پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «موج بافی»، تجلی رنگ‌ها در زندگی

شغلی که فراموش شد

«موج بافی»، تجلی رنگ‌ها در زندگی

تعریف کاربری جدید می‌تواند امیدی برای زنده نگه‌داشتن موج‌بافی باشد





«موج بافی»، تجلی رنگ‌ها در زندگی

۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۰:۰۰

هویت و پیشینۀ هر منطقه، علاوه بر آداب و رسوم و نوع غذا و خوراکی‌ها در صنایع‌دستی آن منطقه نیز هویداست. درست مثل خطۀ غرب کشور و استان‌هایی مثل کرمانشاه و کردستان که هنرهای صنایع‌دستی منحصر به‌فردی دارند. رد پای هنر «موج‌بافی» را باید در دیار عشایر و کردها جست‌وجو کرد.

 

«موج‌بافی» هم برای خودش روزگار پر رونقی داشت؛ همین که در جهیزیه هر دختر خانمی که راهی خانه بخت می‌شد، حتماً سجاده‌ای یا رواندازی بوده که حاصل دست هنرمندان موج‌باف باشد، یعنی هنر موج‌بافی در هر خانه‌ای پیدا می‌شد. صحبت از روزگاران خیلی قدیم هم نیست. این رسم و رسوم تا همین نیم‌قرن پیش در همۀ خانه‌های اهالی غرب و جنوب کشور به چشم می‌خورد و حالا باید در سفره‌خانه‌ها یا نمایشگاه‌های صنایع‌دستی به‌دنبال آن گشت یا اسمش را شنید.
پیوند موج‌بافی با زندگی عشایر
پارچه‌های‌ دست‌بافی که بیشتر با طرح‌های چهارخانه‌ درشت و رنگارنگ و تمام و کمال از پشم گوسفند بافته می‌شود، گویای هنر موج‌بافی است. همان پارچه‌هایی در روانداز، روی کرسی، پتو، سجاده، پشتی، رختخواب و گاه برای چادر عشایر استفاده می‌شد. طرح‌های موج معمولاً برگرفته از همان اقلیم و محل است و به پر طاووسی، چهارخانه، سیاه‌‌ و سفید، تخت قرمز، شمشیری دولتی، حوض، دعا، محراب، چخماق، گل، کله کبکی، شانه، گنجشک، انگور (گل گله)، پروانه، بز کوهی، پرنده، قیچی، درخت و ماهی، ترنج‌دار گنبدی، برگ بیدی، چشم‌بلبلی (چشم‌خروسی)، بتروبند، دو کلکانه و خربزه‌ای (سیخی‌بافت) معروف است. این‌طور که پژوهش‌ها نشان می‌دهد موج‌بافی پیوند دیرینه با زندگی عشایر دارد و ازاین‌رو، در کرمانشاه، کردستان، لرستان، ایلام، چهارمحالوبختیاری، قزوین و استان‌های جنوبی رواج داشته است.

در کرمانشاه که یکی از خاستگاه‌های اصلی این هنر است، بارقه‌‌هایی از احیای این هنر بومی دیده می‌شود. دعوت از استادان پیشکسوت و برگزاری کارگاه‌های آموزشی موج‌بافی و ارائۀ تسهیلات به هنرجویان راهکارهایی است که معاون صنایع‌دستی اداره میراث‌فرهنگی کرمانشاه از آن خبر می‌دهد

حال ناخوش موج‌بافی
اگر بخواهیم صدای دلنشین دستگاه‌های سنتی موج‌بافی در کرمانشاه را بشنویم، مجبوریم به بازارهای قدیمی و منزوی این شهر سری بزنیم. بازار «چال‌حسن‌خان» و «فیض‌آباد» از معدود مکان‌هایی هستند که هنوز هم می‌شود چند استاد کهنه‌کار موج‌باف را در آنها پیدا کرد.
«محمدعلی کرمی» یکی از استادکاران هنر موج‌بافی در کرمانشاه است که از 15 سالگی کنار دشت پدر نشسته و موج‌بافی را یاد گرفته. حالا که 60 سال دارد، هنرش را تمام و کمال به دو فرزندش یاد داده و همواره چرخ زندگی‌اش را با موج‌بافی چرخانده. چندان دل خوشی از حال و روز این هنر رو به فراموشی در کرمانشاه و کردستان ندارد و علت را ماشینی‌شدن زندگی می‌داند.
او می‌گوید که دیگر کسی حوصله ندارد وقت بگذارد و پشم را به‌صورت سنتی بریسد. حق هم دارد. ضرباهنگ پر شتاب زندگی این وقت و حوصله را به از ما به یغما برده است. یادی از آن می‌کند که پارچۀ موج‌بافی یکی از مهم‌ترین وسایل زندگی یک خانواده محسوب می‌شد. کرسی را گرم نگه می‌داشت و گاهی هم پرده بود و از نفوذ سرمای سخت آن روزگار به خانه جلوگیری می‌کرد.

یک استاد موج‌بافی: یک تکه پارچۀ بافته‌شده به سبک موج‌بافی در ابعاد دو متر در دو متر حدود دو میلیون هزینه دارد. معمولاً افراد برای زیرانداز، روتختی و روپشتی پیش او می‌آیند و کار سفارش می‌دهند

او به «پیام ما» می‌گوید: «اصلاً نمی‌شود از نخ پشمی که توسط دستگاه ریسیده شده باشد، برای موج‌بافی استفاده کرد. در این صورت یک کار بی‌کیفیت می‌شود که اصلاً موج‌بافی نیست.»
یک تکه پارچۀ بافته‌شده به سبک موج‌بافی در ابعاد دو متر در دو متر به گفتۀ کرمی، حدود دو میلیون هزینه دارد. او که این روزها به‌عنوان یکی از استادان هنر موج‌بافی در کرمانشاه شناخته شده است، می‌گوید که معمولاً افراد برای زیرانداز، روتختی و روپشتی پیش او می‌آیند و کار سفارش می‌دهند.
موج‌بافان در کرمانشاه به تعداد انگشتان یک دست می‌رسد. افرادی که حالا مویی سپید کرده‌اند و اگر شانس با آن‌ها یار بوه باشد، این هنر را به فرزندان خود نیز آموزش داده‌اند. مابقی هنرمندان این رشته سال‌های اخیر تغییر شغل داده‌اند. برخی کلاً از هنرهای دستی خداحافظی کرده‌اند و برخی دیگر به رشته‌هایی رو آورده‌اند که منبع درآمدی هم برایشان باشد. «محمد علی کرمی» از استادان پیشکسوت مو‌ج‌بافی در کرمانشاه به «پیام ما» می‌گوید: «شاید باورتان نشود، ولی بیشتر موج‌بافانی که من از قدیم می‌شناختم حالا یا راننده شده‌اند یا کارگر.»
موج‌بافی و صادرات
موج‌باف‌ها حالا با ورود کالاهای چینی و اجناس خارجی اغلب بیکار شده‌اند و این هنر کهن رو به فراموشی است. پارچه‌های موج‌بافی خریداری ندارد و مخاطب ترجیح می‌دهد پارچه‌هایی با الیاف سبک نایلونی که رنگ آن چاپی است، بخرد. در کرمانشاه که یکی از خاستگاه‌های اصلی این هنر است، بارقه‌‌هایی از احیای این هنر بومی دیده می‌شود. دعوت از استادان پیشکسوت و برگزاری کارگاه‌های آموزشی موج‌بافی و ارائۀ تسهیلات به هنرجویان راهکارهایی است که معاون صنایع‌دستی ادارۀ میراث‌فرهنگی کرمانشاه از آن خبر می‌دهد. «امین کوگانی» به «پیام ما» می‌گوید: «شکل جدید استفاده از پارچه‌های موج‌بافی در روکش مبلمان است. این محصول هم مورد استقبال سفره‌خانه‌های سنتی و بوگردی‌هاست و هم در کشورهای عربی برای صادرات مخاطب دارد.» مسئولان میراث‌فرهنگی کرمانشاه در تلاش‌اند تا این هنر را با تغییر کاربری پارچه‌ها در مبلمان و دیگر لوازم تزئینی منزل پرمخاطب و زنده نگه دارند.
روش موج‌بافی
پشم مادۀ اصلی این دست‌بافته است و علت هم‌زیستی موج‌بافان و عشایر نیز همین مواد اولیه برای تهیه دست‌بافته‌هاست. یادگرفتن هنر موج‌بافی حدود شش‌ماه تا یک‌سال زمان می‌خواهد. مابقی را باید به کسب تجربه و ریزه‌کاری‌ها گذراند. شاید برایتان جالب باشد که یک تکه پارچۀ موج‌باف چطور شکل می‌گیرد. پارچۀ موج‌بافی بر روی دستگاه‌های بافندگی سنتی، دو وردی (قطعه‌ای از دستگاه بافندگی) و چهار وردی بافته می‌شود و دارای عرض متغیر، معمولاً ۶۰ تا ۸۰ سانتی‌متر است. وردها به‌وسیلۀ طناب و ابزارهایی به نام قرقره و سازهای کوچک و بزرگ به بالای دستگاه و از پایین به پدال‌هایی متصل است. با بالا و پایین رفتن پدال‌ها، تارها به دو دسته تقسیم و دهنۀ کار ایجاد می‌شود. در این حال با عبور ماکو، در وسط دهنه، پود گذاشته می‌شود. سپس با عوض کردن پاها، ورد دیگر را به حرکت درمی‌آورد و بافت پارچه انجام می‌شود. درصورتی‌که پود پارچه از چند رنگ تشکیل شده باشد، در مواقع لزوم از ماسوره‌های رنگارنگ استفاده می‌شود. همچنین دستگاه مجهز به شانه‌ای است که پود را در لابه‌لای تارها محکم می‌کند. نمرۀ شانه بستگی به تراکم نخ‌های تار، در عرض پارچه دارد.
در گذشته شانه‌ها از جنس نی بود، ولی امروزه نوع فلزی آن عمومیت بیشتری دارد. شانه در چهارچوبی از جنس چوب قرار می‌گیرد که به آن دفتین می‌گویند که توسط بازوهایی به بالای دستگاه متصل است که با حرکت نوسانی رفت و برگشت پودها را به لبه پارچه می‌زند و نخ‌های تار را از یکدیگر جدا می‌کند.
موج‌بافی ابزار دیگری هم می‌خواهد: ترکه‌های بلند چوبی برای ضربه‌زدن بر روی پشم؛ می‌زنند تا الیاف از هم دیگر جدا شوند. تشی هم ابزاری است از جنس چوب که دوک را می‌ریسد، دیگ‌ها و تیان‌های رنگرزی برای رنگ‌کردن پشم، میلۀ نئی که نخ پشم را دور آن می‌تابند و به‌جای ماسوره در ماکو استفاده می‌شود، و چووارچو که نخ‌های تار به آن بسته می‌شود.
ناگفته نماند که طرح موج‌ها معمولاً خانه‌خانه و به رنگ‌های قرمز و مشکی، زرد و مشکی و کرمی و سرمه‌ای بوده است.

 

نگاه همدلانه

نگاهی به تاریخچه و قدمت این هنر آن را به حدود چهار قرن پیش منتسب می‌کند. هنری با این قدمت و به درازای تاریخ صنایع‌دستی کشور این روزها به سختی نفس می‌کشد و اگر به داد آن نرسیم، به فراموشی سپرده می‌شود. نگاه همدلانه به هنرهای در معرض فراموشی از جمله موج‌بافی با معرفی این هنر، تهیه مستند، برپایی کارگاه‌های آموزشی و از همه مهمتر مطابق‌سازی آن با سلیقه و نیاز مخاطب امروزی و تولید محصولات متنوع‌تر موج‌بافی می‌تواند کارگشا باشد.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر