روزگاری که گذشت
۲۳ دی ۱۳۹۴، ۱۴:۴۱
روزگاری که گذشت
بخش دوم
عبدالحسین صنعتی زاده کرمانی
چون پدرم ثقل سامعه داشت، گاهی مرا با خود همراه می برد و مردمانی که می خواستند با او صحبت نمایند به وسیله من با او صحبت می داشتند و تقریباً دیلماج او محسوب می شدم. مشارالیه به واسطه آنکه پرده های گوشش پاره شده بود، هر چند صدا بلند هم بود، چیزی نمی شنید. بایستی نگاه به لب و حرکات آنهایی که با او صحبت می کردند کرده و از حرکات و باز و بسته شدن دهان و لب اشخاص کلماتشان را تشخیص داده و پی به مقصودشان ببرد. هر کس نمی توانست با او صحبت کند. خصوصاً آنهایی که دارای سبیل بودند، چون سبیل ها جلو دهان و لب هایشان را می گرفت، نمی توانستند مقصود خود را بیان نمایند در هر صورت خواهی نخواهی واسطه و مترجم حرفهای بزرگ سالان بودم و بدیهی است سخنانی که بین مردمان سالخورده بر زبان جاری می شد، غیر از حرفهایی بود که بین اطفال خردسال زده می شد و از این جهت من این پیش آمدی را که اجباراً برایم روی داده بود، برای خود یک کلاس درس مهمی تلقی می نمایم و چون بیشتر روز را با هم در گفتگو بودیم، این عادتی شده بود و اگر همراهش نبودم، کارش لنگ می ماند و نمی توانست با مردم جواب و سوال و داد و ستد کند. به این جهت غیر از موضوع پدر و فرزندی حقی دیگر هم پیدا کرده بودم و اکثر اوقات مسائل زندگی و گرفتاریها را با من در میان میگذاشت و چیزی را پنهان نمی کرد. رای مرا هم در کارها می پرسید و گاهی به تعلیم و تربیتم همت می گماشت و نشیب و فرازهای زندگی را شرح و بسط می داد و چون در سن هفت سالگی از طرف مادر یتیم شده بود ، بیشتر اوقات با گریه صحبت می کرد. چنان سخنانش تاثر آور بود که مرا هم به گریه می انداخت. نقل می نمود پدرش حاجی عبدالعلی پنبه فروش به عزم آنکه سفر بیت الله الحرام نماید و متوجه این مسئله نشده بود که نباید فرزندش را بدون مادر نزد مردمانی نادان و بی عاطفه بگذارد و سفر کند و به خیال خودش آسایشم را در این دیده بود که مرا در نزد عیالی که بجای مادر من گرفته بود نگذارد . می گفت تنهایی و یتیمی و بی کسی در خانه آقا حسن سخت بود ، خصوصا که مرا در پستویی تاریک و نمناک منزل داده بودند و نمی دانستند ، نباید چنین رفتاری را با طفل شش هفت ساله بنمایند و گمان می کردند همین که غذای مختصری در جلو رویم می گذارند از من پذیرایی کاملی کرده اند. روز به روز نحیف و لاغر می شدم و چون ماهها به حمام نرفته بودم و لباسی هم که بتوانم عوض کنم ، نداشتم سراپای بدنم را ناراحتی فرا گرفته بود و چنان در عذاب بودم که بیشتر شبها خواب نمی رفتم. زن پدرم هم مرا ندیده گرفته ، مثل آنکه در عالم خلق نشده بودم.
شبی مادرم را در خواب دیدم . دستهای خود را بگردن او افکندم از بویش جانم رمقی گرفت و زارزار گریستم و به او گفتم ای مادر خیلی بد کردی که مرا تنها گذارده و رفتی و او مرا بوسید . وقتیکه از خواب بیدار شدم ، متکائی که زیر سرم بود از اشک چشمم خیس شده بود نمی دانم چرا پدرم بی آنکه به فکر من باشد این طور مرا بی سر و سامان گذارد و به مکه رفت.
می گفت آقا حسن بزاز و خانواده اش از من کار می خواستند و به اینکه من طفلی نحیف و ناتوان بودم توجهی نداشتند. هر یک از افراد خانواده به نوعی مرا فرمان می داد. یک روز خود آقای حسن بزار یک لنگه خربزه که وزنش دو مقابل وزن من بود خریده و آنرا به پشت من گذارده گفت: حاجیو این لنگه خربزه را ببر به خانه! سنگینی و لنگری که این بار داشت ، مرا به این طرف و آن طرف کوچه می برد و نزدیک بود ، زانوهایم خم شود ناگهان احساس کردم که کسی سنگینی این بار سنگین را از پشت من گرفت و چون روی خود را برگردانیدم شخص پینه دوزی را که در آن حوالی پینه دوزی می کرد ، مشاهده کردم که آن را از پشت من گرفت.
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
بررسی پیامدهای نظام نرخگذاری و بازار آب در بخش کشاورزی
دوسوم آب «گلستان» را «گرگان» مصرف میکند
در همایش مشترک تجاری ایران و طالبان چه گذشت؟
تجارت بدون حقابه
سخنگوی کمیته تسهیل تردد زمینی ایران با کشورهای همسایه:
ورود وسایل نقلیه گردشگران خارحی بلامانع است
معاون میراثفرهنگی بوشهر در گفتوگو با «پیام ما» تشریح کرد:
سه کاوش جدید در پسکرانهٔ خلیجفارس
۷۰ هکتار از زمینهای کشاورزی از سوی مجری میدان نفتی سهراب خریداری شده است
حراج هور
گفتوگو با «سیدعباس عراقچی» دربارهٔ دیپلماسی آب
تأمین آب از بیرون مرزها امید واهی است
قیمت خرید تضمینی محصولات اساسی زراعی با تأخیر اعلام شد
تکرار داستان خرید تضیمنی
هنر مخملبافی در ایران بیش از هزار سال قدمت دارد
روزگار سپریشدهٔ مخمل
وقتی دولتها، اختلال در زنجیرهٔ تأمین سختافزار فناوری دیجیتال را بهعنوان یک تهدید نگاه میکنند
نگاهی به برنامهٔ ملی نیمههادی بریتانیا
نگاهی به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی درباره گردشگری داخلی
کیفیت سفر کم شد
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید