پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | طنزیمات| ای شاخِ تَر به رقص آ

طنزیمات| ای شاخِ تَر به رقص آ





۲۰ تیر ۱۳۹۷، ۹:۳۴

ای شاخِ تَر به رقص آ

دو سه روزی است که کمر تغار جهان نمای ما چند سانتیمتری بیش از حد مجاز عقب رفته است و همه قوای جامعه را مشغول خود کرده است. شرکت سازنده هم گارانتی اش را بر عهده نمی گیرد و می گوید:«احتمالاً بیل به کمر تغار خورده و گر نه چه دلیلی دارد که مهره هایش از جای خود خارج شده و عقب تر از حد معمول قرار گیرد؟ مگر به قصد قر ریختن!»

طنزیماتچی ضمن تأیید بی بند و باری تغار فوق الذکر خاطرنشان کرد:«ما همواره این تغار را به رعایت تقوا توصیه می کنیم؛ اما چه کنیم که نرود میخ آهنین بر تغار!» این مفسر واحد طنزیمات خبر، تغار معلوم الحال و دنباله رو فرهنگ های منحط، نیمه منحط و غیر منحط را عامل تمامی مصیبت هایی دانست که در طول دهه های اخیر از زمین و آسمان بر مردم نازل شده است. وی در حالی که با دو انگشت اشاره و شست، کشک های غلیظ را از دور دهان گشادش پاک می کرد، گفت:«البته بنده عوامل عمل قبیح و بنیان برانداز رقص را ابزارهایی بیش نمی دانم و معتقدم که باید تئوریسین های رقص را پای میز محاکمه کشاند و این آب گل آلود را از چشمه خشکاند.» وی روده درازی کرد:«حافظ و مولوی دو شاخ اصلی هستند و شاعران دیگری نیز دنباله رو جریان قر کمر هستند. مثلاً حافظ می گوید: 

رقص؛ بر شعر تر و ناله نی خوش باشد

خاصه رقصی که در آن دست نگاری گیرند 

خوب دقت کنید حافظ مروّج رقص دو نفره روی یخ و روی چمن و باله و… است و تأکید می کند که این دو نفر باید دست هم را بگیرند. اسمی هم از عقد و صیغه محرمیت به میان نمی آورد!»

وی مولانا را از دیگر شاخ هایی دانست که با شعر معروف:آمد بهار جان‌ها ای شاخ تر به رقص آ، در حال تحریک شاخ های اینستاگرامی به چرخش ستون فقرات است. همچنین خواننده مجهوالهویه ای  که بعید است با شرایط فعلی که همه در به در دنبال کمر لرزان هستند، آفتابی شود، شاعر «رقص گلها»ست که سال ها قبل دهانش را باز کرده و گفته است:

زیباست در باران تازه شدن ها

رقص گلها در آغوش چمن ها

سرویس فرهنگی تغار نیوز پیشنهاد می دهد که عباس بهادری خواننده این شعر که گل ها را به آغوش چمن ها دعوت می کند و از آن ها می خواهد که قولنج یکدیگر را بشکنند را جهت اعتراف گیری به تلویزیون برگردانند تا بگوید که آیا از خواندن این ترانه منظوری داشته یا نداشته؟»

علاوه بر  این، عادت بد رقص به قدری در حافظ نهادینه شده که نه تنها توبه نکرده بلکه مایل است بعد از مرگ هم به دنیا باز گردد و عمل شنیع خود را ادامه دهد. ملاحظه بفرمایید!

بر سر تربت من با می و مطرب بنشین

تا به بویت ز لحد رقص کنان برخیزم

بنابراین پیشنهاد می شود که ماموران پلیس فتا و خبرنگاران واحد خبر صدا و سیمای شیراز به صورت شبانه روزی همراه با می و مطرب بر مزار این تئوریسین حرکات موزون بنشینند و مراقب حافظیه باشند و به محض این که از لحد خود رقص کنان برخاست، در همان مکان بساط اعتراف گیری را راه بیندازند، باشد که عبرتی بشود برای شاخ های اینستاگرام تاریخ ادبیات ایران و جهان!

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *