پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | روز جهانی مقابله با بیابان و وظایف ما

از نخستین سالی که این روز گرامی داشته شد، یعنی ۱۷ ژوئن ۱۹۹۴، تا امروز دست‌کم ۶۰۰ میلیون هکتار از وسعت رویشگاه‌های جنگلی جهان کاسته شده و بر قلمروی مناطق متأثر از بیابان‌زایی، بیش از یک میلیارد هکتار افزوده شده است

روز جهانی مقابله با بیابان و وظایف ما

در ایران هم به نسبت سال ۱۳۷۳، به نظر می‌رسد از شرایطی رویایی به جهنمی واقعی قدم نهاده‌ایم





روز جهانی مقابله با بیابان و وظایف ما

۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰:۰۷

از نخستین سالی که این روز گرامی داشته شد، یعنی ۱۷ ژوئن ۱۹۹۴، تا امروز دست‌کم ۶۰۰ میلیون هکتار از وسعت رویشگاه‌های جنگلی جهان کاسته شده و بر قلمروی مناطق متأثر از بیابان‌زایی، بیش از یک میلیارد هکتار افزوده شده است. در ایران هم به نسبت سال ۱۳۷۳، به نظر می‌رسد از شرایطی رویایی به جهنمی واقعی قدم نهاده‌ایم.
راست آن است که در نخستین سال گرامیداشت روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی، شرایط دریاچه ارومیه آنقدر خوب بود که در دانشگاه تبریز همایشی را تدارک دیدند با هدف مهار بزرگتر شدن وسعت دریاچه ارومیه! گاوخونی، بختگان، مهارلو، پریشان، کافتر، شادگان، آلماگل، آلاگل، آجی‌گل، هامون، جازموریان، هورالعظیم و مهارلو هم روزگاری بسیار مطلوب را می‌‌گذراندند. درحالی‌که امروز جز خاطره‌ای غبارآلود و نمکی چیزی از اغلب آنها باقی نمانده است. افزون بر آن، در آن زمان، میزان تراز منفی آبخوان در کل کشور کمتر از بیست میلیارد مترمکعب بود، اما امروز از ۱۴۳ میلیارد مترمکعب هم گذشته است؛ یعنی ایرانیان در طول ۲۹ سال که از عمر روز جهانی مقابله با بیابان‌زایی می‌گذرد، دست‌کم ۱۲۳ میلیارد مترمکعب بر وخامت بدهکاری آبی خود افزوده و دو بار رکورد فرونشست زمین را در کل کره زمین به‌نام خود جابه‌جا کرده‌اند. همچنین، بیش از پنج هزار روستا متروکه و دومیلیون هکتار از وسعت رویشگاه‌های جنگلی کشور کاسته شده است.
چه اسناد و شواهد دلپذیری که نشان می‌دهد جهانیان و ایرانیان تا چه اندازه ابعاد خطر بیابان‌زایی را جدی گرفته و برای مهار این خطر، یعنی کنترل جریان‌های کاهندۀ کارایی سرزمین هم‌قسم شده‌اند.
اینک پرسش مهم این است که تا چه زمان می‌توان به برگزاری این مناسبت‌های نمادین و بی‌اثر ادامه داد و دلخوش به تغییراتی مثبت داشت که ظاهراً در هر خردادماه از آن دورتر هم می‌شویم؟
کافی است به مقایسۀ این دو نقشه که وضعیت رویشگاه‌های جنگلی جهان را از آغاز تمدن روم تا سال ۲۰۰۵ با هم سنجیده است، یپردازیم و در مفاهیم برآمده از آن دقت کنیم.
اینکه بیش از ۹۰ درصد از وسعت جنگل‌های طبیعی اروپا از دست رفته است و از مجموع یک و نیم میلیارد هکتار، جنگل طبیعی، فقط ۷۰۰ میلیون هکتار باقی مانده است. به‌ویژه به وضعیت ایران توجه کنید که در روزگارانی نه چندان دور، تمامی اطرافش به‌وسیلۀ رویشگاه‌های جنگلی شاداب احاطه شده بود! خبر هولناک‌تر آنکه از ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۱، متجاوز از ۴۳۷ میلیون هکتار دیگر از وسعت جنگل‌های جهان دچار پاکتراشی شده است!
آنهایی که نگارنده را در طول ۳۶ سال حضورش در صحنۀ طبیعت ایران می‌شناسند، می‌دانند که او همواره کوشیده مثبت بیندیشد و ضمن زنهار از عقوبت نابخردی‌ها با امید از درایت‌ها و راهکارها سخن گوید. الان هم در تلاشم که از این رویه عدول نکنم، هرچند هر سال که می‌گذرد، کار دشوارتر می‌شود!
به‌هرحال، اگر می‌خواهیم بیابان‌زایی را واقعاً مهار کنیم، باید جامعه جهانی به تعهدات خود در توافقنامه پاریس و شرم‌الشیخ گردن بنهیم و در ایران، برنامۀ اقدام ملی مقابله با بیابان‌زایی واقعاً اجرایی شود. باید حقابۀ محیط‌ زیست به میزان دست‌کم ۴۰درصد آب قابل استحصال سالانۀ کشور در اختیار تالاب‌ها و رودخانه‌ها قرار گیرد و وسعت رویشگاه‌های جنگلی ایران دوباره به ۲۰ میلیون هکتار در آغاز قرن گذشته بازگردد. شرط تحقق این اهداف هم رفتن به‌سمت اقتصادی است که آب‌محور نباشد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر