پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | توتیای کرمان

توتیای کرمان





۲۹ دی ۱۳۹۴، ۰:۳۶

توتیای کرمان

سرمه یا سورمه یکی از محصولات کرمانی است که از اعصار باستان و در بسیاری از نقاط دنیا نه فقط به عنوان ماده ای آرایشی و یکی از هفت قلم آرااش معروف(حنا، وسمه، سفیداب، سرخاب، سرمه، زرورق و غالیه) بلکه به عنوان مهم ترین و پرکابردترین داروهای چشم پزشکی کاربرد داشته است.
سرمه از توتیا حاصل می شود و از این رو توتیا را گاه سنک سرمه نیز خوانده اند و از این روی می توان هر آن چه در مورد توتیای کرمان گفته می شود را به سرمه هم تعمیم داد و از هر آن چه پیرامون پیشینه باستانی توتیا و کاربردهای آن در طب و طبابت گفته شد را درباره سرمه نیز صادق دانست.
در منابع عمومی و غیر مرتبط با طب به طور معمول سرمه را چنین تعریف کرده اند:«سرمه که در قدیم کُحل خوانده می شد، ماده ای آرایشی است که از ترکیب دوده و دیگر مواد تهیه شده و به چشم کشیده می شود و معمولا برای تیره کردن رنگ پلک های چشم به کار می رود.
آنندراج نیز درباره آن می نویسد:«سرمه سنگی است صفایحی(پهن) و براق که بسایند و سوده آن را در چشم کنند… نام رنگ سرمه ای از این ماده گرفته شده است.»
سرمه کرمان به اقصی نقاط عالم از هند و چین در شرق اقصی گرفته تا مصر و عراق و عربستان و حتی بسیاری از کشورهای اروپایی صادر می شده است. استفاده از سورمه و توتیا به روزگاران خیلی دور و اعصار ما قبل تاریخ باز می گردد و اساساً سابقه کهنی که در تقویت و زیباسازی چشم و درمان بیماری های آن به توتیا نسبت داده شده به شکل کاربردی آن یعنی سرمه منسوب است و آن نخستین بار در کرمان به دست آمده است.
در زمانی بالغ بر 3500 سال پیش از میلاد مسیح، ملکه ای مصری برای زیباسازی و درشت جلوه دادن چشمان شان به چشم خود سرمه می کشیدند و افزون بر این سرمه را نگهبان چشم علیه بیماری ها می دانستند و معتقد بودند که تیره کردن رنگ دور پلک ها با سرمه از شدت رسیدن آفتاب به چشم کم می کند و آن را در برابر برخی بیماری های چشمی مصون می دارد. همچنین از حفاری هایی که در مقبره های مصریان باستان به عمل آمده، سرمه دان هایی کشف شده که داخل آن ها هنوز سرمه بوده است.
مادران در شبه قاره هند و برخی نواحی پیرامونی، به چشم نوزادان و کودکان سرمه می کشیدند. به باور آن ها این کار«سوی چشم را نیرو می بخشد» و علیه چشم بد نگهداری می کند.
گزنفون مورخ یونانی می نویسد:«کوروش هخامنشی سرمه کشیدن و آرایش صورت را تصویب می کرد تا چشمان و صورت اشخاص زیباتر از آن چه هست به نظر آید. زنان هخامنشی نیز برای آرایش و درخشندگی آن از سرمه های گوناگون استفاده می کردند.»
همچنین قراینی از کاربرد سرمه در عصر ساسانی و رواج گسترده آن نزد پادشاهان و ملکه های ساسانی وجود دارد. در برهان قاطع آمده است:«سرمه ای بود که خسرو پرویز داشت. گویند هر که یک بار در چشم کشیدی تا یک گز عمق زمین را بدیدی و تا مدت یک سال این چنین بودی.»
در واقع همین نگرش خاص ایرانیان باستان نسبت به خواص تقویتی و درمانی سرمه که منشأ آن تتبعات و تجربیات حکیمان خردمند کرمان باستان پیرامون این ماده بوده است. پس از ظهور اسلام و در اعصار اسلامی مورد توجه و پذیرش اطبای مسلمان قرار گرفت و به اساس و مبنای چشم پزشکی یا کجالی در طب اسلامی مبدل گردید. در این ارتباط باید دانست که اساساً واژه کحالی از کلمه کحل گرفته شده و کحل واژه ای بوده که نخستین بار اعراب سرمه را بدان نام خوانده اند و به همین خاطر کحل حجری یا کحل اسود کلماتی بوده اند که در زبان تازیان گاه به جای توتیای کرمان به کار گرفته شده است.
هنگامی که مارکوپولو از راه ابریشم به چین می رفت در موقع عبور از کرمان و در کوهبنان افزون بر مشاهدات خویش درباره توتیای عالی کرمان و نحوه استخراج و استحصال شخصا مقداری سرمه تهیه کرد تا آن را به عنوان هدیه ای ارزشمند برای شاهزادگان ببرد.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *