پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | رضا عباسی؛ نقاش دوره صفویه

رضا عباسی؛ نقاش دوره صفویه





۲۶ دی ۱۳۹۵، ۰:۱۸

رضا عباسی؛ نقاش دوره صفویه

رضا عباسی مشهورترین نقاش زمان شاه عباس صفوی است. مراوده های سیاسی و بازرگانی با کشورهای اروپا، در زمان شاه عباس، موجب رواج نقاشی های ایتالیایی در بازار اصفهان شده بود. رقابت دربار صفوی با دربار هنرپرور جهانگیر پادشاه مغولی هند نیز سبب دیگری برای توجه به هنرمندان در این زمان بود. در این میان آقارضا نامی سرآمد همه هنرمندان و نقاشان اصفهان گردید. شاه عباس او را به خود منسوب کرد و از آن پس به نام رضا عباسی مشهور شد. ساختمان بناهای متعدد در زمان شاه عباس اول در اصفهان، نوعی تازه از نقاشی را به وجود آورد.
پیش از آن در زمان شاه اسماعیل و شاه طهماسب، نقاشان بزرگ چون کمال الدین بهزاد به تصویر کردن کتاب های خطی می پرداختند. اما در این دوره نقاشی بر روی دیوارها و کشیدن تصاویر بزرگ برای تزیین بناها مرسوم گردید. رضا عباسی در فاصله این سال ها پرده های نقاشی بسیار آفرید که در آن ها به جای انبوه درباریان، تنها صورت یک یا دو آدمی زیبا نقش می شد. در این تصویرها رنگ آمیزی لباس و صورت و تزئینات و تجملات صحنه درخششی چشم گیر دارد. اما مهارت رضا عباسی، که بیشتر به نقاشی سیاه قلم تمایل داشت، در تصویر طبیعت و حالات روحی و اخلاقی مردم عادی بود. با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان در زمان شاه عباس اول در سال ۱۰۰۰ هجری قمری برابر با ۹۶۹ هجری شمسی و عزیمت هنرمندان به این شهر، در نقاشی ایران تغییر و تحول کلی پدید آمد و هنرمندان برای ارایه کارهای هنری خود فرصت و امکان بیشتری یافتند. در این دوره، نقاشی از درون صفحات کتابها و تزیین آنها بیرون آمد و به صورت تک ورق رواج یافت.بیشترین موضوعی که نقاشان این دوره به تصویر کشیده اند عبارت است از: زندگی عامه مردم و درباریان و به خصوص به تصویر کشیدن اشراف یا لباسهای فاخر و الوان. در این دوره تک چهره سازی در نقاشی رواج زیادی پیدا کرد، شاید دلیل عمده این کار آشنایی هنرمندان دوره صفوی با آثار هنرمندان ممالک اروپایی بود، به دلیل آن که این دوره در حقیقت آغاز ارتباطات نوین با جهان غرب بود، چیزی که در دوره های بیشتر بدین صورت امکان نیافته بود.
مکتب دوره دوم صفویه با حکومت شاه عباس اول آغاز می شود که در واقع دوران نزول هنر نقاشی (نگارگری ایرانی) و نفوذ هنر اروپایی است و به پیروی از نقاشی های دیواری کلیساهای اروپا نقاشی های دیواری در کاخها و خانه های بزرگان این دوره شروع می شود. مکانهایی که در آنها نقاشی های دیواری فراوانی دیده می شود عبارتند از: عالی قاپو، چهلستون، کلیسای وانک و خانه های سوکیاس در جلفا.
سبک این دوره، چه در نقاشی دیواری و چه در نقاشی های دیگر (پارچه، کاغذ و چوب) از روی اندام های کشیده تر افراد این دوران و تغییر شکل کلاه قزلباش قدیم، عمامه های مختلف بزرگ، زربافت و راه راه و گاه نیز کلاه فرنگی مشخص می شود. در این دوره هنرمند به مقدار زیادی از قید تصویرگری برای کتاب رها می شود و آثار خود را بر روی دیوارها نقش می کند و ظهور گسترده نقاشی دیواری مشخصه این دوران است. از این دوره تحولات عمده فرهنگی هنری به خصوص هنرنگاری ایرانی آغاز می گردد و هویت اصلی نقاشی و فرهنگ ایرانی به شدت تحت تاثیر فرهنگ اروپایی قرار می گیرد.
به این نکته باید توجه کرد که شاه عباس دوم مشوق و مروج فرم های نقاشی اروپایی بود و در این باب هم تلاشهایی نمود. در قرن ۱۸ میلادی، نفوذ غرب و اشکالات سیاسی درون جامعه ای ایرانی، موجب اضمحلال و غنای نقاشی ایرانی (خصوصاً مینیاتور به لحاظ تاثیر تکنیک های غربی و نقاشی رنگ و روغنی) و تعدادی از هنرهای دستی (رنگ سازی، فلزکاری، کاغذسازی، جلد سازی و قالی بافی) شد که نتایج آن در سال های بعد در دوران قاجار مشاهده گردید و حتی تا امروز هم باقی است.
مهم ترین و جالب ترین کارهای نقاشی این دوره متعلق به رضا عباسی و شاگردان اوست. وی مدت زیادی ریاست کتابخانه دربار را به عهده گرفت و روابط دوستی نسبتا عمیقی با شاه عباس داشت. ظرافت کارهای دوران جوانی رضا عباسی، یادآور و احیا کننده سنت های متزلزل نسل قبل نقاشان صفوی در دربار شاه طهماسب بود ولی در اواخر، طرح های او تحت تاثیر تجارب زندگی اشرافی زمان خود و گذشت عمر، لطافت خود را از دست داد و خشن شد.موضوعات او بیشتر از بین افراد طبقات پایین جامعه انتخاب شده و از طرف دیگر نفوذ و رواج نقاشی اروپایی در آثار این استاد بی تاثیر نبوده است.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *