پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «بحران کودکی» در روز جهانی کودک

«بحران کودکی» در روز جهانی کودک





«بحران کودکی» در روز جهانی کودک

۲۸ آبان ۱۴۰۲، ۲۲:۰۰

امروز سالروز تصویب پیمان‌نامهٔ جهانی حقوق کودک و روز جهانی کودک است. جهان پیرامون ما هیچگاه مانند امروز برای کودکان ناامن و با مفاد این تعهد بین‌المللی بیگانه نبوده است. از گرمایش زمین، آتش‌سوزی گستردهٔ جنگل‌ها، آلودگی وحشتناک عناصر تشکیل‌دهندهٔ حیات یعنی آب و خاک و هوا  تا آلودگی هوای شهرهای بزرگ، قحطی و خشکسالی و گرسنگی تا وقوع جنگ‌های ویرانگر و افزایش بهت‌آور خشونت علیه کودکان… میراث خطرناک بزرگترها برای کودکان است. دولت‌هایی که در نوامبر ۱۹۸۹، پیمان‌نامهٔ جهانی حقوق کودک را با امید به بهبود وضعیت زندگی کودکانِ جهان به تصویب رسانده بودند، شاید هیچگاه تصور نمی‌کردند جانشینان آنها در ۳۴ سال بعد برای ناامن‌تر کردن حیات بر روی کره خاکی با هم به رقابتی سخت مشغول شوند. چنین وضعیتی که کودکان دنیا به آن دچار شده‌اند، باید برای جامعهٔ بشری تأسف‌بار و شرم‌آور باشد. 

  

در این میان کودکان کشور ما هم مانند کودکان اغلب نقاط جهان در رنجی دائمی دست‌وپا می‌زنند که خود، نقشی در ایجاد و یا انتخاب آن نداشته‌اند. موارد زیر را به‌عنوان نشانه‌های «بحران کودکی» در کشور می‌توان برشمرد:

۱- بحران ریزگردها و آلودگی هوای کلانشهر‌ها متأسفانه اولین قربانیان خود را از میان کودکان انتخاب می‌کند. اینکه از ابتدای پاییز تا اواخر زمستان و حتی در تمام طول سال به تعداد انگشتان دو دست هوای پاک داشته باشیم، خطر بسیار بسیار بزرگی است که هر چند سلامت و زندگی و حیات همهٔ ما را تهدید می‌کند، اما با تصریح کارشناسان بهداشتی و درمانی، کودکان در صف مقدم قربانیان این بی‌تدبیری همیشگی دولت‌ها قرار دارند. بحران آب، فرونشست زمین‌، بحران دفن زباله در دل طبیعت و جنگل و راه یافتن شیرابه‌ها به آب‌های زیرزمینی و موارد بسیار دیگر، ناتوانی متولیان امور در ساختن زندگی آینده برای کودکان این سرزمین را به وضوح نشان می‌دهد. همهٔ این موارد آنجا آزاردهنده‌تر است که دولت هیچ برنامه‌ای برای بهبود وضعیت محیط زیست و مراقبت از زمین به‌عنوان امانت نسل‌های آینده ندارد. 

 

۲- درحالی‌که خیلی از کشور‌های توسعه‌یافته و یا درحال‌توسعه در مفاد درسی دانش‌آموزان، آموزش بر بستر زندگی را تجربه می‌کنند و آموزش‌ مهارت‌های زندگی در اولویت آموزشی پایه‌های مختلف تحصیلی قرار دارد، متأسفانه کالایی شدن آموختن و دانایی در کشور و هدایت هدفمند امور توسط مافیای کنکور، فرصت کودکی کردن را از فرزندان ما گرفته و روزگار سخت و جانفرسایی را برای دختران و پسران ما رقم زده است و حمایت آشکار و بدون شرم وزیر آموزش‌وپرورش از روند خطرناک خصوصی‌سازی آموزش‌وپرورش جای تأمل فراوان دارد.

 

۳- کودکان خارج از چرخهٔ تحصیل، کودکان کار، کودکان در معرض آسیب، کودکان فقر و اعتیاد و طلاق و کودکان مهاجر و کودکان پناهنده و… همچنان بدون برنامه‌ریزی خاصی رشد می‌کنند، با مشقت فراوان دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر می‌گذارند و وارد دنیای بزرگسالی می‌شوند؛ فقر همچنان تکثیر می‌شود و تمامی برنامه‌ها و سیاستگذاری‌ها برای بهبود وضعیت آنان متأسفانه با شکست منجر شده است. تداوم حضور پرشمار کودکان در خیابان‌های شهرهای بزرگ و کوچک و کارگاه‌های زیرزمینی و مزارع و… خود گویای ناتوانی در مهار بازتولید فقر است. 

 

۴- رواج خشونت در جامعه، بسته بودن راه گفت‌وگو و تعامل، نادیده گرفتن خواسته‌ها و انتقادهای کودکان و نوجوانان و بی‌‌پاسخ گذاشتن انبوه سؤالات آنان، رویهٔ خطرناکی است که در پیش گرفته شده و با روح پیمان‌نامهٔ جهانی حقوق کودک در تضاد است. ادامهٔ این روند به طرد و انزوا و چه‌بسا افزایش آمار آسیب‌های اجتماعی و همچنین سرعت مهاجرت و خروج از کشور منجر خواهد شد. این‌که درخواست مهاجرت در آرزوی یافتن زندگی بهتر، به سال‌های اولیهٔ دبیرستان رسیده، باید زنگ خطری برای هر فرد دوستدار ایرانِ عزیز باشد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *