گفتوگو با اکبر رضوانیان، نائب رئیس جامعه حرفهای اقامتگاههای بومگردی کشور
مدیران فقط جلوی دوربینها پز اقامتگاه بومگردی را دادند
خانههای بومگردی، کسب و کارهای خانوادگی، کوچک و شکنندهای هستند که نیاز بیشتری به حمایت دارند
۶ مهر ۱۴۰۰، ۰:۰۰
عمر «اقامتگاه بومگردی» در بخش گردشگری ایران به دو دهه نمیرسد، اما عمق تاثیرگذاری آن در این حوزه به اندازهای است که میتوان از ابعاد مختلف به آثاری که در رونق گردشگری داشته پرداخت. از مهاجرتهای معکوس به روستاها تا حفظ بناهای تاریخی و خانههایی با هویت معماری مستقل در شهرها و به تبع تمام اینها احیا بسیاری از آداب و رسوم و فرهنگ مهمان نوازی در مناطق مختلف کشور که رو به فراموشی میرفتند. این روزها اما از آن همه صفا و صمیمیت و رونق خانههای بومگردی خبری نیست. کارشناسان راهکارهایی را برای احیای بومگردیها در دوران رکود گردشگری ارائه کردند، سیاستگذاریها اما ساز دیگری زد و نتیجه اینکه وقتی با اکبر رضوانیان از بومگردیها میگوییم از میزهای خاک گرفته و چراغهای خاموش و رخوت خانههایی میگوید که روزهای خوشی را در خاطره بسیاری از مسافران ثبت کردهاند. رضوانیان از روزهای دور که خانه نقلی کاشان را به عنوان یکی از نخستین بومگردیهای ایران تاسیس کرد، تا امروز که به عنوان نایب رییس جامعه حرفهای اقامتگاههای بومگردی در تلاش است تا مسائل این حوزه را به گوش مدیران ارشد حوزه گردشگری برساند، دغدغه ایران و گردشگری ایران را داشته و دارد و به همان میزان حرفهای بسیاری درباره وضعیت امروز این اقامتگاهها و راهی که میشود برای بهبود شرایط در پیش گرفت.
برگردیم به حدود یک دهه پیش که تعریفی از اقامتگاه بومگردی نداشتیم. یک پدیده نو وارد گردشگری شده بود و به خاطر مختصاتی که داشت مورد استقبال قرار گرفت. شما به عنوان یکی از آغازگران این حرکت، از رویکردی که منجر به شکلگیری این مسیر شد بگویید و اینکه این راه چطور پیش رفت و به کجا رسید؟
حدود یک و نیم دهه پیش با سختی و با وجود موانع بسیار، آییننامهها و ضوابطی طراحی کردیم، تا اقامتگاه بومگردی به عنوان یکی از تاسیسات قانونی گردشگری ثبت شود. طبیعی است که در روزهای ابتدایی اقامتگاه بومگردی اتفاق نامفهومی بود. فعالیت در این بخش هم برای کسانی که وارد آن شده بودند سخت و مبهم بود. رویکرد این بود که یک خانواده در یک خانه محلی زندگی می کند، و در کنار زندگی خود از گردشگران خارجی هم پذیرایی میکند. ماجرا به همین شکل بسیار بسیار ساده آغاز شد. به مرور ما که این کار را آغاز کرده بودیم در شهرهای مختلف یکدیگر را پیدا کردیم، از کاشان و جندق و … با هم ارتباط برقرار کردیم و اتفاقی به عنوان «خوشهسار بومگردی» در همان سالها رقم خورد. در ابتدا تعدادمان اندک بود و استقبال به خصوص از سوی گردشگران خارجی بسیار زیاد بود. چون در فضایی که بومگردیها ایجاد کرده بودند، میتوانستند کاملا با یک زندگی واقعی روستایی، ایرانی و محلی مواجه شوند. گردشگری هم بر اساس تجربه استوار است. به مرور در کتابهای بینالمللی اقامتگاههای ما معرفی شد. رسانههای دنیا از این اتفاق به عنوان یک اتفاق فوقالعاده برای گردشگران یاد کردند.
اتفاقات مثبت بسیاری در پی رونق اقامتگاههای بومگردی افتاد. مهاجرت معکوس یکی از تاثیرات مثبت اقامتگاههای بومگردی بود. ما یکی از نمادهای توسعه پایدار را بحث کسب و کارهای کوچک و خانههای بومگردی میدانیم. اتفاقی که در عرصه احیا و حفظ خانهها و بافتهای تاریخ افتاد بسیار اتفاق کمنظیری بود. بسیاری از مواردی مثل بزهکاری و اعتیاد و… که بافتهای تاریخی ما را در شهرهای مختلف به صورت جدی تهدید میکرد با رونق بومگردیها کماثر شد. ارزش خانههای تاریخی پیش از این اتفاق بر اساس زمین آنها تعیین میشد، اما بعد از این اتفاق خود بنا و معماری آن ارزش پیدا کرد. احیای آداب و رسوم و آیینها و سنتهای بومی و البته صنایع دستی یکی دیگر از آثار مثبت بومگردیها بود. احیای خوراک محلی و وارد شدن غذاهای محلی به منوی رستورانها هم از آثار رونق خانههای بومگردی بود.
طبیعی است که با مطرح شدن این فضاها، سیستم دولتی از ما مجوز فعالیت خواست. مجوز دادن و مجوز گرفتن و نظارت هایی که قرار بود بر کار ما صورت بگیرد، داستانهای مختلفی داشت و به مرور ما را درگیر رعایت دستورالعملها و چگونگی اخذ مجوز و اقدامات دیگر کرد. با توجه به استقبال زیادی هم که شد، تعداد اقامتگاههای بومگردی به مرور اضافه شد تا امروز که بر اساس آمار 2200 خانه بومگردی در سطح کشور داریم، 18 استان انجمن استانی دارند و تشکل مستقلی به نام جامعه حرفهای اقامتگاههای بومگردی کشور هم شکل گرفته است. اما تعداد قابل توجهی از دوستان ما نتوانستند با توجه به بحرانهای اخیر، کار را ادامه دهند و طبیعی است که تعدادی تعطیل شده و تعدادی هم در واقع فعالیتی ندارند.
شما که از نزدیک با چالشهای این حوزه از گردشگری در ارتباط بودید درباره حال این روزهای بومگردیها بگویید.
در کل بخش گردشگری در بحران کرونا اصلا دیده نشد. و به تبع آن کسب و کار کوچکی مثل اقامتگاهها و خانههای بومگردی هم دیده نشدند. متاسفانه در حال حاضر بومگردی حال و روز خوبی ندارد. مدیران ما باید بدانند که هر چه این تاسیسات قانونی را محدود کنند، فضا برای تاسیسات غیرقانونی و خانههای استیجاری و اقامتگاههای بدون مجوز و بدون نظارت فراهم میشود. این مراکز غیرقانونی، در تمام مدتی که فعالیت اقامتگاههای ما محدود بود، توانستند به کار خود ادامه دهند. این اتفاقی است که از نظر من نتیجه بیتدبیریهایی بود که ما در این مدت درگیر آن بودیم و هستیم. در حالی که به اعتقاد ما خانههای بومگردی در دوران کرونا میتوانست با یک نگاه و رویکرد درست یک فرصت بینظیر در دوران رکود گردشگری باشد. فرصت بسیار مطلوبی که میتوانستیم به عنوان یک نمونه موفق در سطح ملی و بینالمللی آن را عرضه کنیم. اما متاسفانه از این فرصت درست استفاده نشد.
بارها در جلسات مطرح کردیم که وقتی درباره شرایط کنترل شیوع ویروس میگویید، از حضور در فضای روباز، فاصلهگذاری اجتماعی و… میگویید، تمام این شاخصهها در خانههای بومگردی وجود دارد. این خانهها اغلب در بافتهای تاریخی شهری و روستایی قرار دارد. غیرمتمرکز است. روباز است. تعداد مهمانانی که در یک خانه بومگردی میتوانند حضور داشته باشند، بسیار اندک است و با کنترلهای بیشتر میتوانند پروتکلها را رعایت کنند. فرد به جای اینکه در خانه قرنطینه باشد و با تبعات این قرنطینه که افسردگی و مسائل دیگر است درگیر شود، به همراه خانواده خود در یک خانه محلی مدتی اقامت داشته باشد. ما پیشنهاد دادیم که مردم از خانههای خودشان به خانههای بومگردی سفر کنند به مدت یک هفته و ده روز و در خانههای بومگردی به تفریح و دورکاری بپردازند. آرامش را تجربه کنند. اما به این طرحها توجه نشد. این یک واقعیت است که ما گردشگر ورودی را از دست دادهایم. اگر بخواهیم در این حوزه به شرایط سه سال پیش برگردیم حداقل سه یا چهار سال دیگر زمان نیاز داریم. به همین دلیل باید تمام توانمان را روی گردشگری داخلی متمرکز کنیم. اگر این کار را نکنیم، کشورهای همسایه برنامهریزیهای خوبی دارند. قطعا گردشگر داخلی ما با این برنامهریزیها سفر خارج از کشور را به سفر داخلی ترجیح خواهد داد.
یکی از مهمترین چالشهای دو سال اخیر که موجب نگرانی هم شده، موضوع مهاجرت شغلی از بخش گردشگری است، شما در مورد اقامتگاههای بومگردی گزارشی در این زمینه دارید؟
در بخش بومگردی متاسفانه شاهد این هستیم که برخی افراد ملکها را می فروشند یا حتی برخی فروختند و مهاجرت کردند، برخی هم تغییر کاربری دادند. من در یک جلسهای به تغییر کاربری اشاره کردم، گفتند مگر اقامتگاه بومگردی محل زندگی فرد نبود؟ پس چرا میگویید تغییر کاربری؟ ببینید وقتی که کسی خانه خود را تبدیل به اقامتگاه کرده، باید به این موضوع دقت کرد که وقتی آن خانه فقط محل اقامت خانواده خودش بوده یک ملزوماتی برای زندگی داشته، اما وقتی این خانه را به عنوان اقامتگاه تجهیز کرده، اتاق اضافه کرده، وسیله خریداری کرده، تجهیزات را بیشتر کرده. این تجهیزات را حالا که هیچ راهی برای نجات ندارد میفروشد.
اینها همه از دست رفتن سرمایه است. در همه بخشهای گردشگری اینطور است. ما خیلی راحت میگوییم یک راهنمای گردشگری تغییر شغل داده است. یک راهنما سالیان سال زحمت کشیده و آموزش دیده تا راهنما شده، سرمایهگذاری صورت گرفته تا یک نیروی انسانی متخصص در این زمینه تربیت شود، به همین راحتی به از دست رفتن متخصصان این مشاغل نگاه نکنیم. در حوزه بومگردی هم همین اتفاق افتاده است. ما هر شب در گروههایی که فعالان این حوزه حضور دارند، مواردی داریم که مینویسند فلان خانه با این ظرفیت مهمان و این تجهیزات به فروش میرسد. البته ما تلاش می کنیم با حرفهای امیدوار کننده فضا را حفظ کنیم. اما طولانی شدن این رکود بسیاری از افراد را ناامید کرده است. ما از روز اول در جلسات میگفتیم شاید برای 5 ماه یا 6 ماه بتوان با مُسکنهای موقت از بحران عبور کرد، اما طولانیتر شدن بحران احتیاج به تدبیر و برنامهریزی دارد. بارها گفتیم اگر میخواهیم این سرمایهها را حفظ کنیم، یا باید تامین کنیم یا تدبیر. متاسفانه نه تامین کردند نه تدبیر. نهایت تدبیر امهال وامها بود که واقعا بخش اعظم آن انجام نشد. وامهایی که باری به دوش این اقامتگاهها گذاشت. شرایط ما هیچ تفاوتی با سال گذشته نکرده، تاکید میکنم هیچ تفاوتی. امهال وام بانکی یک اقامتگاه بومگردی یعنی اینکه کسی 50 میلیون وام گرفته، سیستم بانکی به دلیل کرونا اقساط وام او را دریافت نکند، و یک سال به او مهلت دهد. اما اتفاقی که افتاد این بود که وقتی به بانک مراجعه میکردیم، میگفتند سود وام 8 درصد بوده، اگر یک سال دیگر اقساط آنراپرداخت کنید، باید 18 درصد بهره وام را بپردازید. این چه حمایتی است؟ این چه نگاهی است که ما نسبت به مشاغل مولد داریم؟ مشاغلی که هم اشتغال ایجاد کردند، هم محیط زیست را حفظ کردند، هم جامعه محلی را احیا کردند و هم فرهنگ را معرفی کردند. در عین حال بیشترین تعداد گردشگر ورودی را جذب کردند و بهترین و زیباترین خاطرات و تجارب را برای او رقم زدند. مدیران ما فقط جلوی دوربین پز اقامتگاه بومگردی را دادند. در نمایشگاه گردشگری میآیند سراغ اقامتگاههای بومگردی که لباس محلی بپوشید و غذای محلی بدهید. آیا بومگردی فقط برای نمایش خوب است؟ ما کسب و کار کوچکی هستیم که توانایی محدودی داریم. بعضی از تاسیسات گردشگری طبیعی است که به خاطر توانمندی سرمایهای بالاتری که دارند تابآوری بیشتری دارند. اما خانههای بومگردی، کسب و کار خانوادگی و کوچک هستند که شکنندهاند، پس باید بیشتر حمایت شوند.
اشاره کردید به پیشنهاداتی که به مسئولان دولتی ارائه کردهاید و طبعا شنیده هم نشده و به کار هم بسته نشده، در شرایط موجود برای بهبود وضعیت در آینده چه راهکاری میشود ارائه داد؟
مسئله ما در برخی موارد مشکل در واژهشناسی است. باید از واژهشناسی شروع کنیم و به درستی واژهها را تعریف کنیم. ما دو واژه داریم: «مسافر» و «سفر» دو واژه دیگر هم داریم: «گردشگر» و «گردشگری» ما به عنوان تاسیسات گردشگری تاکیدمان بر گردشگری و گردشگر است. تفاوت گردشگر با مسافر چیست؟ گردشگر در طول سفر خود از خدمات ارائه شده در حلقه گردشگری استفاده میکند. گردشگر یک فضای اقامتی مجوزدار که جزو تاسیسات گردشگری است را برای اقامت خود انتخاب میکند. گردشگر برای بازدید از جاذبههای گردشگری یک منطقه سفر میکند. مسافر از این خدمات استفاده نمیکند. هدف او از سفر بازدید از جاذبهها نیست. پس لطفا جاده چالوس را نشان ندهید بگویید گردشگران در جاده چالوس به سفر رفتند. بخش اعظم کسانی که در این جاده هستند، مسافر هستند نه گردشگر. چرا که از هیچ کدام از خدمات حلقه گردشگری استفاده نمیکنند. هیچ خدمتی از تاسیسات گردشگری دریافت نمیکنند.
درباره راهکار که پرسیدید، دو ماه پیش از نوروز به مدیران گردشگری کشور گفتیم، به مردم بگویید باید تست منفی کرونا داشته باشند، که بتوانند به سفر بروند. با این تست منفی، اقامتگاهی را رزرو کنند و با وچری (تاییدیه رزرو اقامتگاه) که دریافت میکند از عوارضی و مراکزی که تردد را کنترل میکنند عبور کنند. در سوی دیگر وضعیت بهداشتی خدمات در اقامتگاهی که محل اقامت این گردشگران است، تحت نظارت کارشناسان قرار گیرد. در بهمن و اسفند این طرح را ارائه کردیم، گواهینامه ایمن برای اقامتگاهها صادر کردیم، دستورالعمل ابلاغ شد به اقامتگاهها و… 5 روز مانده به نوروز همه چیز را به هم زدند. نتیجه چه شد؟ همان جاده شلوغ بود. سفر صورت گرفت. اما درد ما این بود که هیچکدام از سفرهای نوروزی در حلقه خدمات گردشگری انجام نگرفت. بعد از نوروز هم که اعلام شد وارد پیک چندم شدیم. گویا ما میخواهیم دائم در پیک باشیم.
البته به این موضوع تاکید ویژه دارم که این حرفها و طرحهایی که ما ارائه کردیم به منزله چشمپوشی از فوت هموطنانمان نیست. فکر نکنید نفس ما از جای گرم بلند میشود. بخشی از عزیزانی که بر اثر کرونا فوت میکنند اقوام و دوستان ما هستند. حرف ما این است که جریان گردشگری با رعایت پروتکلهای بهداشتی و با نظارت درست و دقیق جریان پیدا کند. سفر بیضابطه با گردشگری متفاوت است.
تعداد معدود مهمانانی که ما در این مدت داشتیم، کسانی بودند که به ما سر زدند، ما شاهد بودیم که چقدر با دقت پروتکلها را رعایت میکردند. ما حوله و ملحفه میدادیم اما میدیدم مسافر خودش هم وسایل مورد نیاز را آورده است تا با اطمینان بیشتری بتواند سفر کند. باید همین جا از مهمانان اندکی که در این مدت اقامتگاههای بومگردی را تنها نگذاشتند تشکر کنیم، هم به دلیل احساس مسئولیتی که در رعایت پروتکلها داشتند و هم برای حمایتی که در حد توان از ما داشتند.
نکته دیگر این است که اغلب خانههای بومگردی، مشاغل خانوادگی هستند، صاحب این اقامتگاه بیش و پیش از هر چیز برای حفظ سلامت خانواده خود در رعایت پروتکلها دقت خواهد کرد. این مورد هم میتواند یکی از مواردی باشد که ایمنی اقامتگاهها را تضمین میکند.
از تعطیلی برخی اقامتگاهها گفتید، به عنوان نماینده این صنف بفرمایید خواسته فعالان این حوزه در این شرایط از مدیران حوزه گردشگری چیست؟
یکی از دردناکترین تجارب ما در این دو سال بازدیدهایی بود که از اقامتگاههای بومگردی خاک گرفته داشتیم. اقامتگاه بومگردی که مشخص بود مدتهاست درِ اتاقهایش باز نشده است. این خیلی رنج بزرگی بود. هیچ کاری هم نمیتوانستیم برای این وضعیت انجام دهیم. مسئولیتی که در آن دست و پای آدم بسته باشد و نتواند کاری کند رنج آورترین مسئولیت است. ما در طول این یک سال و نیم به عنوان اعضای هیئت مدیره جامعه اقامتگاههای بومگردی از این رنج بسیار آزرده شدیم. میرفتیم در جلسات حرفمان را میزدیم، اما میدانستیم که همان موقع که داریم حرف میزنیم هم صدایمان شنیده نمیشود و تلاشمان تاثیری ندارد. در بازدیدهایی که از اقامتگاهها داشتیم همکار ما، مدیر اقامتگاه به ما لبخند میزد، مهمان نوازی میکرد، اما میدیدیم که برای حضور ما خاک میز را پاک میکند، برای ما سماور را آب میکند که چای آماده کند، و این خیلی رنج عجیبی را برای ما داشت. این رکود در خانههایی که همیشه پر از زندگی بودند دردناک بود. اضافه بر رنجی که دوستانمان از تعطیلی این اقامتگاهها داشتند ما این رنج مضاعف را هم داشتیم که شاهد این صحنهها باشیم.
ما از مدیران توقع دو نوع برنامهریزی داریم. برنامهریزی کوتاه مدت و دیگری برنامهریزی بلند مدت. ما در حال حاضر به دلیل شرایط بحرانی که داریم میخواهیم برای رفع این بحران در کوتاه مدت فکری کنند. چون اگر این اتفاق نیفتد ما این نفسی را هم که گاهی میآید از دست میدهیم. به گونهای نکنند که نوشدارو شود، که اگر نوشدارو شود دیگر تاثیری ندارد. البته این نکته را هم فراموش نکنید که ما پیش از کرونا هم گردشگری چندان شکوفایی نداشتیم. گاهی بعضی دوستان جوری صحبت میکنند که گویی قبل از کرونا همه چیز گردشگری به جا بود. گردشگری پیش از کرونا در ایران یک اندک حرکتی داشت که بعد از کرونا آن اندک حرکت هم متوقف شد. این به آن معنا نیست که پیش از کرونا ما برنامهریزی داشتیم. نه! پیش از کرونا هم ما برنامهریزی نداشتیم. اما کار به هر ترتیبی بود پیش میرفت. در این میان اتفاقی مثل برجام باعث شد یک تحولی در عرصه گردشگری خارجی ما رخ دهد، که یک فرصت فوقالعاده برای گردشگری ما بود. اما در موضوع برنامهریزی مشکل امروز و دیروز نیست.
خوب است حرف آخر درباره روز جهانی گردشگری باشد.
بعد از اینهمه حرفهای تلخ روز جهانی گردشگری را که به هر شکل آغاز سال نوی گردشگری محسوب میشود، به همه همکارانم مخصوصا همکاران حوزه بومگردی تبریک میگویم و از صمیم قلب امیدوارم سال بهتری در پیش داشته باشیم و خدا ما را همراهی کند و برنامهریزیهایی که صورت میگیرد در جهت بهبود شرایط باشد و با امیدی که داریم سال خوبی در حوزه گردشگری در پیش روی همه ما باشد.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
دیپلماسی گردوغبار در تعلیق
طوفان عراق، منشأ گرد و غبار امروز خوزستان
گرد و غبار اهواز را درنوردید
۷۰ هکتار از زمینهای کشاورزی از سوی مجری میدان نفتی سهراب خریداری شده است
حراج هور
رئیس مرکز ملی پیشبینی سازمان هواشناسی: هیچ دادهای از اثر بارورسازی ابرها بر بارش باران وجود ندارد
افسانۀ بارورسازی
امدادرسانی به مناطق سیلزده ادامه دارد، اما مردم میگویند کافی نیست
آب کپرهای «زرآباد» را برد
فعالان محیطزیست در «دادگاه بین آمریکایی» از تأثیر تغییراقلیم بر زندگی مردم میگویند
صدای ما را بشنوید
طالبان بند کمالخان را اصلاح نکرد
حقابهٔ ایران به «شورهزار» رفت
ساخت غیرقانونی آغل در «خوشییلاق» شاهرود، تبدیل به چالش مهم مدیریت این پناهگاه حیاتوحش شده است
مناقشه برسر «دشت زردابه»
مرکز پژوهشهای مجلس گزارشی از شاخصهای کلان آب در سهماههٔ سوم سال گذشته ارائه داد
اعتبارات سرگردانِ آب
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید