پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | درباره‌ی ریشه‌های پروپاگاندا و تبلیغات و تحریکات توده‌ای فریب خورده‌ایم

درباره‌ی ریشه‌های پروپاگاندا و تبلیغات و تحریکات توده‌ای فریب خورده‌ایم





۳ خرداد ۱۳۹۵، ۲۲:۳۴

درباره‌ی ریشه‌های پروپاگاندا و تبلیغات و تحریکات توده‌ای
فریب خورده‌ایم

ادوارد برنیز* برادر زاده‌ی زیگموند فروید مدت‌ها به مطالعه‌ی ذهنیت مردم آمریکا پرداخت، وی کمپینی در زمان جنگ دوم جهانی علیه پروپاگاندای آلمان‌نازی به راه انداخت و با شعار: “آمریکا برای جهانی امن می‌جنگد تا دموکراسی را گسترش دهد” به موفقیت‌های بزرگی در زمینه‌ی جنگ روانی دست‌یافت تا جائی که هنوز هم دولت آمریکا از این جمله در تبلیغات و توجیحات اعمال خونبار خود استفاده می‌کند.
در واقع فروید،برنیز و والتر لیپمن همگی شاگرد یک روانشناس فرانسوی بودند به نام گوستاو لوبن* که وی را یکی از مهم‌ترین بنیان‌گذاران علم روانشناسی اجتماعی می‌دانند و معروف‌ترین اثر وی به نام “ روانشناسی توده‌ای psychology des foules “ در زمان‌خود انقلابی در این زمینه رقم زد و ترجمه‌ی انگلیسی آن کتاب به نام “مطالعه‌ی اذهان عمومی” تاثیر شگرفی در اندیشه‌ی روانشناسان و جامعه‌شناسان و اهل علم در دوره‌ی خود گذاشت.در این کتاب لوبن نه تنها تفاوت روانشناسی توده‌ها را با افراد جامعه به طور جداگانه بررسی می‌کند بلکه راهکارها و اصول ساده‌ای برای حاکمان ارائه می‌کند که توسط آنها بتوانند جرقه‌ی بحران-سرایت ایدئولوژیک را زده و با آن به قدرت خویش بیافزایند.
هیتلر،گوبلز و موسولینی همگی آثار لوبن را مطالعه می‌کردند و نظریات او را به اجرا می‌گذاشتند و جالب اینجاست که نتیجه‌هم دقیقا همان چیزی بود که لوبن در کتاب‌هایش پیش‌بینی کرده‌بود. اما متاسفانه این به قول عده‌ای جزئیات از کتاب‌های تاریخ حذف شده‌اند و دستیابی به چنین جزئیاتی امروزه کار بسیار سخت و پیچیده‌ای است.
کتاب فروید “روانشناسی توده‌ای و تحلیل نفس” انتقاد مستقیمی است از آثار مکتوب گوستاو لوبن و ویلیام مک توگال بود که روی روانشناسی فرد و گروه تمرکز نموده و چگونگی کنترل آحاد مردم را با دستکاری هویت‌های گروهی، نظام‌های اعتقادی و ساختارهای اجتماعی توضیح داده‌است.
برنیز آثار فروید ،لوبن ویلفرد توتر، والتر لیپمن و دیگران را مطالعه کرد وسپس دیدگاه‌های ایشان را باهم ترکیب کرد و برون‌داد آن علمی کاربردی شد. آن جمله‌ی “آمریکا برای جهانی امن می‌جنگد تا دموکراسی را گسترش دهد” آنچنان موفق بود که “برنیز” به این فکر افتاد که آیا روانشناسی اجتماعی در زمان صلح هم قابل استفاده‌است؟
“وی” در مصاحبه‌ای می‌گوید: با خودم گفتم اگر بشود تبلیغات را در زمان جنگ به کار برد قطعا می‌شود در زمان صلح هم از همین تبلیغات استفاده کرد اما کلمه‌ی پروپاگاندا به خاطر استفاده‌ای که آلمان‌ها از آن کرده‌بودند بار منفی داشت و حالا باید کلمه‌ی جدیدی پیدا می‌کردیم تا جایگزین پروپاگاندا کنیم و من ***“روابط عمومی” را پیدا کردم.
او در ۱۹۱۹ اولین دفتر روابط عمومی جهان را تاسیس کرد و نام آن‌را شورای روابط عمومی گذاشت. وی می‌گوید دریافتم که هر زن آگاهی در آن دوره‌ی از تاریخ خودش را مورد تبعیض می‌بینید و قاعدتا منتقد این تبعیض جنسیتی هم هست،در نتیجه زنان بسیار از این عقیده‌ی برابری جنسیتی استقبال خواهند کرد چرا که سیگار کشیدن توسط زنان در آن دوره در آمریکا یک تابو محسوب می‌شد و در نتبجه من این تصویر را القا کردم که حمل کردن سیگار به عنوان نماد مشعل آزادی توسط زنان تبعیض شده آن‌ها را نیز تبدیل به نمادی از فرشته‌ی آزادی می‌کند که مشعل را به دست گرفته (دقیقا شبیه به مجسمه‌ی معروف آزادی در آمریکا) و در نتیجه برای انجام این القایات از ۳ زن و دو مرد جوان استفاده کردم و پس از آموزش دادن ایشان به آنها ماموریت دادم که مسیر چند خیابان در نیویورک را به بالا و پائین بروند و برگردند و تمام مدت سیگارهایی را به دست بگیرند و از آسوشیتدپرس تا سرویس نشنال نیوز را خبر کردم و مصاحبه‌های زیادی با ایشان در همان روز انجام شد و روز بعد حتی نیویورک تایمز در صفحه‌ی اول خود از این تیتر استفاده کرد که:پیشگامان مشعل نور آزادی، برای احقاق حقوق زنان مورد تبعیض قرار گرفته چنین و چنان کردند.
اما حقیقت ماجرا این است که ادوارد برنیز در آن زمان مشاور روابط عمومی کمپانی تولیدکننده سیگار “لاکی lucky” بود و میلیاردها دلار به سود آن کارخانه افزود، پس از این کمپین، وی مدیریت کمپین ریختن فلوراید در آب شهری را با موفقیت برای کمپانی معادن آلومینیوم آلکوا به عهده‌گرفت زیرا کمپانی مذکور به دنبال راه ارزان‌تری برای دفع ضایعات صنعتی‌اش می‌گشت، او همچنین برای کمپانی تولیدات گوشت خوک کمپینی به راه انداخت و آمریکایی‌ها را واداشت تا صبحانه‌های سنگین به همراه مقادیر زیادی گوشت قرمز بخورند که تاثیرات آن سیاست‌های فروش را هنوز می‌توان در فیزیک مردم آن کشور دید.
هدف از این مقدمه‌ی مهم‌تر از متن این بود که بدانیم انتخاب‌های ما کاملا هم حاصل سلیقه و سواد بصری و آگاهی ما نیستند و گاهی پیش می‌آید که عده‌ای از متخصصین برای کوچک‌ترین انتخاب‌ها و علی‌الخصوص خرید‌هایی که ما انجام می‌دهیم و مشارکت‌ما در بازار مدت‌ها مطالعه انجام داده‌اند و به قول یکی از معلم‌های من دبیرستان: “از اشتباهات شما کسانی میلیونر می‌شوند” و به کارخانه‌های تولید مداد پاک‌کن اشاره می‌کرد.
حالا داستان انتخاب لباس و مد هم از این قضایا خیلی دور نیست و آنچه که امروز بازار بحث درباره‌ی آن بسیار داغ شده لباس هنرمندان ایرانی روی فرش قرمز است، که به روایت persanv.com (برخی هنرمندان ایرانی از جمله حمید فرخ نژاد,مهدی پاکدل و علی معلم به عنوان مهمان ویژه در آن مراسم حضور داشتند و نمایندگی برند های معتبر brioni و zilli در ایران لباس تاکسیدوی شهاب حسینی ولباس اصغر فرهادی را طراحی کرده اند.
برند معتبر brioni که طراح مسافران کن ایران است تا کنون لباس های هنرپیشه های معروفی هم چون لئوناردو دی کاپریو،بردپیت ،استیو مک کوئین ،تام هاردی ،بردلی کوپر،دنیل کریگ و بسیاری از افراد مشهور هالیوود را برای حضور در فرش قرمزهای معتبر جهانی را طراحی کرده است.
لازم به ذکر است جرج میلر رئیس جشنواره کن نیز از همین برند برای حضور در فرش قرمز استفاده نموده است.
لباس ترانه علیدوستى نیز توسط نگار نعمتى طراح لباس سینماى ایران طراحى شده است.)
نگار نعمتی برنده‌ی سیمرغ بلورین جشنواره‌ی بین‌المللی فجر ۱۳۹۴ برای طراحی صحنه و لباس فیلم “اژدها وارد می‌شود” است و به عنوان یکی از کارهای موفق وی می‌شود به لباسی که ترانه‌ی علیدوستی در مراسم کن به تن کرده‌بود اشاره کرد که علاوه بر حفظ حجاب ظاهری بسیار فخیم و زیبا به این هنرمند خوب ایرانی داده بود و از البسه‌ی هم وطنان ما هم آنچنان دور نبود و از همه‌ی این‌ها که بگذریم حاصل مدت‌ها برنامه‌ریزی و کمپین‌های مدیریت و پیش‌بینی اندیشه‌ و انتخاب‌های مشتری نیست و در صورت خرید اینگونه‌کالا انسان کم‌تر احساس می‌کند که بازیچه‌ی کمپانی‌های چند ملیتی و غول‌های البسه‌ی جهان شده است به هرحال زندگی ما مجموعه‌ای از انتخاب‌های ماست باشد که انتخاب‌های ما حاصل آگاهی ما باشد و نه …

منبع/ psychology of power by Woody Harelsun
*Edward Bernayse
**Gustav Lobben
*** public relations

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

توانمندسازی بدون تعیین هدف

طرح‌های مختلفی برای زنان شهر برگزار می‌شود که چندان تأثیرگذار نیستند

توانمندسازی بدون تعیین هدف

طبیعت را به کودکان پس دهید

«عبدالحسین وهاب‌زاده» یک دهه پس از طرح‌ ایدهٔ «مدرسهٔ طبیعت» از حق کودکی می‌گوید

طبیعت را به کودکان پس دهید

پسماندهای تولید کفش به آثار هنری تبدیل شدند

در خانه پدری «جلال آل‌احمد»

پسماندهای تولید کفش به آثار هنری تبدیل شدند

«برایا»، بازتاب صدای زنان بومی

«پیام ما» از کارآفرینی اجتماعی زنان بومی جزیرهٔ کیش گزارش می‌دهد

«برایا»، بازتاب صدای زنان بومی

ما در اشتباهات «کارشناسان» زندگی می‌کنیم

گفت‌وگو با نفیسه آزاد، جامعه‌شناس دربارهٔ خطاهای سیاستگذاری اجتماعی

ما در اشتباهات «کارشناسان» زندگی می‌کنیم

کمبود اقلام بهداشتی در مناطق سیل‌زده

منابع محلی می‌گویند بسیاری از خانه‌های بهداشت روستایی در منطقه بلوچستان قابلیت ارائهٔ خدمات ندارند

کمبود اقلام بهداشتی در مناطق سیل‌زده

نهالکاری و قرق جنگل‌های آسیب‌دیده زاگرس

نهالکاری و قرق جنگل‌های آسیب‌دیده زاگرس

تقویت ابتکارهای جمعی در سازمان‌های مدنی

برگزیدگان «دومین دورهٔ جایزهٔ دکتر مجتبی معین» معرفی شدند

تقویت ابتکارهای جمعی در سازمان‌های مدنی

تعمیق نابرابری با اینترنت گران

بررسی‌ها نشان می‌دهد تا ۱۰ درصد هزینه‌های خانوارهای شهری و تا ۱۷ درصد هزینه‌های خانوارهای روستایی صرف اینترنت می‌شود

تعمیق نابرابری با اینترنت گران

فرار به‌سوی دروازه‌های روشنایی

فرار به‌سوی دروازه‌های روشنایی

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *