پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سبزی نخل به جای سرخی خون

در خوزستان پویشی برای کاشت درخت نخل به جای تیراندازی در مراسم عروسی و عزا به راه افتاده است

سبزی نخل به جای سرخی خون

شیخ سمیر باوی، رئیس قبیله باوی: عمر تفنگ یک قرن است و نمی‌توان این را سنتی اصیل در مقابل سایر سنت‌های عشایری دانست که عمری هزاران ساله دارند. تیراندازی در عروسی و عزا، سنت نیست بلکه یک بلاست





سبزی نخل به جای سرخی خون

۱۷ فروردین ۱۴۰۰، ۷:۲۵

از اسفند پنج سال قبل تا امروز، امید بغلانی از عروسی می‌ترسد و هرکس که او و خانواده‌اش را به عروسی دعوت می‌کند «نه» می‌شنود. برای امید که در اسفند 95 و در مراسم تیراندازی برای شادی عروسی در شوش چشم راستش را از دست داد و حالا شنوایی‌اش هم ضعیف شده دیگر هیچ مراسم سروری، شاد نیست. او در زمان حادثه راننده گروه موسیقی عروسی بود و وقتی که برادر داماد برای شادمانی مراسم اسلحه به دست گرفت و تیراندازی کرد، همراه 17 نفر دیگر مصدوم شد. مصدومیت آن 17 نفر سطحی بود اما امید یک چشمش را از دست داد و حالا بعد از پنج سال از آن روزها ترس رهایش نکرده. خانه نشین شده. ماشینش را فروخته و خرج درمان کرده و می‌گوید زندگی خانوادگی‌اش هر لحظه ممکن از هم بپاشد. «من بارها و بارها در مناطق مختلف شاهد این تیراندازی‌ها در عروسی و عزا بودم. بارها دیدم افراد بسیاری مصدوم و حتی کشته شدند و حالا خودم یکی از آنها هستم.»رسم تیراندازی در مراسم عروسی و عزا در بسیاری از شهرهای مناطق جنوبی رایج است. خشاب اسلحه‌ها پر می‌شود و تیرها رها. تیرهای رها شده در سال‌های گذشته مصدومان و کشته‌شدگان فراوانی به جا گذاشته اما تا همین چند سال قبل صحبتی از آسیب این رسم در میان نبود. تا اینکه پویشی به راه افتاد تا به جای تیراندازی در این مراسم‌ها نخل کاشته شود و کمپین کاشت نخل به جای تیراندازی یا به عربی «نخله و لا‌طلقه» راهش را میان طوایف مختلف باز کرد. هفته گذشته هم شیخ سمیر باوی با حضور در یک مجلسی که با هدف «اصلاح ذات‌البین» در شهرستان باوی خوزستان برگزار شده بود به مردم محلی اعلام کرد که به جای اسلحه کشیدن، درخت بکارند و خودش هم با نخلی به پیشواز این اتفاق رفت و گفت در سال 97 و در مراسم تشییع جنازه برادرش شیخ جاسم باوی که بزرگ طایفه بود و مسوولان زیادی از جمله آیت‌الله جزایری و تیره‌های مختلف برای شرکت در مراسم حاضر شده بودند، هم اعلام کرده «هر کس بخواهد شریک غم ما باشد و به ما تسلیت بگوید اگر بنا باشد تیراندازی کند در خانه خود بماند و اگر تیراندازی کرد از نظر ما مردود است».
او حالا به «پیام‌ما» می‌گوید عمر تفنگ در حدود یک قرن است و برای همین نمی‌توان تیراندازی در عروسی و عزا را سنتی قدیمی و اصیل در مقابل سایر سنت‌های عشیره‌ای دانست که عمری هزاران ساله دارند و نباید این امر را یک سنت دانست بلکه یک بلاست چرا که عموما اسلحه در دست جوانان ناشی است و اتفاقات سال‌های متمادی تنها کشته و زخمی به جا گذاشته. «رسم کاشت نخل و برچیدن استفاده از اسلحه با یکبار گفتن ممکن نیست. فرهنگ‌سازی، حمایت و تلاش همه‌جانبه می‌خواهد. برای مثال دولت و نیروهای انتظامی برای تقدیر از اینکه اسلحه در مراسمی استفاده نشده از یک فرد و گروه تشکر نکنند بلکه کار فرهنگی انجام دهند. کتابخانه و مراکز فرهنگی بسازند و عاملی شوند تا مناطق از یکدیگر پیشی بگیرند.» باوی می‌گوید در مراسم سالگرد برادرش هزار نفر شرکت کردند اما تیری رها نشد و سبب شد شیوخ دیگر هم از این کار تقدیر کنند و شیخ امیر جاسمی زرگان، بزرگ عشیره زرگان هم همراه شود و نخل بکارد. «حلقه‌های مفقوده فرهنگی در این میان زیاد است. برای مثال چرا نباید سالن تیراندازی ساخته شود تا جوانان انرژی خود را در این سالن‌ها تخلیه کنند؟ برای برچیدن این رسم غلط باید فکر و درایت و خواست جمعی در میان باشد.»
این خبر برای امید خوشحال کننده است هر چند جای چشم و زندگی از دست رفته‌اش را پر نمی‌کند. او به «پیام ما» می‌گوید همان زمان که این اتفاق افتاد فرد خاطی نه تنها دستگیر نشد که خانواده آن فرد هم تا یک سال بعد برای دلجویی و دیدن او نیامدند و در نهایت مجبور به شکایت شد. «می‌گفتم چرا هیچکس حتی نیامد حالی از من بپرسد. پلیس هم در محل حادثه حاضر شد اما هیچ کاری نکردند و من هم کمی بعد از حادثه مجبور به تخلیه چشمم شدم. میدانم این اتفاق عمدی نبود اما رسم نادرستی است که زندگی‌ام را نابود کرد و حالا هم که شکایت کرده‌ام اصلا نمی‌دانم نتیجه چه میشود و قاضی چه حکمی می‌دهد.» امید که دو فرزند دارد بعد از این اتفاق نتوانست شغلی داشته باشد و حالا که 38 ساله است امیدی به آینده ندارد و تنها امیدواری‌اش این است: نخل جای فشنگ را بگیرد.
آماری از تعداد کشته‌شدگان و زخمی‌ها نیست
استفاده از اسلحه و تیراندازی در مراسم عزا و عروسی رسم دیرپایی در بسیاری از شهر و روستاهای مناطق جنوبی است. از بختیاری‌ها تا ساکنان خوزستان و لرستان و سیستان‌وبلوچستان و بوشهر این رسم را اجرا می‌کنند و این درحالی است که آمار دقیقی از تعداد این تیراندازی‌ها و مصدومان و کشته شدگان وجود ندارد. با این همه مروری بر خبرهای موجود در چهار سال گذشته گواه تعداد حوادث است. اردیبهشت 96 در دشتستان، رسم تیراندازی در عروسی یک کشته و 3 مجروح گرفت و آذر ماه همان سال تیراندازی هوایی در جشن عروسی در بخش مورموری از توابع شهرستان آبدانان در جنوب ایلام یک کشته برجای گذاشت. اسفند 96 هم در یک مراسم عروسی در زاهدان بر اثر اصابت گلوله به ناحیه سر، دختر بچه 5 ساله‌ای کشته شد. سال 97 هم همین‌طور شروع شد و در فروردین آن سال دو کودک 5 و 7 ساله در تیراندازی جشن عروسی در ریگان (سیستان‌و‌بلوچستان) جان خود را از دست دادن و در آذر آن سال، در همین استان، بر اثر رسم غلط تیراندازی در یک مراسم عروسی در روستای «کوران سفلی» در ایرانشهر جوانی ۲۲ ساله جان باخت.
در فروردین 98 هم رسم تیراندازی در جشن عروسی در روستای دهرود علیا دشتستان یک کشته برجای گذاشت و عروسی را به عزا تبدیل کرد. آذر آن سال تیراندازی در عروسی در شهر حمزه از توابع بخش سردشت دزفول یک نفر دیگر را به کام مرگ کشاند و در بهمن 98، تیراندازی در آیین عزاداری جان یک جوان روستایی را در شهرستان اهواز گرفت.
در تیر ماه 99، 13 نفر به علت تیراندازی سهوی به سمت میهمانان با سلاح شکاری در مجلسی عروسی در یکی از روستا‌های شهرستان خنداب (استان مرکزی) مصدوم شدند و در دی ماه همان سال در پی تیراندازی در مراسم تشییع جنازه در شهرک مدنی بندر ماهشهر یک نفر کشته و یک نفر مجروح شدند. اسفند سال گذشته هم تیراندازی با چندین اسلحه جنگی در حضور جمعیت چندهزار نفری در مراسم فاتحه خوانی خرمشهر همه را شوکه کرد.
نوروز 1400 هم از خبر تیراندازی مصون نبود. سوم فروردین امسال پسری نوجوان در جریان تیراندازی در مراسمی عروسی در اهواز از ناحیه گردن مورد اصابت گلوله قرار گرفت و راهی بیمارستان شد. در خبرها اعلام شد این ضربه به ناحیه نخاعی گردن او وارد شده است و چهارم فروردین هم تیراندازی در مراسم عروسی خانواده‌ای در روستای «بنه اسماعیل» اهواز حادثه آفرید و هفت نفر مصدوم شدند.
این‌ها فقط بخشی از آمارهای موجود هستند؛ آمارهایی که در خبرها آمده و تعداد کشته و زخمی‌شدگانی که نامی از آنها باقی مانده. اما تعداد تیراندازی‌ها بسیار بیشتر از این موارد بوده و تداوم این روند سبب شده از حدود سه سال قبل نخستین کارگاه‌های آموزشی پیرامون رسم غلط تیراندازی با همکاری معاونت اجتماعی و پیشگیری دادگستری خوزستان در مسجد حاج سید احمد برگزار شود و قرار بر این باشد تا این کارگاه‌ها در چندین نوبت برگزار شود. هرچند این کارگاه‌ها ادامه دار نبودند. سال گذشته هم علی قاسم‌پور، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی خوزستان در زمینه استفاده بیش از حد از سلاح در مراسم جشن و عزا صحبت کرد. او گفته که این رسم در گذشته در روستاها اجرا می‌شد اما اکنون بیشتر در خیابان‌ها و سطح شهر دیده می‌شود و ناجا در مناطق مختلف طرح‌های پاک‌سازی بسیاری را برای خلع سلاح اجرا کرده و مقامات قضایی هم همراه این کار بوده‌اند اما تا وقتی افکارِ اقوامی این رسم را دنبال می‌کنند، عوض نشود، این رسم غلط برچیده نخواهد شد.
تلاش‌ها و پویش «کاشت نخل به جای تیراندازی» بعضی از شیوخ را هم پای کار آورد و بعضی دیگر در گفت‌وگو با ایرنا به صحبت درباره این طرح و تلاش‌ها برای برچیده شدن این رسم پرداختند. شیخ مسعود سواری از قبیله سواری یکی از اقدامات خوب در این زمینه را حرکت معاونت اجتماعی دادگستری استان دانست که چند سال پیش انجام می‌شد و آن هم حضور در مراسم ترحیم کسانی بود که تیراندازی نمی‌کردند و با نصب بنر از آنها و خانواده متوفی به خاطر توجه به این موضوع قدردانی می‌شد اما این کار با وجود این که نتیجه خوبی نیز در پی داشت ادامه پیدا نکرد. و سید عاشور موسوی از عشیره سادات آل‌مهدی هم یکی از اقداماتی که برای مقابله با تیراندازی‌ها در خوزستان شکل گرفته را این مورد دانست که اگر کسی قصد برگزاری آیین ترحیم در مسجد را دارد ابتدا تعهد اخلاقی مبنی بر نبود تیراندازی از صاحب عزا گرفته می‌شود و همین امر نیز تاکنون تاثیر به سزایی در کاهش تیراندازی داشته است. از سوی دیگر شیوخ به عشایر خود اعلام می‌کنند اگر کسی در مراسمی اقدام به تیراندازی کند قطعا بزرگان و شیوخ، مجلس را ترک می‌کنند که این اتفاق به نوعی تنبیه برای شخص مذکور به شمار می‌رود.
با وجود این موارد اما همچنان این رسم ادامه‌دار بوده. محمود خانی، در مقاله‌ای با عنوان «بررسی دلایل انجام تیراندازی در مراسم جشن وشادی در استان لرستان» (مطالعه موردی شهرستان خرم‌آباد) که تابستان سال گذشته در فصلنامه علمی دانش انتظامی لرستان منتشر شده عمده دلایل برچیده نشدن این رسم را نبود برخورد قانونی (اجرای مقررات) با خاطیان توسط پلیس و قوه‌قضائیه، نبود برخورد لازم در سالیان قبل با دارندگان سلاح و تساهل دولت نسبت به جمع‌آوری اسلحه، نبود بخشنامه‌ها و مصوبات قضایی بر لزوم برخورد با افرادی که در مراسم جشن و شادی با تیراندازی موجب سلب امنیت می‌شوند، ضعف در پیشگیری از سوی سازمان‌های فرهنگی، امنیتی و قضایی، جهل نسبت به قوانین کیفری، سهولت دسترسی به اسلحه و فشنگ و رد و بدل آن دانسته بود.
آیین‌های کهن را احیا کنیم
تیراندازی در مراسم عروسی و عزا، نه تنها در ایران بلکه در بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و همچنین افغانستان وجود داشته و اسلحه از قدیم نمادی برای جنگ‌آوری و دلاوری به حساب می‌آمده. اما زمان دقیقی نمی‌توان برای آغاز این رسم تعیین کرد. آنطور که نسرین جودکی، مردم‌شناس به «پیام‌ما» می‌گوید: «این سنت از زمانی که عشایر عرب امکان استفاده از سلاح و محافظت خود را پیدا کرده‌اند، رواج پیدا کرد. سنتی که فقط شامل مناطق عرب‌نشین خوزستان نیست و در مناطق بختیاری‌نشین هم وجود دارد با این حال سرعت جایگزینی این رسم با کاشت نهال بومی از جمله نخل با سرعت کمی همراه است و دلیلش در دسترس بودن سلاح است. اگرچه شیوخ همراهی می‌کنند اما ممنوعیت استفاده از سلاح می‌تواند کمک‌کننده باشد.» او معتقد است احیای سنت‌های قدیمی مانند سنت دایره که در بین مردم عرب آبادان و روستاهای آن انجام می‌شود و نذر نخل که پدران ما آن را انجام می‌دادند در پیشبرد این هدف کمک‌کننده خواهد بود.» او حرف‌هایش را این‌طور ادامه می‌دهد: «آنها با نگاهی صلح‌طلبانه و محیط ‌زیستی این کار را می‌کردند و حالا باید این رسوم احیا شوند و یک ریشه فرهنگی و اصیل را باید به این ماجرا گره زد تا نتیجه مطلوب به دست بیاید. چرا که از قدیم اسلحه نشانی از رشادت و دلاوری و جنگ‌آوری بوده اما امروزه که صلح برقرار است و قرار نیست از قوم و قبیله محافظت شود، تعیین جایگزینی برای آن مهم است. اینکه به عنوان نماد چه چیزهایی را می‌توان جایگزین دلاوری و جنگ‌اوری کرد اهمیت دارد و باید گفت رسم کاشت نخل و هر درخت بومی دیگری می‌تواند اثر فراوانی بر آینده رسم‌های خطرساز بگذارد.»
مجتبی گهستونی، فعال فرهنگی منطقه هم از جمله دیگر کسانی است که از کودکی این رسم را دیده و معتقد است اگر ساز و کار دقیقی برای این کمپین و جایگزینی تیراندازی در مراسم شادی و عزا ایجاد نشود نمی‌توان به اثربخشی این پویش امیدوار بود. او پیشنهاد می‌دهد شیوخ مختلف وارد میدان شوند و برای این کار سماجت به وجود بیاید و از سویی به فکر ساز و کار دقیق برای کار بود. «برای مثال خوب است که انجمن‌های محیط زیستی وارد کار شوند و طی فرآیندی نهال نخل را در اختیار افراد قرار دهند چرا که درختکاری و آبیاری آن مشکلات خود را دارد و این همراهی می‌تواند دلگرمی بیشتری ایجاد کند.» به گفته او با اتصال حلقه‌های مختلف می‌توان به آینده این طرح امیدوار بود اما در غیر این صورت فقط به طرحی نمادین بدل می‌شود.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر