شاخصترین سفالینۀ ایران در «میناب» یک قدم تا فراموشی فاصله دارد
«جهلهسازی» میراث شش هزار ساله
تطبیق صنایعدستی بهشکل کاربردی یا تزئینی راهی برای زنده نگهداشتن آن است
۲۵ خرداد ۱۴۰۲، ۱:۳۰
اقلیم گرم و داغ جنوب کشور، ساکنانش را به سمتوسویی برده تا متناسب با این گرمای سوزان، خوراک و پوشاک تهیه کنند. تجلی اقلیم در صنایع دستیشان هم هویداست؛ مثل حصیربافی با الیاف خرما. «جهلهسازی» هم هنر دیگری از سرزمین هرمزگان است که حالا حتی نامش هم غریبه شده. روزگاری که وسایل خنککنندۀ برقی نبود، جهله یا همان کوزۀ سفالی، آب را خنک و گوارا نگه میداشت.
«جهلهسازی» شاخهای از تولیدات سفالگری خاص و ویژۀ منطقه شهوار میناب در هرمزگان است. «جهله»، کوزهای خاص با قاعدۀ کروی و غیر ایستاست که آب در آن تا چند درجه خنک میشود. دربارۀ عمر و قدمت «جهلهسازی» همین بس که کارشناسان صنایعدستی معتقدند سفالگری پس از سبدبافی، کهنترین هنر دست بشر است. قدیمیترین سفالینهای که تاکنون شناخته شده و در آفریقای شرقی بهدست آمده است، از پایهای سبدی ساخته شده که روی آن را گل پوشانده و پختهاند.
برادران رحیمی، تنها یادگاران «جهلهسازی»
کوچههای میناب را برای پیداکردن هنرمند پیشکسوت «جهلهسازی» قدم میزنیم؛ شهری که اصالت و اعتبار این هنر به آن بازمیگردد.
«عبدالله رحیمی» که دهۀ ششم زندگیاش را میگذراند و برادر بزرگترش «علی» تنها یادگاران روزگار «جهلهسازی» در میناب هستند. آنها از پدر و پدربزرگشان این هنر را یاد گرفتند، اما نه فرزندانشان و نه افراد دیگری در میناب رغبتی برای یادگیری این هنر ندارند و فوتوفن «جهلهسازی» به سینۀ این دو برادر ختم شده است.
«عبدالله رحیمی» به «پیام ما» میگوید: «برادرم علی، دوران نقاهت بعد از عمل دیسک کمر را میگذراند و در خانه است. من دستتنها ماندهام.»
یک هنرمند: برای نوشیدن آب خنک، باید آن را در «جهله» نگه میداشتند. سفال «جهله»، آهک آب را میگیرد و آب سالمتری مینوشیم. برای همین در قدیم از کلیهدرد خبری نبود
«جهلهسازی» سخت است و او میگوید که نهتنها سالهاست بازار کار ندارد، بلکه ورز دادن گل مخصوص «جهلهسازی» کار طاقتفرسایی است که جوانان حال و حوصلۀ این کار سخت را ندارند.
پیشکسوت هنر «جهلهسازی» در میناب معتقد است که برای ساخت «جهله»، گل را با دست میکوبند و این، یکی از تفاوتهای «جهلهسازی» و سفالگری محسوب میشود.
او یادی از گذشته میکند که برای نوشیدن آب خنک، باید آن را در جهله نگه میداشتند. خودش هنوز در خانه، «جهله» دارد. صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «سفال جهله، آهک آب را میگیرد و آب سالمتری مینوشیم. برای همین در قدیم از کلیهدرد خبری نبود.»
او دوست دارد هنرش را به نسل جوان آموزش بدهد و باور دارد اگر کسی نباشد که این هنر را از او یا برادرش بیاموزد، همین نام هم از «جهلهسازی» باقی نمیماند. برادران رحیمی در طول روز بهطور متوسط چهار جهله میسازند و از این راه درآمد چندانی ندارند، اما دوست دارند شغل اجدادی و هنر شهرشان را زنده نگهدارند.
با وجودی که در تمام روستاهای میناب، سفالگری حرفهای مردانه است، اما گاهی زنان نیز مجسمههای سفالی کوچکی که بیشتر بازتاب تأثیرشان از محیط است، مثل کاروان شتر، شتر، نخل، مرد شترسوار و … را میسازند که در پنجشنبهبازار میناب فروخته میشود.
«عبدالله رحیمی» که دهۀ ششم زندگیاش را میگذراند و برادر بزرگترش «علی»، تنها یادگاران روزگار «جهلهسازی» در میناب هستند. آنها از پدر و پدربزرگشان این هنر را یاد گرفتند، اما نه فرزندانشان و نه افراد دیگری در میناب، رغبتی برای یادگیری این هنر ندارند
کاربری امروزۀ «جهله»؛ فقط برای تزئین!
خاستگاه هنر «جهلهسازی»، شهرستان میناب است و به گفتۀ «ساناز رمضانرمجی» معاون صنایعدستی ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی هرمزگان، علت هم خاکرس سفیدی است که در میناب وجود دارد و برای «جهلهسازی» از آن استفاده میشود.
او با اشاره به اینکه میز تخصصی سفال به هرمزگان تعلق دارد و «جهلهسازی» هم بخشی از سفالگری است، به «پیام ما» میگوید: «استفاده از جهله در زندگی روزمره کم شده است و فقط کاربری تزئینی دارد. دغدغۀ ما این است که این هنر را به رشتههای دانشگاهی اضافه و با همکاری صنعتگران از فراموشی آن جلوگیری کنیم.»
به گفتۀ «نادر کمالی»، عضو هیأت علمی دانشگاه هرمزگان، نیز صنایعدستی برای جلوگیری از فراموشی، باید کاربردی شود.
خاستگاه هنر «جهلهسازی»
«جهله» ظرف سفالی برای نگهداری آب است که از نوعی خاکرس ساخته میشود. تنها خاستگاه آن هرمزگان است و ساخت آن در شهرستان میناب در بخشهای «حکمی»، «شهوار» و «گودو» رونق داشت. بررسی و پژوهشهای باستانشناسی در هرمزگان نشان میدهد پیشینۀ ساخت و وجود کورههایی برای پخت سفال به پنجهزار سال قبل میرسد. در این پژوهشها میخوانیم: «در ششهزار سال پیش از میلاد مسیح، نخستین نشانههای استفاده از کوره در صنعت سفالگری دیده میشود و بازیافتهها حاکی است در 3500 سال قبل از میلاد مسیح، چرخ سفالگری سادهای که با دست حرکت میکرده و هماینک نیز استفاده از آن در روستاهای شهوار (از توابع میناب) و کلپورگان (از توابع سراوان) رایج است، بهخدمت سفالگران درآمده و تحول بزرگی در این صنعت به وجود آورده است.»
«سفالگری»، «جهلهسازی»، «حصیربافی»، «رودوزیهای سنتی»، «برقعدوزی»، «عبابافی» و «چادرشببافی»، مهمترین صنایعدستی شهرستان میناب و روستاهای اطراف بهشمار میرود.
خاک، آب، آتش
برای ساخت «جهله»، خاکرس را که مخصوص ساخت «جهله» بود، از بستر رودخانه برمیداشتند. با دست ورز میدادند تا به شکل خمیر درآید. خاک که حالا تبدیل به خمیر شکلپذیر شده، آماده است برای ساخت گل. گل، روی میز کار یا به اصطلاح کارگاه، ساخته میشود. میزکار شامل صفحۀ چوبیای است که بهوسیلۀ اهرمی در پایین به صفحۀ دیگری برای چرخش متصل است. هنرمند استادکار بهوسیلۀ ابزاری مانند قاشق به پشت «جهله» ضربههایی وارد میکند تا حالت مدور آن حفظ شود. داخل آن را خالی میکند و با گردش صفحۀ دستگاه، «جهله» بزرگ و بزرگتر میشود و نقش میگیرد. کوره هم از قبل آماده شده است و استاد کار، «جهله» را داخل کوره میگذارد. برای پخت، جهلهها یکروز در سایه و سهروز در آفتاب و بعد در کوره گذاشته میشود. کورههای پخت «جهله» بهشکل دو فنجان که از قاعده به هم متصل باشند، است. قسمت تهتانی آتشدان و قسمت بالایی محل چیدن «جهله»هاست.
«عبدالله رحیمی» هنرمند پیشکسوت، اعتقاد دارد برای سوخت کوره فقط باید از شاخ و برگ درخت خرما استفاده کرد و انرژیهایی چون نفت و گاز در بو و طعم آب داخل «جهله» تأثیر میگذارد. «جهله»ها بعد از چیدهشدن در دهانۀ بالای این کوره، توسط انبوهی از ضایعات کورۀ قبلی و ظروف شکستۀ سفالی پوشیده میشود. بعد از پنجساعت کوره خاموش و یکروز به همان شکل رها میشود و سپس «جهله» را بیرون میآورند.
**
آب سالم و گوارا در کوزههای سفالی
برخی از صنایعدستی توانستند ایجاد تغییرات در فرم و نقش، خود را با شرایط روز تطبیق دهند و بهشکل تزئینی یا کاربردی به حیات خود به ادامه دهند. کوزۀ سفالی که در هرمزگان به آن «جهله» میگویند، همواره برای خنک نگهداشتن آب آشامیدنی استفاده میشد و فوایدی درمانی هم داشت. ذخیرۀ آب در ظروف سفالی به خنکشدن طبیعی آب کمک میکند. آب در ظروف سفالی فاقد هر نوع مواد شیمیایی است. بافت ظریف و متخلخل، آلودگیهای موجود در آب را تصفیه میکند. نوشیدن روزانۀ آب از این ظروف، بهدلیل داشتن مواد معدنی موجود در آب میتواند باعث افزایش متابولیسم و بهبود روند هضم شود. نوشیدن آب کوزه یک روش عالی برای درمان گلودرد در فصل تابستان است، زیرا نه خیلی سرد و نه خیلی گرم و سرشار از مواد مغذی است. مواد معدنی ذخیرهشده در آب کوزه، به حفظ مقدار مناسب گلوکز بدن کمک و از گرمازدگی بدن، اسهال و کمآبی در فصل تابستان جلوگیری میکند.
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
«شهناز نوحی» روانشناس، در گفتوگو با «پیام ما»:
ارزیابی روانی کادر درمان ضمانت اجرا ندارد
تنورسازی شاخهای هنر سفالگری است که با ورود صنعت نان ماشینی از تب و تاب افتاد
تنور خاموش تنورسازان
آموزش هنر اکولوژیک میتواند به ایجاد فرهنگ محیطزیستی در مدارس و جوامع کمک کند
«اکوآرت»، جنبشی هنری برای نجات زمین
گفتوگوی «پیام ما» با دو فعال صنعت گردشگری دربارهٔ ویژگیهای وزیر آیندۀ میراث فرهنگی
وزیر باید الفبای گردشگری را بداند
بهزیستیِ کودکان کجاست؟
«برای اینکه فراموش نشوم»؛ آلبومی قدیمی در مرکز شهر
«با انرژی» از مهندسان نیروگاه رامین اهواز قدردانی میکند
فرهاد مشیری، نقاش ایرانی، درگذشت
دبیر کمیتۀ ملی طبیعتگردی و گردشگری سبز به «پیام ما» خبر داد:
ارتقاء فعالیت هتلها در مسیر گردشگری سبز
وزیر ارشاد:
هیچ انتصاب جدیدی در وزارت ارشاد نداشتهایم
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید