پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | روحانی در گوشه رینگ

روحانی در گوشه رینگ





۱۸ شهریور ۱۳۹۷، ۹:۳۸

روحانی در گوشه رینگ

نعمت احمدی

یک/ برخی می‌گویند در شرایط حساس کنونی نباید انتقاد کرد. منظور از این شرایط حساسی که در آن هستیم چیست؟ ما مدت زیادی است که در شرایط حساس به سر می‌بریم. هر زمان می‌خواستیم حرفی بزنیم، می‌گفتند در این شرایط حساس نباید چنین حرفی را زد. یعنی در این مدت زمان طولانی ما در گردنه شرایط حساس گیر کردیم؟ چه روزی بوده که در شرایط حساس کنونی نبودیم؟ شرایط حساس کنونی یعنی قفلی بر دهان منتقدان زدن. مملکت قانون اساسی دارد. نهادها باید کار خود را انجام دهند. وقتی رییس بانک مرکزی نظارتی بر موسسات مالی ندارد، وقتی بهره‌های کلان به پول‌های سرگردان می‌دهند، معلوم است شکست می‌خورند. وقتی منابع مالی مردم از بین رود، نتیجه‌اش اعتراضات خیابانی می‌شود که در اعتراض به موسسات مالی داشتند. وقتی رییس کل بانک مرکزی مملکت را به جایی رساند که نقدینگی مردم دست چند موسسه افتاد، آن موقع شرایط حساس بود. اگر روز اول اجازه می‌دادند مردم نقد می‌کردند، اگر امثال مرتضوی‌ها به جان رسانه‌ها نمی‌افتاد، امروز در شرایط حساس کنونی نبودیم. یکی از وزرای فنلاندی به علت حیف و میل بیت‌المال استعفا می‌دهد. حالا حیف و میل چه بوده؟ از تلفن دولتی برای زنگ زدن به همسرش استفاده کرده. به این دلیل استعفا کرده. حالا در ایران ببینید چه خبر است.

دو/ روحانی مثل بوکسوری می‌ماند که در گوشه رینگ گیر کرده و از هر طرف ضربه‌ای می‌خورد. اقتصاد کشور به شدت آسیب دیده. اعتراض مردمی وجود دارد. کارگران وضعیت بدتری نسبت به گذشته پیدا کردند و نمی‌توانند حقوق خود را بگیرند. بسیاری از کارخانه‌ها تعطیل شدند. در عرصه خارجی هم شکاف عظیمی میان آمریکا و ایران به وجود آمده است و اروپا هم نمی‌تواند به ایران کمکی کند. چرا که سیطره دلار بر اقتصاد دنیا به حدی است که دولت‌ها نمی‌توانند برای شرکت‌ها تعیین تکلیف کنند. شرکت‌ها از چیزی تبعیت می‌کنند که حاکم بر بازار جهانی است و فعلا دلار بر بازار جهانی حاکم است. بدین ترتیب روحانی در سه تا چهار جبهه گوشه رینگ گیر افتاده. وضعیت سوریه، عراق و منطقه را هم به این مسائل اضافه کنید. حالا در داخل کشور هم همه منتقد دولت شده‌اند. چند روز پیش در جلسه با رهبری، همه از روحانی انتقاد کردند و او فقط لبخند زد. چاره‌ای هم نداشت. چون به باور من روحانی از چاقو، تنها تیغه‌اش را در اختیار داشته و دسته آن در اختیار دیگر نهادها بوده. اما حالا این تیغ نه تنها کارایی نداشته که دست دولت را هم دارد می‌برد. در این شرایط تنها حامیان روحانی مردم می‌توانند باشند. اما وقتی رییس جمهور در حوزه سیاست پله پله عقب نشینی می‌کند و در حوزه اقتصاد هم نتوانسته وضعیت دلخواه جامعه را ایجاد کند، مردم ناامید می‌شوند و در حمایت از او منفعل عمل خواهند کرد. در این شرایط همه هجمه‌ها به سمت روحانی می‌رود در حالی که ما می‌دانیم روحانی در قبالی این همه مسوولیتی که از او می‌‌خواهیم، اختیاراتی نداشته. وقتی که فشارها در درون حاکمیت نسبت به روحانی زیاد می‌شود و ضریب تحمل او را پایین می‌آورد، کلمه مردم را می‌گوید. اما باید ببینیم که مردم از دید روحانی چه کسانی هستند؟ آن 24 میلیون نفری که به او رای دادند؟ آن 54 میلیون نفری که واجد شرایط رای دادن بودند؟ روحانی می‌خواهد کوشش کند خود را رییس جمهوری فراجناحی معرفی کند. او از تدبیر و تزریق امید به جامعه سخن می‌گوید. اما امروز عملکرد او این واژه‌ها را بی‌معنی کرده است. روحانی در این گوشه رینگ که گیر کرده، هرازگاهی توقع دارد کف و سوت مردم را بشنود. اما آیا مردم از بازی روحانی در گوشه رینگ خوششان می‌آید که برای او کف و سوت بزنند یا نه، نمی‌دانم.

سه/ من نمی‌توانم این حکم قطعی را صادر کنم که می‌گویند بدنه اجتماعی اصلاح طلبان به دلیل عملکرد روحانی از اصلاحات ناامید شدند. من این باور را ندارم. روحانی کاندیدای واقعی اصلاح طلبان نبود. اصلاح طلبان در یک انتخاباتی که گزینه‌های زیادی نداشتند، از بین او و رییسی یکی را انتخاب کردند. طبیعتا آن‌ها در این گزینه‌های محدود، روحانی با ادعای میانه‌روی را به رییسی ترجیح می‌دادند. پس باید این اصل را بپذیریم که رای اصلاح طلبان به روحانی سلبی بود، نه ایحابی. روحانی هم ادعای اصلاح طلبی ندارد. او در دولت اول اندک گوشه چشمی به اصلاح طلبان داشت و به معاون اول خود که اصلاح طلبی شناخته شده بود، اختیارات زیادی داد. اما در دولت دوم دیگر اینگونه نیست. جهانگیری امروز چرخ پنجم کابینه است. در دولت آیت‌الله هاشمی و در دولت اصلاحات، حبیبی برای مدتی معاون اول رییس جمهور بود. نشریه گل آقا در آن زمان به او لقب معاون اول بی‌آزار داده بود. چون تقریبا آچاری بود که هیچ پیچی را باز نمی‌کرد. به اعتقاد من امروز هم جهانگیری معاون اولی بی آزار است که اختیارات معاون اولی را ندارد. اگر تاثیرگذاری او در دولت روحانی 10 درصد باشد، قدرت واعظی و نهاوندیان 90 درصد است. این در حالی است که واعظی صرفا رییس دفتر رییس جمهور است و باید به مدیریت امور داخلی کابینه بپردازد اما به نفر دوم کابینه تبدیل شده. بدین ترتیب من فکر می‌کنم که روحانی در انتظار پایان سه سال باقی مانده دولت دوازدهم است. اینکه او در انتخابات بعدی ریاست جمهوری از چه دیدگاهی حمایت می‌کند مشخص نیست اما مشخص است که او از جهانگیری حمایت نخواهد کرد. حالا اینکه نگاه دیگری به صندلی قدرت دارد، معلوم نیست.

 

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *