پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | مصیبت مشاعات

مسئله توسعه در روستاهای ایران، مسئله بهره‌برداری است.

مصیبت مشاعات





مصیبت مشاعات

۸ مرداد ۱۴۰۲، ۲۲:۵۷

مسئله توسعه در روستاهای ایران، مسئله بهره‌برداری است. بعد از انقلاب رویکرد روستاهای ما به طرف خرده‌مالکی رانده شد. در مصوبه‌ای که مربوط به شورای انقلاب است همان سال‌های نخست، این اختیار به روستاییان داده شد که می‌توانند که شرکت‌های سهامی زراعی و شرکت‌های تولید کشاورزی را منحل کنند که عمده شرکت‌های سهامی زراعی و ۶۰ درصد تعاونی‌های تولید روستایی براساس همین مصوبه منحل می‌شود.

مسئله توسعه در روستاهای ایران، مسئله بهره‌برداری است. بعد از انقلاب رویکرد روستاهای ما به طرف خرده‌مالکی رانده شد. در مصوبه‌ای که مربوط به شورای انقلاب است همان سال‌های نخست، این اختیار به روستاییان داده شد که می‌توانند که شرکت‌های سهامی زراعی و شرکت‌های تولید کشاورزی را منحل کنند که عمده شرکت‌های سهامی زراعی و ۶۰ درصد تعاونی‌های تولید روستایی براساس همین مصوبه منحل می‌شود.

با این اتفاق خرده‌مالکی تشویق می‌شود و هر خرده‌مالکی در ابتدا شروع به حفر چاه‌های مجاز و غیرمجاز می‌کند. این رویکرد منجر به «بیش بهره‌برداری» از آب می‌شود و مشکلات دیگری ایجاد می‌کند. نمونه بارز آن اصفهان است که سطح زیر کشت اراضی آن دو برابر شد و با بحران هم آب مواجه شده است. یعنی به جای توسعه عمیق، اصولی و هوشمند‌سازی بخش کشاورزی، توسعه سطحی کشاورزی مد نظر قرار گرفت.

در برنامه ششم توسعه تربیت ۲۰۰ هزار مروج کشاورزی به منظور هوشمند‌سازی روستاها پیش‌بینی شده بود که متاسفانه اجرا نشد و در حال حاضر هم در دستور کار دولت نیست. این مسئله موجب تخریب محیط زیست شد چنان‌که آمارها نشان می‌دهد روستاهایی مهاجرت گسترده داشته‌اند که عمدتا در مناطق کوهستان و گرم و خشک کشور قرار دارند و به شدت متاثر از تخریب محیط زیست هستند.
بنابراین می‌توان گفت که نظام بهره‌برداری در ایران مانع اصلی توسعه روستایی است. چون این سیستم از آب و مراتع بیش بهره‌برداری و جنگل تراشی می‌کند. به این سیستم مصیبت مشاعات می‌گویند. در عین حال اینکه ترویج کشاورزی هم وجود ندارد. کشت خربزه و هندوانه ۲۵ برابر آب پشت سد کرج آب مصرف می‌کند. در ایران باید نظام بهره‌برداری تعاونی ایجاد شود که از قدیم هم وجود داشته است و با سنت‌های ایران همخوان بوده است. تا پیش از اصلاحات ارضی، کشاورزی مشاع بود است. این را به خرده‌مالکی یا به تعبیر من انقلابی‌گری خرده‌بورژایی تبدیل کرده‌اند که هم به روستا، هم به کشاورزی و هم به محیط زیست ضربه وارد کرد.
موضوع دوم این است که توسعه کشاورزی با توسعه روستایی یکی فرض شد. در حالی که باید به فعالیت اقتصادی روستا تنوع داد. این برنامه هم نمی‌تواند تک روستا باشد چون در آستانه جمعیتی روستا نمی‌شود این تنوع را ایجاد کرد. بلکه باید در داخل یک شبکه روستایی و در طرح منظومه‌های روستایی این اتفاق رخ دهد. منظومه‌های روستایی برنامه‌ها و وجوه آن سال ۷۸ در وزارت مسکن و شهرسازی آن زمان تصویب شد اما عملیاتی نشد.

تجربه جهانی می‌گوید شبکه روستایی تشکیل دهید و روستاها را در تقسیم کار با شهرها قرار دهید. مثلا روستاهای پیرامون شهرهای بزرگ را برای شرکت‌های نوپا سامان می‌دهند. این کار ساماندهی آمایشی بسیار سنجیده می‌خواهد و پس از آن نوبت مدیریت می‌رسد و مقوله حکمرانی مطرح می‌شود. یعنی این محتوا اول باید تعریف شود که روستا باید تنوع پیدا کند و وارد اقتصاد دانش شود و همپای هم پیش رود.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر