مهندسان در گفتمان امروز مدیریت منابع آب خوشنام نیستند
ممنوعهٔ غیرمهندسانه
نتیجه شش دهه رویکردهای علمی- اجرایی در مدیریت آب، سرنوشت خوشایندی نداشته و اکنون، اگرچه شاید نامنصفانه، ولی کاسه و کوزهها بر سر مهندسان و رویکرد مهندسی شکسته میشود
۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ۱:۰۰
مهندسان در گفتمان امروز مدیریت منابع آب خوشنام نیستند. نتیجه شش دهه رویکردهای علمی- اجرایی در مدیریت آب، سرنوشت خوشایندی نداشته و اکنون، اگرچه شاید نامنصفانه، ولی کاسه و کوزهها بر سر مهندسان و رویکرد مهندسی شکسته میشود. مهندسستیزی مد روز است. ابزاری است برای برقراری سلطه دانشی جدید که ادعای کشف واقعیت آب را فراتر از دانش کهنه و ناقص مهندسی دارند. رابطه فرادستی دانشگاه در برابر دولتی که مهندس است، و پژوهشگران غیرفنی در برابر متخصصانی که همچنان در دانش مهندسی برای کشف مسائل و راهکارها دست و پا میزنند. اکنون که زمان نقد مهندسی است، قصد دارم پاسخ دهم که این نقد به چه شکلی باید انجام شود و سپس بگویم جامعه دانشگاهی ما چقدر از مهندسی گذر کرده است؟
برای پاسخ به این سوالات، ابتدا تعریفی از مهندسی و گذار از مهندسی ارائه میدهم. مهندسی یعنی سادهسازی، طراحی و ساختن. مهندسان جهان پیچیده را در قالب اجزا و روابطی ساده میکنند، آن را در نقشهای عرضه میکنند، نقصها و ایرادات سیستم را تعیین میکنند، نقاط مداخله را برای رفع نقصها انتخاب میکنند و در نهایت ابزارهایی برای رفع کمبودهای فعلی میسازند و به سیستم الصاق میکنند. برای مثال، سیستم طبیعی-اجتماعی رودخانه به مهندسی نیاز دارد تا با مدل، سادهسازی و بازنمایی شود و برای خوشرفتار کردن خودش و بهرهبردارانش، سازهها و سازوکارهایی طراحی و نهایتا ساختنیها ساخته شود. این نقشه مهندسانه گسترش مییابد و سایر عرصههای طبیعی-اجتماعی همچون کاربری اراضی، تولید و انتقال انرژی، تولیدات صنعتی و معدنی، مسیرهای حملونقل، شهرسازی و… را نیز در برمیگیرد و میسازد. بنابراین جهان مهندسی یکسره با سادهسازی دنیای ما در قالب مدلهایی برای نشان دادن اجزا، کارکردها، اهداف و روابط آنها و مداخله برای ساختن درست جهان سروکار دارد.
در مقابل، گذار از مهندسی مسئلهساز کردن آن چیزی است که در تعریف مهندسی برشمردم. اگر مهندسی به دنبال سادهسازی جهان است، گذار از آن پیچیدهسازی را میستاید. اگر مهندسی برای ساختن مداخله میکند، گذار از آن به دنبال تخریب است. ضرورت پیچیدهسازی از آنجا ناشی میشود که واقعیت پیچیده است، و واقعیت پیچیده است زیرا اولا قدرت در مقیاسهای بسیار خرد تا بسیار کلان نقش بازی میکند و دائما تغییر شکل میدهد و بازتولید میشود و ثانیا انسانها و ناانسانها و مسائلشان تاریخی دارند که لایههای زیرین امروزشان برآمده از این تاریخ و استمرارها و پیشآمدهای آن است. در چنین بستری، مداخلات ما نتایجی به همراه دارند که کاملا «قصد نشده» و دور از ذهن هستند. گذار از مهندسی باید ظرفیت دیدن این پیچیدگیها را داشته باشد. ضرورت تخریب نیز به سوال کشیدن و شالودهشکنی جهانهای مفهومیای است که با ندیدن پیچیدگی، طرد و تبعیض را ایجاد میکند. سادهسازی و توصیف جهان در مدلهایی جهانشمول، رسیدن به سطحی از انتزاع است که جزئیات را پنهان میکند؛ جزئیاتی که شیطان در آن خفته است.
مهندسی چند دهه گذشته ما، با سادهسازی و ساختن، در خدمت پنهان کردن شکلهایی از طرد و تبعیض بوده است. نقشههای مهندسی رودخانه، حقوق عرفی و پیچیده جوامع محلی را نمیبیند و طرحهایش به دنبال پاک کردن آن است. اما سادهسازی تنها در پروژههای سازهای انجام نمیشود. مفاهیم و نظریاتی همچون توسعه پایدار، مدیریت یکپارچه، مدیریت حوضهای، آمایش سرزمین، رویکرد جامع، سیستمی و ملی و لیستی از چارچوبهای نهادهای بینالمللی که میتوان آن را تا چندین صفحه ادامه داد نیز ادعا میکنند که کارکردهای درست و جهانشمول پدیدهها را در قالب مدلها و قواعدی ساده مشخص میکنند. در عوض، گذار از مهندسی باید در پس و پشت این مفاهیم، چارچوبها و نظریات، دائما شکلهای مختلف قدرت را رویتپذیر کند. کار ما تقدسزدایی از دانشی است که بر واقعیت اجتماعی تحمیل میشود تا با تقلیل آن به روابطی ساده، بیعدالتیها را پنهان کند و با برتری دادن به همین دانش، تصمیمگیری و ساختن جهان را به انحصار مهندسان در آورد. اگر این نقد تماما هم به نظریهها برنگردد، حداقل استفاده از آنها در جهان مهندسانه ما بدین منظور صورت میگیرد.
آن چه در تعریف مهندسی برشمردم، سادهسازی و ساختن، علاوه بر یادآوری تاریخچه شش دههای مدیریت آب، یادآور امروز پژوهشهای دانشگاهیمان هم هست. پژوهشهایی که در دفاع از پروپوزالش باید جواب داد بر اساس کدام نظریه و چارچوب مفهومی دادهها را جمعآوری و تحلیل میکنیم (به چه شکل قرار است جهان را ساده کنیم؟) و در دفاع نهاییاش باید فهرست راهکارهای مداخله را ارائه داد (به چه شکل قرار است جهان را بسازیم؟). اما در جهانی که دولتها و شرکتها خود را مکلف به ساختوساز دائمی برای ما میدانند، بهتر نیست کار ما در دانشگاه، حداقل بخشی از ما، به جای ارائه راهکار مداخله برآمده از مدلهایمان، تخریب جهانهای مفهومیای باشد که نحوه عملکرد قدرت را نامرئی کرده است؟ آیا تنها روش به کارگیری نظریه، تطبیق واقعیت اجتماعی با آن و جایگذاری دادههای حداقلی گردآوریشده در چارچوبهای نظریه، برای ادعای بازنمایی واقعیت است؟ یا به شکلی متفاوت، نظریه میتواند ابزاری باشد تا زبان و جهان مفهومی ما را برای گشودگی در برابر واقعیت و پیچیدگیهایش وسعت بخشد؟ آیا همچنان در دانشگاه، سادهسازی و ساختنْ مقدس و حرف زدن از تخریب و پیچیدهسازی ممنوع است یا دیگر دانشگاه در انحصار ارزشهای مهندسانه نیست؟
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مسافران قطار مرگ
مطالب مرتبط
گردوغبار بیش از ۶۰۰ نفر را روانهٔ بیمارستان کرد
تداوم توفان غبار در سیستان
طوفان گرد و خاک در شرق کشور
ظرف دو ماه گذشته ۴ کارگر در ۴ حادثه در معادن زغال سنگ کرمان جانباختهاند
مرگهای تکراری
گفتوگوی «پیام ما» با بستگان کارگران مفقودشدۀ معدن شازند اراک
نگاههای منتظر به معدن فروریخته
چهاردهمین انتخابات ریاستجمهوری با مشارکت ۴۰ درصدی برگزار شد
صدای جمهور آمد
پژوهشگاه سوانح طبیعی گزارشی از حوادث غیرمترقبه منتشر کرد
سالِ حادثهخیزِ سیستانوبلوچستان
رگبار و رعد و برق در برخی نقاط کشور
۵ اثر طبیعی استان کرمان ثبت ملی شد
اولویت دولت آینده امنیت محیطزیستی
در نشست علمی «خودکشی درمانگران: نگاهی بینرشتهای» صورت گرفت
واکاوی مسئلهٔ اقدام به خودکشی درمانگران
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید