پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | حسام شهیدی؛ فوتبالیست قدیمی کرمان در مصاحبه اختصاصی با پیام ما نرفتن به سمت مربی‌گری بزرگترین اشتباهم بود

حسام شهیدی؛ فوتبالیست قدیمی کرمان در مصاحبه اختصاصی با پیام ما نرفتن به سمت مربی‌گری بزرگترین اشتباهم بود





۲۵ خرداد ۱۳۹۵، ۲۲:۲۲

حسام شهیدی؛ فوتبالیست قدیمی کرمان در مصاحبه اختصاصی با پیام ما
نرفتن به سمت مربی‌گری بزرگترین اشتباهم بود
فوتبال ورزشی است پرطرفدار که زمان نمی شناسد واز ابتدا تاکنون همواره یکی از پرطرفدارترین و جذاب ترین رشته های ورزشی محسوب می شده که جایگاه ویژه ای در میان اقشار مختلف جامعه چه زن و چه مرد، چه جوان و چه نوجوان و حتی کودکان پیدا کرده است. همین قدمت و جذابیت فوتبال باعث شده که افراد زیادی به آن روی بیاورند و از این افراد تعدادی موفق بوده و توانسته اند تا مدارج بالای فوتبال را طی کند و تعدادی هم ناموفق بوده‌اند. در استان کرمان نیز نمونه های زیادی از این گونه افراد موفق سراغ داریم که در زمین های خاکی رشد کرده و به تیم های بزرگی راه یافته اند و زیر نظر مربیان بزرگی آموزش دیده اند، اما گذر زمان و بی توجهی ما آدم ها، باعث شده تا آنها را به بوته فراموشی بسپاریم و آنها نیز، خاطرات شیرین خودشان در زمین فوتبال و با هم دوره ای هایشان جست و جو کنند.برادران رحیمی نیا،حسن زاده، شهامت خواجه پور، رضا ستاری، علی حاج اکبری و حسام شهیدی از این سری بازیکنان هستند. روزنامه پیام ما این هفته میزبان حسام شهیدی، یکی از هزاران فوتبالیست و ورزشکار فراموش شده استان کرمان بود. او متولد سال 1339 است، فوتبالش را ازدوران دبیرستان و زمین های خاکی محله خواجو زیر نظر مرحوم جهانشاهی شروع کرده و در دوران خدمتش هم با تیم 05 کرمان تا مرحله نهایی جام حذفی استان هم پیش می رود. پس از پایان خدمت سربازی در تیم های زیادی بازی کرده و درتیم منتخب کرمان ، با بزرگانی چون خاندانی و ابراهیم محمدی هم بازی می شود و با تیم شهرداری کرمان فوتبالش را به پایان می رساند. با این که نزدیک به دو دهه از دوران درخشش در سطح اول فوتبال ایران می گذرد اما هنوز هم با بدنی ورزیده و روحیه ای شاد اما خسته از ناملایمات روزگار، به دفتر پیام ما آمد و ساعتی را میهمان ما بود.
ایام قدیم فوتبال مزه دیگری داشت
وی درباره تفاوت فوتبال اکنون با آن دوران می گوید: فوتبال الان همش شده پول و پول بازی، تعصب و غیرت کمتر شده و بازیکن به جای اینکه وقت و تمرکزش را روی تیم و مسابقاتش بگذارد، به دنبال حواشی و مسائل بی ربط است.در زمان ما وقتی یک بازی در استادیوم سلیمی کیا و یا کیانی که از زمین های چمن قدیمی و پیر کرمان محسوب می شوند، برگزار می شد خیل عظیمی از تماشاگران در ورزشگاهها حاضر می شدند و با حرارت و تعصب خاصی مسابقات را دنبال می کردند. فوتبال ایران و کرمان از زمانی که پولکی شد و مسائل مادی حرف اول را زد ، از بین رفت .فلان بازیکن امسال در این تیم است و فصل بعد به دلیل پول بیشتر در تیمی دیگر.برایش مهم نیست پیراهن چه تیمی را بر تن دارد، همین که تیم دیگری پیشنهاد بالاتری بدهد، یک شبه عاشق آن تیم می شود.قدیم ها وقتی ما بازی می کردیم، فوتبال مزه و معنی دیگری داشت.
فوتبال کرمان وقتی گم شد که تیم های باشگاهی
از بین رفت
شهیدی درباره دلایل رخوت و واگرایی فوتبال کرمان در مقایسه با استان های دیگری مانند اصفهان و مازندران و حتی خوزستان معتقد است؛ وقتی تیم های قدیمی باشگاهی کرمان از بین رفتند خود بخود فوتبال کرمان هم گم شد، فوتبال پایه ای خیلی مهم است، اصلی که متاسفانه در کرمان کمتر به آن پرداخته می شود.
آن زمان لیگ های درون استانی خوبی و منظمی در سطح ایران برگزار می شد، شهرهای شمالی، تهران، خوزستان و حتی کرمان، نه تنها تیم های باشگاهی داشتند بلکه تیم های استان (کلونی) نیز تشکیل می شد وسالی یک بار مسابقاتی را برگزار می کردند و در جام هایی از جمله جام قدس شرکت می کردند. اوایل فقط تیم های کلونی یا منتخب استان بودند و بعدها تیم های باشگاهی بوجود آمد. تیم هایی مانند شهرداری، هلال احمر، زغال سنگ، دارایی، پاس، مخابرات وحتی اختیارآباد در سطح شهر کرمان فعالیت می کردند اما به مرور زمان فوتبال باشگاهی از بین رفت و به دنبال آن هم فوتبال کرمان نابود شد.
فوتبال ذاتی است
وی درمورد استعدادیابی در فوتبال می گوید:شاید خیلی از پدر و مادرها فقط به دلیل اینکه می خواهند فرزندانشان مشهور شوند یا پول زیادی جذب کنند را دنبال فوتبال می فرستند. آن هم در تیم هایی که مربیانش یا چیزی از فوتبال نمی دانند و یا اینکه فقط به دنبال منافع مادی خودشان هستند، متاسفانه این خانواده ها به دلیل اینکه فوتبال از دور پرزرق و برق به نظر می رسد به تحصیلات فرزندشان ترجیح می دهند البته نباید فراموش کرد که نیمی از فوتبالیست شدن، ذات فوتبالی شخص است که باید در وجود او باشد، با توجه به فیزیک بدنی آن شخص، این تشخیص مربی است که اولا آیا به درد فوتبال می خورد یا نه و اگرمناسب بود، در چه پست و مکانی می تواند بازی کند؟به طور مثال ماسکرانو در تیم بارسلونا بازیکن بسیار خوبی برای پست دفاعی است اما کمتر گل می زند اما لیونل مسی، بازیکنی با خصوصیات تهاجمی است که به واسطه همین خصوصیاتش، بهترین بازیکن دنیا می شود.پس کسی که استعداد فوتبال نداشته باشد، محال است بتواند بازیکن خوبی شود، شاید بتواند بدن خودش را بسازد اما ذات فوتبالی را نمی توان آموزش داد.
مرحوم حجازی با 800/1 میلیون سرمربی شهرداری شد
حسام شهیدی از دوران حضورش در تیم شهرداری و بخصوص زمان مرحوم حجازی چنین تعریف می کند؛ اوج فوتبال من به سال 68 بر می گردد که درمرحله اول لیگ قدس آن سال با 9 گل زده آقای گل شدم که اگر تیم کرمان به مرحله دوم صعود کرده بود، شاید آمار گل زنی من بیشتر هم می شد.
سال 72 شهرداری با آقای نظریه نتایج خوبی نمی گیرد و به ناصر حجازی پیشنهاد سر مربیگری می شود، مرحوم حجازی برای دیدن یک بازی به کرمان می آید و بعد ازآن، قبول می کند و با مبلغی درحدود 1 میلیون و 800 هزار تومان برای یک فصل سرمربی شهرداری می شود. یادمه تا آن موقع من یک ریالی از فوتبال دریافتی نداشتم و تنها پرداختی به من بر می گردد به همان شهرداری حجازی که مقرر شد در 6 ماه مبلغ 15 هزارتومان به عنوان هزینه رفت و آمد به ما بپردازند.
در آن سال ناصر خان حجازی بازی من را دید و پسندید و من هم دو سال آخر عمر فوتبالی ام را شاگرد حجازی شدم و بعد از آن هم بخاطر یکسری مشکلات خانوادگی و شغلی ام مجبور شدم فوتبال را کنار بگذارم.
تلویزیون کرمان جمعه ها فقط ده دقیقه فوتبال پخش می کرد
وی بزرگترین اشتباه دوران ورزشی اش را نرفتن به سمت مربی گری در فوتبال می داند و می افزاید: مشکلات زیادی باعث شد که من خیلی زود اما به موقع فوتبال را کنار بگذارم، این که می گویم بجا چون معتقدم ورزشکاران باید در اوج آمادگی، به دنیای ورزشی خود پایان بدهند تا همواره در اذهان مردم به خوبی باقی بمانند، هیچ وقت فکر نمی کردم که روزگاری به ورزش این همه بها داده شود. دوران ما فقط دو تا روزنامه ورزشی کیهان و دنیای ورزشی بود و تلویزیون کرمان هم فقط جمعه ها خلاصه ای از بازی های ما در حدود ده دقیقه پخش می کرد.اگر می دانستم جو حاکم بر فوتبال این چنین می شود، کار و شغل خودم را فدای فوتبال می کردم و به دنبال آن می رفتم.علاقه من به فوتبال درحدی است که جوانی ام را فدای فوتبال کرده اما حیف که بعد از آن دیگر به طور جدی پی گیری نکردم. الان هم متاسفانه کسانی وارد فوتبال شده اند که هیچ سررشته ای ندارند و با احترام به خیلی از مربیان، متاسفانه باید بگم که خیلی از مربیان ما دلال هستند نه سرمربی! هر مربی ای که به کرمان می آید تعداد زیادی بازیکن با خودش می آورد و با رفتنش تمامی آن بازیکنان به همراه خودش به تیم جدید کوچ می کنند، کرمان بازیکنان و مربیان خوبی دارد اما چون نفاق و همدلی بین آنها وجود ندارد و ضعف مدیریتی هم حاکم است، هیچ وقت فوتبال ما به جایی نمی رسد. زیربنا و مدیریت فوتبال کرمان ضعیف است و همه به دنبال شهرت و پول در فوتبال می گردند.اگر به یک مربی بومی زمان مناسب حداقل 3 ساله و امکانات معمولی بدهند وحمایتش کنند و او هم تیمش را با بازیکنان بومی و باتجربه ببندد، مطمئن باشید موفق خواهد شد اما این موفقیت، زمان بر است و تحمل می خواهد. به نظر من مربی حتما باید فوتبالیست باشد.
صعود به لیگ برتر خیلی سخت شده
این پیشکسوت فوتبال درباره دلایل افت مس کرمان در سال های اخیر معتقد است؛ عدم ثبات مدیریتی، کادر فنی، تغییرات پی در پی در بازیکنان تیم، نبودن افراد فوتبالی در راس امور که به قول معروف خاک زمین را نخورده اند، مهم ترین دلایل نابسامانی فوتبال است. اگر تیم را بومی کنند و از بازیکنان خوب و باتجربه با قراردادهای طولانی در تیم ها استفاده شود و چندین سال هم در کنار یکدیگر بمانند، تیم دگرگون خواهد شد.
هرچند معتقدم با این اوضاع و تیم های قدر حاضر در لیگ یک فوتبال فصل آینده مانند راه آهن و ملوان و خونه به خونه که تا دندان مسلح شده اند و همچنین صعود احتمالا تنها دو تیم به لیگ برتر، مس کرمان کار بسیار مشکلی خواهد داشت.آمدن وینگو در ابتدای فصل گذشته به جای اکبر میثاقیان اشتباه بود واشتباه بزرگ تر، رفتن وینگو و آمدن مجدد میثاقیان بود.باید ثبات در مس برقرار شود.
اگر آن توپ گل می شد، سرنوشت فوتبال کرمان عوض می شد
شهیدی که طرفدار بارسلونا است، ماندنی ترین خاطره ورزشی اش را مربوط به دیدار با ماشین سازی تبریز در کرمان می داند و می گوید: در آن سال ما به همراه تیم های چوکا و سپاهان سه شانس مسلم برای صعود بودیم و برای صعود به لیگ یک ایران احتیاج به برد برابر این تیم داشتیم. در 15 دقیقه پایانی سانتری از جناح راست به روی دروازه تیم حریف شد و من در موقعیت حتمی گل قرار گرفتم، اگر توپ کمانه نکرده بود و به ساق پای من نخورده بود و گل شده بود، شاید سرنوشت فوتبال کرمان عوض می شد اما گل نشد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *