پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | الگوهای نجات از انحراف آبی

برداشت بیش از اندازه آب زیرزمینی در منطقه خاورمیانه: پنج مشکل و چند راه‌حل

الگوهای نجات از انحراف آبی

منابع آب زیرزمینی و کاهش آنها از نگاه بیشتر مردم پنهان است زیرا اثرات منفی غالباً با گذشت سالیان دراز پدیدار می‌شوند





الگوهای نجات از انحراف آبی

۶ تیر ۱۴۰۱، ۰:۰۰

در بسیاری از دشت‌ها در منطقه خاورمیانه، این صحنه‌ آشنا را فراوان می‌توان یافت: کشاورزی پریشان‌خاطر، نزدیک چاه بی‌آب ایستاده، و نگاهش را به دوردست مبهمی دوخته است؛ تو گویی در جستجوی امید جان‌گرفتن دوباره آبخوان است.

 

ترازهای آب زیرزمینی هر ساله اُفت می‌کند و شوری آب افزایش و میزان گیاهانی که می‌تواند کشت شود کاهش می‌یابد. بارش در اندازه‌ای نیست که حتی آبخوان کم‌عمق را دوباره پر سازد. خالی‌شدن سفره آب زیرزمینی، پدیده‌ای جانکاه است که توسعه اقتصادی و اجتماعی پایدار را در کشورهای خاورمیانه تهدید می‌کند. کنترل و مدیریت برداشت بیش از اندازه آب زیرزمینی به چالشی تمام‌عیار برای سیاست‌گذاران، مدیران و دانشگاهیان در این منطقه تبدیل شده است.
آیا می‌توان سیاست‌ها و تدابیر راهگشایی را برای معکوس‌سازی روند کنونی خالی‌شدن سفره‌ها به کار بست؟ این مشکل پیچیده نیازمند رویکرد نظام‌یافته و واقع‌بینانه است که از دانش و تجربه موجود در این منطقه و دیگر مناطق جهان بهره گیرد. در پروژه سه‌ساله ارزیابی حکمرانی آب زیرزمینی در خاورمیانه که به دست مؤسسه بین‌المللی مدیریت آب انجام شد، استفاده‌ها، محدودیت‌ها و پتانسیل سیاست‌های مختلف، و گفت‌و‌گوی ذینفعان برای مهار بیش‌برداشت آب زیرزمینی بررسی شده است. در این مطالعه، مشخص شده است که مدیریت کنونی آب زیرزمینی در خاورمیانه از پنج مشکل اصلی در رنج است که کشورهای منطقه را از رسیدگی مناسب به مسائل آب زیرزمینی باز می‌دارد.

از مشارکت ذینفعان با تخصیص بودجه و تعهدات سیاسی پشتیبانی کنید: مشارکت ذینفعان، داروی همه دردها نیست؛ اگر بخواهد اثربخش واقع شود، نیازمند رویکرد بلندمدت و تسهیل‌گری بی‌طرفانه است

پراکندگی استفاده‌کنندگان آب زیرزمینی
مشکل اصلی در حوزه منابع آب زیرزمینی در خاورمیانه، شمار انبوه و پراکنده استفاده‌کنندگان آب زیرزمینی است. بسیاری از کشورهای منطقه نمی‌دانند چه تعداد چاه را باید تحت ضابطه درآورند. در لبنان، گزارش‌های رسمی در دهه 1970، نزدیک به سه هزار حلقه چاه را نشان می‌دهد؛ اکنون برخی تعداد چاه‌ها را بین 80 هزار و 100 هزار برآورد می‌کنند. مراکش، الجزایر، تونس، لبنان یا یمن همگی بین 100 هزار تا 200 هزار حلقه چاه دارند. در ایران شمار چاه‌ها حدود 900 هزار حلقه اعلام شده است. از این رو، اجرای سیاست‌ها و مقررات، بسیار دشوار و نیازمند منابع فراوان است.
نتیجه فقدان منابع، سستی‌گرفتن اجرای قوانین و مقررات است
قانونگذاری بدون اجرای قانون، کار بیهوده‌ای است. در بسیاری از کشورهای منطقه، حفاری غیر قانونی گسترده وجود دارد و برخی کشاورزان، کنتورهای آب را دستکاری می‌کنند یا دور می‌زنند، یا به طور کلی، چاه‌های غیر قانونی را پنهان می‌کنند. در لبنان، بیش از نیمی از چاه‌ها هنوز ثبت نشده‌اند، تنها 300 چاه بزرگ صنعتی و خانگی مجوز دارند و بیشتر کشاورزان از دریافت الزامی اجازه برداشت طفره می‌روند. افزون بر این، وقتی تخلفات جریمه‌ نمی‌شوند، جای تعجب نیست که دولت‌ها قادر به بازیابی هزینه‌های ثبت چاه نیستند. کمبود منابع و بودجه، کمبود جدی نیروی انسانی لازم در وزارتخانه‌ها و دستگاه‌های مسئول پایش منابع آب زیرزمینی، هماهنگی و اجرای مقررات را با مشکل روبه‌رو ساخته و به همین دلیل مسئولان امر، اطلاع دقیقی از آنچه در واقعیت می‌گذرد ندارند.
متوازن‌سازی بهره‌برداری کوتاه‌مدت با پایداری محیط‌ زیستی در بلندمدت
این هدف، تنگنای ذاتی در سیاست‌گذاری است که همه مدیران و تصمیم‌گیران در منطقه خاورمیانه با آن روبه‌رو هستند: تضمین امنیت معیشت و کاهش فقر، در مقابل محدودسازی حفاری چاه و پمپاژ آب زیرزمینی برای برقراری توازن میان منابع در دسترس و استفاده. تا زمانی که آب جدید، تولید یا فراهم نشود (مانند نمک‌زدایی آب دریا، استفاده مجدد از فاضلاب یا انتقال آب سطحی)، توازن میان نیازهای کوتاه‌مدت اجتماعی- اقتصادی در بخش کشاورزی و حفاظت بلندمدت منابع، یک بحث سیاسی است که معمولاً به نفع اولی تمام می‌شود.
منافع خصوصی و نگرش سیاسی درباره آب زیرزمینی
اختیارات سیاسی کوتاه‌مدت و منافع شخصی، اعم از مالی یا سیاسی می‌تواند مانع بی‌طرفی مسئولان منتخب و انتصابی شود و اجرای قوانین و کنترل دولت را تضعیف می‌کند. در برخی کشورها، برخی از اعضای پارلمان چاه‌های غیر قانونی حفر کرده‌اند، یا تصویب قوانین محدودکننده و اجرای مقررات، در تضاد با منافع سرمایه‌گذاران بزرگ در کشاورزی قرار می‌گیرد.
دور از چشم، دور از ذهن
منابع آب زیرزمینی و کاهش آنها از نگاه بیشتر مردم پنهان است، زیرا تغییرات گاهی به کُندی رخ می‌دهند و اثرات منفی غالباً با گذشت سالیان دراز پدیدار می‌شوند. پس از بارش‌های ناگهانی، نفوذ آب ممکن است به طور موقت آبخوان‌ها را تغذیه کند و با افزایش فصلی ترازهای آب‌ زیرزمینی، تصور نادرستی از عادی‌ بودن اوضاع ایجاد کند. شناخت فنی ناپخته یا محدود درباره سازندهای زمین‌شناسی، ذخیره‌ و پویایی آب‌ زیرزمینی، مانع آشکاری برای مدیریت بخردانه‌تر آب زیرزمینی به شمار می‌آید.
چه می‌توان کرد؟
در پی‌ریزی راه‌حل‌های واقعی، لازم است به شناخت بایسته‌ای از مشکلات بالا دست یافت و توجه شایسته‌ای به آنها داشت. اگر فرایند ثبت رسمی چا‌ه‌ها، پرهزینه، پرزحمت و بدون مجازات باشد، غیر منطقی است انتظار داشته باشیم بهره‌برداران آب زیرزمینی چاه‌های خود را به ثبت برسانند. برخی از راه‌های پیش رو عبارتند از:
* شناخت وضعیت منابع: تأکید، منابع و سرمایه‌گذاری بسیار بیشتر درباره داده‌ها، مطالعات و شناخت منابع آب زیرزمینی و استفاده‌ها و استفاده‌کنندگان آن. مدیریت بدون سرمایه‌گذاری اساسی دولت در جمع‌آوری و تحلیل داده‌ها امکان‌پذیر نیست.
* به کارگیری ابزارها و سیاست‌ها متناسب با شرایط: صدور مجوز، نرخ‌گذاری، مدیریت مشترک و گزینه‌های دیگر، تنها در شرایط خاص، مطلوب، امکان‌پذیر و اثربخش خواهند بود. نمی‌توان نسخه واحدی را برای همه وضعیت‌ها تجویز کرد.
* انگیزه‌بخشی مثبت برای پیشبرد ثبت چاه‌های جدید و موجود: این کار را از نظر اداری برای بهره‌برداران، آسان و کم‌هزینه سازید. انگیزش‌های مثبت را برای ثبت چاه و مشوق‌های منفی را برای عدم انجام آن طراحی کنید.
* آبخوان‌های بزرگ را به زیرواحدهای قابل مدیریت، بر اساس ملاحظات هیدرولوژیکی، زمین‌شناختی، اجتماعی و اداری تقسیم کنید.
* از مشارکت ذینفعان با تخصیص بودجه و تعهدات سیاسی پشتیبانی کنید: مشارکت ذینفعان، داروی همه دردها نیست؛ اگر بخواهد اثربخش واقع شود، نیازمند رویکرد بلندمدت و تسهیل‌گری بی‌طرفانه است.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر