرژی نداشتهمان را جبران کند. من هم با همین نگاه برای یک هفته پس از مدتها تصمیم گرفتم پایم را در جهانی بگذارم که خارج مرزهای جغرافیایی است که امروز در هوای آن نفس میکشیم تا دنیایی را تجربه کنم که فقط درباره آن جسته و گریخته در کتابهای تاریخ خوانده یا از دوستان ارمنی زبانم شنیدهام. همین بود که دست روی زانوهایم گذاشتم و بلند شدم و یک بلیت هواپیما خریدم و همراه خانواده نزدیکترین دوستم -که از اقلیتهای ارامنه ایران هستند- به مناسبت سال نوی میلادی و برای اینکه آب و هوایی عوض کنم، راهی ارمنستان شدم. کشوری که 209 سال پیش در عهدنامه گلستان طی جنگهای ایران و روسیه به امضای فتحعلیشاه قاجار و روسیه تزاری از ایران جدا و حاکمیت آن به امپراتوری وقت روسیه واگذار شد. پس از آن هم در اول اسفند سال 1206 شمسی یعنی 194 سال پیش، معاهده ترکمانچای امضا شد و در مجموع حدود ۳۰ هزار کیلومتر مربع دیگر شامل حدود ۲۰ هزار کیلومتر مربع از ارمنستان امروزی، ۵ هزار کیلومتر مربع از جمله کوههای آرارات و شهر تسولاکرت (ایغدیر امروزی در ترکیه) که در آن زمان بخشی از خانات ایروان بود به روسیه تحویل داده شد. به این ترتیب در مجموع این دو عهدنامه، حدود ۲۵۰ هزار کیلومتر مربع از سرزمین ایران جدا و به روسیه ملحق شد.
سفر هوایی به جایی که بخشی از تاریخش به تاریخ ما گره خورده، حال و هوای جالبی دارد. از زمانی که هواپیما از فرودگاه امام خمینی پرید، تا 1 ساعت 30 دقیقه بعدش، من روی صندلی هواپیما با یک صندلی فاصله تقریبا نزدیک پنجره نشسته بودم. از مرز ایران که رد شدیم و کمتر از 20 دقیقه مانده بود که پایم را در فرودگاه زوارتنوتس شهر ایروان یا همان یِروان (به زبان ارمنی) بگذارم، از پنجره سمت راست بین صندلیهای میانی هواپیما که من نشسته بودم، قله برفپوش و بلند آراگاتس در استان آراگاتسوتن، در 20 کیلومتری شمال غربی پایتخت این کشور یعنی ایروان، از بین دریای ابرهایی که روی شهرها و روستاهای کوچک و بزرگ ارمنستان سایه انداخته بود، خودنمایی میکرد. پیش از اینکه سوار هواپیما شوم از دوستی راجع به عظمت کوههای آرارات شنیده بودم که وقتی هواپیما از کنارش میگذرد، مصداق گذر پروانهای از کنار کوهیست. به همین خاطر از ابتدای سفر به پنجره زل زده بودم که گذشتن از کنار دو قله آتشفشانی بزرگ و کوچک آرارات مشهور به سیس و ماسیس را از دست ندهم. قلههایی که در توافقهای مرزی شوروی و ترکیه در ۱۹۲۱ که طی دو عهدنامه قارص و مسکو با مبادله اراضی بر سر منطقه راهبردی آرارات شروع شد و در مرزبندیهایی تازه، این کوه آتشفشانی را در ترکیه قرار داد.
لحظاتی که هر قلهای را بین زمین و هوا از پنجره میان سرزمینهای کوهستانی آن طرف مرزها میدیدم، گمان میکردم آرارات است. تا اینکه بالاخره وقتی آراگاتس از پنجره سمت راست مشخص شد؛ پدر دوستم از پنجره سمت چپ، قلههای آرارات را از میان برف و مه نشانم داد و عجب کوه بزرگی بود. تا پیش از اینکه ببینمش فکر میکردم هیچ کوهی عظمت دماوند را ندارد. اما بیانصافی است اگر این را نگویم که اگر نه هم اندازه اما به همان بلندیها بود و در واقع تفاوت ارتفاعشان فقط 534 متر است. این ارتفاع البته برای منی که کوهنورد نیستم در 5 هزار متر به چشم نمیآید. خلاصه پس از اینکه آرارات را دیدم، تقریبا 15 دقیقه بعد در فرودگاه زوارتنوتس ایروان پایم را روی زمین گذاشتم. فرودگاهی که سال 1971 میلادی در 12 کیلومتری شهر ایروان با 1.170 کیلومتر وسعت ساخته شده و در برابر فرودگاه امام خمینی با 135 کیلومتر مربع، بسیار کوچک بود. اندازه فرودگاه، اولین چیزی بود که به نظر من آمد. پیاده که شدیم، همراه سایر مسافرها که بخشی از آنها هم ارامنه ایران بودند، وارد صف چک شدن پاسپورت شدیم. در این زمان بود که به اینترنت پرسرعت و بدون فیلتر فرودگاه متصل شدم و توانستم به خانوادهام خبر بدهم که صحیح و سالم به خاک ارمنستان رسیدیم. بعد از انجام شدن مراحل ورود قانونی به ارمنستان و تحویل گرفتن چمدانها، با خانواده دوستم راهی محل اقامت من که هتلی سه ستاره بود، شدیم. این هتل از مرکز شهر ایروان حدود 20 دقیقه فاصله داشت و ما برای اینکه در فرصت کوتاهی که من آنجا بودم بتوانیم شهر را ببینیم باید هر روز با تاکسیهای اینترنتی به نام «یاندکس» که مثل همین سرویسهای تاکسی اینترنتی خودمان هستند، رفت و آمد میکردیم. سومین نکتهای که در این سفر به چشمم آمد، بر خلاف تصورم از وجود دسترسیهای بیشتر به حمل و نقل عمومی، استفاده همگانی و گسترده از این سرویسهای اینترنتی بود. به هر حال روز 30 دسامبر که یک روز پیش از آخرین روز سال 2022 بود، فرصتی دست داد که گشتی در این شهر تاریخی بزنیم. شهری که با وجود حرکت ماشینهای متنوع و یکی در میان مدل بالا، راه رفتن در کوچهها و خیابانهایش شبیه راه رفتن در کتاب تاریخ بود. بافت و معماری این شهر طوری بود که انگار داریم در کوچه و خیابانهای فیلمهای قدیمی دهه 50 و 60 میلادی، راه میرویم. بیشتر ساختمانها معماری قدیمی خود را حفظ کرده بودند و اگر هم ساختمانی نوساز بود، چندان با معماری اکثر بناهای این شهر متفاوت نبود و اغلب همان سبک را ادامه داده بودند. این نکته البته بیشتر در مرکز شهر رعایت شده بود و در جایی که من اقامت داشتم گاهی آن هم تکوتوک ساختمانهایی میدیدم که رگههایی از معماری متفاوتتری را نسبت به ساختمانهای مرکز شهر داشتند. از آن جمعه آخر سال دور نشویم که سوار تاکسی اینترنتی شدیم و با ماشین اُپِلی که یکی در میان تاکسیهای سطح شهر را تشکیل میداد، رفتیم به سمت مرکز شهر و از پنجره ماشین همان ساختمانهایی که اصالت خود را حفظ کرده بودند را در خیابانهای تمیز ارمنستان میدیدم تا رسیدیم به موزه تاریخ ارمنستان که نزدیک میدان معروف جمهوری ارمنستان بود. میدانی که تزئینات و چراغانیهای سال نو با درخت بزرگ کاجی که وسط میدان به مناسب میلاد مسیح گذاشته بودند، شبها را جوری روشن کرده بود که گاهی مجبور میشدیم ساعت را نگاه کنیم تا مطمئن شویم که شب است و نه روز! خلاصه از تاکسی تقریبا کنار ساختمان موزه و نرسیده به میدان جمهوری پیدا شدیم و وارد ساختمانی سه طبقه شدیم که تاریخ این کشور را شرح میداد. موزهای که به سال 1919 بنایش گذاشته شد و در سال 1921 به نام کتابخانه قومشناسی و مردمشناسی برای عموم افتتاح شد. این موزه چندین و چند بار تغییر نام داد و به گفته بروشورهایی که در تالارهای نمایش موقت طبقه اول آن بود یکبار موزه مرکزی دولتی ارمنستان در سال 1922، بار دیگر موزه فرهنگی-تاریخی در سال 1931 بعد موزه تاریخی در سال 1935، موزه تاریخ دولتی ارمنستان در سال 1962 و در آخر هم موزه تاریخ ارمنستان در سال 2003 نام گرفت. روزی که ما پایمان را در موزه گذاشتیم، یک ماه پس از میزبانی موزه تاریخ ارمنستان برای افتتاحیه رسمی نمایشگاه «متسامور باستانی: اکتشافات ارمنی-لهستانی» بود. نمایشگاهی که به مناسبت 30امین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین ارمنستان و لهستان برگزار شده بود. این نمایشگاه نتایج کار باستانشناسی 10 ساله هیئت اعزامی ارمنی-لهستانی در سکونتگاه باستانی متسامور بود. ورودی موزه به پول ارمنستان 1 هزار درام بود که به پول ما حدوداً برابر 100 هزار تومن است. این عدد برای مخارج روزمره در ارمنستان، عدد بسیار پایینی است و شاید یکی از دلایلش بازار گرمی برای بازدید از موزهای است که بیشک ارزشش را دارد. ورودی را دادیم و وارد ساختمانی شدیم که به سیاق موزههای دیگر فضایی آرام داشت. راهنمای موزه گفت که باید از طبقه سوم که تاریخ ارمنستان را از قرون چهارم قبل از میلاد مسیح شرح میداد، گشت و گذارمان را شروع کنیم. تالار طبقه سوم، از سالهای عصر سنگ، پارینه سنگی، میان سنگی و نوسنگی و مس سنگی شروع میشد و به عصر میانبرنزی قرون 23 تا 11 قبل از میلاد مسیح میرسید. سپس از قرن نهم قبل از میلاد مسیح یعنی آغاز عصر آهن ادامه پیدا میکرد تا قرن شانزدهم میلادی که پرده ماهوتی صحنه سال 1735 کلیسا که از تفلیس پیدا شده بود، آخرین اثری بود که در این طبقه میدیدیم. یکی از جذابترین بخشهای این موزه آن بود که به خواسته همیشگی مخاطبانش یعنی اینکه بخواهند به اشیای موزه دست بزنند را برآورده میکرد. شاید همین ویژگی بود که آن را برای من با بقی موزههایی که در طول عمرم دیده بودم، متفاوت میکرد. مثلا قدیمیترین کفش چرمی جهان که تاریخش به 5 هزار و 500 سال پیش برمیگردد، در سال 2008 در شرایط عالی در غار آرنی 1 (Areni-1) واقع در استان وایوتس دزور ارمنستان پیدا شده است. این کشف توسط یک تیم بینالمللی به رهبری بوریس گاسپاریان، باستانشناس موسسه باستانشناسی و قومنگاری آکادمی ملی علوم ارمنستان انجام شد و حالا در موزه تاریخ ارمنستان گذاشته شده است. اما جذابترین بخش موزه این بود که یک لنگه این کفش در محفظهای شیشهای نگهداری میشد و لنگه دیگرش دقیقا جلوی همان محفظه بر روی یک میز که بالایش نوشته بود : «بردار و لمسش کن» در دسترس عموم بود و گردشگران میتوانستند قدیمیترین کفش چرمی جهان را در دستهای خود بگیرند و پوست نرم و چرمینش را از نزدیک لمس کنند. بیرون همین سالن هم، کار مشابه اما بامزهتری کرده بودند و کفشی مشابه قدیمترین کفش چرمی جهان ساخته بودند که گردشگران میتوانستند آن را به پا کنند و آن وقت احساس کنند که در تاریخ پا گذاشتهاند تا تاریخ فقط یک خاطره دور و دور از دسترس نباشد. این اتفاق در طبقات دیگر هم افتاده بود، من به عنوان گردشگر میتوانستم به سنگهایی که روزگاری برای انسان اولیه، کار چخماق را برای روشن کردن آتش را میکردند یا حکم چاقو را داشتند، دست بزنم و با کسی که سالهای سال پیش نگران تامین گرما و غذایش بود؛ همذاتپنداری کنم. در طبقه دوم ساختمان تاریخی، سفالگری ارمنستان در قرون نهم تا سیزدهم میلادی نمایان بود و بعد در سالن روبهرو ارمنستان قرون پانزدهم تا نوزدهم را میدیدیم. از لباسهای سنتی تا ارمنستان شوروی، نسلکشی ارامنه در سال 1915 تا نقشههای تاریخی ارمنستان از منابع مختلف رومی، اسلامی، ایرانی، عثمانی و… با نشان میداد. نقشههایی که مرزبندی این کشور در دورههای مختلف و شهرهای آن از جمله قرهباغ یا به زبان ارمنی آرتساخ که همیشه و هنوز محل کشمکش بین جمهوری آذربایجان امروزی و ارمنستان بوده و است را به شکل تاریخی و واضح نشان میداد. نکته جالب درباره این نقشهها هم این بود که ایران در منابع مختلف کنار ارمنستان به شکلهای مختلف نشان داده شده بود و خلاف تصور ما از یکسان بودن نام ایران در همه نقشهها، نامهای مختلفی در طول تاریخ از سوی محققان مختلف بر آن گذاشته شده بود. از جمله نقشهای از دوره عثمانی که بر ایران نام عجمستان گذاشته شده بود. طبقه اول و آخر این موزه به هنر قالیبافی ارمنستان که از اولین هزاره میلادی تا امروز ادامه دارد، پرداخته بود. هنری که طرحهایش بیشباهت به طرح فرشهای ایرانی نیست و احتمالا به دلیل حضور طولانی ارامنه در ایران بدون اینکه بدانیم فرشهای ارمنی زیادی را با نمادهای صلیب و رستاخیز مسیح، الفبای ارمنی، گل زنبق، ستاره به همراه لوزی بزرگی در قابهایی چهارگوش با رنگهای سرخ و زرد و آبی دیدهایم. موزه در طبقه اول در کنار فروشگاهی که کارت پستالهای آثار تاریخی پیدا شده در ارمنستان، چوب الفهایی با طرح فرشهای ارمنی و زیورآلاتی شبیه آنچه در موزه بود و کتابهایی از تاریخ ارمنستان را نگهداری میکرد، تمام شد. اما آنچه در من تمام نشد موزههای زنده ارمنستان و تفاوت برخورد با گردشگری در ارمنستان و ایران بود. ارمنستان که از نظر وسعت 50.4 برابر کوچکتر از ایران است. در مقایسه با تاریخ ایران با آن گستره و عظمت، از تاریخ 1995 یعنی چهار سال پس از استقلالش از جماهیر شوروی بر روی گردشگری خود سرمایهگذاری کرده و در عرض 25 سال وابستگی خود به گردشگری را چنان بالا برده که در سال 2019 و پیش از همهگیری کرونا، 11.4 درصد تولید ناخالص ملیش از صنعت گردشگری به دست آمد. به گزارش اداره تجارت بینالملل، درآمد ارمنستان از گردشگری سالانه 15 درصد افزایش پیدا کرده و بر اساس تحقیقات سالانه شورای جهانی سفر و گردشگری در سال 2021، سفر و گردشگری بیش از سه درصد از تولید ناخالص داخلی ارمنستان در سال 2020 را تشکیل داده و 11 درصد از کل اشتغال را فراهم میکند. گردشگران بینالمللی در سال 2020 بیش از 300 میلیون دلار به اقتصاد محلی کمک کردند که 2.4 درصد از تولید ناخالص ملی ارمنستان را تشکیل میداد. اما ما و موزهها و مکانهای تاریخی خلوتمان با تاریخ هزاران ساله، کجای گردشگری ایستادهایم؟ این سوالی است که بهتر است دولتمردان از خودشان بپرسند شاید که کسی نگران آنچه ایران دارد و جهانیان نمیبینند، شد و کاری برای این صنعت مهجور کرد.
پیشنهاد سردبیر
سرمایهگذاری در معدن بازنده
مطالب مرتبط
استفاده از باورهای مذهبی برای مقابله با کمآبی
تک رقمی شدن نرخ بیکاری در ۲۶ استان
زمان صدور احکام جدید متناسبسازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی
اعلام نهایی اسامی پذیرفتهشدگان آزمون دبیری در مرداد
مدارس دولتی عادی هنگام ثبتنام حق دریافت پول ندارند
تعلیق شهردار و اعضای شورای یک شهرستان در استان البرز
رگبار در ۱۷ استان
۵۰۰ هکتار از نیزارهای هورالعظیم در آتش سوخت
بارندگی شدید و سیل در «تورنتو»
ظریف امشب درباره شورای راهبردی دولت چهاردهم در تلویزیون صحبت میکند
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید