پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | چهره درخشان سید علی اکبر صنعتی

چهره درخشان سید علی اکبر صنعتی





۲۷ مهر ۱۳۹۵، ۰:۱۴

چهره درخشان
سید علی اکبر صنعتی
بخش 12
پرورشگاه صنعتی کرمان که به همت حاج اکبر صنعتی در سال 1295 تاسیس شده، بزرگانی را در دامان خود پرورده است. یکی از این بزرگان«سیدعلی اکبر صنعتی» است. سید علی اکبر صنعتی نقاش و مجسمه ساز معروف ایران است. کتاب«چهره های درخشان» نوشته حبیب یوسف زاده به روایت زندگی این هنرمند شهیر پرداخته است؛
کلاس چهارم یا پنجم ابتدایی بودم که آرام آرام به حقیقت تلخ یتیمی خودم پی بردم. دیگر با دنیای شاد و بی خبری کودکی فاصله گرفته بودم. بیش تر وقت ها به پدر از دنیا رفته ام فکر می کردم. به مرض طاعونی که او را از من و بی بی گرفته بود. به طاعونی که در خیال من، هزاران دست و هزاران پا داشت. طاعون برای من یک هیولا بود! هیولای ترسناک. من با نقاشی هایم به جنگ این هیولا رفتم.»
علی اکبر شکل هیولای طاعون را روی کاغذ می آورد. او را به بند می کشید و در خیالش از آن هیولا انتقام می گرفت. آنان که نقاشی های او را می دیدند، چون از راز دلش خبر نداشتند، آن ها را به حساب سرگردانی و آشفتگی او می گذاشتند.
معلم مدرسه می گفت:«با این کارها می خواهد از درس و مشق فرار کند.»
مدیر می گفت: «این ها نشانه جنون است. طفلک بیچاره خل شده است.»
حتی گاهی حاجی به او تذکر می داد که:«پسرجان! این چه طرز شکوفا شدن استعداد است؟ جای این همه چیزهای بی سروته، گل بکش، کبوتربکش، منظره، آب، آبشار، کوه، دشت. خداوند این همه زیبایی خلق کرده، به تو هم که استعداد کافی بخشیده، چرا قدر این استعداد را نمی دانی؟»
علی اکبر حاضر نبود راز دلش را به کسی بگوید. احساس می کرد ماجرای انتقام گرفتنش از هیولای طاعون را باید پیش خودش نگه دارد.
یک صبح پاییزی که باران تندی می بارید و تمام آجرهای کف حیاط مدرسه خیس خیس شده بود، معلم مشغول بود و غمگین و دلتنگ، باران را تماشا می کرد. اصلاً حوصله نوشتن دیکته را نداشت. دلش می خواست از کلاس پا به فرار بگذارد. زیر باران پاک پاییزی سر تا پا خیس شود و با خیال آسوده نفس های عمیق بکشد، اما چاره ای نبود. باید خودش را مشغول می کرد. تصمیم گرفت باز هم هیولای طاعون را بکشد. هیولایی که پدرش در دست های او اسیر بود. بعد از کشیدن هیولا، شروع کرد به کشیدن چهره پدرش. همان طور که از بی بی شنیده بود، مردی لاغر اندام و خسته، با شیارهایی از غم و رنج بر صورتش. نقشی شبیه آقا معلمی که دیکته می گفت.
معلم، در حالی که میان دو ردیف نیمکت های کلاس قدم می زد یک دفعه چشمش افتاد به نقاشی علی اکبر.
«با حالت خشونت و اعتراض کاغذ را از زیر دست من بیرون کشید. حیرت زده تا مدت ها به نقش پدرم و در باور خودش، به نقش خود خیره شد. بعد به خیال آن که من از سر لجاجت و اهانت به او چهره اش را نقاشی کرده ام و آن را اسیر هیولایی عجیب و غریب نموده ام، مثل پلنگی زخم خورده به طرف من حمله ور شد و مرا زیر مشت و لگد انداخت. بعد در حالی که با یک دستش کاغذ نقاشی من و با دست دیگرش گوشم را گرفته بود، مرا کشان کشان به دفتر مدرسه برد.»
معلم در حالی که مدام فریاد می کشید و بد و بیراه می گفت، وارد دفتر مدرسه شد. بعد، در حالی که گوش علی اکبر را هنوز در دست داشت، شروع کرد به گله و شکایت از مدیر و مدرسه و بچه های بی تربیت.
گوش علی اکبر را بدجوری چسبیده بود. انگار می خواست گوش او را هم به عنوان مدرک جرم به مدیر نشان دهد.
مدیر برای آن که معلم را قدری آرام کند، به علی اکبر گفت:«الان پرونده ات را می دهم زیر بغلت، اخراجت می کنم تا هر چه دلت می خواهد، دلقک بازی در بیاوری.»

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

قتل بی‌صدایان

بررسی‌های «پیام ما» از اخبار رسانه‌ها نشان می‌دهد زمستان امسال هر ماه یک کودک دارای معلولیت کشته شده است

قتل بی‌صدایان

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه می‌کنند

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

وام ازدواج سال ۱۴۰۳؛ ۳۵۰ میلیون تومان برای زوج های زیر ۲۵ سال

وام ازدواج سال ۱۴۰۳؛ ۳۵۰ میلیون تومان برای زوج های زیر ۲۵ سال

حق انتخاب شدن را به افراد دارای معلولیت بازگردانید

حق انتخاب شدن را به افراد دارای معلولیت بازگردانید

تجمع ناتمام معلولان

سازمان برنامه‌وبودجه جلوی معترضان به اجرا نشدن قانون را گرفت

تجمع ناتمام معلولان

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوری‌های نوین در صنایع خلاق

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

متفاوت، اما یکی مثل همه

به مناسبت روز جهانی افراد دارای معلولیت، آغوشمان را برای پذیرش تفاوت‌ها باز کنیم

متفاوت، اما یکی مثل همه

چهار شهر نامزد میزبانی گردشگری معلولان

به مناسبت روز جهانی افراد دارای معلولیت و کم‌توان اعلام شد

چهار شهر نامزد میزبانی گردشگری معلولان

مسافران قطار مرگ

گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر می‌اندازند

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *