پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | پاورقی سریال هفت قسمت 1

دانلود رایگان قانونی از طریق تماشاخونه

پاورقی سریال هفت قسمت 1

سریال هفت هر سه‌شنبه پخش می‌شود.





پاورقی سریال هفت قسمت 1

۲۳ آبان ۱۴۰۲، ۱۳:۳۵

فضایی بارانی، پلیس به ساختمانی قدیمی دوره پهلوی دوم وارد می‌شود. پلیس‌ها بیشتر از یکی دو ماشین هستند. زندانی‌هایی از ماشین‌ها پیاده می‌شوند. زن و مرد.و زن‌ها چادر به سر دارند و مردها لباس آبی سازمان زندان‌ها.

خبرنگارها هم دنبال آن‌ها هستند. زندانیان به داخل ساختمان برده می‌شوند. عکاس‌ها از آن‌ها پیشی می‌گیرند.

تیتراژ آغاز می‌شود.

 

بازیگران سریال هفت چه کسانی هستند؟

رضا کیانیان، مهدی هاشمی، نیکی کریمی، علی مصفا، امیر جعفری، هانیه توسلی، پانته‌آ بهرام، بابک حمیدیان، نازنین بیاتی، مینا ساداتی، محمد امین، حدیث میرامینی، مصطفی قدیمی، مهدی ساکی، نوال شریفی، میسا مولوی، مه‌لقا باقری، فرزاد حسنی

 

قسمت اول سریال هفت آغاز می‌شود.

یک میهمانی کمپ در فضای سبز است. دختر و پسر آواز می‌خوانند و ورزش می‌کنند و ساز می‌زنند و خوشند.

صحنه‌ای از سریال ایرانی هفت در تماشاخونه درسا و رهام با هانی آشنا می‌شوند.

همه در حال تلاش برای دوست شدن با همدیگر هستند. به شوخی و جدی. یکی از آن‌ها وحید است که از همه دخترها می‌پرسد که با من دوست می‌شوی؟

در کلاس آموزی فرانسه ژیلا سرمد آموزش می‌دهد که پسری که هیزم‌ها را زمین ریخته بود وارد کلاس می‌شود. و ابه فرانسوی سعی می‌کند ابراز عشق کند.

پروسه آشنایی بعد از آن روز را می‌بینیم. یکی در کلیسا است و دیگری در حال بازی شرطی کامپیوتری. در کلیسا رهام از هانی سعی می‌کند دل ببرد.

باران هم با پسری در سوپرمارکت است. پسر که نامش اردلان است شروع به رقصیدن می‌کند. گم می‌شود. تا این‌که صدایش از میکروفون فروشگاه می‌آید. از او درخواست ازدواج می‌کند. به عنوان جواب مثبت یک نبات روی چرخ دستی می‌؛ذارد. اردلان سر می‌رسد و از او خواستگاری می‌کند.

اردلان در یک برنامه نمایشی مجوز گرفته است تا در محیط دانشگاه بتوانند اجرا داشته باشند.

می‌بینیم که کافه زده‌اند و گروه هفت که هشت‌نفره هم هست با هم برای یک همکاری خوب و شروع آن پیمان می‌بندند: آخر این ماجرا هرچی که بخواد باشه اگر با هم نباشیم فایده ندارد.

دستبند هفت را می‌بندند به نشانه پیمان بستن.

زنگ در می‌خورد. می‌گویند اردلان با تو کار دارند. یک خانمی است.

زنی چادری دم در است. هسمر محمد دوست پدرش. که حال خوبی ندارد. می‌گوید که پدرتون هم آمد آن‌جا ولی محمد فوت کرد. من اصلا نفهمیدم پدرت کِی رفت تو.

صحنه‌ای از سریال ایرانی هفت در تماشاخانه
صحنه‌ای از سریال ایرانی هفت در تماشاخونه

 

بین اردلان و پسر دیگری سر ۳ تا همبرگر که پولش را نگرفته‌اند دعوا می‌شود. درگیر جور کردن پول برای مرتضی هستند.

فقط بیست روز اردلان فرصت دارد تا پدرش در زندان امیدش ناامید نشود.

همگی یک میهمانی بزرگ در کردان دعوت شده‌اند.قرار است بروند سرویس بدهند. اردلان موافق نیست. باران می‌گوید که صاحب دیه قرار است پول دیه آزادی مرتضی را بدهد. خَیِر است. هر دو ون-کافه را عازم محل میهمانی می‌کنند. ساختمانی بزرگ است. شبیه آن‌چه در اول سریال دیدیم.

گروه آموزشی خان، به مدیریت شخصیتی به نام خان (با بازی مهدی هاشمی) است. حالا نوبتِ میهمانان با بازیگران آشنا می‌رسد: علی مصفا، پانته‌آ بهرام، هانیه توسلی، نیکیکریمی و رضا کیانیان، بابک حمیدیان، امیر جعفری و دیکران.

در حین اجرای برنامه و آواز و پذیرایی، اردلان از حال می‌رود و می‌افتد.

صبح فردا، هر کدام از بچه‌های گروه هفت، در گوشه‌ای از باغ افتاده‌اند و به نوبت به هوش می‌آیند یا بیدار می‌شوند. وارد خانه می‌شوند و گشت می‌زنند. کسی نیست.

اردلان نیست.. در کف استخر متروکه‌ای، اردلان کشته شده و جسم بی‌جان خونی او افتاده است.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر