پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | از کتاب های درسی چه باید یاد بگیریم

از کتاب های درسی چه باید یاد بگیریم





۳۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۱۷

از کتاب های درسی چه باید یاد بگیریم

محمد معصومیان
آرش خاموشی
دیپلم یعنی دوازده سال درس خواندن. دوازده سال، صبح زود از خواب بلند شدن، مدرسه رفتن و سر و کله زدن با کلی کتاب و دفتر. وای از کتاب ها که نگو! بعضی هایشان آن قدر قطور بودند که اول سال با ورق زدنشان عزا می گرفتیم و برای به یاد سپردن مطالبشان گاهی تا صبح بیدار می ماندیم. برخی به نمره کمتر از بیست هم قانع نبودند. بالاخره اما همه ما دیپلمه ها نمره قبولی گرفتیم همه آن کتاب ها را خواندیم و برای جواب پس دادن به جلسه امتحان رفتیم.
اما بعد از این همه سال سروکله زدن با کتاب، دفترمشق و معلم چیزی هم از آنچه که آموخته اید به یاد می آورید؟ داستانی، قصه ای، درس مهمی، فرمولی و … چیزی؟
ریحانه دانش آموز کلاس هفتم است. حسابی درسخوان. در مدرسه نمره هایش حرف ندارد. به قول معروف «بچه درس خوان» است او طبق زمانه ما الان دوم راهنمایی است. هفتم به قول خودشان. از کتاب های دوره دبستان علوم، ریاضی، فارسی، اجتماعی، هدیه های آسمانی و قرآن یادش مانده. اما وقتی از متن درس ها از ریحانه می پرسم فقط می خندد:«هیچ کدام یادم نمی آید.» با این همه چند لحظه ای مکث می کند. انگار دلش نمی آید فکر کنم بچه درسخوان نیست:«کسرهای متعارف ریاضی و در علوم زمین شناسی یادم مانده از فارسی چیزی یادم نمانده غیر از متن اولش که ستایش و نیایش بود.»
ریحانه اما خیلی ادبیات فارسی دوست ندارد. فقط چند شعر آن هم تکه تکه در ذهنش مانده:«بیشتر ریاضی و علوم دوست دارم درس هایی که از علوم و ریاضی یادم مانده جز سخت ترین درس ها بوده، برای همین یادم مانده همیشه کلی می خواندیم و معلم ها هم بیشتر کارشان می کردند. اما همین ها را هم شاید چند سال دیگر فراموش کنم.»
طرح های دیجیتالی دفترها و دانش آموزان شب امتحانی
اما ریحانه تنها دانش آموزی نیست که چیزی از درس هایش یادش نمانده است. از هر کدامشان که بپرسی یک دنیا خاطره از مدرسه دارند از شیطنت ها، بازی ها و دوست ها گرفته تا کتک کاری ها، اما از محتوای کتاب های درسی تقریبا نه.
سارا کلاس نهم است:«نمی دانم فقط امتحان دادیم و نمره گرفتیم الان چیز خاصی یادم نیست. همین چند روز پیش امتحان دادم ولی چزی زیادی یادم نیست. آخر من شب امتحانی هستم ولی کلا تاریخ و جغرافی بیشتر دوست دارم. یعنی هرچه حفظ کردنی است.» امیر مهدی کلاس هشتم سرش را می خاراند انگار به مغزش فشار می آورد که نکته ای از کتاب های درسی به یاد بیاورد:«کتاب ها را دوست دارم، خیلی تمیز نگهشان داشته ام. می خواهی ببینی شان. من بیشتر گاچ می خوانم. می دانی خلاصه کتاب های درسی را دارد و این طوری درس ها بهتر برای امتحان توی مغز آدم می رود.» اشاره امیرمهدی به کتاب های کمک آموزشی است که معلمان مدرسه شان برای کمک به یادگیری درس هایشان به آن ها پیشنهاد داده اند. کتاب های درسی را دارند اما طبقه بندی شده و با کلی سوال. امیرمهدی می گوید:«لازم نیست همه کتاب را بخوانم. همین خلاصه ها خوبه. البته من ریاضی را بیشتر از بقیه دوست دارم. حفظ کردن خیلی سخته».
علی 34 ساله دست کم دو دهه از امیرمهدی، سارا و ریحانه بزرگتر است او هم تنها چیزی که از کتاب های درسی و دوره مدرسه خوب به خاطر دارد طرح دفتر مشق های چهل برگ، شصت برگ و صد برگ است. کتاب ها را اصلا نمی تواند به یاد بیاورد.
«یک شاخه گل دیجیتالی که زیرش تعداد برگ های دفتر نوشته شده بود البته اصلا طرح قشنگی نبود ولی فکر کنم دلیل این که هنوز یادم مانده این است که هنوز می شود در بازار همان دفترها را پیدا کرد. البته گاهی با دیدنش نوستالژیک می شوم».
علی تا مقطع دیپلم بیشتر درس نخوانده و حالا در دفتر تبلیغاتی گرافیک کار است:«من در کارم حرفه ای هستم. به نظر من حرفه ای بودن ربطی به درس خواندن ندارد. دست کم من که توی مدرسه چیزی یاد نگرفتم. همه چیز را در عمل یاد گرفتم. درس ها هر چه بود باید حفظ می کردیم. ر یاضی را هم حفظ می کردم. یک بار نگفتند کار عملی بکن. زمان ما که این جوری بود. این روزها را نمی دانم. اگر از شیطانی و خراب کاری در مدرسه از من بپرسی برایت یک دنیا خاطره و قصه دارم. اما دریغ از یک درس که یادم مانده باشد.»
دانش آموزان عاشق حفظ کردن، زنگ تفریح و پطروس فداکار
با بچه ها که حرف می زنم یاد دوره دبستان و راهنمایی خودم می افتم. آن روزها می شد دانش آموزان را به سه دسته کلی تقسیم کرد. آن هایی که عاشق حفظ کردنی ها مثل فارسی، تاریخ و جغرافی بودند و آن هایی که عاشق ریاضی و علوم بودند. دسته سوم هم داشتیم البته، عاشقان زنگ ورزش و تفریح حسین 26 ساله همین چند ماه پیش پایان نامه کارشناسی ارشد رشته سینما را تحویل داده به قول خودش دفاع کرده او دوره راهنمایی و دبیرستانش را در مدرسه استعدادهای درخشان (سمپاد) گذرانده:«بخش هایی از درس هایی که بعدا به کارم آمد، در ذهنم مانده اما آن هایی که فقط برای نمره آوردن خواندم در ذهن نمانده است.»
سعیده 35 ساله هم خیلی خوب تصمیم کبری و پطروس فداکار را به یاد می آورد. داستان هایی که اغلب آدم هایی در سن و سال او خوب به یاد دارندشان:«شاید برای نویسندگان کتاب های درسی جذابیت کتاب ها خیلی مهم نباشد و سعی نکنند شخصیت های جالبی برای کودکان بیافرینند؛ اما همان چند داستان جذاب برای همیشه در ذهن ما ماندند. به نظر من تصمیم کبری و یا خانواده آقای هاشمی یا پطروس و دهقان فداکار همیشه جاودانه خواهند ماند. کاش آن ها که کتاب درسی می نویسند به جذابیت درس ها بیشتر فکر کنند.»
علیرضا پشت کنکوری است و این روزها سخت در حال درس خواندن:«در دبیرستان قصه هایی از جمال زاده و دانشور خواندیم. در دوره دبستان هم معلمان کتاب قصه های من و بابام را به عنوان کتاب غیردرسی به ما داد تا در کلاس بخوانیم و خواندن مان روان بشود. دهقان فداکار و حاتم طایی از دبستان و داستان ناشنوا و بیمار از کتاب ادبیات راهنمایی خوب یادم هست».
حرف های علیرضا من را یاد دوران دبیرستان خودم می اندازد. در رشته علوم انسانی درس می خواندم و تشنه ادبیات بودم. خوب یادم هست چند داستان کوتاه در کتاب ادبیات مرا سخت مشغول خودش کرده بود. البته کتاب ادبیات ما کمی تخصصی تر از رشته های دیگر بود. قطعه ای از شروع منظومه کلاغ اثر ادگارآلن پو و قطعه دیگری از مائده های زمینی اثر آندره ژید که مرا سخت شیفته خود کرده بود و تا مدت ها در کتاب فروشی ها دنبالشان می گشتیم. مثل این که من هم همین ها فقط یادم می آید. آقا رضا اول دبستان را به یاد دارد:«کلاس اول را خوب به یاد دارم. مگر می شود آن همه سال را فراموش کرد. آن همه بابا نان داد. آن مرد آمد. در باران آمد.
اما باورت می شود تنها شعری که از دوران مدرسه خودم به یاد دارم شعری از ایرج میرزا درباره مادر است.» سندروم به یاد نیاوردن درس ها و کتاب های درسی انگار پیر، جوان و حتی نوجوان هم نمی شناسد. بیش تر آدم ها تنها شخصیت ها و تکه هایی از کتاب های درسی یادشان می آید که در این سال ها در رسانه های مختلف یا شبکه های اجتماعی تکرار شده اند. مثل پطروس فداکار و تصمیم کبری. نمی دانم شاید هم آدم ها ترجیح می دهند کتاب های درسی شان را به یاد نیاورند. کسی چه می داند.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *