اندر حکایات کافهالظرفا عرفان زارعی
۲۷ اسفند ۱۳۹۴، ۱۵:۱۳
اندر حکایات کافهالظرفا
عرفان زارعی
اندر کتب باقی مانده از گذشتگان ما و چنان که از خاطرات و روایات بزرگان قوم برمیآید کافه داری در کرمان شغلی بوده به قدمت مسگری و گیوه کشی و با اعتباری کمتر از هر دو . ولیکن ما که گوشمان بدهکار نصیحت دیگران نیست و نبوده و به قول شاعر:
آنچنان دیوانگی بگسسته بند
که همه دیوانگان پندم دهند
در یک حرکت خودجوش و خانه ویران کننده برآن شدیم که محلی بنا کنیم کافه نام تا خلق در آن گرد هم آیند و کلامی و سلامی رد و بدل نموده و صله ارحام بجا بیاورند (بدون ترساندن صاحبخانه ) و یک جرعه چای بی دغدغه نوش جان بنمایند و یادی از پدر مرحوم گشته ما کنند به شادی و خودمان راهم به نان پارهای عاقبت به خیر نمایند.
اما « چرخ بازیگر از این بازیچهها بسیار دارد»
در نتیجه رفتیم کسب علم نماییم و سر از کار جوانان درآوریم که برای مثال کاپوچینو چیست ؟کافه لاته با اصغر لاته که سر کوچهما منزل کرده (و هر روز هم با چشم غره به پیشوازمان میآید) چه تفاوتی دارد؟و میلک شیک چطور شیری است که خوش تیپ به نظرمیآید؟
زین سبب اول قصد اروپا و دیار کفار کردیم که برویم آب را از سرچشمه بنوشیم و روزه شک دار نگیریم که خوب قاعدتا با حال ریالی غمانگیزی که ما داشتیم ترسیدیم آنجا سوژه مستند سازان و رسانههای گرسنه خوراک خبری شویم و از همه بدتر سر پیری دردیار غربت عاقبتمان با حاجی واشنگتن یکی شود، در نتیجه تصمیم گرفتیم به خدمت یکی از مشایخ سیر و سلوک کافه داری و کافه نشینی برویم و کسب تکلیف کنیم که:
یا خواجه پدرام قهوهچی چه کنیم ؟ و چگونه مقابل خلق تشنه و گرسنهای که قدمرنجه میکنند تا کافه، آبرو داری کنیم ؟خواجهی قهوهچیان نگاهی با کلاس اندر پت پت به ما انداخت و پس از مکثی طولانی و پکهای عمیقی که به سیگار بهمنش زد با لحنی حاکی از خستگی و دل شکستگی گفت راهی است بس دراز که هیچاش کناره نیست گر ره رو و اهل نظری قدم به این وادی بگذار و ار نه دست بردار که عرض خود می بری و زحمت ما می داری.
ما نیز در حالتی بین جو گرفتگی و به تریش قبا برخوردگی عرض کردیم یا خواجه ما قصد کاری عظیم کردهایم که هیچ نمانده سر بر سر این کار بنهیم که معراج کافه دار پشت بار است .
خواجه سیگاری به گوشهای افکند و چنان ناگهانی ایستاد که گمان بردم حالاست شلوار گران قیمت مارکدارش از چند جهت دریده شود (که الحمدالله نشد)و فریادی از سر شادی برآورد که : زود باشد که سر قسط پاره سرخ کنی و با سرعت و شدت به سمت دارالعشاقی که انتهای شهاب است بروی و فنا فی الکافه شوی.
از پسین روز بعد خواجه هرروز به کلبه درویشی ما آمد و بسیار مفتخرمان میکرد و ناهار و پیش غذا و پس غذای مفصلی میل میکرد و نصایحی مینمود و به تدریس کافه داری مشغول میشد من هم چونان یکی از هزار شاگرد جنید سر زانو مینشستم و به گوش جان میشنیدم دفتری هم به خط خرچنگ قورباغه ام سیاه میکردم که مثلا موکا چنین است و کرم موکا چنان ، تا اینکه روزی که خواجه ناهار مفصلی میل کرده بود و قلیان خوبی هم منزل در برابرشان نهاده بود و گویا حال نعشه در افتاده بود و من نیز ناخنی به ساز می زدم که دیر زمانی پیش چهارپایی داشتم به رنگ خاکستر(رنگ معروف و گوشنواز یه خری داشتم خاکستری بود/مشت حسن بنا به من فروخته بود)
خواجه اندکی روی مخدعه جابجا شد و با رخوتی خاص که حالا درمیابم مختص کافه نشینان و بزرگزادگان است فرمود: ای دوست تا کی چنین بی حاصل باشی ؟ هم اکنون حق التدریس ما فراهم کن که سه چهار ملیونی بدهکاری و این علوم خفیه را ما به سختی و با رفتن راههای دراز و حضور طولانی در مجالس وعظ اساتید از اروپا برگشتهای که یکی دکتری سس داشت و دیگری دکتری سالاد با منت و هزینه زیاد آموخته ایم و حالا آن زمان فرارسیده که حق شاگردی به جا آوری و بعد هم به دنبال سرنوشتت روانه شوی .
ما که چند وقتی بود در محضر استاد با حدود و شمایل با کلاسی و پرستیژمندی آشنا شده بودیم نگاهی به منزل انداختیم و اوهم با چشم و ابرو لب به دندان گزیدن حالی ام کرد که دسته چک بردار و استاد شاد کن که خودت به درک من آبرو دارم پیش این خواجگان و خدای ناکرده خودت هم دیگر امروز و فرداست که به مقام شامخ کافه داری نائل گردی و میزبان وزیر و وکیل باشی از این پس.
فی الفور دسته چک و خودکار را چنان کشیدم که کلینت ایستوود هفت تیرش را به این سرعت نکشیده بود و گفتم ای خواجه امر کن تا بهمراه هزینههای خرید قهوه جوش و آسیاب و ظرف و علم و کتل کافه چقدر باید بنویسم تا خودت چنان کنی که تو خشنود شوی و ما کافه دار.
در روزهای آینده انشاالله اگر عمری باقی باشد ادامه رساله حکایات کافه الظرفا در همین مطبوعه پیش کشتان خواهد شد .
برچسب ها:
مطالب مرتبط
بارش برف و باران امروز ادامه دارد
۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه میکنند
انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان
گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوریهای نوین در صنایع خلاق
اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسبوکاری مردم و نوآوران
گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر میاندازند
مسافران قطار مرگ
دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد
چتر سیاه بر آسمان اهواز
کشمکش بین ارگانهای دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد
مداخلهٔ بینتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک
وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیسالوزرای طالبان دیدار کردند
موضعگیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند
فعالان جهانی هشدار میدهند
میراث «غزه» زیر بمباران
پیگیری برای ثبت یک میراث ناملموس ادامه دارد
فصل انارچینی
بیماران «آتروفی عضلانی نخاعی» معطل پاسکاری وزارت بهداشت برای تدوین پروتکلهای توزیع دارو هستند
توزیع قطرهچکانی داروهای بیماران SMA
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید