روایت
۵ آذر ۱۳۹۴، ۱۷:۵۳
طعم خوشبختی
رقیه رودسرایی:
ردیف شیشههای خالی ترشی یعنی که پاییز آمده و تو باید امروز و فردا دست بهکار شوی. این چند روز هم هر بار به بازار تره بار رفتهام گلکلمهای سفید و هویجهای براق چشمک زدهاند و عطر دلانگیز کرفس هواییام کرده ولی بعد با خودم فکر کردهام حالا نه، کار عقب افتاده دارم و بعد مثل همه کارهای عقبافتاده دیگر درست کردن ترشی را هم انداختهام پس ذهنم و دیگران را، راهنمایی کردهام که بهنظرم بهتراست، این یکی گل کلم را بردارید. اما مادرجان که میگوید شیشه ترشی مخلوطی را که برایمان درست کردهای، نگهداشتهایم. فکریام میکند، حتما مادرجان هم منتظر ترشیهای عروس است که یک شیشهاش سهم سفرهشان بشود. بعد یکباره ترشی درست کردن میشود اولویت کارهای عقبافتاده. میخواهم برای خودم شریکی بتراشم. پدر همیشه میگوید دست که زیاد شود کار زود تمام میشود. تلفن میزنم خانه خواهر کوچکتر و ایدهام را میگویم؛ اینکه قرارمان این باشد وسایل را بگیریم و خانه ما آماده کنیم. بعد میشود سر وقت همسرش بیاید و ببردش خانهشان. اینطوری بچهها هم کنار هم بازی میکنند و دلی از عزا درمیآورند. شب که جواب مثبت را میدهد علی از خوشحالی پردرمیآورد. نگرانم مبادا دست و پایم را ببندند ولی بعد خودخواهی را کنار میگذارم و دلم میخواهد تجربه کودکیهای مرا او هم داشته باشد، هر چند دیگر از آن حیاط بزرگ خانه پدری خبری نباشد. اندازه نمک و سرکه را که درست بریزیم و کمی گلپر و سیاهدانه، دیگر کار ترشیها تمام است. رنگ و طعمها را باید بگذاریم تا زمان کار خودش را بکند. انگار کن که قهر و آشتی بچهها باشد تا بالاخره به تفاهم برسند و صدای غشغش خندهشان همه فضای خانه را پر کند و من خسته بنشینم به چشیدن طعم خوشبختی.
گل کاغذی
محمدعلی شاطری:
بچهتر که بودم، آنموقع که هنوز چیزی از خانههای نقلی حیاط دار باقی بود و آپارتمانهای سر به فلک کشیده همه جا را تسخیر نکرده بودند، در خانه پدربزرگ باغچه ۱۲-۱۰ متریای بود که پدربزرگ روزهای تعطیل و اوقات فراغت خود را صرف نگهداری و رسیدگی به گلها، گیاهان و درختهای آن میکرد.
در همان فضای کوچک تا جایی که میشد برای خودش انواع و اقسام درختها و بوتهها را کاشته بود. یک بوته گل کاغذی ارغوانی هم در آن باغچه بود که همان روز اول با دستان خودم کاشتمش و پدربزرگ هم مراقبت از آن را به من سپرده بود. آنقدر نگران کج بالا آمدنش بودم که از همان روز اول چوبی را در کنارش گذاشتم و با کامواهایی که از مادربزرگ گرفته بودم به چوب وصلش کردم تا مبادا کج بالا برود. چند روز بعد که باز به خانه پدربزرگ میرفتم میدیدم که گل کاغذی به سمت چوب و نخ کج شده و از سر نگرانی در طرف مقابلش چوبی وصل میکردم و باز کاموایی و کشیدنی و باز چند روز دیگر و کج شدن و بستن و کشیدن و این چرخه تکرار میشد. بعد از چندماه گل کاغذی من که بنا بود با نخ کشیهای من صاف بالا برود، تبدیل به بوته پر پیچ و خمی شده بود که هر چند سانتش به یک سو کج شده بود. پدر و مادرها، بچهها را با یک دنیا امید و آرزو به دنیا میآورند و پرورش میدهند و از ترس کجشدنشان به اینسو و آنسو دائما سعی میکنند با دخالتها، توصیهها و مراقبت هایشان صاف بالا رفتنشان را ببینند و موفقیتشان را. از جایی به بعد اما، بچهها بزرگتر که میشوند و نوجوان و جوان که میشوند و زندگی که تشکیل میدهند، این توصیهها و مراقبتها حکم همان کامواهای به این سو و آنسو کشیده شده گل کاغذی را پیدا میکنند؛ به جای اینکه مایه بالا رفتن و صاف شدن باشند، ممکن است بهانهای برای کج شدن و آسیب شوند؛ بهانهای برای خراب شدن زندگی و به هم خوردن آرامش بچه ها. نیت پدر و مادرها حتما خیر است، حتما میخواهند کمک کنند. جوانهای امروز اما از جنس همان گلهای کاغذی هستند. زیادتر از حد که نخ بندیشان کنیم، کج میشوند. گاهی باید حوصله کرد. باید فرصتی برای رشد داد تا بچهها خودشان بالا بروند و ما از دیدن بالا رفتنشان لذت ببریم.
از آسمان نیامده عادت
کورش علیانی:
زیاد شنیدهایم که سفر خوب است و «بسیار سفر باید تا پخته شود خامی» و «قل سیروا فی الارض» و توصیههای دیگر به سفر کردن.
خاصیتهایی که برای سفر میشمرند کم نیست، بعضیاش حرف حساب است و بعضیاش هم بیشتر به شوخی میماند. ازجمله شوخیها یکی هم این است که کسی که رنج سفر را چشیده باشد قدر حذر را میداند. انگار بگویند بیماری مفید است چون بعد از بیماری قدر عافیت را خواهی دانست. بله بعد از بیماری قدر عافیت را خواهیم دانست اما از این عبارت نمیشود توصیه به بیمار شدن بیرون کشید. بگذریم که امروزه دیگر سفر مثل قرنها پیش نیست که پر از رنج و مشقت باشد و چهبسا برای کسانی در سفر بودن آسودهتر از در حذر بودن باشد.
اما از آن توصیههای معقول به سفر یکی توصیه روانشناسان است که میگویند سفر کردن کمک میکند انسان از یکنواختی بیرون بیاید و توان بیشتری برای زندگی روزمرهاش فراهم کند؛ تجدید قوا و تمدد اعصاب کند و خستگی حاصل از یکنواختی زندگی را از خودش براند. از دیگر دلایل عاقلانه برای توصیه به سفر یکی هم این است که آدم سفر کرده ذهن بازتری دارد. چرا؟ بسیاری از ما عادتهایی داریم که از پدر و مادر و خانوادهمان به ما منتقل شدهاند و گاه گمان میکنیم آن عادتها تنها راه زندگی هستند؛ مثلا کسی که بهدلیل منطقه جغرافیایی زندگیاش یا عادتهای خانوادگیاش همیشه شام و ناهار برنج خورده، اگر به ساحل جنوب هم سفری کند و ببیند مردم خیلی کمتر برنج میخورند و ماهی و میگو را بدون برنج و گاه خالی و گاه با نان میخورند متوجه میشود این برنج که هم گران است و هم چاقکننده، وحی منزل نیست و میتوان گهگاه از خیرش گذشت. این فقط در مورد خورد و خوراک نیست، در مورد بسیاری از رفتارهای اجتماعی مثل لباس و گفتوگو و آداب و رسوم و بازی و شعر و شادی و عزا و بسیاری چیزهای دیگر سفر دریچه تنوع و امکانهای دیگر را به روی ما باز میکند. خوشبختانه کشور ما رنگینکمانی از فرهنگها، رسوم و زبانها و گویشها و آداب مختلف است و در هر سفر میتوان توشهها برداشت و چیزها آموخت.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
صدور احکام رتبهبندی بازنشستگان فرهنگی سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱
محکومیت ۲۰ میلیاردی قاچاقچی پیاز
۸ مرکز غیرمجاز جمعآوری پسماند پلمب شد
حدنگاری ۱۰ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
کنسرت تخت جمشید استاندارد برگزار میشود
زبالهسوز و کارخانه کمپوست شرط پایان دفن زباله در «سراوان»
زارع پور خبر داد:
کنترل پایداری شبکه با 400 تیم بسیج در دور اول انتخابات
گسترش حریقهای یونان
گردشگران از ورود به جنگلها منع شدند
دمای هوای پایتخت به ۴۰ درجه میرسد
وزیر نفت خبر داد:
پاداش 3800 میلیارد تومانی برای مصرف بهینه گاز
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید