پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | استانداران کرمان از سال 1300 تا 1394 شمسی برگرفته از کتاب رهگذار عمر/خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی

استانداران کرمان از سال 1300 تا 1394 شمسی برگرفته از کتاب رهگذار عمر/خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی





۱۱ آبان ۱۳۹۵، ۰:۳۱

استانداران کرمان
از سال 1300 تا 1394 شمسی
برگرفته از کتاب رهگذار عمر/خاطرات و فعالیت های محمد صنعتی

سید مصطفی‌خان کاظمی
1311 شمسی
«وی فرزند میرزا احمد کاظمی، در 1266 ش. متولد شد. پس از انجام تحصیلات مقدماتی وارد مدرسه عالی علوم سیاسی شد و از آن مدرسه فارغ‌التحصیل گردید و به خدمت در وزارت امور خارجه درآمد. چندی در مرکز اتاشه اداره تشریفات بود، بعد به وزارت معارف انتقال یافت و ریاست معارف کرمان (1293 ش.) را عهده‌دار گردید.
پس از دو سال توقف در کرمان به تهران منتقل شد و به وزارت دارایی رفت. به اقتضای جوانی در حزب دموکرات از اعضای فعال بود و با کمک حزب مزبور در وزارت دارایی مشاغلی گرفت. در سال 1301 به علی‌اکبر دادور نزدیک شد و در تأسیس حزب رادیکال او را همراهی نمود و در جریان خلع قاجاریه و سلطنت رضاخان پهلوی، از افراد فعال بود. در 1304 عضو مجلس مؤسسان شد. در 1306 داور او را با رتبه‌ی 9 قضایی به معاونت وزارت عدلیه منصوب نمود و چند سالی در آنجا بود. بعد معاون وزارت مالیه شد.
در سال 1311 ش. والی کرمان و بلوچستان گردید و یک سال و چند ماه در آن سمت باقی ماند و از آنجا از طرف داور وزیر مالیه، دادستان دیوان محاسبات شد. در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی از کرمان (به همراه مرحوم سید محمد هاشمی) وکیل شد. در سال 1332 مجدداً به استانداری کرمان انتخاب گردید. او مردی زرنگ، فعال و زد و بندچی بود. ترقیات او مدیون حمایت‌های داور و تیمورتاش بود. در 75 سالگی در تهران درگذشت» (1).
در مورد حکومت وی در کرمان آمده است: «در 15 اسفند 1310 ش. به حکومتی کرمان منصوب و به این شهر آمد. موقع ورود مورد استقبال قرار گرفت. کاظمی چون دستور از رضاشاه داشت تا برای آبادی و رفاه مردم کرمان کوشا باشد، سعی وافری برای آبادی و رفاهیت مردم داشت. هفته‌ای یکی دو بار به میان مردم می‌آمد، مشکلات آن‌ها را سوال می‌نمود. در زمان او کارخانه برق ابوالقاسم هرندی به کار افتاد… کاظمی درویش مسلک بود و قسمتی از مزار مشتاق را با هزینه شخصی تعمیر نمود… در زمان کاظمی غله کمیاب شد و نان هر سه کیلو، پنج شاهی گران‌تر شد ولی به زودی نگرانی رفع شد و ماشین‌ها از اراک و تربت حیدریه گندم آوردند. در زمان کاظمی قبرستان جلو مشتاقیه که متروکه و محل وحشت‌آوری بود به وسیله بلدیه کنده و فلکه بزرگی (مشتاقیه) احداث گردید و نیز قدغن نمودند مرده‌ها را در شهر دفن ننمایند و به محوطه اطراف مزار سید حسین جنب مسجد صاحب‌الزمان دفن نمایند و نیز اداره صحیه (بهداری) اعلان نمود تمام گرمابه‌ها بایستی دارای دوش [شوند] و خزینه‌های قدیمی بسته شود… خیابان کاظمی (قدس) که از چهارراه بلدیه شروع و به خیابان شاهپور متصل می‌شد، در زمان کاظمی احداث و چون کاظمی سعی زیادی برای به وجود آمدن این خیابان نمود، شورای بلدیه کرمان به پاس خدمات کاظمی در کرمان، این خیابان را به نام او اسم‌گذاری نمودند…» (2).
لازم به ذکر است وی در اولین حضورش در کرمان که با هدف راه‌اندازی مدارس جدید به این شهر آمده بود، به حزب دموکرات کرمان پیوست و حتی با اعضای این حزب، چندی به فارس تبعید گردید. او پس از کودتای 28 مرداد 1332 نیز از طرف دولت برای دومین بار به استانداری کرمان انتخاب گردید.
سید مصطفی‌خان کاظمی همواره با کرمانیان ارتباط نزدیک و خوبی داشت، به نحوی که پس از عزیمت وی در مرتبه دوم استانداری کرمان، به پاس قدردانی از فعالیت‌های عمرانی و فرهنگی او و همچنین مذمت از دوران استانداری پیرنیا، این بیت شعر طنز ساخته و در کرمان دهان به دهان پخش شده بود:
«بعد از کاظمی، آن مرد خدا
کَر بیا، کُور بیا، پیر نیا» (3)
پی نوشت‌ها:
(1) ـ عاقلی، باقر: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 3، ص 1282.
(2) ـ همت، محمود: کرمان؛ شهر شش دروازه، ص 128 و 129.
(3) ـ نقل از مرحوم سید محمدرضا هاشمی (مدیر دوم روزنامه بیداری).

مشارالدوله حکمت
1312 شمسی
«نظام‌الدین حکمت، ملقب به مشارالدوله، متولد 1262 ش. در شیراز، فرزند حاج میرزا حسام‌الدین مشارالدوله شیرازی که از ملاکین و متنفذین شیراز بود، دو فرزند خود نظام‌الدین و رضا (سردار فاخر) را تحت تربیت و مراقبت دقیق قرار داد و در تحصیل آن‌ها کوشش بسیار نمود. نظام‌الدین پس از فراغت از تحصیل، در نهضت مشروطیت با مشروطه‌خواهان هما آهنگ شد و چون جوانی پر شور و مطلع بود، مورد توجه آزادی‌خواهان قرار گرفت.
در 1290 برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و لیسانسیه حقوق شد. پس از بازگشت به ایران، در انتخابات دوره سوم با کمک حزب دموکرات از شیراز به وکالت رسید و پس از تعطیلی مجلس جزء مهاجرین بود. پس از مراجعت به ایران، به معاونت وزارت فوائد عامه منصوب شد. مدتی نیز معاون معارف و معاون وزیر جنگ بود.
در فروردین 1304 ش. در کابینه سوم سردار سپه به کفالت وزارت فوائد عامه منصوب گردید. پس از فوت پدر، لقب مشارالدوله به او رسید و به حکومت کردستان رسید. رفتار و برخورد او با مردم کردستان موجبات رضایت اکراد را فراهم کرد و سال‌ها در آنجا با محبوبیت حکومت کرد. چندی هم حاکم بنادر و کرمان (1312 ش.) بود تا این که در مهر ماه 1313 ش. با فوت محمدعلی دولت‌شاهی، در کابینه فروغی به سمت وزیر پست و تلگراف معرفی گردید.
در کابینه جم نیز همچنان عهده‌دار این سمت بود تا این که در سال 1315 ش. در 54 سالگی در اثر سکته قلبی درگذشت و در باغ طوطی در زاویه‌ی حضرت عبدالعظیم مدفون گردید. مردی نیک نفس و لایق بود و به شیوه اشراف زندگی می‌کرد» (1).
در مورد استانداری نظام‌الدین حکمت در کرمان آمده است: «… در اوایل شهریور سال 2492 [1312 ش.] به حکومتی کرمان تعیین و در پانزدهم همین برج به کرمان وارد و مورد استقبال سرشناسان و روسای قشونی و کشوری قرار گرفت. در زمان حکومتی او اتفاق مهمی رخ نداد و در تیر ماه سال 2493 [1313 ش.] باران مفصلی بارید، سیل‌های مهیب از کوه‌های اطراف کرمان سرازیر از دهاتی که رودخانه داشت و نزدیک کوه بود. علاوه بر حیوانات اهلی… زیاد سیل برد، درخت‌های کهن را از ریشه کند و با خود برد و از تمام دهات تقریباً صد و پنجاه نفر زن و مرد و کودک را سیل با خود بر که جسد بی جان آنان پس از آن که آب فرو نشست، از کنار رودخانه‌ها پیدا شد… در زمان این حکومت بیشتر خندق‌ها را پر نموده، روی آن‌ها خیابان احداث شد و بعضی از خندق‌ها که گوشه و کنار واقع شده بود، بلدیه اعلان نمود که مردم می‌توانند آن‌ها را پر نموده، مجانی تصاحب نمایند. در زمان این حکومت، وزیر معارف آقای علی اصغر حکمت به کرمان آمد و از مدرسه‌ها دیدن نمود و عده‌ای از معلمین پیشنهاد نمودند تا اجازه به مدارس ملی داده شود تا غیر از شش کلاس ابتدایی، سه کلاس متوسطه هم مفتوح نمایند… علی اصغر حکمت دستور داد تا دانشسرای مقدماتی جهت تربیت معلم دخترانه و پسرانه دایر نمایند و باغ رئیس بانک شاهنشاهی که متعلق به انگلیس‌ها بود، وزارت فرهنگ آن محل را خریداری نموده بود (2)، برای این منظور انتخاب گردید و نیز محل بانک هم که در بازار وکیل واقع بود، جهت اداره معارف و اوقاف تعیین گشت…» (3).
پی نوشت‌ها:
(1) ـ عاقلی، باقر: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1، ص 589.
(2) ـ منظور دانشسرای تربیت معلم واقع در خیابان زریسف.
(3) ـهمت، محمود: کرمان؛ شهر شش دروازه، ص 130.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *