سایت خبری پیام ما آنلاین | روایت حجت از رهایی

روایت حجت از رهایی





۲۱ فروردین ۱۳۹۵، ۱۸:۴۳

روایت حجت از رهایی

عقربه های ساعت که حوالی 13 و 30 دقیقه را نشان می داد، مادر ‹حجت – ا› نگران از دیر کردن فرزند خود بود و در باورش هم نمی گنجید فرزندش در چنگ دو آدم ربا اسیر شده و روزهای آتی را باید با نگرانی بسیار به فردایش پیوند بزند. ساعت 15 و 15 دقیقه بود که زنگ تلفن به صدا درآمد و ماجرای چندین روزه نگرانی و اضطراب خانواده ای نجیب در کرمان آغاز شد. حجت می گوید: روز یکشنبه وقتی از مدرسه بر می گشتم دیدم دو مرد داخل خودرویی روبروی منزل ما ایستاده اند که یکی از آنها ریش بلندی داشت که من فکر کردم گداست. می خواستم به خانواده ام بگویم که اگر آمدند به آنها پول ندهند اما یادم رفت. وی ادامه داد: روز دوشنبه وقتی که سرویس مدرسه مرا سر کوچه پیاده کرد در میانه کوچه و دو خانه مانده به خانه خودمان همان دو مرد دیروزی را دیدم که مرا سوار خودرو کردند و به راه افتادند. وی بیان کرد: بین راه از آنها پرسیدم که مرا کجا می برید و آنها گفتند جای بدی نمی رویم و اگر بچه خوبی باشی می گذاریم کامپیوتر و پلی استیشن بازی کنی! حجت گفت: وقتی به خانه آنها رسیدیم پرسیدم که به بابای من خبر داده اید و آنها گفتند که بعدا می گوییم و او هفت روز وقت داره که 30 میلیون تومان برای ما جور کند تا تو را آزاد کنیم. وی افزود: از آنها پرسیدم تا حالا هم بچه ای را دزدیده اید که آنها گفتند بله، خیلی هاشون پول داده اند و آزاد شده اند و یکی هم که پول نداده را داخل چاه انداخته ایم! وی درباره تماس با خانواده اش گفت: آنها شب دوبار مرا به بیرون بردند و گفتند با خانواده ات تماس بگیر که من هرچه از تلفن عمومی زنگ زدم، جواب ندادند. وی افزود: یک روز که یکی از گروگانگیران در خانه نبود دیدم آن یک نفر دیگر از روی یخچال یک کپی شناسنامه برداشت و وقتی که او حواسش نبود رفتم و اسم و فامیل او را نوشتم اما فامیلش را نتوانستم درست بخوانم و به خاطر همین عکسش را هم کنار اسمش کشیدم. حجت بیان کرد: در یک فرصت دیگه هم رفتم و از روی شناسنامه اون یکی نیز اسمش را نوشتم و فهمیدم این دو نفر برادر هستند.
هر روز سوره یوسف را می خواندم
وی گفت: روز اول که در خانه آنها بودم تلویزیون را روشن کردم و زدم شبکه قرآن و داشت سوریه یوسف را پخش می کرد منم هرچه روی صفحه تلویزیون نشان می داد را خواندم از اون روز به بعد هر روز سوره یوسف را می خواندم. وی افزود: این چند روز همه اش سوره یوسف و آیه الکرسی و هرچه آیه قرآن بلد بودم می خواندم و از خدا می خواستم که یا پلیس ها اینها را دستگیر کنند و من پیش مامان و بابام برگردم یا پول را به آنها بدهند و من بروم پیش مامان و بابام. حجت 11 ساله تاکید کرد: هیچ بچه ای دوست نداره که از پدر و مادرش دور بشه و منم خیلی دوست داشتم برگردم پیش مامان و بابام!
سیلی بر صورت حجت
وی گفت: گروگانگیران لپ مرا می کشیدند و توی گوشم می زدند و یک روز یکی از آنها روی قفسه سینه من نشست که نفسم بالا نمی آمد و بعضی وقتها هم به پهلوهام لگد می زدند.
روایت حجت از روز آزادی
وی ادامه داد: یک روز از آنها سووال کردم که بابای من پول را آماده کرده یا نه که یکی از آنها گفت هشت میلیون آماده کرده اند و می خواهیم برویم از آنها بگیریمشون. وی گفت: گروگانگیران به بابا و مامانم گفته بودن پول را کنار یکی از تیرهای برق بذارن و اگه می خوان با من صحبت کنن هم یک موبایل کنار پول ها بذارن. وی افزود: از آن روز که اسم و فامیل گروگانگیران را نوشتم آنها دست و پای مرا بستند و مرا داخل یک اتاق بردند و روزی که می خواستند پول ها را بگیرند، یکی از آنها که داخل خانه بود گفت من حالم خوب نیست، مواد ندارم، قرص اعصاب می خورم پس اذیت نکن. حجت گفت: فردی که قرار بود برود پول ها را بیاورد با هم قرار گذاشته بودند مواد هم بخرد و بیاید او که رفت به یکی از آنها گفتم گشنمه که رفت برایم تخم مرغ پخت و من یک کم خوردم و آب هم خوردم و به او گفتم حالا که دست و پایم بسته است بگذار بیایم روی مبل بخوابم که مرا برد روی مبل اما دیدم آنجا خواب نمی روم خودم با دست و پای بسته به اتاق آمدم و آنجا خواب رفتم. وی افزود: وقتی از خواب بیدار شدم دیدم یک آقای پلیس با اسلحه داخل اتاق است و به من گفت که نترس ما اومدیم به تو کمک کنیم و اونجا دستهام را بالا بردم و خدا رو شکر کردم.
روایت فرمانده انتظامی استان کرمان از این ماجرا
فرمانده انتظامی استان کرمان هم در این باره گفت: پس از اعلام این موضوع به پلیس، تیم ویژه ای در پلیس آگاهی تشکیل و با اقدام ضربتی پلیس، گروگانگیران شناسایی شدند. سردار ‹حسین چناریان› افزود: این گروگانگیری به قصد اخاذی انجام شده بود و خانواده کودک سابقه هیچ شناخت و آشنایی یا درگیری با گروگانگیران نداشته اند. وی گفت: گروگانگیران که دو برادر 37 و 32 ساله بودند، کودک را در منزلی در حاشیه شهر کرمان نگهداری می کردند که در زمان دریافت وجه، توسط پلیس دستگیر شدند. وی با بیان اینکه گروگانگیران معتاد بوده اند، اظهار کرد: این دو نفر سابقه اعتیاد و سرقت نیز داشته اند.دسردار چناریان عنوان کرد: در استان کرمان گروگانگیری به شکل امنیتی و به قصد اخاذی موارد محدودی است و کمتر از پنج درصد جرایم در این استان گروگانگیری است. وی گفت: بخشی از گروگانگیری ها در کرمان به دلیل اختلافات ناشی از قاچاق مواد مخدر یا مربوط به اتباع بیگانه است که موضع آنها کاملا با این موضوع تفاوت دارد.دوی افزود: تمامی گروگانگیری ها کشف شده است و به صورت میانگین، گروگانگیری ها در کمتر از سه روز کشف می شوند. فرمانده انتظامی استان کرمان تاکید کرد: خانواده ها باید به این موضوع توجه داشته باشند که در صورت بروز چنین مواردی برای اعضای خانواده آنها باید بلافاصله پلیس را در جریان قرار دهند. وی گفت: افرادی که نیت و قصد مجرمانه ای در سر دارند باید بدانند که پلیس تمام اراده و توان خود را برای ایجاد نظم و امنیت در جامعه و برخورد با بر هم زنندگان آسایش عمومی به کار گرفته است. وی از خانواده ها و والدین خواست در انتخاب سرویس مدارس دقت لازم را داشته باشند و از آنها بخواهند که در تمام سال کودکان را در مقابل منزل پیاده کنند. پدر حجت که اشک شوق مجال صحبت را از او گرفته بود، همواره خداوند را شکر می کرد و از حضور و پیگیری های جدی و مسوولانه نیروی انتظامی تقدیر کرد.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *