پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | انفعال در مواجهه با تغییراقلیم

در برههٔ کنونی که شاهد شکل‌گیری رویدادهای ناخوشایند طبیعی هستیم و بشر با چالش‌های نوین مرتبط به پدیدهٔ تغییراقلیم مواجه است، همچنان افراد بسیاری در اقشار مختلف جوامع آن را انکار کرده و توطئه می‌پندارند

انفعال در مواجهه با تغییراقلیم

گاه اعتقاد بی‌اساس به توطئه در فرهنگ‌های تاریخی موجود بوده





انفعال در مواجهه با تغییراقلیم

۲۱ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۴۵

در برههٔ کنونی که شاهد شکل‌گیری رویدادهای ناخوشایند طبیعی هستیم و بشر با چالش‌های نوین مرتبط به پدیدهٔ تغییراقلیم مواجه است، همچنان افراد بسیاری در اقشار مختلف جوامع آن را انکار کرده و توطئه می‌پندارند. ورای آنکه گاه اعتقاد بی‌اساس به توطئه در فرهنگ‌های تاریخی موجود بوده و در دورهٔ معاصر نیز تا حدودی رایج است و می‌توان آن را به تمایلات ذاتی انسان‌ها به شایعه‌پردازی و افسون‌گرایی و برخی مذاهب و آیین‌ها و گونه‌ای از تبلیغات و… نسبت داد، اما گاهی توطئه‌پنداری در قامتی قدرتمندتر ظاهر می‌شود. به‌نحوی که صرفاً در قالب یک توطئه جای نمی‌گیرد و بر نقشه‌های پنهانی وسیع‌تری متکی می‌شود.

این اصطلاح به توطئه‌های فرضی با ویژگی‌های خاص و مبتنی‌بر سوء‌نیت‌های شدید گروه‌های قدرتمند دارای انگیزه‌های سیاسی و با رویکرد و مفهوم منفی اطلاق می‌شود. فرهنگ لغت آکسفورد تئوری توطئه را چنین تعریف می‌کند؛ این تئوری یک پدیده را حاصل توطئهٔ طرفین ذی‌نفع و سازمان‌های مخفی تأثیرگذار با مقاصد سیاسی و ظالمانه می‌داند. بررسی‌ها مؤید این نکته هستند که در بطن تئوری توطئه نوعی تعصب و ظن احساس عناد با عقاید نهادینه‌شده در افراد، بدون وجود شواهد کافی و مخالفت با اجماع جریان‌های اصلی مشاهده می‌شود. به‌علاوه بی‌اعتمادی به قدرت و بدبینی به سیاست و محتواهایی شامل فساد علمی و علوم ساختگی و تبلیغات علیه دانشمندان و مورخان نیز تفکرات همسو با تئوری توطئه را تقویت می‌کند. پیرامون تئوری توطئه برخی متخصصان حوزه‌های مرتبط مانند روانشناسان و… اعتقاد به این تئوری و طرز تفکرات مشابه را به برخی شرایط روانشناختی مانند ادراک الگوی توهم، خودشیفتگی و دلبستگی ناایمن و… نسبت می‌دهند و نشانه‌ای از تفکر تحلیلی کم‌عمق، پارانویا و فرافکنی و… قلمداد می‌کنند. گسترش این نوع نگاه و افزایش پیروان تئوری‌های این چنینی در عصر حاضر با وجود رسانه‌های جمعی و فناوری هراس‌انگیز است. مخالفت این افراد که در گذشته منحصر به گروه‌های محدودی بودند با مسائلی مانند واکسیناسیون، مصرف فلوراید و… می‌تواند برای جوامع بشری پیامدهای منفی در پی داشته باشد. برای مثال انکار بیماری ایدز و مرتبط دانستن آن با تئوری توطئه توسط دولت آفریقای جنوبی به مرگ افراد بسیاری انجامید. به هر روی رویکرد تئوری توطئه به بی‌اعتباری نظرات دانشمندان و تلاشگران علم و حفاظت از بقا و طبیعت منجر خواهد شد. آن هم درحالی‌که بسیاری از پدیده‌ها تهدیدی برای وجوه مختلف امنیت محسوب می‌شوند و منطق حکم می‌کند که در راستای حفظ امنیت متکی بر نظریات «باری بوزان» و مکتب «کپنهاگ» در مسائل علمی باید هشدار و سخن متخصصان، دانشمندان و پژوهشگران را پذیرفت؛ حتی اگر مدت‌ها بعد مستنداتی متفاوت و حتی در تضاد با آن پدیده ارائه شود. گرمایش جهانی و تغییراقلیم در زمره مواردی هستند که پیروان تئوری توطئه، اجماع علمی معتقد به آن را به دستکاری داده‌های واقعی و تحریف علم و سرکوب مخالفان متهم می‌کنند. البته این افراد صرفاً به انکار این ابر چالش بسنده نکرده و در تلاش برای ایجاد جنجال‌های عمومی و سیاسی هستند و فعالان این حوزه‌ها را مهره‌های نمایشی و ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی قدرت‌های استثمارگر به‌منظور نیل به حکومت جهان می‌نامند.

پیروان تئوری توطئه، تغییراقلیم و تأکید بر نقش بشر در شکل‌گیری آن را بزرگترین کلاهبرداری تاریخ مدرن خوانده و دانشمندان و مؤسسات پژوهشی مرتبط با آن را بخشی از یک سیاست ضدصنعتی و با قصد انزوا و تحت فشار قرار دادن کشورهای جهان سوم متکی بر سوخت‌های فسیلی و ایجاد هژمونی انرژی تصور می‌کنند. آنها گاهی مانند لیبرال‌های افراطی، تغییراقلیم را فریبکاری رادیکال‌های چپ به‌منظور تضعیف حاکمیت‌های محلی قلمداد می‌کنند و معتقدند طرفداران تندروی محیط زیست به دانشمندان و اقلیم‌شناسان به قصد تضمین سرمایه‌گذاری بر انرژی‌های تجدیدپذیر و رواج فناوری هسته‌ای رشوه می‌دهند. البته در این مسئله نوع رفتار اشخاص مشهور و سیاستمدارانی مانند ترامپ که در سال ۲۰۱۲ گرمایش جهانی را ساخته و پرداختهٔ چینی‌ها به قصد غیررقابتی کردن تولیدات ایالات متحده آمریکا دانسته بود، نیز بی‌تأثیر نبوده است. همهٔ این موارد در شرایطی مطرح است که برخی پیامدهای تغییراقلیم مانند آتش‌سوزی‌های گسترده و امواج گرمایی و… به مرحلهٔ محسوس رسیده و افزایش میانگین دمای ثبت‌شده در همهٔ نقاط جهان مؤید این مسئله است و تاکنون هیچ نهاد علمی به‌طور رسمی مخالفتی با نظرات هیئت بین‌دولتی تغییراقلیم ابراز نکرده است. تسری این نوع نگاه به سایرین و افزایش پیروان تئوری توطئه و تأثیر بر افکار عمومی نتیجه‌ای جز انفعال و عدم اولویت‌بخشی به تغییراقلیم و سازگاری و تاب‌آوری در مقابل آن توسط سیاستگذاران نخواهد داشت. کم‌اهمیت جلوه‌دادن این ابرچالش و همگام‌نشدن و شانه خالی‌کردن و بی‌اعتنایی مسئولان بسیاری از کشورها تنها گوشه‌ای از آسیب‌هایی است که نسل‌های حال و آتی از آنها متضرر خواهند شد. البته اگر با از دست رفتن اندک فرصت باقیمانده، آینده‌ای موجود باشد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *