پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | امیر خان آهنی استاد بود

او راه‌ها ، چشمه‌ها‌، کوه‌ها و حیوانات، زمان و محل دیدن گونه‌های مختلف را به خوبی می‌شناخت. به خاطر دانشش، اطلاعاتش راجع به نواحی کویری و دامنه‌های کوه‌های خراسان.

امیر خان آهنی استاد بود





امیر خان آهنی استاد بود

۲۱ دی ۱۴۰۰، ۰:۰۵

یکی دو خاطره عجیب و عالی با امیرخان آهنی دارم. قبل از انقلاب سال 50 به سازمان محیط زیست رفتم و کارشناس محیط زیست شدم. آن زمان با هرینگتون کار می‌کردم. هرینگتون دکترایش را از دانشگاه کلرادو گرفته بود، کارشناس ارشد جانورشناسی در دنیا بود و برای ما در ایران کار می‌کرد. من و هرینگتون همه جای ایران به دنبال پستانداران کوچک و بزرگ می‌گشتیم. دراین گشت‌ها با امیرخان آهنی در کویر توران آشنا شدیم که اطلاعاتش درباره بخش کویری خراسان آن موقع بی‌نظیر بود. او راه‌ها ، چشمه‌ها‌، کوه‌ها و حیوانات، زمان و محل دیدن گونه‌های مختلف را به خوبی می‌شناخت. ما با امیرخان رفیق شدیم،‌ به خاطر دانشش، اطلاعاتش راجع به نواحی کویری و دامنه‌های کوه‌های خراسان.
در آن دوره که ما در سازمان کار می‌کردیم از انگلستان یک گروه فیلمبرداری فکر می‌کنم از بی بی سی آمد که معروف ترین فیلمبردارهای دنیا بودند. آنها در تهران مقامات بالا را دیده و گفته بودند می‌خواهیم از طبیعت ایران فیلم بگیریم. به آنها توصیه کرده بودند بروید محیط زیست. به محیط زیست هم سفارش کرده بودند هر چه می‌خواهند به آنها بدهید تا فیلم خوب از طبیعت ایران بگیرند. گروه فیلمبرداری گفته بود همه چیز داریم،‌ آنها دو لندکروز به همراه کیسه خواب،‌ چادر، وسایل زندگی در کویر و کوه و بیابان و .. را داشتند. بهترین دوربین فیلمبرداری، بهترین فیلم های آن زمان هم در اختیارشان بود. آقای فیروز من را احضار کرد و از محل ماموریت به تهران رفتم. او به من گفت 10 صبح با گروه فیلمبرداری ملاقات دارم با هم برویم و صحبت کنیم تا ببینیم چه می خواهند. مسئول گروه گفت من دنبال حیوانات ویژه ایران نظیر گورخر آسیایی و یوز آسیایی هستم. آقای فیروز گفت چه کمکی می خواهید گفت آدم هایی که وارد و آشنا باشند و به سئوال‌های ما جواب دهند. او گفت بیژن هم خودش اطلاعات دارد و هم دوستانی که اطلاعات دارند. من و فیلمبردارها راه افتادیم گفت اول گورخر آسیایی می خواهم. من گفتم بهترین جا برای فیلمبرداری از گور آسیایی توران است.

امیرخان آنجا شکاربان است و با او می‌رویم. فیلمبردار گفت یک گله بزرگ می‌خواهم چون تاکنون در آفریقا هر چی فیلم گرفتم با ماشین دنبالش افتاده‌ایم، گور می دود و خاک می کند و ما خوش‌مان نمی‌آید، دلمان می‌خواهد گور به دو به سمت ما بیاید. من گفتم می‌رویم پیش رفیقم و او ترتیبش را برای شما می‌دهد. آنها باور نکردند. آن زمان امیرخان سر‌چشمه دلبر خانه و باغ داشت و خودش هم جوان و خوش تیپ و قبراق بود. من راه‌ها و مسیر را بلد بودم و غروب به دلبر رسیدیم. به امیر خان گفتم اینها مهمانان فیروز و ایران هستند و می‌خواهند از گور فیلم بگیرند، منتهی می‌خواهند گور مستقیما به سمت دوربین بدود نه اینکه ما دنبالش با ماشین برویم. گفت فردا صبح شما را جایی می‌برم، به فیلمبردار بگو سه پایه‌اش را بکارد و دوربین را روی آن بگذارد، من گور را آنجا می‌ریزم. بعد گفت چند تا گور می‌خواهد؟ از فیلمبردار پرسیدم چند تا گور می‌خواهی؟ با تعجب گفت واقعا چند تا می‌خواهیم؟ بعد هم به عدد 20 تا 30 تا اشاره کرد. صبح روز بعد رفتیم در دشت بزرگ توران نرسیده به چشمه غریبه یک جایی امیر خان که از پشت ما حرکت می‌کرد چراغ زد نگه دارید و سه پایه را بکارید، دوربین را هم بگذارید تا‌ نیم تا یک ساعت دیگر گورها می‌رسند. خودش هم آن‌طرف‌تر جایی ایستاد و به من هم گفت حواست به کوه باشد از زیر غریبه گورها می‌آیند. آنجا قیچستان وسیعی بود که ماشین کاملا پیدا نبود و تنها سرمان دیده می‌شد. امیرخان گفت احتیاط کنید و سرتان خیلی بالا نباشد. گفتم امیرخان ساعت چند؟ گفت گورها حوالی ساعت 10 می‌رسند. من همینجور نگاه می‌کردم، گوش گورها را دیدم که از دور به سمت ما می‌آیند. به فیلمبردار گفتم و او پشت سه پایه آمد، حلقه‌های فیلمش هر کدام به اندازه یک مجمع بزرگ مسی بود. آنها را کار گذاشت و شروع به فیلم گرفتن کرد. گورها تا 20 -30 متری ما یکباره حلقه و فیلم را دیدند و دور زدند. بهترین و قشنگ ترین فیلم را فیلمبردار گرفت و گفت این امیرخان واقعا استاد است. کارگردان گفت بهتر از این نمی‌شد چیزی که من در ذهنم یک هفته تا 10 روز گذاشته بودم امیرخان در 12 ساعت انجامش داد. آن روز امیرخان موتوری‌ها را فرستاده بود گورها را از کجا رم دهند و خودش به خوبی می‌دانست از کدام مسیر حرکت می‌کنند. دانش امیرخان وسیع،‌ دقیق، عالی و به روز بود. من با کمال میل‌، رغبت و لذت سال‌ها رفیقش بودم. همیشه به هم زنگ می‌زدیم، به دیدنش می‌رفتم هر کجا که بود. امیرخان آدم فوق العاده‌ای بود، برای همیشه دوستش خواهم داشت در روح، قلب و دهلیز قلبم همیشه زنده، فعال و محترم خواهد بود.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *