پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | پاکستان رها شده است

خانواده‌های پاکستانی، 6 ماه پس از سیل هنوز گرسنه و آواره‌اند

پاکستان رها شده است

روستاییان می‌گویند در انتظارِ فروکش‌کردن آب‌های راکد، مجبور به تحمل زندگی «تحقیرآمیز» در چادرها شده‌اند ساکنان کمپ‌های دادو: در ماه گذشته، هیچ یک از امدادگران یا سازمان‌های غیردولتی غذایی میان سیل‌زدگان توزیع نکرده‌اند





پاکستان رها شده است

۲۰ بهمن ۱۴۰۱، ۰:۰۰

|پیام ما| هفته‌هاست که «منظورعلی» هر صبح با اندک امیدی از خواب برمی‌خیزد و از کمپی در حومه «دادو»، که از ماه سپتامبر با خانواده‌‌اش در آن زندگی می‌کند، یک ساعت پیاده می‌رود تا به روستایش «نورنگ چاندیو» برسد. او هر بار می‌رود تا ببیند آیا سیل فروکش کرده یا نه و هر بار، ناامیدتر از همیشه به کمپ بازمی‌گردد.
از زمان وقوع سیل فاجعه‌بار پاکستان در سال گذشته، این کارِ همیشگی منظورعلی است. او 10 فرزند دارد و می‌گوید: «ما همه‌چیز را از دست داده‌ایم. دیگر نمی‌توانیم به گذشته برگردیم. روستاها هنوز زیر آب است و خانه‌هایمان غرق شده. مسئولان می‌آیند و اسم‌های ما را می‌نویسند اما هیچوقت برنمی‌گردند و کمکی نمی‌رسانند. بعضی خانواده‌ها در روستاهای دیگر که از پسشان برمی‌آید، آب را از خانه‌هایشان خالی کرده‌اند و بالاخره برگشته‌اند. اما ما نمی‌توانیم.»

 

پاکستان، بعد از سر گذراندن سه ماه بارندگی شدید، با سهمگین‌ترین سیل تاریخ روبه‌رو شد و یک دهم کشور زیر آب رفت. سازمان ملل این بلا را یک «فاجعه اقلیمی» نامید و دولت گفت که بیش از 1700 نفر جان باخته و دست کم 33 میلیون نفر تحت تاثیر سیل بزرگ قرار گرفته‌اند.
شاه‌میر بلوچ در گزارشی در گاردین درباره آخرین وضع سیل‌زدگان پاکستان نوشته است: در بیشتر نواحی، آب پایین‌تر رفته و خسارت بسیاری بر جای گذاشته است. اما در ایالت سند که ناحیه دادو و بلوچستان در آن قرار دارد، بیشترین خسارت رقم خورده و آب راکد سیل منطقه وسیعی از زمین‌ها را پوشانده است.

«حوا» می‌گوید: هیچ غذا یا کمکی وجود ندارد. حتی به ما پتو نداده‌اند. در کمپ‌ها، بدون هیچ امکاناتی، زمستان سختی را سپری می‌کنیم. ما فقیریم و نمی‌توانیم خانه‌ای اجاره کنیم. اگر فقیر نبودیم می‌شد برای ترک این زندگی تحقیرآمیز کاری کرد

حداقل یک و نیم میلیون هکتار از زمین‌های کشاورزی تخریب شده، 15 میلیون نفر با کمبود مواد غذایی مواجه شده‌اند و خسارت مالی بین 30 تا 35 میلیارد دلار برآورد شده است. بانک‌های بین‌المللی و کمک‌های ملی جهانی هم برای بازسازی کشور به پرداخت بیش از 9 میلیارد دلار متعهد شده‌اند.
وقتی نورنگ چاردیو در ماه اوت زیر آب رفت، منظور علی هم به خانواده‌های دیگر پیوست و در زمینی مرتفع در 50 کیلومتری «سوپِریو» در دادو پناه گرفت. برای هفته‌ها، حدود 2 هزار نفر به این نقطه که فقط با قایق قابل دسترسی بود، پناه گرفته بودند. اکنون پس از 6 ماه، جاده‌های اطراف از زیر آب سر برآورده‌اند اما هنوز آبی کدر و سبزرنگ روی مزارع پنبه باقی مانده است. بیشتر بازماندگان، از جمله خانواده منظور علی، در چادرهایی زندگی می‌کنند که مقامات سند برپا کرده‌اند.
اما زندگی در این شرایط آسان نیست. «بادال چاندیو» که چادرش کنار منظور علی است می‌گوید: «همین دیروز باران آمد و آب به کمپ‌های ما سرازیر شد. وقتی باران می‌بارد، فقط دعا می‌کنیم که زودتر متوقف شود. از این زندگی خسته شده‌ایم.»
هر دوی این مردان اکنون برای گذران زندگی، پِهِن گاومیش خود را می‌فروشند و می‌گویند تنها کمک مالی که به آنها رسیده، پرداخت نقدی یکباره هفت هزار روپیه (21 پوند) از طرف دولت فدرال مربوط به برنامه حمایتی «بی‌نظیر بوتو» بوده است.
آنها می‌گویند در ماه گذشته، هیچ یک از امدادگران یا سازمان‌های غیردولتی غذایی میان سیل‌زدگان توزیع نکرده‌اند. چاندیو می‌گوید: «نمی‌توانیم زنان خود را در اردوگاه رها کنیم و برای کار به شهرهای بزرگ دیگر مانند کراچی برویم. نگران امنیت آنها هستیم.»

«غلام رسول» که کارگری 70 ساله است می‌گوید: سیل همه را تحت تاثیر قرار داده اما اثرش بر فقرا و کارگران از هر کسی بیشتر است. چون در دولت کسی را ندارند. هیچ صدایی ندارند. فقط ثروتمندان و قدرتمندان همه کمک‌ها را دریافت می‌کنند. او روایت‌های زیادی درباره فساد در این ولایت شنیده است. در ماه سپتامبر، پلیس صدها چادر و جیره غذایی که برای سیل‌زدگان بود را در انباری در منطقه «قمبر شهدادکوت» کشف کرد. در این ماجرا، بعضی مقامات محلی هم دستگیر شدند

«حوا» هم می‌گوید این زندگی تحقیرآمیز است. «هیچ غذا یا کمکی وجود ندارد. حتی به ما پتو نداده‌اند. در کمپ‌ها، بدون هیچ امکاناتی، زمستان سختی را سپری می‌کنیم. ما فقیریم و نمی‌توانیم خانه‌ای اجاره کنیم. اگر فقیر نبودیم می‌شد برای ترک این زندگی تحقیرآمیز کاری کرد.» او هم هفت‌ هزار روپیه کمکی را دریافت است اما این پول حتی کفاف هزینه مراقبت‌های بهداشتی پسرش را نداد. پسر حوا ماه پیش حصبه گرفت و در بیمارستان بستری شد. «تهیه داروها پول می‌خواهد ولی هیچ کمکی در کار نیست. از خدا می‌خواهیم که بیاید و کمک برساند.»
بازگشت به خانه‌های فرسوده محصور در آب‌های راکد، برای بسیاری به زندگی در کنار جاده یا اردوگاه ارجحیت دارد. بعضی دیگر هم در زمین‌هایی که روزگاری خانه‌شان بود چادر زده‌اند.
«غلام رسول» که کارگری 70 ساله است، ماه دسامبر از کمپ دادو به روستایش برگشت و دید که خانه‌اش هنوز محصور در آب است و بخش‌های فلزی سقف را دزدیده‌اند. پس با پهن گاو و پلاستیکی که روی آب شناور بود، سقف را وصله کرد. رسول می‌گوید: «سیل همه را تحت تاثیر قرار داده اما اثرش بر فقرا و کارگران از هر کسی بیشتر است. چون در دولت کسی را ندارند. هیچ صدایی ندارند. فقط ثروتمندان و قدرتمندان همه کمک‌ها را دریافت می‌کنند.» او روایت‌های زیادی درباره فساد در این ولایت شنیده است. در ماه سپتامبر، پلیس صدها چادر و جیره غذایی که برای سیل‌زدگان بود را در انباری در منطقه «قمبر شهدادکوت»، هم‌مرز با دادو، کشف کرد. در این ماجرا، بعضی مقامات محلی هم دستگیر شدند اما کسی هنوز متهم نشده است.
رسول می‌گوید: «جامعه بین‌المللی باید در بازسازی و ساخت و ساز مشارکت کند تا به ما فقرا هم کمک برسد.» محمد صدیق، یکی از همسایگان رسول که هفت فرزند دارد هم با او موافق است. محمد دیگر در کمپ نیست و می‌گوید: «زندگی در چادر غیرممکن بود. به خانه‌ام برگشتم اما مجبورم برای رسیدن به خانه مسیری طولانی را با پای پیاده از میان آب بگذرم. به فرمانداری منطقه التماس کرده‌ام که مسیر را باز کند اما هیچکس به کمک نمی‌آید. دولت ما را رها کرده است. سیاستمداران فقط وقت انتخابات یاد ما می‌افتند.»
«مشتاق احمد»، مغازه‌دار است و می‌گوید فقر در حال گسترش است و در مغازه‌اش 75 درصد افت مشتری داشته است. «مردم آه در بساط ندارند. بیشتر ساکنان این منطقه به کشاورزی وابسته‌اند اما سیل مزرعه‌ها و محصولات کشاورزی را از بین برده است. همین است که مردم اینجا دیگر از پس مخارج خود برنمی‌آیند.»
جرایم هم افزایش یافته است. در ماه ژانویه، پس از کشته‌ شدن یک مرد به دست سارقان مسلح، ده‌ها نفر بزرگراه سند بین شهرهای دادو و سوکور را مسدود کردند و علیه پلیس و دولت سند شعار دادند.
«الله‌بخش» که سارقان در خانه‌اش را شکسته بودند، به تظاهرات بزرگراه پیوست. «از زمان وقوع سیل، جرم و جنایت بیشتر شده است. سارقان با اسلحه‌ای در دست به خانه‌های روستایی می‌روند و در روز روشن، گاومیش‌ها و دام را می‌دزدند. روستاها و ولسوالی‌های سیل‌زده، حتی یک روز را بدون گزارش سرقت نمی‌گذرانند. دولت رهایمان کرده و به دست دزدان سپرده است. با این وضع، جز بستن راه‌ها، اعتراض و سر دادن فریاد عدالت‌خواهی چه کنیم؟»

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر