معرفی استانداران کرمان از 1300 تا کنون
۱ بهمن ۱۳۹۴، ۲:۰۴
معرفی استانداران کرمان از 1300 تا کنون
پژوهش و تحقیق: مجید نیکپور
مشارالدوله حکمت
1312 شمسی
«نظامالدین حکمت، ملقب به مشارالدوله، متولد 1262 ش. در شیراز، فرزند حاج میرزا حسامالدین مشارالدوله شیرازی که از ملاکین و متنفذین شیراز بود، دو فرزند خود نظامالدین و رضا (سردار فاخر) را تحت تربیت و مراقبت دقیق قرار داد و در تحصیل آنها کوشش بسیار نمود. نظامالدین پس از فراغت از تحصیل، در نهضت مشروطیت با مشروطهخواهان هما آهنگ شد و چون جوانی پر شور و مطلع بود، مورد توجه آزادیخواهان قرار گرفت.
در 1290 برای ادامه تحصیل به اروپا رفت و لیسانسیه حقوق شد. پس از بازگشت به ایران، در انتخابات دوره سوم با کمک حزب دموکرات از شیراز به وکالت رسید و پس از تعطیلی مجلس جزء مهاجرین بود. پس از مراجعت به ایران، به معاونت وزارت فوائد عامه منصوب شد. مدتی نیز معاون معارف و معاون وزیر جنگ بود.
در فروردین 1304 ش. در کابینه سوم سردار سپه به کفالت وزارت فوائد عامه منصوب گردید. پس از فوت پدر، لقب مشارالدوله به او رسید و به حکومت کردستان رسید. رفتار و برخورد او با مردم کردستان موجبات رضایت اکراد را فراهم کرد و سالها در آنجا با محبوبیت حکومت کرد. چندی هم حاکم بنادر و کرمان (1312 ش.) بود تا این که در مهر ماه 1313 ش. با فوت محمدعلی دولتشاهی، در کابینه فروغی به سمت وزیر پست و تلگراف معرفی گردید.
در کابینه جم نیز همچنان عهدهدار این سمت بود تا این که در سال 1315 ش. در 54 سالگی در اثر سکته قلبی درگذشت و در باغ طوطی در زاویهی حضرت عبدالعظیم مدفون گردید. مردی نیک نفس و لایق بود و به شیوه اشراف زندگی میکرد» (1).
در مورد استانداری نظامالدین حکمت در کرمان آمده است: «… در اوایل شهریور سال 2492 [1312 ش.] به حکومتی کرمان تعیین و در پانزدهم همین برج به کرمان وارد و مورد استقبال سرشناسان و روسای قشونی و کشوری قرار گرفت. در زمان حکومتی او اتفاق مهمی رخ نداد و در تیر ماه سال 2493 [1313 ش.] باران مفصلی بارید، سیلهای مهیب از کوههای اطراف کرمان سرازیر از دهاتی که رودخانه داشت و نزدیک کوه بود. علاوه بر حیوانات اهلی … زیاد سیل برد، درختهای کهن را از ریشه کند و با خود برد و از تمام دهات تقریباً صد و پنجاه نفر زن و مرد و کودک را سیل با خود بر که جسد بی جان آنان پس از آن که آب فرو نشست، از کنار رودخانهها پیدا شد … در زمان این حکومت بیشتر خندقها را پر نموده، روی آنها خیابان احداث شد و بعضی از خندقها که گوشه و کنار واقع شده بود، بلدیه اعلان نمود که مردم میتوانند آنها را پر نموده، مجانی تصاحب نمایند. در زمان این حکومت، وزیر معارف آقای علی اصغر حکمت به کرمان آمد و از مدرسهها دیدن نمود و عدهای از معلمین پیشنهاد نمودند تا اجازه به مدارس ملی داده شود تا غیر از شش کلاس ابتدایی، سه کلاس متوسطه هم مفتوح نمایند … علی اصغر حکمت دستور داد تا دانشسرای مقدماتی جهت تربیت معلم دخترانه و پسرانه دایر نمایند و باغ رئیس بانک شاهنشاهی که متعلق به انگلیسها بود، وزارت فرهنگ آن محل را خریداری نموده بود (2)، برای این منظور انتخاب گردید و نیز محل بانک هم که در بازار وکیل واقع بود، جهت اداره معارف و اوقاف تعیین گشت …» (3).
پی نوشتها:
(1) ـ عاقلی، باقر: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1، ص 589.
(2) ـ منظور دانشسرای تربیت معلم واقع در خیابان زریسف.
(3) ـ همت، محمود: کرمان؛ شهر شش دروازه، ص 130.
معاضدالسلطنه پیرنیا
1314 شمسی (مرتبه دوم)
در قسمتهای قبل در مورد زندگینامه و فعالیتهای ایشان صحبت شد و گفته شد وی در سال 1303 ش. برای اولین بار به عنوان استاندار به کرمان آمد. اما وی در سال 1314 ش. بار دیگر به استانداری کرمان انتخاب گردید و در مورد استانداری وی در مرتبه دوم آمده است:
«در اوایل آذر ماه 2494 [1314 ش.] معاضدالسلطنه پیرنیا که از رجال معروف ایران بود، به حکومتی کرمان تعیین [و] قبل از حرکت به کرمان حضور اعلیحضرت رضاشاه بار یافت. شاه به او دستوراتی داد و فرمود کرمان شهری عقبافتاده و بیشتر مردم آن بیکاره و فقیرند و عدهای ثروتمند و مالک بزرگ دارد، که بایستی آنها را وادار سازی تا کارخانجاتی وارد و مردم را به کار وا دارند و دولت هم بایستی مساعدت نماید … پیرنیا چون به کرمان وارد گشت … دعوتی از تجار مهم و ثروتمندان و مالکین بزرگ نمود و چون در عمارت بزرگ ایالتی جمع شدند [گفت] بایستی دست به دست هم داده و کارخانجاتی از قبیل پارچهبافی، قندریزی، پتوبافی و غیره وارد و نصب کنید تا همشهریان شما بیکار نباشند … پس از شور و تبادل افکار، قرار شد کارخانه پارچهبافی وارد سازند و قیمت برآورد شده حدود صد هزار تومان بود و البته سال 2494 [1314 ش.] این مبلغ قابل ملاحظه بود و سهام را صد تومان تعیین نمودند. جمع حاضر آمادگی خود را برای خرید سهام به عرض ایالت رساندند، فقط مشکل محل نصب و زمین آن بود. حاج ابوالقاسمخان ابراهیمی که از طرف ابوی خود سرکار آقا حاج زینالعابدینخان نمایندگی داشت، مشکل زمین را حل نمود و گفت من حاضرم از اراضی سلسبیل، زمین کارخانه را واگذار نمایم … یکی از بازرگانان بی عقل و بی سواد که زیاد دلبستگی به پول داشت، عریضهای به اعلیحضرت رضاشاه میدهد و مینویسد ما مردم فقیر کرمان که توانایی پرداخت پنج هزار تومان را نداریم، ایالت کرمان پیرنیا به اجبار پول از ما میخواهد تا کارخانه صد هزار تومانی خریداری نمائیم … چون عریضه این تاجر بی مغز و پولدوست به رضاشاه میرسد به پرنیا دستور میدهد کارخانه پارچهبافی برای کرمان صلاح نیست و بایستی کارخانه سبکتری که قیمتی ارزان داشته باشد، درنظر گرفت و ماشینآلات کارخانه پارچهبافی را دستور میدهد برای بهشر خریداری نمایند.
خلاصه به جای کارخانه پارچهبافی، فابریک پشمزنی و چند دستگاه پارچهبافی یزدباف آوردند. فابریک پشمزنی در حال حاضر دایر است و از آن بهرهبرداری مینمایند و میدان فابریک (1) را به همین مناسبت به این اسم نامیدهاند …
در زمان پیرنیا دستور رسید که سربازخانهها را از محل خیابان ایالتی به خارج شهر انتقال دهند … و سرآسیاب یک فرسنگی که محل فعلی سربازخانه کرمان است، جهت ساختن عمارات و آسایشگاه سربازان انتخاب و شروع به ساختمان نمودند …» (2).
از مهمترین وقایع دوران استانداری او در کرمان، دستور حکومت مرکزی مبنی بر برپایی اجباری جشن کشف حجاب رضاخانی بود که این مهم به رغم دستورالعملهای صریح و اقدامات خشن و سرکوبگرایانهی حکومت هیچ گاه به صورت جدی و با رضایت مردم در ایران و به ویژه در کرمان اجرا نشد (3).
پی نوشتها:
(1) ـ میدان علی ابن ابی طالب فعلی.
(2) ـ همت، محمود: کرمان؛ شهر شش دروازه، ص 131 و 132.
(3) ـ جهت اطلاع بیشتر از اقدامات دولت و مخالفتهای مردم کرمان با کشف حجاب به نک: نیکپور، مجید: کرمان در آیینه اسناد (اسناد کشف حجاب کرمان)، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران.
حاج عزالممالک اردلان
1315 شمسی
«امان الله اردلان، ملقب به حاج عزالممالک اردلان فرزند فخرالملک اردلان، متولد 1260، تحصیلات معمول زمان و زبان فرانسه را فرا گرفت. در وقایع مشروطیت ایران از خود فعالیت و جنبشی بروز داد. سرانجام به عضویت حزب دموکرات درآمد که از احزاب تندرو و انقلابی بعد از مشروطه بود. در دوره دوم مجلس، از دزفول و دوره سوم از کرمانشاه وکیل شد. با جنگ جهانی اول و مهاجرت عدهای به کرمانشاه و سپس استانبول، اردلان نیز همراه این گروه شد و عضو حکومت و موقت بود. پس از بازگشت، به خدمت وزارت مالیه درآمد و چندی به عنوان ریاست مالیه کرمان خدمت نمود. در سال 1302 به عنوان بازرس مالیه به گرگان رفت و به هنگام تشکیل کابینه سردار سپه به وزارت فوائد عامه و تجارت منصوب گردید. در انتخابات دوره پنجم بار دیگر به مجلس راه یافت. پس از پایان عمر مجلس پنجم، به وزارت مالیه بازگشت و در سال 1308 با حمایت تیمورتاش، حاکم استرآباد گردید. در سال 1311 حکمران لرستان و خرمآباد شد و سه سال بعد حاکم بنادر جنوب گردید و در سال 1315 ش. استاندار کرمان شد و بالاخره در 1319 به استانداری آذربایجان شرقی انتخاب شد و به تبریز رفت.
بعد از شهریور 1320 مجدداً در مشاغلی از قبیل ریاست اداره کل شهرداریها، ریاست اداره خواروبار و مدیرکل وزارت دارایی خدمت نمود، تا سرانجام به معاونت دارایی رسید و سپس رئیس بانک رهنی ایران شد. در کابینه دوم سهیلی (1321) به وزارت بهداری، در کابینه ساعد، وزیر بازرگانی و پیشه و هنر، در کابینه بیات، وزیر دارایی، در کابینه حکیمی، وزارت دادگستری، در نخستوزیری سوم حکیمالملک، وزارت راه، در کابینه هژیر، متصدی وزارت دارایی و سپس به استانداری فارس تعیین شد.
وی در کابینه منصور و رزمآرا، وزیر کشور بود و در انتخابات دوره هیجدهم و نوزدهم از کردستان به مجلس راه یافت. یک نوبت هم سناتور و نایب رئیس سنا بود. در 1338 به سفارت کبرای ایران در عراق رفت. روی هم رفته، سه مرتبه وزیر بازرگانی و پیشه و هنر، دو بار وزیر کشور، دو نوبت وزیر دارایی، یک بار وزیر راه و دادگستری و بهداری، پنج دوره نماینده مجلس، دو بار سناتور، سه مرتبه استاندار، یک بار سفیر و چندین دفعه حاکم بوده است. در سال 1366 در سن 106 سالگی در تهران درگذشت.
وی مردی متدین، خوش محضر، با سواد، شوخ طبع و شکارچی ماهر بود. چهار بار هم امیرالحاج شد» (1).
در مورد استانداری حاج عزالممالک اردلان در کرمان آمده است:
«در مهر ماه 2495 [1315 ش.] حاج آقا اردلان به حکومتی کرمان تعیین و در همین تاریخ به کرمان وارد [و] مورد استقبال رئیس بلدیه و سایر روسای کشوری و قشونی قرار گرفت. در دی ماه همین سال از تهران دستور رسید زنان بایستی چاقچور را کنار گذارده و بدون چادر ایاب و ذهاب و از خانه بیرون آیند … (2).
پی نوشتها:
(1) ـ عاقلی، باقر: شرح حال رجال سیاسی و نظامی معاصر ایران، ج 1، ص 72 تا 74.
(2) ـ همت، محمود: کرمان؛ شهر شش دروازه، ص 133.
همان گونه که در معرفی استانداری دوم پیرنیا در کرمان گفته شد، به رغم دستور اصرار حکومت مرکزی و شخص رضا شاه و دستورالعملهای صریح و اقدامات خشن و سرکوبگرایانهی حکومت، این کار هیچ گاه به صورت جدی و با رضایت مردم در کرمان اجرا نشد. جهت اطلاع بیشتر از اقدامات دولت و مخالفتهای مردم کرمان با طرح کشف حجاب، نک: نیکپور، مجید: کرمان در آیینه اسناد (اسناد کشف حجاب کرمان)، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید