شعر پست مدرن چیست؟
۱۸ مرداد ۱۳۹۵، ۲۳:۱۷
شعر پست مدرن چیست؟
پل هوور
مقدمه ی ویرایش دوم بر «شعر پست مدرن آمریکا»، آنتالوژی نورتون، 2013
ترجمه: مهدی گنجوی
چارلز السن شاعر واژهی «پست مدرن» را اولین بار در بیست اکتبر 1951 در نامه ای به رابرت کریلی استفاده کرد. او ارزشیادگارهای تاریخی را در مقایسه با فرآیند زدگی مورد تردید قرار داد و نوشت: «این بهتر نبود که ما- منظورم انسان پست مدرن است- این چیزها را پشت سر میگذاشتیم و این همه چرندیات گفتمان و خدایان را به کار نمیبردیم؟» در این آنتالوژی، «پست مدرن دورهی زمانی بعد از جنگ جهانی دوم را در برمیگیرد و به شعر آوانگارد شاعران آمریکایی، از 1950 تا امروز، میپردازد. به طور کلی شعر پست مدرن به رویکردی تجربه گرایانه در نوشتن اشاره دارد و حاوی نوعی جهان بینی ست که خودش را از فرهنگ جریان اصلی و سانتامانتالیزم و زیست خودبیانگر این فرهنگ در نوشتن جدا میکند. این حرکت که در بافت اقتصاد پس از جنگ جامعه مصرفی – با مشخصهی تاثیر گزاف شرکتهای بزرگ، بافت فلسفی اگزیستانیسالیزم و بافت تکنولوژیک ارتباطات جمعی- رشد کرد، چندین اتفاق نشانه گزار را به خود دیده است: سال 1975؛ پایان جنگ ویتنام، سال 1989؛ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و 11 سپتامبر 2001 که حوادث تراژیکش هم زمان با توسعهی کاپیتالیزم جهانی است. در طول دهههایی که مشمول این آنتالوژی شده اند، اصطلاح پست مدرن در همهی عرصههای فرهنگ و هنر وارد شده است؛ حتی سبک حاکم قلمداد گشته؛ سبکی که در قرن بیست ویکم نیز ادامهیافته است.
در عین این تغییرات عظیم و حوادث آشفته، شرایط از نظر فرهنگی شبیه سال 1991 است، زمانی که فردریک جیمسون منتقد نوشت: «امن تر است اگر مفهوم پست مدرن را به عنوان تلاشی برای تفکر تاریخی در مورد زمان حال دانست، آن همه در زمانه ای که فراموش کرده چگونه در وهلهی اول تاریخی فکر کند.» نگاه پست مدرن به اندازهیی که به تولید و زیبایی شناسی فرهنگی توجه میکند به تاریخ توجه نمیکند، تصویررا به ابژه ترجیح میدهد، رونوشت را به اصل، حداکثری را به حداقلی، سطح را به عمق. این سبک نوشتن به عنوان «نقلی قولی»، «ارجاعی» و «ابهامی» توصیف شده است. آشفته به جای تر و تمیز، چند به جای مفرد، آدابی و غیرمستقیم به جای صاف و پوست کنده است. این سبک، دشواریهای روزمره را، به سادگی قهرمانانه ترجیح میدهد. زبانش واقعاً آنچه که میگوید نمیگوید. همهی سبکهاست و نه تنهایکی.
جیمسون مدعی است که پست مدرنیزم نمایش گر گسستی ست از رمانتیسیزم قرن نوزدهم و مدرنیزم اوایل قرن بیستم. در نظر او، مشخصههای پست مدرنیزم «زیبایی شناسی عوام گرا»، «شالوده شکنی از بیان»، «کم رنگ شدن تاثیر»، «پایان اگوی بورژوایی» و «تقلید سبکهای مرده» از طریق استفاده از تکنیک تقید آثار ادبی افرادیا دورههای دیگر است. به عقیده جیمسون پست مدرنیزم بیان مناسب برای فرهنگ کاپیتالیستی متاخر، آن گونه که زیر سلطهی شرکتهای چند ملیتی درآمده است. اگر جیمسون برحق باشد، «شالوده شکنی از بیان» حاکی از دست رفتن فردیت دریک جامعهی مصرفی ست و هم چنین حاکی از محدودیتهای بیشتری که بر حیطه شخصی و حقوق فردی در تحت لوای قانون امنیت میهن (Homeland security Act)، سال 2002 وارد شد. در همان حین که تاریخ «پایانش» را در لیبرال دموکراسی و مصرف گرایی پیدا میکند، حس مبارزه و اکتشافش را از دست میدهد. این منجر به سبک بی تاثیر و «خالی» برخی از شاعران مفهومی(conceptual poets) امرو، و هم چنین منجر به تمایل شاعران زبان به آن چیزی میشود که گرترود استاین «زمان حال ادامه دار» مینامید. به شکلی مشابه، مفهوم «زیبایی شناسی عوام گرا» در نظر جیمسون بازتابی از تفوقیافتن ارتباط از طریق رسانههای عمومیبه جای جملات نوشتاری است. در این ویرایش جدید، متنهای متعددی «بدون مولف» هستند. «هفت مرگ و ویرانی آمریکایی» اثر کنت گلداسمیت حاوی هیچ کلمه ای نیست که او خودش بیان کرده باشد: بلکه شامل رونوشت نوارهای ضبط شده پلیس و گزارشهای رسانههای همگانی ست. متن تحت نظر و ویرایش گلداسمیت قرار گرفته اما به معنای دقیق کلمه توسط او تالیف نشده است. این نوع رویکرد چالشی ست در برابر ارزش والا انگاشته شدهیا اصالت در تالیف.
دیگرانی نیز میگویند که پست مدرنیزم به نوعی ادامهی رمانتیسیزم و مدرنیزم است و هر دو }رمانتیزم و مدرنیزم{ هنوز پیش میروند. برای همین آنچه که جیمسون آن را تقلید، وصله ای از سبکهای مختلف، میداند، تنها توسعهی بیشتر همان کولاژمدرنیستی ست. چندگانگی فرهنگی امروز را میتوان در سرزمین هرز الیوت، «د کانتوس» پاند، و از آن خود سازیکوبیستیماسکهای مراسم «بنین» توسط پیکاسویافت. خودبازتابی هنرپست مدرن را میتوان در بیداری فینه گان جویس و هم چنین بسیار قبل تر از اینها در تریسترام شندییافت. شعر اجرایی تنها تلاشی متاخر است از بین انبوهی تلاش، شامل کوششهای وردزورث و ویلیام کارلوس و ویلیامز، به قصد بازنو کردن شعر از طریق بومی. شعر جان اشبری اصل پست مدرن است اما با این وجود از والاس استیونس رمانتیک مدرنیست و آگوستان و.اچ. آدن مدرنیست تاثیر گرفته. استفادهی جان کیج از «پیانوی آماده شده»، و تاکیدش بر بی تاکیدی در زبان، بازتاب مهمیاز پست مدرنیزم دارد اما هم چنین میتوان آن را در کنار چنگ «آییلیان» نوعی ابزار سیمیکه با باد مینواخت- در بستر تاریخ رمانتیسیزم قرار داد. رد پای تاکید معاصرین بر شاعرانگی ماشینی، کانستراکتیویزم، پروسیجرالیزم، و مرگ سوژه را میتوان تا دادا و زیبایی شناسی ماتریالیستی دوره اولیه شوروی عقب برد. میتوان این تصویر را پیچیده تر هم کرد: برخی رویههای شاعرانه که تلاش میکنند علیه بیان عمل کنند، برای مثال شعرهای بریده چیدهی دادا، شبیه رویههای الهیاتی باستانی ست. برای مثال، رویهی غرب آفریقایی الهیاتی ایفا متکی بر انداختن شانزده صدف است. این که صدفها به چه شکل پایین میآیند «بابالووو»،یا کشیش را، هدایت میکند تایکی از 256 شعر کتاب مرکزی ایفا را بخواند؛ شعری که در نهایت به عنوان درمان فرد نیازمند تلقی میگردد. شاعر سایبری نمونههایی از سیلاب آنلاین هشیاری دیجیتال را برمیدارد و نتیجه اش شعری میشود که حاوی نشانههایی از فرهنگ ما و وضعیت روانی ماست. اعمال شانس در الهیات و هنر، در بسیاری اوقات، بسیار روش مند هستند. جان کیج پیانوی خود را برای تولید صدای ناهنجار، از طریق از کار انداختن برخی سیمها، «آماده کرد».
دراولین ویرایش این آنتالوژی من از واژهی پست مدرن در عنوان کتاب، به جای واژهی «تجربی»، «آوانگارد»،یا «هزاره ای»، بهره بردم، چرا که اصطلاحی بود که گسترهی روشهای تازه ای را که پس از جنگ جهانی دوم عرضه شده، با دامنه ای از شاعرانگی شفاهی نسل بیت و شعرهای اجرایی تا «نویسندگی» مکتب نیویورک و شعر زبان را شامل میشد. امروز باز هم همین اصطلاح مورد استفاده قرار میگیرد تا تحولهای متاخرتر شامل تعزلهای پسا زبانی، شعر مفهومی، شاعرانگی سایبری و پروسیجریزم را نیز دربرگیرد. این روشهای جدید شاعرانه برخلاف گرایشهای رمانتیسیزم میانهی قرن بیست، که الگوی حاکم بر ادبیات 1950 تا 1990 بود، عمل میکند. با وجود آن که شعر زبان الگوی تیوریک و اصلی ترین تاثیرگذار از سال 1990 بدین سو بوده است، حرکتهای جدیدتر بین شعر تعزلی پسازبانی، که در جست و جوی بیان است و شعر مفهومی، سایبرنتیک و شاعرانگی پروسیجرال، که علیه نوشتن به مثابهی بیان اقدام میکند، تقسیم شده اند. در حالی که زمانی گمان میرفت که شعر زبان، شعر تعزلی را از مرکزیت بیرون خواهد انداخت اما شعر زبان منجر به شاعرانی از قبیل باربارا گست، آنالوترباخ، رزماری والدارپ و اندرو جورون، در کنار بسیاری صدایان دیگر و منابع تازه، گردید. ما حتی میتوانیم دربارهی پست مدرنیزمهای متقدم و متاخر صحبت کنیم. پست مدرنیزم متقدم شامل نسل بیت، پروجکتیویست، مکتب نیویورک، تصویر عمیق و شاعرانگی بختکی (کیج و مک لو) میشود، در حالی که شاعران پست مدرن متاخر بازنمایندهییک تغییر، تغییری آگاه از عصر دیجیتال و رسانه، به سمت شاعرانگی سایبرنتیک و ماشینی شده اند.
گرچه مفهوم پست مدرن مورد انتقاد قرارگرفته، منتها هیچ اصطلاح دیگری ظهور نکرده که بتواند به خوبی شرایط فرهنگی را در پی جنگ جهانی دوم بیان کند. جان فو، محقق، پست مدرنیزم را به زمان گذشتهی فعل میبرد و مینویسد: «پست مدرنیزم چه بود؟» اما در نهایت به دشواری باطل کردن واژهی پست مدرن، و تلویحا آن چه که بازنمایی میکند، اشاره میکند: «واقعیت دوام کلمه، هرچه قدر که ممکن است آزار دهنده باشد، نشان میدهد که چیزی دارد اشاره میشود، چیزی که نمیتواند به مثابهیک مد تیوریک کنار انداخته شود.» نیچه براین معنی است که دیگر اصلا ممکن نیست که انسان به چیزی معتقد باشد که بر فانی، برجهان گذرا، استعلا داشته باشد و براین معناست که بنیان ارزشهایی که انسانیت را محصور کرده بودند،یک بار برای همیشه، از بین رفتند… ابدیت و هم چنین «بودن» به طور کامل بیرون انداخته شد، تا تحت حکومت نرمیناپذیر «شدن» قرار گیرد». ابدیت به اتریت }ترکیب واژهی اتر و ابدیت{ تبدیل شد، جهانی سایبرنتیک که میتواند بین همگان تقسیم شود، و بیشترش این جهانی و خاکی ست. پست مدرنیزم، آن طور که برخی مدعی شده اند، فاقد بنیادها نیست، بلکه بنیادهایش ا متعالی به هر روزه، از جست و جوی سورریال براییافتن کل، به تاکید دادا بر موادیافته، هنر اجرایی و مفهومیرفته است، از الزامیو طبیعی به دلخواه، تصادفی و بشر ساخت. به جای بازی در زمین خدایان، شاعران با ابزار مادی زبان بازی میکنند.هایدگر در مورد رویکرد خود به فلسفه نوشت: «منیک موضع متقدم را رها کرده ام، نه الزامیو طبیعی به دلخواه، تصادفی و بشر ساخت. به جای بازی در زمین خدایان، شاعران با ابزار مادی زبان بازی میکنند.هایدگر در مورد رویکرد خود به فلسفه نوشت: «منیک موضع متقدم را رها کرده ام، نه برای آن که آن را با موضعی دیگر عوض کنم، بلکه چون حتی موضع قبلیک ایستگاه بود در کناریک مسیر. عنصر پایدار در فکر کردن راه است. و راههای تفکر در درون خود آن کیفیت رمزآلودی را دارند که میتوانیم آنها را جلو و عقب ببریم و این که فی الواقع تنها راه به عقب ما را به جلو هدایت میکند.» در راه بودنیکی از فاکتورهای اصلی نوشتار پست مدرن و فرایند محور از السون، گینزبرگ، و اشبری تا شاعران زبان است. پست مدرنیزم به جای تسلیم شدن به تاریخ، مصرانه روی مسیر مشغول دست کاری و از آن خود کردن رویههای تثبیت شده میماند. راه رو به جلو راه بازگشت به جاری، تزارا، دوشامپ و استاین است.
برطبق نظر پیتر برگر، منتقد، هنر آوانگارد علیه الگوی هشیاری بورژوایی میشورد تا فاصلهی بین هنر و زندگی را بردارد. هرچند، «هنری که دیگر از عمل زندگی قابل تفکیک نیست، و به طور مطلق در آن جذب شده، توانایی خود در نقد آن را از دست میدهد.» از همین رو بومیگرایی، هرچند در تلاش است تا تاثیر اجتماعی هنر را گسترش دهد، اما در کنار زدن این تاثیر با زیبایی شناسی قرن نوزدهم همگان میشود. ریسک این است که آوانگارد، به زودی، به نهادی با آیینهای خودنگه دارش تبدیل شود، بدون هیچ قدرتی برای نشانه گذارییا تاثیر بر انحنای تاریخ. وقتی که اولین ویرایش این کتاب بیرون آمد، آخرین تحول، شعر زبان بود،یک شاعرانگی مارکسیست- فمینیستی که با وجود مخالفتش با رمانتیک و تاکیدش بر این موضوع، در بسیاری از مفورضات فرهنگی با نسل بیتها مشترک بود؛ برای مثال در مقاومت در برابر فرهنگ کالایی شدن. در مقایسه، به نظر میرسد مکتبهای فکری متاخر وریکردی پسا تاریخی داشته باشند. همچنین به نظر میرسد که مکتبهای فکر متاخر از جنبههایی از فرهنگ آمریکایی و رسانههای همگانی لذت میبرند که چارلز السن «پیجوروکراسی» مینامید. در واقع، پس از موقعیت گرایان، بسیاری از شاعران مفهومیو سایبری معاصر، خشونت و گرماه سازی رسانههای انبوه را از طریق بازتاباندن زبانش به خودش، برعلیه خودش به کاربرده اند.
این آنتالوژی در تلاش است تا نشان دهد که شعر آوانگارد در کوشش خود در جهت مقابله با گونههای حاکم و پذیرفتهی شعر ادامه داده است. این شعر آوانگارد است که شعر را از طریق استراتژیهای تازه، اما برخورنده، و هنرمندانه تازه میکند. روش نوتن «نرمال» دریک دوره زمان، در وهله ول، روش خلاقان نسلهای گذشته بوده است. در مقدمهی اولین ویرایش براین کتاب پیشنهاد کرده بودم: «براساس این منطق، زیبایی شناسی متاخر پست مدرن مانند شعر اجرایی و شعر زبان در دهههای آتی بر جریان اصلی تاثیرخواهد گذاشت.: اثبات شد که این گزاره ناچیز انگاری کرده است. شاعران پیشرو شعر زبان کرسیهای دانشگاههای پیشرو را برعهده گرفتند، و روش آنها آنقدر تاریخ نگاری شده است که از ابتدای هزارهی جدید منتقدین به نسلی پسازبانی اشاره کرده اند. با ظهور برنامههای تحصیلات عالی در رشته نوشتن خلاق و حرفه ای شدن روزافزون آن چه که آکادمیسینها «دیسیپلن» مینامند، حتی حاشیهها و بومیگراها هم کرسیهای تدریس در اختیار گرفته اند.
پست مدرنیزم تنهایک سبک نیست که از کانتونهای پوند استخراج شده و به شعر زبان رسیده است، بلکهیک مقابلهی مداوم با و نظر دهی پیرامون رویههای غالب است. ویلیام کارلوس ویلیامز برعلیه سونات میتاخت، ازراپوند برعلیه پنتامیتر، شاعران مفهومیامروز، کنت گلداسمیت و کرگ دورکین، خود خلاقیت را زیر سوال میبرند. با هر توسعهی جدید، میفهمیم که بازی شعر هنوز در زبان در جریان است. مهم نیست چه قدر گسست از سنت پیشین شدید باشد، روشها و ابزارهای ورود بهیک شعر منجر به «گفته شده بود» میشود. کسی که در مقابل ما به عنوان کشیش ایستاده،یک بار دیگر صدفهایش را انداخته است.
در دهه 1960 انقلاب پست مدرن در مخالفت با شعر غیرشخصی و شعر آگوستانی ای بود که نقد نو ترویج کرد. این انقلاب سمت و سوی شعر شخصی، گفتاری و اندام واری را میگرفت که هر صدا رایکه میدید. حکم فرانک اوهارا تنها براساس عصبهایت پیش برو «نوعی از شاعرانگی بداهه گرا دربارهی زندگی روزمره را ترویج میکرد که اساس نیورمانتیک بود. ولی شعر او، در هر روزگی شدیدش، برخلاف برداشت رمانتیک از خود گام برمیداشت. شعر او، در بی توجهی ش به متافیزیک، با مدلول استعلایی گسسته بود. در اواخر دهه 70یک نسل جدید از شاعران پست مدرن شروع به چالش شاعرانگی شفاهی و دم محور السن و گینزبرگ کردند. با این وجود، از سال 1945 به این سو، بیشتر تولید کنندگان خلاق نوشتن به مثابهی فرایند را بر نوشتن به مثابهی محصول ارج میدهند. آنها ارزش چندگانگی، آن چه چارلز السن «شعل اصلی واقعیت» میدانست، را نسبت بهیکه بودگی، آنچه چارلز السن «تولد کثیفیا اینیا آن» مینامید، بالا بردند. پست مدرنیزم قدرت را مرکز زدایی میکند و در راستای تقویت نگاه بسیار محوری است. با این وجود، از سال 1945 به این سو، بیشتر تولید کنندگان خلاق نوشتن به مثابهی فرایند را برنوشتن به مثابهی محصول ارزش میدهند. آنها ارزش چندگانگی، این چه چارلزالسن «شغل اصلی واقعیت» میدانست، را نسبت بهیکه بودگی، آنچه چارلز السن « تولد کثیف با اینیا آن» مینامید، بالا بردند. پست مدرنیزم قدرت را مرکز زدایی میکند و در راستای تقویت نگاه بسیار – محوری ست. پست مدرنیزم کلمات بی معنی را به مدلول استعلایی ترجیح میدهد؛ واقعی را به متافیزیکال. در کل، رو به سمت نگاهی ساخت گرایانه، و نه بیان گرایانه، نسبت به سرایش دارد. من آن بیشتر کس دیگری ست. در ایجاد شاعرانه اش، روش با شهود رقابت میکند. با مرگ خدا و جدا شدن نامیمون ولی اجباری از طبیعت، از آن خودسازییک ابزار حاکم میشود. کتاب ما تمدن ما و طبیعت ما میشود و هم زمان کلمات فقط کلمات هستند. نداشتن هیچ نتیجه ای برای روایت، با نسخههای در هم متداخل و گاهی متضاد بر روی خود خم میشود. برای مثال، رمان ایتالوکالوینو، اگر شبی از شبهای زمستان مسافری (1979) شامل ده فصل اول ده رمان است که هیچیک نه پرورش مییابند و نه به نتیجه میرسند. شروع کردن دوباره و دوباره ساختن «زمان حال ادامه داری» ست که گرترود استین به عنوان «اکنون و بعد اکنون» نوشتن میخواست. آنچهیک متن معنی میدهد ربط بیشتری به آن دارد که چگونه نوشته شده و نه که چه بیان میکند. همان طورکه رابرت کریلی نوشت، «معنی، ارجاع مهمینیست». کریلی، با نقل قول از چارلز السن، ادامه میدهد: «آنچه که در خودش وجود دارد، آن چیزی ست که معنی مینامیم. «مثل الوها در شعر ویلیامز» چه شیرین/ و چه سرد»،یک چیز به خودش ارزش دارد، نه به سمبولیزمش. در کل، شعر پست مدرن مخالف ارزشهای مرکز گرای وحدت، اهمیت، تک خطی بودن، بیان گرایی و هرگونه تصویرگری قهرمانانه از نفس بورژوا و علایقش است.
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
الهه محمدی و نیلوفر حامدی آزاد شدند
گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوریهای نوین در صنایع خلاق
اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسبوکاری مردم و نوآوران
گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر میاندازند
مسافران قطار مرگ
دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد
چتر سیاه بر آسمان اهواز
کشمکش بین ارگانهای دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد
مداخلهٔ بینتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک
وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیسالوزرای طالبان دیدار کردند
موضعگیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند
فعالان جهانی هشدار میدهند
میراث «غزه» زیر بمباران
پیگیری برای ثبت یک میراث ناملموس ادامه دارد
فصل انارچینی
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید
- علائم دندان آسیاب درآوردن کودکان چیست؟ 5 علائم + راه تسکین
- اجاق گازهای ﺧﺎﻧﮕﯽ بدون ترموکوپل توقیف و جمعآوری میشود
- معرفی تورهای خارجی ارزان
- آلبوم جدید مُجال ظرفیت جدی و جدیدی از موسیقی را فریاد میزند!
- آیا مشاوره حقوقی تلفنی کاربردی است؟
- برونشیت کودکان چیست و چه علائمی دارد؟
- برگزیدگان اجلاس توسعه نرمافزار ایران (۲۰۲۴) معرفی شدند بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید