پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | باز باران با …

باز باران با …





۲۲ دی ۱۳۹۴، ۱۷:۲۷

باز باران با …
صبح از خواب بیدار شدم و با دیدن باران رحمت شادی به سرعت از خانه‌‌ام گریخت. پیش از این با دیدن باران هلهله می‌کردم و خدا را بارها شکر می‌نمودم که زمین‌های شهرمان سیر‌آب می‌شود، اما به تازگی فقط خدا را شکر می‌گویم و یواش و بی سرو صدا به راه می‌افتم. هرچند رانندگی کلا در کرمان امر بسیار خطیر و جانکاهی است، اما رانندگی با موتورسیکلت دیگر برای خودش مصیبتی است، که هرکسی توانایی رودر رویی با آن را ندارد. هرچقدر هم مبادی آداب و پیرو قوانین راهنمایی و رانندگی باشی و تمام سعی‌ات راهم بکنی که کسی را آزار ندهی بازهم هر از چندی بانوان محترم با دیدن شما بر فراز موتور سیکلت به یکدیگر می‌گویند: ای وای این جاندار خطرناک آمد که مزاحمت ایجاد کند. و چند دیالوگ دیگر هم گفته می‌شود که از ذکر آنها دوری می‌کنم. اما موتور سواری زیر باران و در کرمان دیگر از آن کارهایی است که با تخصص حاصل شده می‌توانم به راحتی مشغول به انجام ژانگولر بشوم و شغل بی‌مایه و فایده‌ی نویسندگی را به کناری بگذارم. به هر حال دلایل خیلی شادمان نشدنم را به اختصار ذکر می‌کنم:
۱ـ به محض بارش باران شهر ما تبدیل به مجموعه‌ای از چاله‌ها و تله‌هایی می‌شود که گویا ویت‌کونگ‌ها با همین تله‌ها و جنگ روانی چاله‌چوله‌ای آمریکای جهان‌خوار را از کشورشان به در کردند.
۲ـ هنوز در شهرما عده‌ای انسان مهربان پیدا می‌شوند که زیر آفتاب سوزان و یا دیر وقت شب و دم صبح دلشان به حال ما پیادگان می‌سوزد و با نیش ترمزی شادمان می‌کنند و چند قدمی‌به مقصد نزدیک‌مان می‌نمایند اما این خیرین به واسطه خیس بودن خلق پیاده و از نگرانی کثیف شدن فرش ماشین و روکش صندلی با حالت خاصی خودشان را به آن کوچه می‌زنند و ما را ندیده می‌گیرند.
۳ـ اگر بیرون از خانه‌باشید و باران شروع به باریدن بکند احتمالا آماده نیستید و لپ تاپ و کتاب و دفتر و خلاصه زندگی‌تان در معرض خطر غرق شدگی قرار می‌گیرد و دریغ از حمل و نقل عمومی.
۴ـ برخی از دوستان مترصد موقعیتی هستند که مراتب لطف و مهربانی‌شان را به رخ ما مظلومان بکشند. در نتیجه به مجرد دیدن چاله‌ای آب، جوری از توی چاله و از کنار ما می‌گذرند، که در کسری از ثانیه کل محتویات چاله از سر تا پای عابر پیاده را می‌پوشاند و موجبات انبساط خاطر دوست سواره را فراهم می‌کند و دیگر اهمیتی هم ندارد که لباس پلوخوری‌ شما نابود شد و یا اینکه شما در این سرما با لباس خیس سینه‌پهلو می‌کنید و تا آستانه مرگ قدم زنان و کماکان پیاده خواهید رفت.
۵ـ از آنجایی که در یکی از صاف‌ترین شهرهای جهان زیست می‌کنیم و به گفته مسئولین گینس شاقول‌ترین کوچه و خیابان‌های جهان را ما داریم احتمال زمین خوردن و یا درواقع شیرجه زدن به حفره‌های آب درون شهری بسیار کم و تقریبا نزدیک به صفر است.
۶ـ از آنجا که همه‌جای شهر به لطف مسئولین وقت شناس و آینده‌بین شهرداری و شهرسازی و …. درگیرعملیات‌های عمران و نوسازی و به سازی و… می‌بینم مطمئنم که کوچکترین گل گرفتگی، آب گرفتگی، تصادف موتورسیکلت، اتوموبیل و یا حتی دوچرخه‌‌ای امکان‌پذیر نیست و پیشاپیش هرگونه حادثه‌ای را دسیسه‌ی دشمنان می‌دانم.
عرفان‌الدین زارعی

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر