پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | صدای شکستن استخوان‌ها

صدای شکستن استخوان‌ها





صدای شکستن استخوان‌ها

۸ خرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰

نمی‌دانم تا حالا وقتی که در حال خوردن غذایی لذیذ هستید، ناگهان صدای شکستن دندان و درد جانکاهش، را تجربه کرده‌اید یا خیر؟ در چنین مواقعی ابتدا دچار شوک ناشی از شکسته شدن دندان و بعد تکاپوی فوریت تسکین درد دندان می‌افتید. سراسیمه و ناراحت، از اینکه دندان نارفیق در میانه راه شما را زمین‌گیر کرده است. کمی که از درد دندان رها می‌شوید شروع به مرور خاطرات و مسائلی می‌کنید که تا پیش از آن برایتان هیچ اولویتی نداشته است. مسواک زدن و کشیدن نخ دندان! کارهایی به این سادگی که همیشه در میان هزار مشغولیت دیگر آن‌ها را فراموش کرده‌ایم. شکستن دندان معمولا باعث بروز چند رفتار موقت در ما می‌شود. یادمان می‌آید که مدت‌هاست این مرواریدهای زیبای دهان را فراموش کرده‌ایم، پس بسرعت در جستجوی دندان‌پزشک و درمان دندان شکسته می‌گردیم.

بعد که با هزینه‌های سنگین ترمیم و بازسازی روبرو می‌شویم، افسردگی و عذاب وجدان به سراغمان می‌آید و هزار قول و وعده به خود می‌دهیم که دیگر رسیدگی به دندان‌‌‌هایمان را از یاد نمی‌بریم، اگر چه بازهم همه این‌‌ها را فراموش می‌کنیم.
حکایت واکنش احساسی جامعه ایران در برابر حوادثی نظیر پلاسکو و متروپل از همین جنس است. در میانه یک زندگی روزمره و در حالی که همه چیز آرام بنظر می‌رسد ناگهان، خبری همه روان ما را بهم می‌ریزد و یادمان می‌آورد که چقدر بی‌توجه به همه استانداردها و اصولی بوده‌ایم که ساده‌اند ولی ما به آن‌ها بی‌توجه بوده‌ایم. متاسفانه مطمئن هستم که این درد و رنج همچنان و خیلی نزدیک بازهم جایی دیگر ما را برخواهد آشفت. نه اینکه الزاما منتظر ریزش ساختمان و مرگ هموطنان هستم. بلکه بیشتر در انتظار شنیدن صدای شکستن استخوان‌های کالبد اجتماعی که عفونت به سرتاسر آن سرایت کرده است.
کالبد یک اجتماع را 4 رکن تشکیل می دهند. ارکانی که صدها سال جامعه انسانی برای به رسمیت شناختن آن‌ها تلاش کرده است و اکنون در کشور ما، انکار می‌شوند. یکی از این ارکان‌ رسانه‌ها هستند. در نظام‌های مدرن برای جلوگیری از بروز عفونت در درون جامعه ما باید دو کار ساده را انجام دهیم. درست مثل مسواک کردن و نخ کشیدن به دندان. این کارها اصلاح نظام رسانه و دادن آزادی به آنان برای نمایش هر ایراد و تخلف و کمبودی است و دیگر آن که باید نظام وکالت و قضا را بسامان کنیم. با راه‌اندازی و سالم سازی این دو، هر عفونت، فساد، نابرابری و ظلمی آشکار می‌شود و دیگر نیازی به داغ و درفش برای تسکین درد نیست.
اگر ما رسانه‌های آزاد و مستقل داشتیم، از همان ابتدا مانع از بروز فساد در سیستم ساخت و ساز یک برج یا زمین‌خواری یا رانت یا هر درد و مرضی می‌شدیم. اگر این قدر نظام وکالت ما وابسته پول و چرخه بی‌‌خاصیت دادگاه و قوانین ناتوان در برابر رانت و سفارش نبود، هیچ وقت نباید صدای شیون مردم عزادار را می‌شنیدیم.
باور کنید اگر مدیران کشور، صدای آرام و مستدل رسانه‌های رسمی و متین کشور را تحمل کنند و برای شنیدن پند و اندرز آنان وقت بگذارند، نیازی نخواهد بود فریاد مردم معترض در خیابان‌ها و شب‌‌نامه‌های شبکه های اجتماعی را بشنوند و دست به داغ و درفش ببرند تا این صداها را ساکت کنند.
یادتان باشد، هشدار داده‌ام که با این تنگ نظری و تیشه به ریشه رسانه‌ها زدن، هر لحظه باید منتظر شکستن استخوان جدیدی باشید، اما همه دردهای این شکستن‌ها مانند درد دندان با یک تزریق ساکت نمی‌شود. نگویید که نگفتم. گوش کنید، صدای ریزش متروپل تنها صدای ترک برداشتن یک استخوان بود.

 

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *