پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | اقلیم علیه «خزر»

اقلیم علیه «خزر»

رئیس سابق مرکز مطالعات دریای خزر می‌گوید نرسیدن آب ولگا به خزر علیه اقتصاد روسیه است و آنچه نوسان خزر را تشدید کرده تغییر اقلیم است





۲۰ مرداد ۱۴۰۲، ۲۱:۱۹

نگرانی از کاهش سطح تراز آب دریای خزر هرروز بیشتر می شود. اتفاقی که علاوه‌بر از بین بردن اکوسیستم این محدوده، اقتصاد سه استان شمالی را به‌شدت تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد و از آن سو خطر ایجاد کانون‌های ریزگردی و همچنین تصرف اراضی بستر دریا را که خشک شده است، زیاد می‌کند: موضوع این است که اگر خزر نباشد، زندگی برای حاشیه‌نشینانش سخت یا حتی در بلندمدت غیرممکن می‌شود. اما آنچه شاید جای امیدواری داشته باشد، این است که این عقب‌نشینی بخشی از رفتار نوسانی دریاست؛ نوسانی که گویی حالا با شدت بیشتری انجام می‌شود. این سرعت، گویا مشخص کردن دلایل این شتاب را هم دشوار کرده است. برخی آن را تغییراقلیم نسبت می‌دهند و برخی هم نرسیدن حقابهٔ بزرگترین دریاچهٔ آب شیرین دنیا. وقتی هم که نام روسیه به میان می‌آید به نظر می‌رسد هر کاری قابل انجام می‌شود، حتی قطع آب «ولگا» شریان اصلی و حیاتی خزر.

 

چند روز قبل بود که رسانه‌های کشور خبری به‌نقل از رئیس سازمان حفاظت محیط زیست کشور در مورد بستن آب ولگا به روی خزر از سوی روسیه، منتشر کردند که برخی نمایندگان مجلس اسلامی نیز آن را تأیید و تکرار کرده بودند. بلافاصله موضوع به بحث و گفت‌وگو گذاشته شد و همزمان برخی کارشناسان عنوان کردند که گرمایش زمین و احتمال خروج اراضی منجمد روسیه و تلاش دولت این کشور برای بهره‌برداری از آنها، می‌تواند دلیلی باشد تا روسیه آب ولگا را به روی خزر ببند. خزری که به‌ویژه طی چند سال اخیر با کاهش سالیانهٔ 30 سانتی‌متر سطح تراز آب روبه‌رو شده است. اما رئیس سابق مرکز ملی مطالعات خزر می‌گوید این ادعا با کمک تکنولوژی سنجش از راه دور قابل ارزیابی است و به‌شکل اولی، دریاچهٔ کوچک شمالی ما نیازهای مبرم دیگری دارد که باید پایش و سنجش شود.
«همایون خوشروان» در مورد آنچه طی یک قرن گذشته بر خزر گذشته است، توضیح می‌دهد که دریای خزر طی سال 1930 میلادی تا حال حاضر رفتار نوسانی کاملاً متفاوتی داشته است و آنچه که در مورد نوسانات آب دریای خزر حائز اهمیت است، روند نواسانات نیست بلکه شتاب نوسانات است: «اگر به‌سرعت نوسانات با گذر زمان دقت کنیم (شتاب نوسانات) سرعت نوسان در سال‌های مختلف، از 1930 تا حال حاضر رقم‌های متفاوتی بوده است. از 1930 تا 1950 ما سرعت بسیار فزاینده‌ای را در کاهش سطح تراز آب خزر داشتیم. تقریباً طی این 20 سال دریای خزر نزدیک به دو متر کاهش سطح تراز داشت. در این بازهٔ زمانی عوامل اقلیمی و ساخت‌وسازهایی که روس‌ها بر رودخانه‌های شمالی دریای خزر شروع کردند و توأمانِ عوامل آنتروپوژنیک باعث شد که سطح تراز آب خزر به‌شدت کاهش پیدا کند.»

باید ریتم نوسانات فصلی خزر که معمولاً بین 30 تا 50 سانتی‌متر است، کنترل شود تا بدانیم که در حال حاضر افزایش پیدا کرده یا کاهش پیدا کرده است

بازگشت به روند طبیعی
به گفتهٔ او از 1950 تا 1978 سطح تراز آب خزر تقریباً به میزان یک متر کاهش پیدا می‌کند. یعنی طی بیست‌سالهٔ دوم سرعت نوسانات کاهش ما تقریباً نصف می‌شود: «از نظر تغییرات در محدودهٔ خزر، در این دورهٔ زمانی سدها ساخته شده‌اند و آبگیری سدها تمام شده است. خروجی آب به‌سمت دریای خزر در حال طی کردن روند طبیعی خودش است. علاوه‌بر اینکه همزمان روند آب‌وهوایی با توجه به کاهش نزولات جوی تأثیرات خود را به‌ویژه بر حوزهٔ آبریز رودخانهٔ ولگا اعمال می‌کند. اگر به سال 1978 تا 1995 برگردیم می‌بینیم دریای خزر به‌طور متوسط حدود 14 سانتی‌متر در سال دچار افزایش سطح تراز آب شده است. این عدد نیز به ریزش‌های جوی، میزان رطوبت بر حوضهٔ آبریز رودخانهٔ ولگا بستگی داشته‌است. از 1995 تا حال حاضر چند دورهٔ نوسانی با شتاب مختلف را تجربه کرده‌ایم که می‌توانیم آن را طبقه‌بندی کنیم. از 1395 تا سال 2005 می‌توان گفت که تقریباً شتاب ما به‌صورت نمودار خطی بوده است و چندان تغییرات محسوسی به‌شکلی که خودش را به‌صورت کاهنده با سرعت بالا نشان دهد، نداشتیم. اینجا نقطه‌ای است که می‌توانیم بگوییم بالانس و تعادل در بیلان آبی دریای خزر برقرار بود.»
شروع دوبارهٔ روند کاهشی
براساس آنچه خوشروان توضیح می‌دهد از سال 2005 تا 2010 شدت شتاب کاهش سطح تراز آب خزر افزایش پیدا کرده است. بین سال‌های 2010 تا 2017 باز شتاب خطی به‌صورت مستقیم برقرار شده و دوباره از 2017 به بعد سرعت شتاب نوسانات آب دریای خزر به‌شدت افزایش پیدا کرده است. یعنی از سال 1995 تا 2019، طی 24 سال، سرعت متوسط کاهش سطح تراز آب خزر تقریباً 6.25 سانتی‌متر در سال بوده است اما از سال 2017 به‌تدریج سالانه بین 10 تا 15 سانتی‌متر و 15 تا 20 و 20 تا 25 سانتی‌متر و اخیراً هم مطابق گزارش‌های ارائه‌شده 30 سانتی‌متر در سال و طی دو سال اخیر کاهش تراز آب دریای خزر را شاهد بودیم. «شتاب نوسانی کاهش سطح تراز آب دریای خزر به‌شدت افزایش پیدا کرده است. این سؤال مطرح می‌شود که طی چند سال اخیر چه اتفاقی در حوضهٔ دریای خزر رخ داده است که این شتاب به‌شدت افزایش پیدا کرده است. برای پاسخ به این سؤال می‌توانیم نگاهی هم به دریاچه ارومیه بیندازیم. دریاچه ارومیه درحقیقت مدل کوچک و زندهٔ دریای خزر است. زمانی که سطح تراز آب در دریای خزر در سال 1978 شروع به افزایش می‌کند، دقیقاً همزمان با وقتی است که دریاچه ارومیه هم افزایش سطح تراز آب داشته است و کاهش هر دو هم‌زمان اتفاق می‌افتد. این دو دریاچه کاملاً با هم تطابق هیدرولوژیکی دارند.»

پیچیدگی مدیریت چالش آب دریای خزر در کشور ایران را در فقدان و کمبود اطلاعات مدون و منظم پیرامون ‏دریای خزر و رفتار نوسانی آن است

به گفته این پژوهشگر شتاب نوسانات سالانهٔ دریای خزر بسیار افزایش پیدا کرده است: «مهمترین عامل آن آب‌وهوایی است و این تغییر ناشی از افزایش درجه حرارت بر حوضهٔ آبریز خزر، کاهش نزولات جوی و کاهش دبی رودخانهٔ ولگاست.»
خشکی خزر علیه روسیه
او تأمین نشدن حقابهٔ خزر به‌ویژه در حد مایل به صفر از سوی روسیه را گمانی غیرکارشناسی می‌پندارد: «این مسئله که روس‌ها حقابهٔ خزر را تأمین نمی‌کنند، با توجه به تکنولوژی سنجش از راه دور کاملاً قابل رصد است و اگر این ادعا درست باشد، می‌توانیم آن را با شواهد سنجش از راه دور ثابت کنیم. اما به این نکته نیز دقت کنیم که روس‌ها طی سال‌های 1950 تا 1970 هر آن تأسیسات آبی که نیاز داشتند، بر رودخانه‌های شمالی خزر احداث کردند. یعنی روس‌ها تمام حوضه‌های آبریز را از آن زمان مدیریت کرده‌اند و اکنون نیاز به احداث سد جدید ندارند. نکتهٔ جالب توجه دیگر این است که اگر روس‌ها بخواهند با محدودکردن حقابهٔ خزر چنین اثر ماندگاری بر خزر ایجاد کند، نخستین کشوری که بیشترین ضرر را خواهد کرد و بیشترین ریسک آسیب‌پذیری به او تحمیل خواهد شد، خود روسیه است. فراموش نکنیم که روسیه دلتایی به طول 120 و عرض 200 کیلومتر دارد که متشکل از زیستگاه‌های بسیار مهمی است و همین‌طور آبراههٔ بین‌المللی «ولگا-دن»، شهرهای بندری مانند آستاراخان در کنارش واقع شده است و جمعیت کثیری در کنار این دلتا زندگی می‌کنند. اگر به هر دلیلی آب رودخانهٔ ولگا به این دلتا نرسد، خسارت‌های اقتصادی‌ای که بر اثر از بین رفتن کارکردهای محیط زیستی در تالاب‌های این محدوده و در این محیط زیست بسیار غنی رخ خواهد داد، ضرر بسیار بزرگی را به صنعت صیادی، تجاری و حمل‌ونقل آن وارد می‌کند که غیرقابل جبران است. بنابراین، تمام تلاش روسیه این است که تعادل اکولوژیکی را در ولگا برقرار کند. پیرو همین موضوع لایروبی کردن ولگا هم یکی از دستورالعمل‌هایی است که آن را به‌طور سالانه انجام می‌دهد. من فکر می‌کنم این حرف که روس‌ها ولگا را بسته‌اند، حرفی غیرکارشناسی است که مستند به داده‌ای نیست.»
پایش خزر ضروری است
خوشروان بر این باور است که آن چیزی که برای ردیابی تغییر اقلیم در حوضهٔ آبریز دریای خزر حائز اهمیت است، موضوع کنترل فصلی سطح تراز آب دریای خزر است: «ما باید ریتم نوسانات فصلی خزر که معمولاً بین 30 تا 50 سانتیمتر است را کنترل کنیم تا بدانیم که در حال حاضر افزایش پیدا کرده، یا کاهش پیدا کرده است. دوم نوسانات سالیانه‌ای که می‌دانیم طی سال‌های اخیر به‌شدت در حال افزایش است، باید رصد شود که آیا میزان بارندگی، میزان دبی رودخانه ولگا، سایر رودخانه‌ها و میزان تبخیر در حوضه از لحاظ آماری با این رقم همخوانی دارد، یا ندارد. این‌ها مهم‌ترین مواردی است که نیاز به مطالعه دارد.»
به گفتهٔ خوشروان مرجع اعلام رسمی در مورد مسائل آب دریای خزر در کشور و مطابق مصوبهٔ مجلس شورای اسلامی «مرکز مطالعات و تحقیقات ملی دریای خزر» است و هر داده برای اعلام رسمی باید به تأیید این نهاد برسد: «کشور در این زمینه یک متولی دارد و آن هم مرکز ملی مطالعات خزر است. خصوصاً مسائل مرتبط با نوسانات سطح دریای خزر که فقط این نهاد به‌طور جدی بر آن کار می‌کند. بنابراین، باید تلاش شود چالش‌های خزر به‌شکل واقعی دیده و سنجیده و برای آن راه حل اندیشیده شود.»
مرکز ملی خزر چه می‌گوید؟
طی دههٔ شصت هجری شمسی هنگامی‌که با افزایش سطح آب دریای خزر، سواحل به زیر آب‌ می‌رفت و تأسیسات و اماکن ساحلی تخریب می‌شدند، سؤالاتی نظیر علل افزایش سطح آب دریای خزر و راه‌های پیشگیری از آن مهمترین مسائلی بودند که مطرح می‌شدند و نهایتاً از سوی دولت پاسخ به این سؤالات و تعیین راهکارهای موردنیاز به عهدهٔ وزارت نیرو گذاشته شد.
موضوع شناخت دریای خزر از یکسو همراه با پیچیدگی‌های خاص خود است و از سوی دیگر به‌دلیل کمبود و فقدان اطلاعات، مطالعات موردی و مقطعی نمی‌توانست کارساز باشد، از همین رو نیاز به تشکیلاتی که بتواند با اتخاذ راهکارهای اصولی و سازمان‌دهی نیروی انسانی متخصص، بستر لازم را برای شناخت این منبع آبی فراهم آورد، در وزارت نیرو احساس شد. بنابراین، در آبان‌ماه سال ۱۳۷۱ مرکز مطالعات و تحقیقات منابع آب دریای خزر در مرکز استان مازندران تأسیس و اساسنامهٔ آن به تأیید معاونت امور آب و مدیران ارشد ستاد آب وزارت نیرو و مدیران عامل آب‌های منطقه‌ای استان‌های ساحلی رسید.
به‌دلیل اینکه مسائل دریای خزر همچنان در سطح ملی و منطقه‌ای بازتاب‌های گسترده داشته است، در سال ۱۳۷۴ مجلس شورای اسلامی، وزارت نیرو را ملزم به تشکیل مرکز مطالعات و تحقیقات خزر با همکاری فدراسیون روسیه کرد که نشان‌دهندهٔ اهمیت پژوهش پیرامون این دریا از نگاه نمایندگان محترم مردم بوده است.
این مرکز نیز تأیید می‌کند که تغییرات و نوسانات دریای خزر بیشترین آسیب در میان کشورهای حوزهٔ خزر به دو کشور روسیه و ایران تحمیل می‌کند. براساس آنچه این مرکز مطالعاتی بر وب‌سایت خود منتشر کرده است، طی 30 سال گذشته و پس از دوران پیشروی آب، فقط در موضوع فرسایش و تخریب اراضی ساحلی،‌ خسارات فراوان (حدود ۱۵ ‏میلیارد دلار) به کشورهای حاشیهٔ دریای خزر و عمدتاً ایران و روسیه وارد کرده است.
وب‌سایت این نهاد که مواضع این مرکز را به‌عنوان متولی اصلی پایش خزر نمایندگی می‌کند، پیچیدگی مدیریت چالش آب دریای خزر در کشور ایران را در فقدان و کمبود اطلاعات مدون و منظم پیرامون ‏دریای خزر و رفتار نوسانی آن عنوان کرده است.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر