فعالان و هنرمندان صنایع دستی شهرهای مختلف میگویند اختلالات و فیلترینگ اینترنت بازارشان را بیرونقتر از همیشه کرده است
خاموشی چراغ صنایع دستی
ساره، فعال صنایع دستی در قزوین: با از دست دادن فضای مجازی خیلی از امکانات را از دست دادیم ما امید داشتیم که درست شود اما نشد مرتضی، کارآفرین اهل گناباد: با 15 نیرو در کارگاه سفال، که 13 نفرازآنهاخانم هستنددربلاتکلیفی یک ماه اخیر مجبور به تعدیل نیرو شدیم
۱۰ آبان ۱۴۰۱، ۹:۵۲
بیش از یک ماه از محدود شدن و قطع اینترنت در کشور میگذرد. اینستاگرام و واتساپ فیلتر شدند و عملا بخش مهمی از ارتباط میان مردم با فیلترینگ مختل شد. این میان علاوه بر ضرری که اختلالات اینترنت برای بسیاری از صاحبان کسب و کارها رقم زده، آنچه از نظر دور مانده، سرنوشت صاحبان کسب و کارهای کوچک و محلی و همینطور هنرمندان صنایع دستی است.
از سال 2010 که برای نخستین بار پلتفرم اینستاگرام به دنیای مجازی معرفی شد تاکنون شاهد تاثیر عمیقی در نوع نگاه و عملکرد مردم جهان هستیم. انگار دنیا در قاب ساده گوشی همراه و یک پلتفرم خلاصه شد که با هر بار لمس صفحه آن تصاویری از زندگی روزمره کاربران تا جدیدترین اخبار که شاید از مدت زمان رویداد برخی از آنها ساعتی نگذشته بود پیش چشمان مخاطب آشکار میشود. تنوع پستها بسیار زیاد است و وقت بسیاری نیز از مخاطب خواهد گرفت.
در دنیای امروز، رسانههای اجتماعی کار بازاریابی و اطلاعرسانی را آسان کردهاند. بسیاری از ما روزانه مدت زمان زیادی در تاکسی، مترو، اتوبوس و قطار، در منزل موقع استراحت یا مهمانی و حتی در صف نانوایی گوشی به دست در حال مرور پستها و استوریهای سایر کاربران فضای مجازی هستیم. در میان تمامی پلتفرمها و شبکههای اجتماعی موجود بدون تردید اینستاگرام پرمخاطبترین رسانه اجتماعی است که کاربران با طیفها و سلایق متنوع در آن فعالیت میکنند. آمارها نشان میدهد تا سپتامبر 2022 اینستاگرام با 89.36 درصد مقام نخست را در میان رسانههای جمعی به خود اختصاص داده است. این رقم معادل 24 میلیون کاربر در گزارش منتشر شده از سوی «فارس نیوز» در هفتم تیرماه سال جاری است. این فضای پرمخاطب بستر خوبی برای تبلیغات کسب و کارهای کوچک، صنایع دستی و نیز محلی است.
«سُپبافی» را شاید دغدغهمندان و دوستداران میراث فرهنگی بیشتر بشناسند؛ شاخهای از حصیربافی که صنایع دستی روستای چاهنهر در لارستان است. این سبدها با دستان هنرمند سه نفر از سالمندان این روستا بافته میشود و تنها محل کسب درآمدشان است. حالا با قطعی اینترنت، دست سپبافان هم خالی مانده است
صاحبان بسیاری از این کسب و کارها و صنایع به این دلیل که با منابع محدود مالی مواجه هستند نمیتوانند به سمت ابزارهای گران تبلیغات بروند. تبلیغ کسب و کارشان روی بیلبوردهای عظیم شهر که در نقاط پر رفت و آمد با فونت درشت قرار داشته باشند یا روی بدنه اتوبوسهای حمل و نقل درون شهری جایی ندارد. اینستاگرام ابرازی کمهزینهتر و نوینتر بود تا کسب و کارهای خانگی و صنایع دستی و کوچکی که گاهی در روستا نیز بودند به راحتی بازار خود را در شهرهای دیگر بیابند و به پویایی اقتصاد نیز کمک کنند. خریدار نیز میتوانست تنها با دیدن تصویر کالا و گپ مختصری در واتساپ با فروشنده محصول را بدون صرف وقت در ترافیک و هزینه بالا خریداری کند. هرچند که کیفیت محصول در تصاویر منتشر شده چندان مشخص نبود اما همان اعتمادی که میان خریدار و فروشنده شکل میگرفت خود حکایتی دیگر بود.
قزوین: یک ضربه دیگر پس از کرونا
هنوز مدت زیادی از دوره شیوع بیماری کرونا در جهان نگذشته است؛ بحرانی که جهان امروز ما را به چالش جدی کشید، دورههای طولانی قرنطینه به مشاغل بسیاری که راه خروج از بحران را در اینترنتی کردن کسب و کارشان دیده بودند، ضربه زد. اینستاگرام امکان دیگری بود تا در چنان شرایط دشواری دوام بیاورند. به گواه ساره، یکی از تولیدکنندگان سفال در قزوین که هفت سال است در این حوزه فعالیت میکند، دوره رکود ناشی از کرونا با تمرکز روی تولید محتوا در فضای مجازی و خصوصا اینستاگرام برای جذب مخاطب و گرفتن سفارشات اینترنتی سپری شد. اکنون اختلالات اینترنت در یک ماه اخیر باعث شده این هنرمند حوزه صنایع دستی آسیب ببیند. ساره میگوید: «با از دست دادن فضای مجازی خیلی از امکانات را از دست دادیم. الان به جز من خیلی آدمها هستند که از طریق اینستاگرام در حال کارکردن هستند؛ کارهای خرد، کارهایی که ابعاد وسیعی ندارد. از یک طرف این فضاها بسته شد و ما امید داشتیم که درست شود اما نشد. حالا باید دوباره به فکر روش دیگری باشیم.» او که صرفا یک کارگاه استیجاری دارد و مغازهای برای فروش در اختیارش نیست ادامه میدهد: «ما فضای فیزیکی نداریم. اگر این فضا را داشته باشیم، شاید اینقدر ضربه نخوریم. هرچند حتی کسی که مغازهای برای فروش داشته باشد هم تحت تاثیر قرار گرفته چون مردم اشتیاقی برای خرید کارهای صنایع دستی و هنری و بهنوعی غیرضروری ندارند و از طرف دیگر، از نظر اقتصادی دیگر خرید اینطور کالاها در توانشان نیست. همه چیز در هم تنیده است و به هم مرتبط است. خود ما در حال دودوتا چهارتا هستیم که چه چیزی بخریم و چیز غیرضروری نخریم و کار ما، در شرایط اقتصادی فعلی، غیرضروری به شمار میآید. این روند به ما آسیب میزند و اگر ادامه پیدا کند امثال ما شاید مجبور شویم تعطیل کنیم. چون فضایی را به عنوان کارگاه اجاره کردهایم یا حتی شاید کسی مغازهای اجاره کرده باشد و درآمد نداریم.»
این هنرمند که در حوزه گردشگری نیز فعال است، ادامه میدهد: «صنایع دستی با گردشگری در ارتباط است. وقتی گردشگری تعطیل شود، از طرف دیگر فروش صنایع دستی نیز خیلی پایین میآید. بخش زیادی از فروش صنایع دستی از طریق گردشگری است، مخصوصا در شهرهای کوچکی مانند قزوین. وقتی چنین شرایطی (قطعی اینترنت در واکنش به اعتراضات مردمی) پیش میآید ما ضربه میخوریم.» او با گلایه میگوید: «از طرفی در فضای مجازی بخواهی پستی (پست کاری) به اشتراک بگذاری به تو حمله میکنند. در صورتی که مگر مغازه در خیابان بسته است؟ مگر شما خودتان سرکار نمیروید؟ این خیلی بی معنی است که دیگران چنین انتظاراتی دارند.»
این هنرمند و صنعتگر صنایع دستی قزوینی همچنین گلایه دارد از اینکه نمیتواند در سرای سعدالسلطنه حجرهای برای عرضه کارهایش اجاره کند: «در فضای سعدالسلطنه تعداد خیلی کمی هنرمند حوزه صنایع دستی حجره دارند و برخی از کسانی که در آنجا حجرهای دارند اغلب یا واسطه هستند یا آنچه میفروشند صنایع دستی اصیل نیست.» این موضوع خود مجال دیگری میخواهد.
دامغان: نگاه میکنند و نمیخرند
در شهرستان دامغان تیم صنایع دستی متشکل از 30 نفر از زنان هنرمند حوزههای مختلف سفال برجسته، چرمدوزی، عروسکدوزی، حولهبافی و… مشغول به کار هستند که یک سال پیش فعالیتشان را در کنار یکدیگر آغاز کردند. بیشترشان کسانی بودند که تا پیش از تشکیل گروه از رونق کارشان ناامید شده بودند و حتی یکی از آنها قصد داشته ابزار کارش را بفروشد. زنان شاغل در این گروه یا در خانه کار میکنند یا کارگاه دارند و سایرین در ساختمانی مستقر شدهاند. امیدشان به نمایشگاهها و اجرای ایدههای تخصصی بود که بتوانند با کمک آنها به کسب و کارشان رونق دهند. الهه که این گروه را تشکیل داده خود از مشکلاتشان میگوید؛ از اینکه در هر نمایشگاه بهسختی از شهرداری سالنی گرفتهاند بدون هیچ گونه میز و صندلی برای نمایش محصولات و اینکه همواره تلاش کرده تا هزینهای از جیب اعضای گروه صنایع دستیاش پرداخت نشود اما به قول خودش «مردم انگار دل و دماغ خرید کردن هم ندارند. خانمی که در نمایشگاه قبلی 11 میلیون فروش داشت در نمایشگاه اخیر 70 هزار تومان فروش داشته». او میگوید مردم بعد از گذر از دوره کرونا نسبت به خرید صنایع دستی حس خوبی داشتند اما از نمایشگاه اخیر استقبالی نکردند: «در این نمایشگاه وقتی با مردم صحبت میکردیم و میپرسیدیم چرا فقط نگاه میکنید و خرید نمیکنید؟ جواب میشنیدیم که ای بابا، ای خانم، همه چیز روی هواست، معلوم نیست چه اتفاقی برای خودمان میافتد، خریدن یا نخریدن وقتی که هیچ چیزی در آینده مشخص نیست، چه فرقی میکند؟» این هنرمند دامغانی نیز از مسئولان استانی و فرمانداری گلایه دارد که در زمان تهیه هدیههای سالانه ارگانها به جای هدیه دادن صنایع دستی بومی، از شهرهای دیگر خرید میکنند و حمایتی ندارند. «سازمان میراث فرهنگی نیز انگار کار مجانی از صنعتگران میخواهد. چند وقت پیش همایشی داشتیم و من سفارش کار (از سوی سازمان میراث) داشتم، از همان آغاز به من گفتند ما به تو پولی نمیدهیم ولی برند تو را معرفی میکنیم. وقتی پولی توی جیب من نیست، معرفی برند به چه درد من میخورد؟» از سوی دیگر قیمت مواد اولیه تولیدکنندگان صنایع دستی گرانتر شده است که خود مشکل دیگری بر مشکلاتشان افزوده است. از سوی دیگر مردم در زمان برپایی نمایشگاهها فکر میکنند باید قیمتها پایینتر از روزهای عادی باشد.
گناباد: مجبور به تعدیل نیرو شدیم
مرتضی، کارآفرین دیگری است که در شهر گناباد سفال و سرامیک تولید میکند. سفال از مهمترین هنرهای دستی این شهر است و اینطور که مرتضی میگوید فعالیت او هم با فیلتر شدن اینستاگرام و اختلالات اینترنت به مشکل خورده است. «با 15 نیرو که 13 نفر از آنها خانم هستند در بلاتکلیفی یک ماه اخیر مجبور به تعدیل نیرو شدیم.» به گفته این کارآفرین که تا پیش از این محصولاتش را در اینستاگرام عرضه میکرد، بالغ بر 70 میلیون خسارت در نتیجه این شرایط به آنها وارد شده است.
لارستان: سُپبافان دست خالی ماندند
پس از این به سراغ کسب و کار دیگری رفتیم که محصولات بومی اعم از خوراکیها و صنایع دستی جنوب فارس را در یکی از محلات تاریخی تهران عرضه میکند. او از روزهای شیوع کرونا میگوید که کار را در یکی از محلات تاریخی در تهران بدون هیچ حمایتی آغاز کردند. صاحب فروشگاه پروند میگوید از شرایط پیش آمده در زمینه خوراکیهای بومی چندان آسیب ندیدهاند اما در زمینه صنایع دستی چرا. «سُپبافی» را شاید دغدغهمندان و دوستداران میراث فرهنگی بیشتر بشناسند؛ شاخهای از حصیربافی که صنایع دستی روستای چاهنهر در لارستان است. این سبدها با دستان هنرمند سه نفر از سالمندان این روستا بافته میشود و تنها محل کسب درآمدشان است. حالا با قطعی اینترنت، دست سپبافان هم خالی مانده است. صنایع دستی که احیا شده بود، سبدهای حصیری سپ، به وسیله این فروشگاه در تهران بازار خود را پیدا کرد و چه بسا از طریق صفحه اینستاگرام این فروشگاه به خانه خیلی از ایرانیها در شهرهای دیگر نیز رفته باشد. صاحب فروشگاه میگوید اینستاگرام کمک بیشتری برای فروش حضوری بود. ساعت حضور در محل فروشگاه از آن طریق به مشتریان اعلام میشد، تبلیغات کالا از این طریق انجام میگرفت و اگر اجناس فروشی تمام شده یا به تازگی شارژ شده بودند در همین صفحه اعلام میشد.
حالا دسترسی به چنین فضایی مختل شده است. خبرها از فیلترینگ دائمی این پلتفرم حکایت میکند اما بسیاری از صنعتگران و هنرمندان حوزه فروش محصولات محلی و صنایع دستی در شهرهای دیگر منتظرند تا شاید یک نفر صدایشان را بشنود و بداند که چه فشاری به شانههای آنها وارد میشود. بدانند که گفتن اینکه کسب و کارها باید خودشان به چنین روزهایی فکر میکردند، مصداق همان مثل معروف بیخبری سواره از پیاده است و نه تنها مشکلی را حل نمیکند بلکه تنشهای اجتماعی بیشتر دامن میزند.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
سرمایهگذاری در معدن بازنده
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- با طراحی سایت مشتریان رقیب خود را بدزدید!
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید