گزارش نشست بررسی چالشهای مدارس استعدادهای درخشان در ایران در «موسسهٔ دارالاکرام»
مسئلهٔ حل نشدهٔ «استعدادهای درخشان»
رئیس سابق مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان: توجه به ویژهها و استعدادهای درخشان جزو الزامات یک کشور است اما میتوان بر سر چگونگی پرداختن به آن گفتوگو کرد
۱۲ دی ۱۴۰۲، ۲۰:۵۰
|پیام ما| مدارس استعدادهای درخشان در نظام آموزشوپروش ایران همیشه محل انتقادات مخالفانش بوده است. مخالفانی که اغلب نگران تشدید بیعدالتی آموزشی علیه دانشآموزان کمتوان یا کمبرخوردار هستند. اما موضوع استعدادهای برتر همیشه در سیل این انتقادها مغفول میماند. این در حالی است که دانشآموزان با استعدادهای درخشان نیازمند سیاستگذاری ویژهای هستند. در این راستا، موسسهٔ دارالاکرام در بیستویکمین نشست «خیر و خرد» به چالشهای مدارس استعدادهای درخشان در نظام آموزش و پرورش ایران با حضور فاطمه مهاجرانی، رئیس سابق مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان پرداخت. مهاجرانی در این نشست درباره سیاستهای مدارس استعداد درخشان و سمپاد گفت: «امکان حذف بدون مقدمه مدارس سمپاد بدون حذف مدارس غیرانتفاعی وجود ندارد. به این ترتیب برای رسیدن به امر مطلوب ضروری است که ابتدا با سیاستهای شناسایی، جذب و پرورش استعدادهای برتر برای رسیدن به امر مقدور اقدام کنیم.»
سابقهٔ شروع توجه به موضوع استعدادهای درخشان به پس از دوران جنگ جهانی دوم و آغاز دوران جنگ سرد بازمیگردد. دورانی که در آغاز دهه ۶۰ میلادی، اولین مدارس استعدادهای درخشان در پاریس، لندن، نیویورک، تلآویو و تهران در مقابل قدرتنمایی جبهه شرق راهاندازی شد و در واقع نوعی جنگ قدرت به شیوهای دیگر بین کشورها پا گرفت. مهاجرانی با این مقدمه به اولویت المپیاد ریاضی در بلوک شرق در سال ۱۹۵۹ اشاره کرد و توضیح داد: «موازی با این جریان در سال ۱۹۵۹ اولین المپیاد ریاضی در بلوک شرق برگزار شد و یک جریان قدرتساز دیگر شکل گرفت و ایران نیز پس از انقلاب اسلامی به المپیادها پیوست. بنابراین هرچند المپیاد به ظاهر یک موضوع دانشآموزی است اما در واقع همیشه یک جنگ قدرت بسیار جدی بوده است.»
تلاش برای ایجاد مکانیسمهای اصولی پذیرش استعدادهای درخشان
رئیس سابق مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان با تاکید بر اینکه هر تصمیم را باید در بازهٔ زمانی خودش تحلیل کرد، درباره مکانیسمهای انتخاب دانشآموزان استعداد درخشان پیش از انقلاب گفت: «فارغ از انحرافاتی که در این مسیر پیش آمده، این سازمان پیش از انقلاب عملکرد بسیار متفاوتی داشت؛ بهطوری که هیچگونه فراخوانی برای شرکت در آزمون استعداد درخشان وجود نداشت و معلمان پروندههای مخفی داشتند که در مقطع ابتداییِ دانشآموز، آن را تکمیل میکردند و پس از پایان دوره با نظرسنجی از همسالان، به جمعبندی رسیده و سپس چنین دانشآموزی به آزمون دعوت میشد که با مکانیسمهای امروزی بسیار متفاوت است.»
او با اشاره به تغییر رویکرد سازمان استثنایی نسبت به دوران پیش از انقلاب، گفت: «پس از انقلاب، سازمان استعدادهای درخشان ذیل سازمان استثنایی قرار گرفت تا هر دو سوی طیف بااستعداد و آموزشپذیر را که دو درصد از افراد جامعه را تشکیل میدهد، شامل شود.»
مهاجرانی همچنین با تأکید بر اینکه هیچ کشور، دولتمرد و سیاستمداری نه میتواند و نه حق دارد دربارهٔ سرمایههای خدادادی که استعدادهای انسانی هستند بیتفاوت باشد، گفت: «استعدادهای متفاوت انسانی موهبتند و نوع پرداخت به آنها نیز باید متنوع باشد. از همین روست که برخی مدارس فعال در این زمینه باهم تلفیق شدهاند و برخی دیگر با جنسهای مختلف و بعضاً با شهریههای بسیار بالا کار میکنند. به هر حال با ورود نگاههایی مثل تنوع استعدادها و هوشهای چندگانه که روانشناس رشد «هاوارد گاردنر» آن را مطرح کرد، مسئله دچار تغییر شد.»
حذف سمپاد راهحل نیست
او در این راستا اضافه کرد که امروزه در جهان پذیرفته شده که تفکیک استعدادها، معایب بسیار بزرگی دارد: «در برخی کشورها مثل فنلاند که یکی از پیشروترین نظامهای آموزشی است، اصلاْ تفکیک وجود ندارد. اما اصولا انتخاب تماماً برد وجود ندارد و یک انتخاب در کنار مزایا و منافع، مضرات و عیوبی نیز دارد. به این معنی که من در دوران مسئولیتم باوجود شرایط نامساعد اقتصاد آموزش و پرورش ایران ن مخالف حذف مدارس سمپاد بودم. در شرایطی که معلمهای تمام خدمت، خرید خدمت، سرباز معلم و نیز معلمهای تازهکار نمیتوانند پاسخگوی نیاز دانشآموزان استعداد درخشان باشند، ابتدا باید میزان آسیب را کم و سپس به آهستگی مسئله را حل کرد. به این ترتیب از نظر من راه حل حذف سمپاد و پاک کردن صورت مسئله نیست.»
نابودی استعدادهای درخشان در مناطق محروم با حذف ناگهانی سمپاد
مهاجرانی تحلیل چالشهای مدارس استعداد درخشان را با حذف اقتصاد غیرممکن دانست و بیان کرد: «در شرایطی که در یکی از سالها ۶ مدالآور طلای ریاضیات از یک مدرسه غیرانتفاعی بودند، حذف سمپاد یعنی اینکه مدارس غیرانتفاعی بهویژه در مراکز استانها قرار است پر شوند. در حالی که حذف مدارس سمپاد بدون حذف مدارس غیرانتفاعی، بیمعنا است.» او همچنین با اشاره به اینکه شکلگیری مدارسی مثل شاهد، نمونه دولتی، سمپاد و… بیاساس نبوده، گفت: «این مدارس به راحتی حذفشدنی نیستند و باید بررسی و آسیبشناسی کرد که هر کدام از این جریانها در کجا و چرا از مسیر منحرف و از ریل خارج شده و در نقطه فعلی ایستادهاند.»
رئیس سابق مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان با اشاره به اینکه حدود یک سوم از مدارس سمپاد در مناطق کاملاً محروم هستند، اضافه کرد: «حذف یکبارهٔ سمپاد به معنی پر بار کردن غیرانتفاعیها در مراکز استانی و نابود کردن استعدادهای درخشان در مناطق محروم است.»
راهکارهایی برای به حداقل رساندن تفکیک استعدادها
مهاجرانی در ادامه با یادآوری راهکارهایی که در دورهٔ مسئولیت خود آنها را ارائه کرده است، درباره چگونگی به حداقل رساندن تفکیک استعدادها گفت: «یکی از راهکارها این است که مدارس سمپاد در ساعات خارج از مدرسه و با حضور خودِ این دانشآموزان، تبدیل به خانهی علوم پایه و پایگاهی برای بحث و گفتوگو و آزمایش و مسائلی از این دست شوند.»
او با وارد دانستن انتقاد تکبُعدی بودن بچههای سمپاد گفت: «راهکار دوم این است که مهارتهای اجتماعی آنها بالاتر برود. بنابراین تلاش کردیم که بچهها را وارد صنایع دستی، همدلی، تفکر انتقادی، خودشناسی و… شدیم.»
مهاجرانی راهکار سوم را ایجاد مدارس سمپاد تلفیقی معرفی کرد و گفت: «قرار شد برخی مدارس سمپاد هیأت امنایی پیش برود اما سوال بسیار جدی در اینجا این است که چرا غیرانتفاعیها باقی بمانند و سمپاد باقی نماند؟» او با تأکید بر اینکه اقتصاد آموزش یک اقتصاد جدی است، گفت: «با نگاهی به آمار و ارقام میتوان متوجه شد که میانگین شهریه یک مدرسهٔ غیرانتفاعی در مقطع ابتدایی در منطقه ۷ تهران کمتر از ۶۰ میلیون تومان نیست که همه که اینها به آنچه امروز در اقتصاد آموزشوپرورش میگذرد، مرتبط است»
مهاجرانی با بیان اینکه بسیاری از نقدهای ارائهشده بر سمپاد وارد است و تلاش بر اصلاح آنهاست، گفت: «سمپاد یک تکه از پازل آموزش کشور ایران است و تمام آن نیست. با این حال راهکار سومی که مهاجرانی ارائه داد فرآیندی کردن مدارس سمپاد است. به این صورت که سرآمدها در آزمون سنجش ورود به مقطع ابتدایی به طور محرمانه و مخفیانه انتخاب و در سیستمهای اطلاعاتی ثبت شوند و در ادامه این افراد رصد و دنبال شوند. راهکار چهارم، راهاندازی سمپاد مهارتی بود که استعداد درخشان را به علوم مهارتی گسترانید و باعث تشکیل هنرستانهای مهارتی شد که در آن به تقویت مهارتهای زندگی، هنر، کارآموزی و مهارتآموزی فنی و مهارتهای هایتک پرداخته میشد. گستراندن دامنهٔ المپیاد به شاخههای مختلف علوم انسانی مثل اقتصاد، مدیریت، جغرافیا، کارآفرینی و… نیز در همین راستا انجام شد.»
نمیتوان به سرآمدهای کشور بیتوجهی کرد
رئیس سابق مرکز ملی پرورش استعدادهای درخشان با اشاره به اینکه سمپاد جزو الزامات کشور است و نمیتوان به سرآمدهای کشور بیتوجهی کرد، گفت: «توجه به ویژهها و استعدادهای درخشان جزو الزامات یک کشور است و نمیتوان از این موضوع گذشت اما میتوان بر سر چگونگی پرداختن به آن گفتوگو کرد و این به معنای بیعدالتی آموزشی نیست. همه به یک میزان از عدالت آموزشی برخوردارند اما باید به استعدادها توجه بیشتری شود؛ چرا که حل مشکلات بزرگتر به دست آنها خواهد بود و دستاوردهای بزرگ بشری در تاریخ حاصل کار آدمهای خاص بوده است.»
مهاجرانی ادامه داد: «استعداد ویژه، استحقاق ویژه میخواهد و استحقاق ویژه، وظیفهٔ ویژه دارد. بدون تردید، سمپاد آسیبهایی در پی دارد و در دنیا دیگر تفکیک انجام نمیشود اما این به معنای تفکیک صفر نیست. در آلمان، آمریکا و کانادا تفکیک کماکان وجود دارد با این تفاوت که در آنجا این مدارس غیردولتیاند و شهریههای بالا میگیرند. اصولا وقتی آموزش از حوزهٔ عمومی خارج میشود اینگونه اتفاقات میفتد. در کشوری مثل فنلاند تمام دانشآموزان باید در کنار هم بنشینند و البته در همان مدرسه به دانشآموزی که در یک زمینه استعداد ویژه دارد به طور ویژه نیز پرداخته میشود. اما در شرایطی که سند تحول، بالاترین سند رسمی آموزش و پرورش ایران، نشان میدهد سرانه دانشآموزی هر کلاس ۴۰ نفر و سرانه هر دانشآموز از فضای آموزشی هشت متر و ۳۹ سانتیمتر است، در حالیکه میانگین فضا امروزه پنج متر و ۳۲ سانتیمتر است، اصلا میشود چنین کاری کرد؟ پس در سیاستگذاری باید اجزا با هم همخوان باشند و تردیدی وجود ندارد که آدمها در کنار هم با داد و ستد عاطفی بهتر یاد میگیرند و رشد میکنند ولی آیا ما چنین امکانی داریم؟»
او در پایان با تأکید بر اینکه سمپاد مساوی موفقیت نیست و موفقیت هم مساوی سمپاد نیست، بیان کرد: «باید سیاستهای شناسایی، جذب و پرورش استعدادهای برتر را داشته باشیم و امر مطلوب را با امر مقدور جایگزین کنیم تا به مرور دیوارها پایین بیاید. نمیشود یک دفعه هوای پرفشار را وارد یک منطقه کمفشار کرد، چراکه هرج و مرج ایجاد میشود و اکوسیستم فعلی آموزشوپرورش توان تحمل چنین هرج و مرجی را ندارد.»
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
رئیس مرکز ملی پیشبینی سازمان هواشناسی: هیچ دادهای از اثر بارورسازی ابرها بر بارش باران وجود ندارد
افسانۀ بارورسازی
۴۲ راه روستایی در سیستانوبلوچستان همچنان مسدود است
۱۱۰ هزار میلیارد ریال خسارت اولیۀ سیل به سیستان و بلوچستان
چطور مدل اقتصادی «دونات» به پایداری شهرها کمک میکند؟
ساترا:
سریال «حشاشین» غیرمجاز است
ساخت یک شهرک جدید در عرصۀ شهر باستانی «دقیانوس» آغاز شده است
سرنوشت نامعلوم شهر باستانی جیرفت
موسیقی نواحی آذربایجان در «قاوال مکتبی»
روایت سرگذشت کارگران کارخانه چیتسازی بهشهر در یک نشست
مرمت غیراصولی یک یخدان ۲۲۰ ساله
گزارش سخنرانی «محمدجواد غلامرضاکاشی» دربارهٔ لزوم بازتعریف مفاهیم جامعهٔ مدنی
این جامعه پر از سؤال است
یازده استان کشور از چهارم اردیبهشت درگیر سیلاب هستند
تخلیهٔ روستاهای «زیرکوه»
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید