شبى که معاون و مدیر کل سیاسى امنیتى استاندارى کرمان در قبر خوابیدند!!؟
۱۳ بهمن ۱۳۹۴، ۲۰:۵۵
شبى که معاون و مدیر کل سیاسى امنیتى استاندارى کرمان در قبر خوابیدند!!؟
دکتر مظفر اسکندری زاده
حدود ساعت یازده و نیم شب بود که اقاى مرعشى معاون وقت سیاسى امنیتى استاندارى طبق قرار قبلى به خانه پدرى ما امد و من و حسین اقا برادر بزرگم مدیر کل سیاسى امنیتى وقت که اماده حرکت براى بازدید سرزده از پاسگاه هاى ژاندارمرى نوق، انار و کشکوئیه بودیم سفر کوتاه و به یاد ماندنى خود را از رفسنجان به سمت نوق اغاز کردیم.
پدر عزیز و دل نگرانم که به مانند همیشه از تند رویها وافراط و تفریط وعاقبت دو حسین نگران و در دعاهاى روزانه اش در کنار سایر عزیزانش با گفتن خدایا حسین و حسین را حفظ کن علاقه وافرش را به ان دو ابراز مى کرد. با توجه به سابقه سیاه هر دونفر در رانندگى از من خواستند هدایت اتومبیل را بعهده بگیرم.
از پاسگاه هاى نوق ، انار و کشکوئیه بازدید و دو پاسگاه را عملا خلع سلاح و پاسگاه انار را که در امادگى قابل تحسینى بود مورد تشویق قرار دادیم.
پس از بازدید خاطره انگیز از پاسگاه کشکوئیه و تماس با فرمانده ژاندارمرى استان براى اصلاح وضع موجود به سوى على اباد سادات ده پدرى حسین اقا و سادات گرانقدر مرعشى رفتیم و در استانه اذان صبح بر مزار رفتگان و بخصوص مرحوم اقا سید محمد تقى مرعشى پدر بزرگوار حسین اقا فاتحه خواندیم. پس از فاتحه خوانى، متوجه قبرى اماده شدیم که گویا براى مرده اى که قرار بود بزودى دفن شود کنده شده بود. دو حسین که ان روزها در اوج انقلابى گرى و در جو ان زمان در همه ابعاد حرف اول را مى زدند تصمیم گرفتند براى دل کندن از همه مادیات و یاد اخرت و…. به نوبت در قبر بخوابند و با خداى خود خلوت کنند!
شب عجیبى بود و سحرى فراموش نشدنى و اقدامى بیاد ماندنى تر از دو حسینى که هنوز امیدوارم یادشان نرود که خانه اخر ما همان قبر و جایگاه است و تا فرصت باقى است که امیدوارم صد و بیست ساله شوند به لطف خدا، همه امکانات بى نظیرى که در دو خیریه بزرگ استان کرمان و شرکتهاى اقمارى شان در اختیار و کنترل دارند خالصانه در جهت اهداف خیرى که خود پیشتاز ان بوده اند در استان محروم کرمان بکار گیرند و نگذارند شیاطین در کمین نشسته راهشان را عوض کنند.
ان شب هم نتوانستم حتى در فضاى ترسناک و عرفانى قبرستان دست از شوخى بر دارم و لحظاتى نقش نکیر و منکر را بازى و از هر دو سوالاتى به طنز کردم که امیدوارم مجبور نشوم اینبار و پس از حدود سى و پنج سال جدى تر از انچه تصورش را مى کنند بپرسم.
خدا عاقبت همه ما را ختم به خیر بگرداند.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید