«پیام ما» از چالشهای حفاظت از جنگل «دلند» استان گلستان گزارش میدهد
جنگل جلگهای روی خط نابودی
رئیس ادارهٔ آبخیزداری و حفاظت خاک ادارهکل منابعطبیعی استان گلستان: تنها شاهد مجموعهای درخت کهنسال آفتزده در دلند هستیم، شاید ما آخرین نسلی باشیم که این جنگل را میبینیم
۱۵ دی ۱۴۰۲، ۲۳:۰۵
توسعهٔ زراعت و شالیکاری و افزایش قاچاق چوب جنگلهای جلگهای دلند را در موقعیتی قرار داده تا بهگفتهٔ کارشناسان ما آخرین نسلی باشیم که «دلند» را میبیند. سهم ایران از جنگلهای جلگهای در دشت و شمال جادهٔ اصلی در گلستان و مازندران تنها ۶۰۸ هکتار است. از بالا که به جنگل «دلند» نگاه کنید، محدودهای محصور در میان شالیزارها را میبینید! چاههای آب مجاز و غیرمجاز کشاورزی میان درختان انجیلی، آزاد و بلوط گم شده است، سه چاه آبی که مردم دلند را سیراب میکنند هم از بالا پیدا نیست. در عوض در محدودهٔ پیرامونی جنگل، درختانی با برگهای نارنجی را میبینید، اینها همان درختان «انجیلی» هستند، با پایین رفتن سطح آب، ریشهها تلاششان برای سیراب کردن درخت بیثمر مانده است. «دلند» درحال تبدیل شدن به جنگلی مخروبه است و با پایان عمرش، ایران برای همیشه این محدوده از جنگلهای جلگهای خود را از دست خواهد داد.
«ضمن انجام مأموریتی که از طرف ادارهکل اقتصاد وزارت کشاورزی محول شده بود، شخصاً مطالعات دامنهداری در گرگان و دشت بهعمل آوردم. خطر بسیار مهم و جدی گرگان و دشت را تهدید میکند و آن را بهسرعت غیرقابل تصور به طرف بیابان لمیزرع شدن سوق میدهد. جنگلهای جلگهای و دامنههای متصل به دشت شمال البرز بهجز مقدار خیلی جزئی و غیرقابل اهمیت بهکلی از بین رفته است.» اینها بخشی از نوشتهٔ «ابراهیم وخشوری»، نویسندهٔ کتاب «گرگان و دشت در ۴۰ سال اخیر و آیندهٔ آن» است که در سال ۱۳۴۲ توسط انتشارات «تهران اکونومیست» منتشر شد. از آن سال که وخشوری نسبت به شرایط جنگلهای جلگهای هشدار داد، شرایط بهمراتب بدتر شده است، بهطوریکه آخرین لکهٔ جنگلهای جلگهای ایران درحال تبدیل شدن به زمین زراعی با تصرف اراضی جنگلی توسط شالیکاران است.
آخرین نسلی هستیم که «دلند» را میبیند
«محمد عباسی»، رئیس ادارهٔ آبخیزداری و حفاظت خاک ادارهکل منابعطبیعی استان گلستان از «دلند» بهعنوان جنگل جلگهای بازمانده از تخریبها و جزئی از جنگلهای هیرکانی یاد میکند. «دلند» در شمال جادهٔ سراسری گرگان-مشهد قرار گرفته و شرایط ناراحتکنندهای بر آن حاکم است و اهالی روستای اطراف جنگل دخل و تصرف زیادی در این محدوده دارند. «اهالی درختهای انجیلی، آزاد و بلوط را قطع میکنند و بهعنوان چوب به دلالان میفروشند. اگر نمیخواهیم جنگل در سالهای آتی نابود شود، باید سریعتر برای آن فکری کنیم.»
گفتهٔ محلیها و تصاویر عکسهای هوایی دههٔ ۳۰ و ابتدای دههٔ ۴۰ نشاندهندهٔ وسعت بالای این جنگلها بود، هرچند همانوقت با کشت پنبه آرامآرام این جنگلها محو میشدند. «محمدعلی»، فرزند «حاجی زرگرنی» ساکن ده تقیآباد سال ۱۳۴۲ حدود ۳۰ سال داشت. او به ابراهیم وخشوری گفت: «آب چشمهسارهای ما نصف شده است. آب همین رودخانه هم از نصف کمتر شده. یادم میآید که از پای کوه تا یا یک کیلومتری ده، جنگل عالی و پرپشتی بود ولیکن اکنون جنگلهای مزبور تخریب شده و انتهای آنها در نیم کیلومتری کوه قرار دارد. درحقیقت، در بعضی جاها به عرض یک کیلومتر جنگل بهکلی از بین رفته است. پنج-شش سال است که از جنگلهای تپههای پای کوه نیز کمتر شده است.»
بهگفتهٔ عباسی در قسمت شمال جادهٔ گرگان-مشهد هیچ جنگل جلگهای جز «دلند» باقی نمانده است. «جنگلها به دامنههای با شیب تند پناه بردهاند؛ زیرا آنجا امکان بردن ماشینآلات نبوده». همزمان با عقبنشینی جنگل، حیاتوحش نیز از این منطقه کوچ کردند. «این جنگل سمداران خود را از دست داده و ارتباطش با جنگلهای پاییندست قطع شده است. حیواناتی که قصد عبور از جاده را دارند، اغلب در اثر تصادفات رانندگی از بین میروند، تنها پرندگان که قدرت پرواز دارند باقی ماندهاند. زمانی که جنگل فون یا جانوران خود را از دست بدهد، بهشکل منطقی پایداریاش را از دست خواهد داد.»
تنها قاچاق چوب نیست که بلای جان «دلند» شده، شالیزارها و زراعت هم آب این محدوده را به درون خود میکشد. «در جنگل چاه شرب حفر شده که آب را از دسترس درختان خارج میسازد و آنها را در برابر آفات و بیماریها آسیبپذیر میکند.»
شرایط اقلیمی بهگفتهٔ عباسی نامهربان است، حتی اروپا هم زمستان خوبی نداشته و در ایران بارشها بهشدت کاهش یافته است. «تنها گونهٔ ممرز و برخی از انجیلیها خزان کردهاند، اما ۳۰ تا ۴۰ درصد درختان جنگلی حتی به این مرحله هم نرسیدهاند. تقویت بادهای جنوبی باعث شده برخی از آنها بیدار شوند و همین موضوع آنها را در برابر هر آفتی ضعیف میکند.»
قاچاق چوب، برداشت بیش از حد از آبهای زیرزمینی و … همگی سبب شده است زادآوری در «دلند» به صفر برسد. علاوهبرآن، در همین فصل گروهی از اهالی شروع به برداشت غیرمجاز بذر بلوط از این جنگل میکنند. گردشگران هم آنقدر در این محدوده رفتوآمد کردهاند که خاک جنگل خاصیت اسفنجیاش را از دست داده است. «تنها شاهد مجموعهای درخت کهنسال آفتزده در دلند هستیم. شاید ما آخرین نسلی باشیم که این جنگل را میبینیم.»
جنگل جلگهای مخروبه شد
«مجید حسینی»، فعال محیط زیست، از «دلند» بهعنوان یک ذخیرهگاه خوب برای درختان آزاد یادمیکند. بااینحال، این درختها که بهشکل پراکنده در این محدوده هستند، چوب سنگینی دارند که خیلیها را به طمع قطع کردن آنها انداخته است. «مردم نیاز مالی دارند و مانند کسانی که کابل برق و تلفن را میدزند، آنها هم درختان را قطع میکنند. اهالی تنها یک حلقه از زنجیرهٔ قاچاق هستند، مهمتر از آنها باید سراغ مافیایی رفت که تیمهایی برای برداشت چوب دارند.»
بهگفتهٔ این فعال محیط زیست اگر در طول هفته به «دلند» بروید، احتمال زیادی دارد که متخلفانی را در حال جاسازی چوب در ماشین ببینید. آنها بهراحتی چوب درختان جنگلی را از محدوده خارج میکنند و آن را به خریدار اصلی میرسانند.
خبرگزاری دانشجو دو ماه پیش دربارهٔ حجم قاچاق در این منطقه نوشت: «هفتهٔ پایانی آبانماه بود که تصاویر قطع دهها اصله درخت در جنگلهای دلند در شهرستان رامیان خبرساز شد و با ورود استاندار گلستان و حکم مدیرکل منابعطبیعی و گلستان، رئیس ادارهٔ منابعطبیعی شهرستان و دو قرقبان برکنار شدند و پروندهای در این خصوص تشکیل شد تا جوانب مختلف این اتفاق بررسی شود.»
«سرهنگ عیسی گلبینیمفرد»، فرمانده یگان حفاظت ادارهکل منابعطبیعی و آبخیزداری، یکی از مهمترین دلایل قاچاق چوب در گلستان را وضعیت اقتصادی مردم بومی و دسترسی راحت افراد ساکن در حاشیهٔ عرصههای جنگلی به درختان دانست. بهعقیدهٔ او چوب قاچاق دیگر با کامیون و وانت حمل نمیشود و افراد بومی با پر کردن صندوق عقب خودرو و یا خورجین موتورسیکلت، اقدام به جمعآوری و فروش چوبهای جنگلی بهعنوان راحتترین راه برای رسیدن به پول نقد میکنند.
بهگفتهٔ سرهنگ عیسی گلبینی، مردم برای گردش و تفریح با استفاده از خودروهای خود وارد عرصههای جنگلی میشوند و امکان بازدید از تمام این خودرو در هنگام خروج وجود ندارد و این بهانهٔ خوبی برای افراد فرصتطلب است که با استفاده از ارههای کوچک درختان را قطع کنند و به قطعات ۵۰ تا ۱۰۰ سانتیمتری برش زده و داخل خودروها جاساز کنند.»
چنانکه عباسی به نقش زراعت در تخریب این محدوده اشاره کرد، حسینی هم به این موضوع توجه نشان داد. «دورتادور این جنگل زمین زراعی وجود دارد و در آنها شالیکاری میشود. متأسفانه چاههای مجاز و غیرمجاز زیادی در این منطقه حفر شده است و همین امر باعث شده تا ۳۰ تا ۴۰ درصد درختان خشک شوند. ریشهٔ انجیلی بالاست و با پایین رفتن سطح آب، نمیتواند رطوبت خود را حفظ کند.»
زمانی که از چاههای زیاد صحبت میکنیم، انواع چاههای عمیق و نیمهعمیق در کنار چاههای متهای همراه با روشهای شیوههای سنتی جمعآوری آب است. ضمن آنکه چند حلقه چاه برای تأمین آب دلند داخل جنگل حفر شده است. «از میانهٔ جنگل دلند جادهٔ گاز کشیده شده است که در اطراف «دلند» و در حاشیهٔ آن، اهالی برای زمینهای کشاورزیشان خانهای برای گذاشتن تجهیزات و چاه آب و … ساختهاند و به آن سازمان میگویند. ما دورتادور جنگل با این سازمانها مواجهیم که چاه عمیق و نیمهعمیق زدهاند و باعث خشکیدگی درختان شدهاند.»
یکی از راهکارهای بهبود وضعیت «دلند» بهنظر حسینی ثبت ملی این محدوده بهعنوان تنها بازماندهٔ جنگلهای جلگهای ایران در شمال جادهٔ گلستان به مشهد است. «ما با یک فاجعه مواجهیم. منابعطبیعی و جهادکشاورزی به کشت اهالی و چاههای آب رسیدگی نمیکنند. فقر باعث شد قطع گستردهٔ درختان را شاهد باشیم. اگر این محدوده ثبت ملی شود، میتوانیم روی برندسازی و توسعهٔ اکوتوریسم کار کنیم. در غیر اینصورت، همهٔ عوامل مخرب درنهایت «دلند» را از بین میبرند، حتی همین الان هم برخی به آن، عنوان جنگل مخروبه دادهاند.»
اعتبار نداریم، واگذار میکنیم
«حمید سلامتی»، مدیرکل منابعطبیعی و آبخیزداری گلستان، مدیریت «دلند» را یک مدیریت امانی دانست. بهگفتهٔ او بحثهای اعتباری و مشکلات مالی باعث شد تا مدیریت پارک جنگلی «دلند» برونسپاری و به بخش خصوصی واگذار شود. بااینحال، این بخش نتوانسته زیرساختهای لازم را فراهم کند. «بخش خصوصی برای زیرساختهایی نظیر آب، برق، سرویسها و … هزینهٔ زیادی باید انجام دهد، از سوی دیگر روی مقولهٔ حفاظت از این عرصهها کار قوی در این بازهٔ زمانی انجام نشده و به همین خاطر تذکرات لازم به بخش خصوصی داده شده است.»
همین مدیریت ضعیف سبب شد تا ادارهکل منابعطبیعی گلستان تصمیم به بازپسگیری این محدوده بگیرد. «تأکید کردیم در مقولهٔ حفاظت اگر ضعیف برخورد کنید، مدیریت را از شما میگیریم. ازآنجاکه مدیریت پارک برای آنها توجیه اقتصادی نداشت، رغبتی برای نگهداری نداشتند و ما هم بهدنبال خلع ید هستیم.» سلامتی معتقد است پارکهای جنگلی در استان باید توجیه اقتصادی داشته باشد؛ زیرا بخش دولتی اعتبارات لازم را ندارد. «درصددیم با شهرداری شهر دلند هماهنگ کنیم تا مدیریت را بهعهده بگیرد تا به حفاظت توجه بیشتری شود. علاوهبراین، از همکاران خودمان در بخش حفاظت خواستیم تا گشت و مراقبت را بیشتر کنند و با چندین مورد تخلفاتی که صورت گرفت، برخورد جدی داشتیم.»
او دربارهٔ چاههایی که باعث خشک شدن «دلند» میشوند، به ذکر این نکته بسنده کرد که در یکونیم سال مدیریت او مجوز چاه جدیدی داده نشده است و چنانچه بخواهد چنین کاری انجام شود، آب منطقهای و وزارت نیرو تمام مسائل را در نظر میگیرند و با هماهنگی ادارهکل اقدام به حفر آن میکنند.
پسروی جنگل از دشت
۲۴ مرداد ۱۳۴۲ «محمدحسن بینات» ۴۵ساله و ساکن قریهٔ نودهملک در شهرستان گرگان به ابراهیم وخشوری نویسندهٔ کتاب «گرگان و دشت در ۴۰ سال اخیر و آیندهٔ آن» گفته بود «به سن من جنگل پرپشت و متصل بههم از کوه تا ۱۵ کیلومتری تا دشت گرکان ادامه داشت و تمام این جنگلها از بیست سال به این طرف منهدم و تخریب شدهاند. تا قبل از ۲۰ سال رودخانههای گوتور و نیلآباد آب دائمی و زیادی داشتند و هیچوقت آب آنها قطع نمیشد. ولیکن حالا اولاً آب رودخانههای مزبور نصف شده است و ثانیاً در بعضی از سالها نیز بهکلی قطع میشود و زراعت از بین میرود.» آنچه آقای بنیات دیده بود، ما هرگز ندیدهایم و بهنظر میرسد با این روند آنچه ما امروز از آخرین بازماندهٔ جنگل جلگهای در این منطقه از کشورمان میبینیم، نسل بعد نخواهد دید.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- تعمیر رطوبت گیر پمپ باد
- دکوراسیون سبک مدرن: توصیه و ایده ها برای خانه شما
- بررسی سه محصول سرمایشی محبوب در فصل گرما
- بهترین تریدهای فارکس: 6 خفنترین تریدر تاریخ فارکس جهان!
- بازی ماکان آریا پارسا در قطب شمال در شعبه زعفرانیه پارس پندار نهاد + ویدیو
- چطور خودمان را برای پروازهای لحظه آخری آماده کنیم؟
- طریقه نصب دستگیره مخفی کابینت هوایی
- چالشهای رزرو هتل در جزایر جنوب کشور
- بهترین برند چرم ایران کدام برند است؟
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید