«عزیز اصلی» پیشکسوت جنگلداری و رئیس اسبق دانشکده منابعطبیعی دانشگاه تهران درگذشت
جامعۀ جنگلبانی ایران در سوگ
او برای دههها هم در میدان عمل بود و هم در عرصۀ دانش و پژوهش فعالیت کرد
![جامعۀ جنگلبانی ایران در سوگ](https://payamema.ir/pubfiles/2023/06/4-7.jpg)
۱۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰:۰۰
جنگلهای ایران وضعیت مناسب ندارند. این گزاره بدان معنا نیست که برای حفاظت از آنها پژوهشی انجام نشده و یا اقدامی صورت نگرفته است. برای دههها اساتید، کارشناسان و مسئولانی بوده و هستند که تلاش کردهاند به قدر وسع خویش وضعیت عرصههای طبیعی ایران را بهبود بخشند. «عزیز اصلی» یکی از این اساتید دانشگاه است که در سن 96 سالگی پس از دههها تلاش و پژوهش دربارۀ جنگلهای ایران، در فرانسه درگذشت. او برای دههها هم در میدان عمل بود و هم در عرصۀ دانش و پژوهش فعالیت کرد. همچون دیگرانی که قصد خدمت به میهن دارند، نامرادیهای فراوان دید اما دست از کار نکشید و درنهایت با کارنامهای پربار دوستان خویش را تنها گذاشت. به بهانۀ درگذشت او تلاش کردیم در پروندهای دیدگاههای کارشناسان و اساتید پیشکسوت و نسل جدید استادان این حوزه را دربارۀ فعالیتهای عزیز اصلی مرور کنیم. یادشان گرامی
| مظفر شیروانی |
|مشاور بینالمللی جنگل و محیط زیست |
وظیفۀ اصلی خود را خدمت به دانشجو میدانست
دانشکده منابعطبیعی کرج را میتوان یکی از قدیمیترین دانشکدههای دانشگاه تهران به حساب آورد. این دانشکده اولین و بزرگترین مرکز آموزش عالی منابعطبیعی ایران است که در سال ۱۳۴۵ با نام دانشکده جنگل تأسیس شد و از سال ۱۳۵۱ به دانشکده منابعطبیعی تغییر نام داد. در طی گذشت زمان افراد سرشناس زیادی مانند دکتر «کریم ساعی»، دکتر «حجازی» و سایرین بهعنوان مسئولان این دانشکده رسالت احیا و توسعۀ منابع طبیعی کشور را بهعهده داشتند. خدمات ارزندۀ این مسئولان نقش بسیار ارزندهای در پیشبرد اهداف منابعطبیعی کشور و شناساندن اهمیت آنها در زمینههای مختلف بومشناسی، اقتصادی و اجتماعی داشته است. یکی از افراد برجسته و شخصیت خودساختهای که تا آخرین روزهای دولت پهلوی بهعنوان رئیس این دانشکده نقش مهمی در ارتقای سطح دانش گستردۀ جنگلداری ایفا کرد، دکتر عزیز اصلی است. شخصیت بارز ایشان در پرورش روح کنجکاوی و علاقمندی دانشجویان به شناخت بیشتر علوم گستردۀ جنگلداری از نکات بارز فعالیتهای او در تمام دورۀ خدمتشان بود. هرگز به خاطر ندارم که بهعنوان نمایندۀ دانشجویان مدت زمان زیادی پشت در اتاق او منتظر مانده باشم. او وظیفۀ اصلی خود را در درجۀ نخست خدمت به دانشجو میدانست و به این منظور همیشه هم در اتاق او بر روی هر دانشجویی باز بود. در سالهایی که دانشجوی دانشکده منابعطبیعی کرج بودم، در دانشکدههای کشاورزی و منابعطبیعی رسم بر این بود که اولینروز برفی سال دانشجویان برفهای گلولهشده را بهسمت استادان پرتاب میکردند. آن زمان آقای دکتر عزیز اصلی رئیس دانشکده منابعطبیعی بود و میخواست از صحن جلوی دانشکده وارد دانشکده شود که با گلولههای برفی دانشجویان که از هر سو بهسمت او پرت میشدند، مواجه شد. او بعد از لحظهای، با خونسردی ایستاد و درحالیکه برفها را از روی سروصورت و لباسهایش میتکاند، به آرامی گفت این صحیح نیست که 10 نفر به یک نفر حمله کنند. سپس بهسمت من آمد و گفت بیا با هم کشتی بگیریم جوان (آن زمان من جوان قد بلند و لاغری بودم و او یک آدم نسبتاً قوی که قبلاً هم کشتیگیر بود). بچهها هورا کشیدند، اقای اصلی یقه من را گرفته بود و ولکن معامله نبود، درگیری با تبلیغ شدید دانشجوها به اوج خودش رسیده بود که او ناگهان و یکباره زیر پاهای من رفت و من خاک شدم.
داستان به همینجا ختم شد و من بازنده و ایشان برنده اعلام شدند. آن زمان اوج فعالیت ساواک بود و همه منتظر بودند امروز و فردا من هم بهدلیل درگیری با رئیس دانشکده دستگیر و روانۀ زندان شوم. یکی دو سالی از ماجرای کشتیگرفتن گذشت تا اینکه چند روز پس از فارغالتحصیلشدن جلوی در دانشکده ایستاده بودم که به تهران بروم. آقای دکتر اصلی که داشت به تهران میرفت اتومبیل خودش را مقابل من نگه داشت و من را هم سوار کرد. در طول راه از من پرسید خوب بگو ببینم حالا کجا میخواهی استخدام شوی؟ (آن زمان تقاضا برای فارغالتحصیلان جنگل خیلی زیاد و تعداد ما فارغالتحصیلان خیلی کم بود. بنابراین، مشکل کار پیداکردن وجود نداشت). من در جواب به او گفتم «شما چهار سال من را اینجا سرگردان کردهاید، در کشتی هم من را زمین زدهاید، آبروی من را جلوی دانشجویان بردهاید، حالا میپرسید کجا میخواهم کار کنم»؟ در جواب فکری کرد و گفت آیا دوست داری به وزارت علوم و آموزش عالی بروی؟ من دوستی آنجا دارم که میتوانم تو را به او معرفی کنم. به هرجهت پس از یک سال دوندگی به هر زحمتی که بود در این وزارتخانه ب عنوان تنها فارغالتحصیل رشتۀ منابعطبیعی شروع به کار کردم. حقوق ماهانۀ من حداقل ۳۰٪ کمتر از دیگر همدورهایهایم بود که در بخشهای دیگر مانند سازمان جنگلها و … مشغول به کار بودند. اکنون پس از گذشت چندین دهه اذعان میکنم که گرچه استخدام من در وزارت علوم زمان طولانی به درازا کشید و دریافتی ماهانۀ من نیز رقم چشمگیری نبود، اما به هر جهت رفتن به وزارت علوم و آشنا شدن با اساتید و افراد شناختهشدۀ آن زمان، موجب شد که مسیر زندگیم کاملاً تغییر کند. امروز اعتراف میکنم که بخش مهمی از موفقیتهای من در زندگی مدیون اساتید آن زمان دانشکده بهخصوص آقای دکتر عزیز اصلی رئیس دانشکده منابعطبیعی کرج است. ازدستدادن این پدر دلسوز که بدون کمترین حب و بغضی تلاش زیادی در موفقیت دانشجویان داشت، موجب افسوس است. یاد ایشان همیشه زنده خواهد ماند.
| وحید اعتماد |
| عضو هیأت علمی دانشکده جنگلداری و اقتصاد جنگل دانشگاه تهران |
کولهباری از دانش و تجربۀ کاری
استاد فقید دکتر «عزیز اصلی» یکی از پیشکسوتان جنگلداری کشور، عضو هیأت علمی و ریاست اسبق دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران در سال 1348 شمسی چند روز پیش، دور از وطن در کشور فرانسه دار فانی را وداع گفت و جامعۀ جنگلبانی ایران را در غم و اندوه فرو برد. استاد عزیز اصلی در سال 1306 شمسی در شهر انزلی متولد و پس از گذراندن دورۀ متوسطه در این شهر باتوجهبه روحیۀ ورزشکاری و قوای جسمی و علاقمندی به سال 1325 وارد دانشکده کشاورزی شد. او سالها زیر نظر استاد «کریم ساعی» دانش اندوخت. دکتر عزیز اصلی پس از دریافت لیسانس کشاورزی در سال 1328 بهعنوان مأمور سرجنگلداری گیلان و آستارا به استخدام بنگاه جنگلها درآمد. پس از سالها کار در ادارات جنگلداری استان گیلان و دیگر شهرهای شمالی کشور و کسب تجربیات فراون در سال 1336 با مستشاری فرانسوی بهنام «ژانتی» برای تنظیم صحیح دفترچههای بهرهبرداری جنگل همکاری زیادی داشت. در سال 1339 تهیۀ طرحهای جنگلداری به روش جدید زیر نظر پروفسور «ترگوبوف» که از سالهای 1335 به دعوت دولت وقت در ایران حضور داشت، به اجرا درآمد و مهندس عزیز اصلی در این دورۀ کاری از طرف سازمان جنگلبانی بهعنوان مترجم، همکاریهای خوب و مؤثری با ایشان داشت. در سال 1340 مهندس عزیز اصلی با استفاده از بورس فائو برای تحصیل در رشتۀ جنگلداری به مدت دو سال به مدرسۀ «میاه» فرانسه عزیمت کرد و پس از بازگشت در سازمان جنگلها مشغول به کار شد. ازآنجاکه انستیتو جنگل و مرتع بهتازگی دایر شده بود و به خدمات ایشان نیاز زیادی داشت از سازمان جنگلها به انستیتو جنگل منتقل و با سمت استادیار مشغول تدریس درس اندازهگیری جنگل و جنگلداری شد. در سال 1348 پس از تصویب اساسنامۀ دانشکده جنگلداری و ایجاد سه گروه «جنگلداری»، «چوبشناسی و صنایع چوب» و «مرتعداری» بهعنوان یکی از اعضای گروه جنگلداری به خدمات علمی-آموزشی جنگلداری پرداخت. استاد عزیز اصلی با کولهباری از دانش و تجربۀ فراوان علمی و عملی و طی کردن مقامات اداری مختلف از سال 1349 تا 1355 بهعنوان ریاست دانشکده منابعطبیعی دانشگاه تهران منصوب و منشأ خدمات زیادی شد. از جمله خدمات ایشان میتوان به در اختیار گرفتن 10 هزار هکتار از جنگلهای حوزۀ 45 در منطقۀ نوشهر بهعنوان جنگل آموزشی و پژوهشی خیرود اشاره کرد که با قدمتی تقریباً 60 ساله، همچنان سند افتخار دانشکده محسوب میشود و تعداد بسیاری از جنگلبانان کشور اعم از کارشناس، کارشناس ارشد و دکتر در این جنگل آموزش دیدهاند. روحش شاد و روانش در آرامش باد.
| کیومرث سفیدی |
جنگلبانی ایران مدیون افرادی چون اوست
عبور از مدیریت سنتی و کاستن از شتاب تخریب جنگلهای هیرکانی پیش از انقلاب نیازمند ورود دانش و تخصص فنی بود. درحالیکه حفاظت و مدیریت از جنگلها در کشورهای توسعهیافته آغاز شده بود، اما بهرهکشی و استفاده غیرفنی در جنگلها در شمال ایران در حال گسترش بود. این مشکلات همسو با توسعۀ علم و دانش در ایران در زمینههای مختلف باعث توجه بیشتر به ادارۀ فنی جنگلها شد. ازاینرو، همزمان با کشورهای همجوار نظیر ترکیه، گسترش دانش و علم بهرهمندی و حفاظت از جنگلها در ایران نیز آغاز شد. در این بین افرادی خوشنام مانند «عزیز اصلی» با توسعۀ دانش فنی در ایران همراه بودهاند. همکاری با «هرمان اتر» و «هانس تره گوبوف» از نخستین کارشناسان فائو در ایران در زمینۀ مطالعات جنگل بهویژه اندازهگیری و بیومتری جنگلها آغاز سنجش و کنترل رویش در جنگلها بود که بعدها توسط توسط اساتید برجستهای چون «محمود زبیری» ادامه پیدا کرد. ایشان مدتها به عنوان رئیس دانشکده منابعطبیعی در کرج نقش برجستهای در توسعۀ رشتههای تخصصی در حوزۀ مدیریت منابعطبیعی داشتهاند.
در بین کلیدواژههایی که از ایشان توسط همراهان و دانشجویان سابقشان یاد شده است، مسئولیتپذیری، تعهد کاری و جدیت در عمل بسیار پرتکرار است. تهیۀ طرحهای مدیریت جنگل، کاری طاقتفرسا و مستلزم جدیت و تحمل سختی بسیار است. تعهد کاری ایشان و تأکید بر انجام کار با دقت فراوان در مقیاس جنگل نشان از آگاهی و رویکرد مسئولانۀ ایشان در قبال منابع جنگلی باارزش کشور بوده است. اساس برنامهریزی و اقدامات یک طرح مدیریت متأثر از دقت نتایج حاصل از اندازهگیری در جنگلها است. ازاینرو، تعهد و مسئولیتپذیری در انجام کار بسیار مورد توجه ایشان بوده است. نکتۀ قابل توجه دیگر صمیمیت و همراهی با دانشجویان در کارهای میدانی است که علیرغم تعهد بالا و جدیت در انجام مسئولیت اجرایی نشان از روحیۀ انعطافپذیر و مهربانی بیحدوحصر ایشان داشت. ایجاد علاقمندی در دانشجویانی که بعدها هرکدام از بزرگان دانشگاه و اجرا شدند، از مهمترین نتایج این صمیمیت و مهربانی به هنگام ایشان بوده است. درعینحال، اعتقاد ایشان به انجام کار میدانی و حضور در عرصههای جنگلی برای افزایش دانش فنی و اجرایی نیز بارها مورد اشارۀ دانشجویان ایشان بوده است. این موضوع نشان از اعتقاد ایشان به پرورش کارشناسان خبره در اجرای فعالیتهای میدانی دارد. نکتهای که بهدرستی مورد تأکید بود و اساساً میتواند تأثیر زیادی در موفقیتهای طرحهای مدیریت جنگل داشته باشد، درک و حس طبیعت، حضور در عرصههای جنگلی و انس با طبیعت است. جنگلبانی ایران مدیون افراد خوشنامی چون «عزیز اصلی» است که علاوهبر نقش مؤثر در انتقال دانش فنی بهروز، نقش غیرقابل انکاری در تربیت نخبهها و هدایت توأم با آگاهی نسل بعد داشتهاند. ایشان بدون شک از معماران اصلی تفکر نوین جنگلبانی در ایران است. امید است که نسل کنونی بهعنوان میراثداران دانش این بزرگان با آگاهی و دغدغهمندی نسبت به وضعیت جنگلها مانع شتاب روزافزون تخریب منابع جنگلی باارزش این سرزمین باشند.
| سیدمهدی حشمتالواعظین|
| دانشیار دانشکده منابعطبیعی دانشگاه تهران|
جواب نامهربانیها را با مهر میداد
«وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن» نام دکتر «عزیز اصلی» همیشه این شعر حافظ را به یادم میآورد. اگرچه چون بسیاری، ایشان هم بار بیمهری و سختیهای فراوانی بر دوش داشتند، ولی برای اعتلای این مملکت از هیچ تلاشی دریغ نمیکردند. ایشان حق بزرگی بر جنگلبانی این مملکت دارند.
سال 81، برای اولینبار ایشان را همراه دکتر «مصدق» در نانسی دیدم. خسته از کار رساله، هر از چندگاهی مهمانشان میشدم و با هم قدم میزدیم. او هم هر از چندگاهی با یک دسته گل نرگس به ما سر میزد. ایشان بر درک من از تاریخچۀ جنگلداری ایران اثر عمیقی گذاشتند. از کلاسهای درس استاد ساعی، ژانتی و تره گوبو و پروفسور رضا و دکتر نهاوندی رؤسای دانشگاه تهران تا تیمسار اخوی و مهندس بنان در سازمان جنگلها و از شمال ایران و خراسان تا خوزستان، فراز و فرود و درسهای فراوانی برای آموختن داشتند. دوستی ما با برگشت به ایران، تمام نشد. تماسها مرتباً تلفنی و هر از گاهی هم حضوری ادامه مییافت. همه را دوست داشتند، نیکوسرشت، باوفا و مهربان بودند و جواب نامهربانیها را همیشه با مهر میدادند.
این چندسال اخیر، هر بار ترس داشتم که این آخرین دیدارمان باشد. غم فقدانشان بر قلبم سنگینی میکند. برای آرامش روح بلند ایشان دعا میکنم و به عشق و میهندوستی این مرد بزرگ ادای احترام میکنم.
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها
- قطار رجا؛ انتخابی امن و راحت برای سفرهای شما
- حضور خوشبخت در نمایشگاه آگروفود ۱۴۰۳ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
![«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام](https://payamema.ir/pubfiles/2024/06/کتاب-چرا-شما-را-نمیگیرن.jpg)
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید