پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | پیام ما بررسی می کند از متن تا حاشیه شلاق خوردن یک خبرنگار

پیام ما بررسی می کند از متن تا حاشیه شلاق خوردن یک خبرنگار





۲۳ دی ۱۳۹۵، ۱:۴۲

پیام ما بررسی می کند

از متن تا حاشیه شلاق خوردن 

یک خبرنگار

همه لرزش دست و دلم از آن بود که…. مبادا در ازدحام این همه اخبار کرامت انسانی خبرنگار گم بشود.

اعتراض جامعه‌ی پزشکان به سریال “درحاشیه” را به یاد دارید؟ 

“۷ هزار پزشک آماده‌ی تجمع اعتراضی علیه سریال جدید مدیری”  تیتر بسیار جالبی بود و ناخواسته انسان را به یاد جامعه‌ای می‌انداخت که دچار بی‌حسی و بی‌عملی نشده و نسبت به حوادثی که در آن اتفاق می‌افتد به هیچ‌وجه بی‌تفاوت نیست و از همه‌ی این‌ها مهم‌تر سازماندهی‌های سندیکایی و صنفی هم آنچنان قدرمند است که صرفا برای عکس‌العمل نشان دادن به یک سریال( نه کم بودن درآمد و پایین بودن استاندارد زندگی و حتی شلاق خوردن یک همکار) ۷ هزار نفر از فعالین در این حوزه آماده‌ی تجمع اعتراضی می‌شوند.

ماجرای پزشکی در بیمارستان ممسنی را به خاطر دارید؟

در این خصوص محسنی اژه‌ای به تسنیم می‌گفت: توسط دادستان به مأموران حاضر در صحنه اعلام می‌شود که این خانم دکتر را با مأموران زنی که همراه دارید، هدایت کنید به کلانتری و توضیح بخواهید که موضوع چه بوده است؟ البته در خیلی از رسانه‌ها دیدم مطرح شده است که این خانم بازداشت شده؛ این خبر صحت ندارد و از منظر حقوقی بازداشت زمانی است که کسی متهم شود، تفهیم اتهامی صورت گیرد و قرار بازداشت برای او صادر شود در حالیکه در این جریان وی بازداشت نشده، بلکه توسط مأموران زن به کلانتری برده می‌شود که البته ما هم تصدیق می‌کنیم که کار صحیحی نبوده است و باید مشخص شود که چه مسائلی بین آن مأموران و آن خانم رد و بدل شده و آیا استنکافی صورت گرفته یا خیر؟ البته اجمالاً گفته شده که وقتی استنکاف از سوی آن خانم صورت گرفته به وی دستبند می‌زنند، گر چه شاید می‌شده به طریق دیگری عمل کنند و حتی دستبند هم نزنند. با این اوصاف وی به کلانتری منتقل می‌شوند و موضوع توسط رئیس کل دادگستری استان پیگیری می‌شود و سپس آن خانم پزشک به دادسرا می‌آیند و پس از ادای توضیحاتی  با یک وجه التزامی مرخص می‌شود.

نگارنده هیچ قضاوتی درباره‌ی آنچه در ممسنی رخ داده ندارد، بلکه نکته‌ی قابل توجه اینجاست که چه تفاوتی بین خبرنگار شلاق خورده و پزشک شلاق نخورده است که برای پزشک محسنی‌اژه‌ای وادار به ارائه توضیحاتی می‌گردد و متذکر می‌شود که وی بازداشت نشده و … اما برای خبرنگاری که شلاق خورده آب از آب تکان نمی‌خورد و حتی ابوالفضل ابوترابی، نماینده مردم نجف‌آباد در مجلس شورای اسلامی با تأسف از این اتفاق می‌گوید: «دستگیری این خبرنگار که با صدور حکم ورود به منزل شخصی‌اش همراه بود، در اولین ساعات صبح صورت گرفت ولی تا انتقال این شخص به کلانتری خودروی حامل او نزدیک به یک ساعت در خیابان‌های اطراف محل دستگیری مشغول بازداشت مجرمان دیگری بود. حتی در ساعات اولیه صبح مأموران جلوی در خانه وی ریختند تا او را دستگیر کنند».در نتیجه بر اساس گفته‌های ابوترابی وی را نه تنها شلاق زدند که در شهر هم گردانده‌اند که خوشا به سعادت قلم‌به دستان هم وطن.

به روایت ابوترابی نماینده‌ی مجلس، ماجرا از این قرار است که: در ۲۵ خرداد سال جاری خبرنگار نجف‌آبادی، خبری را با مضمون توقیف ۳۵ دستگاه موتورسیکلت دانش‌آموزان یکی از هنرستان‌های این شهر منتشر کرد که در ادامه نیز با توجه به قوانین خاص حوزه مطبوعات، جوابیه دستگاه مربوطه را هم در پایگاه خبری خود درج کرد که طبق آن تعداد این وسایل نقلیه، هشت دستگاه عنوان شده بود. در پی صدور حکم شلاق برای خبرنگار، رایزنی‌های گسترده‌ای با رئیس پلیس نجف‌آباد و مدیران در سطح استان و شهرستان داشتم و طبق صحبت‌هایی که شد، قرار بود از او تعهد کتبی گرفته شود تا از اجرای حکم جلوگیری شود، اما متأسفانه به دلیل اینکه مسئولان دقت نظر نداشتند، خبرنگار حکمش اجرا شد و  پیگیری‌های بنده و شخص رئیس پلیس استان برای لغو حکم بی‌نتیجه ماند و بنده این‌گونه اقدامات را تأیید نمی‌کنم».

و از روزنامه‌های کشور هم تا آنجا که ما جست‌وجو کردیم سکوت کردند و تنها روزنامه‌ی شرق در مطلبی کوتاه پیگیر این ماجرا می‌شود که ذکر بخش‌هایی از این مطلب خالی از لطف نیست:

«واکنش‌های مسئولان نجف‌آبادی در پی تماس خبرنگار «شرق» با آنها نیز در نوع خود بی‌نظیر بود. سرهنگ کریمی، معاون اجتماعی نیروی انتظامی نجف‌آباد، پس از برقراری تماس خبرنگار و معرفی خود تأیید کرد تماس صحیح برقرار شده و اعلام کرد اصلاً چنین اتفاقی در نجف‌آباد روی نداده و شایعه است و تکذیبیه نیز به‌زودی منتشر می‌شود و پس از اصرار خبرنگار مبنی بر وقوع این اتفاق، او گفت سرهنگ کریمی نیست و نمی‌تواند اطلاعات بیشتری به خبرنگار بدهد. دیگران نیز جواب‌های در خور توجهی دادند. ول کنید، تمام شد، دنبال ماجرا را نگیرید، آشتی کردند، روبوسی کردند و خودمان با خرد جمعی حلش کردیم، بخش دیگری از واکنش‌ها به این ماجرا بود. تمام کسانی که خبرنگار با آنها تماس گرفت، توجیه می‌کردند که حالا خبرنگار و مسئولان روبوسی کرده‌اند و بهتر است این ماجرا را کش ندهیم.

سهراب مظفرنجفی، فرماندار نجف‌آباد، در گفت‌وگو با «شرق»، هرگونه اطلاع خود از شلاق‌خوردن خبرنگار نجف‌آبادی را تکذیب کرد و با اشاره به اینکه پس از اجرای حکم او در جریان قرار گرفته، گفت: «من کلاً دو هفته است که به این شهرستان آمده‌ام، هیچ اطلاعی هم به من نداده‌اند درحالی‌که حکم برای پنج ماه پیش بوده است. شلاق خوردن و نخوردن ایشان هنوز برای ما محرز نشده اما خود ایشان اذعان دارد که شلاق خورده، وقتی این اتفاق افتاد، ایشان به من اطلاع داد. اگر من در جریان بودم با آقایان صحبت می‌کردم و شاید این ماجرا حل می‌شد».

وی در پاسخ به این سؤال که در کجای جهان شلاق زدن خبرنگاران امری بدیهی است؟ افزود: «تفسیر نکنید. من اطلاع ندارم ایشان شلاق خورده، ایشان خودش اذعان کرده که شلاق خورده و در صورتی که این مسأله صحت داشته باشد ناراحت می‌شوم».

مجید نعمت‌اللهی مدیر مسول نشریه‌ی اقتصاد کرمان در پاسخ به این پرسش پیام‌ما که اگر این حادثه برای یک خبرنگار کرمانی رخ داده بود چه می‌کردید؟ 

گفت: قبل از اینکه ما کاری بکنیم نیروی انتظامی و قوه‌ی قضاییه باید تفاوتی قایل بشود بین کسی که به صورت شخصی پیگیر مساله‌ای هست با آن کسی که نماینده‌ی افکار عمومی و پیگیر مطالبات مردم است. و این انتظار وجود دارد که همراهی و سعه‌صدر بیشتری نشان داده بشود. متاسفانه ما نهادهای واسطه و نهادهای صنفی حوزه‌ی مطبوعات و رسانه‌ی ضعیفی داریم چرا که در این موارد این نهادها می‌توانند وارد عمل بشوند و وظایف صنفی خود را (در دفاع از اهالی آن صنف) انجام بدهند 

درتمام مدتی که شما مشغول کار رسانه بوده‌اید آیا شاهد چنین موردی بوده‌اید؟اصلا چنین چیزی سابقه دارد؟

بنده چند دوره در خانه‌ی مطبوعات کرمان عضو هیئت مدیره و یک دوره هم مسئول کمیته‌ی حقوقی بوده‌ام و خوشبختانه در کرمان من چنین چیزی را ندیده‌ام و ارتباط فرهنگ و ارشاد و خانه مطبوعات با قوه‌قضائیه بهتر است و حتی یک مورد که پیش‌آمد و خبرنگاری هم شاکی خصوصی داشت و هم شاکی دولتی از طریق همین نهادها مشکل حل شد و همانطور که گفتم باید وضعیت صنفی خبرنگاران تقویت شود.

دکتر عباس تقی‌زاده مولف کتاب سواد رسانه و از اهالی مطبوعات استان درباره‌ی این ماجرا گفت: شلاق زدن یک خبرنگار بسیاری از اظهار نظرهای سیاسیون و حتی دولتمردان را نسبت به آزادی اطلاعات و حمایت از خبرنگاران زیر سوال می برد. در مقام عمل باید حامی و پشتیبان بود و گرنه در مقام شعار هرچه می توان گفت.

وی افزود به نظر من این حرکتی رو به عقب است چرا که نه تنها در اذهان عمومی وجه‌ی خوبی ندارد بلکه وقتی با خبرنگار که نماینده‌ی افکار عمومی است چنین برخورد سختی می‌شود دیدگاه مردم نسبت به برخورد کنندگان هم آسیب می‌بیند و در واقع محصول این کنش این است که اعتماد اجتماعی آسیب می‌بیند و در مجموع جایگاه خبرنگاری و رسانه در کشور ضعیف می‌شود و ترس و واهمه و خود سانسوری را تقویت می‌کند و در واقع بدنه‌ی اطلاع‌رسانی مسولانه را ضعیف می‌کند.

چه چیزی در جامعه‌ی پزشکی ما هست که در  جامعه‌ی ژورنالیست‌های ما نیست که چنین رویکردهای متفاوتی را شاهد هستیم؟

بهتر این است که به درون خود نگاهی بیاندازیم اول اینکه به دلیل ضعیف بودن نهادهای صنفی، خبرنگاران، در جایی که باید خودشان به کمک یکدیگر بشتابند موفق عمل نمی‌کنند اگر این نهادهای مدنی وجود داشت نقش بازدارند و مذاکره کننده‌ای را بازی می‌کردند و به نتایج بهتری می‌رسیدیم که هم سیستم قضایی به خواست خود برسد و هم شان خبرنگار حفظ بشود. از طرفی در مقایسه با جامعه‌ی پزشکان، وقتی که امنیت شغلی در کار باشد راحت‌تر و بی دغدغه‌تر می‌توان دیدگاه‌ها را بیان کرد و استقلال مالی و پایگاه شغلی ایمن شما را به سمت کنشگری می‌برد ولی این بی ثباتی شغلی و اقتصادی که گریبان‌گیر خبرنگاران است بیشتر ایشان را به سمت محافظه‌کاری و حفظ وضع موجود می‌برد در حالی که انتظار می‌رود فعالیت اجتماعی موثری را از آنها شاهد باشیم به هر حال هیئت منصفه و دادگاه مطبوعات وجود دارد تا شان خبرنگار حفظ شود.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *